علی ندایی هنرمند نقاش در گفتگو با خبرنگار تجسمی خبرگزاری صبا درباره ترکیب رشتههای هنری مختلف در هنرهای معاصر و تشکیل هنرهای بینابینی توضیح داد: یکی از تفکرات هنر معاصر خلط کردن و ترکیب کردن هنرهاست. به طور مثال از ترکیب هنرهای تجسمی با سینما و تئاتر ویدیوآرت و پرفورمنس آرت به وجود آمد یا از ترکیب نقاشی با مجسمهسازی هنر چیدمان متولد شد. طبیعیست که این هنرها با هم ترکیب شدند و به عنوان هنرهای بینارشتهای به هم چسبیدهاند و فعالیت میکنند.
او در ادامه با بررسی پیشینه هنرمندانی که از رشتههای دیگر وارد هنرهای تجسمی شدند، اظهار کرد: حدود دو دهه است که در ایران پول وارد نقاشی شده یعنی میتوان گفت که تحولاتی در هنرهای تجسمی صورت گرفته است و طبیعیست که گرایشهای مادی هم به این سمت ایجاد میشود، اما صحبت من این است که نگاه کنیم قبلا چه کسانی از رشتههای هنری دیگر وارد هنرهای تجسمی شدهاند. من به یاد دارم که زندهیاد نصرت کریمی مجسمههایی کار کرده بودند و در گالری سیحون به نمایش گذاشتند، من آن زمان دانشجو بودم و از دیدن آثار لذت بردم. کمی جلوتر که بیاییم کارهای نقاشی و عکس عباس کیارستمی که یک کالکشن از او هم هنوز در موزه هنرهای معاصر تهران وجود دارد جزو زیباترین آثار وادی هنرهای تجسمی بود. بعد رضا کیانیان و تهمینه میلانی هم نمایشگاه برگزار کردند و اکنون نمایشگاه نقاشیهای آقای مسعود کیمیایی در معرض تماشا قرار دارد.
وی افزود: به نظر من این اتفاق اصلا چیز غریبی نیست یعنی در اصل پیشتر هم چنین نمایشگاههایی برگزار شده بود. این مورد در کشورهای دیگر هم وجود دارد به طور مثال سیلوستر استالونه هم به تازگی یک نمایشگاه نقاشی در آلمان برگزار کرده است.
این هنرمند نقاش خاطرنشان کرد: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در هنر معاصر، هنرها در هم ترکیب میشوند و مرز میان رشتههای هنری کمرنگتر شده است. این اتفاق در ایران هم حدود ۲۰ سال است که رخ داده است. من به شخصه با اینکه هنرمندان رشتههای مختلف هنری اینگونه فعالیت کنند، مخالف نیستم، اما باید گفت که ما در عصر و زمانهای در هنرهای تجسمی سیر میکنیم که متاسفانه ادای کار خوب بیشتر از کار خوب مشاهده میشود به خصوص بین قشر جوان که ممکن است با دیدن قیمت آثار، فعالیت در عرصه هنر را سهلانگارانه تصور کنند.
این مدرس نقاشی با بیان اینکه باید احترام هنرمندان در نقد حفظ شود، اظهار کرد: مسعود کیمیایی یکی از بزرگان تاریخ هنر ایران است مانند عباس کیارستمی، رضا کیانیان، نصرت کریمی و… ما بعدها هم شاهد حضور چنین افرادی در هنرهای تجسمی خواهیم بود و باید با حفظ احترام این هنرمندان، بدون اندیشه و به طور ناگهانی احساساتی نشویم. اگر کمی واقعبینانهتر برخورد کنیم به اعتقاد من هنر معاصر این مساله را پذیرفته و اینها تبعاتی است که هنر معاصر به ارمغان آورده و آن هم دنباله هنر پست مدرن است. تفکر پست مدرن این امکان را به شما میدهد که از نظر شکل کار هرطور که میخواهید اثر هنری را ارایه کنید اما با تفکرات امروزی.
ندایی با اشاره به اینکه اعتبار هنرمند یک نکته مهم در قیمتگذاری اثر هنریست، تشریح کرد: باید این اصل مهم را بپذیریم که مسعود کیمیایی جایگاهی در هنر ایران دارد که اگر اثری را ارایه کند و امضای او پای اثر باشد ارزش خاص خود را خواهد داشت، نه به دلیل خود نقاشی بلکه به دلیل پیشینه و عقبه تاریخی این هنرمند. همانطور که اگر اکنون ما تنها یک امضا در کاغذی سفید از پیکاسو داشته باشیم همان امضا قیمت بالایی خواهد داشت. به همین دلیل نباید تاثیر جایگاه آدمها در قیمتگذاری آثار هنری را فراموش کنیم زیرا آنها یک مسیری را طی کردهاند تا به جایگاهی برسند.
او ادامه داد: اکنون یک نمایشگاه چاپ دستی در حال برگزاریست که آثار بسیار زیبایی به نمایش گذاشته است اما این آثار با وجود قیمت بسیار پایینی که دارند، به فروش نرفتهاند زیرا نام هنرمندان مطرح نیست و مجموعهدار روی او سرمایهگذاری نمیکند. به هرحال افراد خاصی هستند که اثر هنری میخرند و آنها باتوجه به کلکسیون خود میدانند چه چیزی بخرند.
این نقاش بالا رفتن قیمت آثار هنری را به نفع جامعه هنری دانست و گفت: اینکه قیمت اثر هنری بالا برود برای همه شاخههای هنری خوب است. جامعه هنری جامعه سلامتیست و سازوکار خود را دارد، در نتیجه افرادی که فکر میکنند اگر خودشان نقاشی بکشند و مثلا ۳۰۰ میلیون قیمت بگذارند حتما به فروش میرود، این تفکر غلطیست.
وی افزود: چرا یک هنرمندی که برای هنر مملکت زحمت کشیده است نباید از اثر خود سود مالی داشته باشد. وقتی این مسایل در جامعه پررنگ میشود مانند یک مشکل به چشم میآید اما درواقع این درآمد زیاد باید پیشترها برای این هنرمندان رقم میخورد. مانند اتفاقی که برای آیدین آغداشلو در حراج تهران افتاد و به نظر من استحقاق بیشتر از اینها را داشت. من در این تحلیل به زندگی شخصی افراد کاری ندارم بلکه روند هنر اینگونه است و کسانی که برای هنر این مملکت زحمت کشیدند، استحقاق این را دارند که بیشتر از اینها به کارشان بها داده شود.
علی ندایی در پایان اظهار کرد: حدود ۱۵ سال پیش در یک نمایشگاه مشترکی شرکت کرده بودم که حمید جبلی هم در آنجا یک عکس پرتره داشت و خود من هم آن عکس را بسیار دوست داشتم. من به عنوان یک نقاش میگویم که ورود افراد به رشتههای مختلف هنری مشکلی ندارد و از نظر اقتصادی هم برای هنر ایران بد نیست. باید بگذاریم این اتفاقات شکل بگیرد بلکه تحولی در اقتصاد هنرهای تجسمی رخ دهد اما باید توجه کنیم که کسانی که مارکت ندارند نباید به همین سادگی تصور کنند که آنها هم میتوانند آثار خود را با قیمت بالا بفروشند و بعد از اینکه این امر تحقق نیافت به دیگران حمله کنند.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
بیشتر بخوانیم:
نمیتوانیم مانع ورود هیچ انسانی به یک رشته هنری شویم/ اثر هنری بیکیفیت در حافظه تاریخ نمیماند
There are no comments yet