به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری صبا، گالری گلستان دیروز جمعه ۵ آذر ماه آخر هفته شلوغی را سپری کرد. تنها کافی بود کمی به گالری کوچک لیلی گلستان در محله دروس نزدیک شوی تا انبوه افراد منتظر در پیادهرو نظرت را به خود جلب کند؛ چیزی که تعجب بسیاری از عابران و ماشینهای در حال عبور را هم برانگیخته بود اما پاسخ «اینجا چه خبر است؟» همین یک جمله کوتاه بود: «نمایشگاه نقاشیهای مسعود کیمیایی». نمایشگاهی که باید بیرون در منتظر میماندی تا به صورت نوبتی برای بازیدی وارد گالری شوی.
در کنار پیادهرو خانوادهای با لهجه شمالی و دستهگلی به دست میگویند که از ساری برای دیدن آقای کیمیایی آمدهاند.
در نمایشگاه نقاشیهای مسعود کیمیایی کارگردان مطرح سینمای ایران ۲۱ اثر به نمایش گذاشته شده است، آثاری که همه نشانگر گوشهای از شخصیت و کارنامه هنری و فیلمهای سینمایی این هنرمند است. تصاویری خیالانگیز و پر از رنگ و قصه که حضور مصرانه چاقو در همه آنها به چشم میخورد.
آیدین آغداشلو نقاش معاصر و سیاوش تهمورث بازیگر عرصه سینما، تلویزیون و تئاتر ازجمله هنرمندانی بودند که برای بازدید از این نمایشگاه حاضر شدند.
سینا خزیمه کیوریتور و منتقد هنری در بیانیهای برای این نمایشگاه نوشته است: «ذهن هنرمند اصیل، تبار آثار هنری – ادبیِ او اعم از فیلم و رمان و شعر و موسیقی و نقاشی است. هنرمند، ریشهدار اگر باشد به آثار خود شناسنامه میدهد، هویت میبخشد و ابزارش هرچه باشد یک زبان پیدا میکند. هنرمند به اندیشه خود لباس تصویر میپوشاند. کیمیایی نقاش همان کیمیایی فیلمساز و رماننویس و شاعر است. همه چیز در این نقاشیها از جهان ذهنی مردی تاریخساز آبشخور دارد. رنگها و چیزها و آدمها و صداها و بوها در نقاشیهای مسعود کیمیایی همه یک ساز میزنند و ارکسترشان در این نقاشیها انعکاس آواها و امپرسیونهای کیمیایی از جهان اطراف است.
جهان نقاشیهای کیمیایی بوی تاریخ میدهد و از تاریخ بوی خون میآید. ریشههای درختها از خون سیراب میشوند. چاقو به مثابه آلت نمادینی در جهان کیمیایی به شکلی لجوجانه ولی تباردار رخ مینماید، حتی اگر در گوشه جیبی زنگ زده باشد!
ماهیهای نگران و بیجان «جسدهای شیشه ای» و «تیغ و ابریشم» و «جرم» و ساعتها که خبر از «زمان از دست رفته»ی تاریخ میدهند، صورتهای رنجور و قاب های تاریخی پهلوانان و نگاه مخوف و مرموز «بوف» و صادق هدایتش، و درختها با رنگ های تند و هیجانی و دررهم، و لباس های بی تن و ماشین ها و مردهای کلاه به سر، همه روایت مسعود کیمیاییاند: تند و تلخ و گاه اغراق آمیز و خیالانگیز.
اگر نیم قرن قبل کیمیایی تعریف جدیدی از رئالیسن در سینمای ایران داد اما در عین حال هیچگاه آثارش از خیال انگیزی جدا نشد. نقاشی های او روایت دوست داشته هایش است، از خانه باغ های طهران قدیم تا قلب گانگستری های سینمای آمریکا. در نمایشگاه نقاشیهای مسعود کیمیایی با جهان ذهنی آشنای او ذر فیلم ها و رمان هایش مواجه خواهید بود ولی نه روی پرده سینما یا کاغذ، که روی بوم و با رنگ»
نقاشیهای مسعود کیمیایی تا ۱۷ آذر ماه در گالری گلستان به نشانی دروس، خیابان کماسایی، شماره ۳۴ در معرض تماشا قرار دارد.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet