نقد یک مسئول سست کردن پایه نظام نیست/ ترجیح می‌دهم فیلم بسازم تا سریال | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۲۷
همایون اسعدیان در گفتگو با صبا:

نقد یک مسئول سست کردن پایه نظام نیست/ ترجیح می‌دهم فیلم بسازم تا سریال

همایون اسعدیان از مسیر تولید سریال «لحظه گرگ و میش» می گوید و اینکه چرا ترجیح می دهد در سینما کار کند تا اینکه بخواهد سریال بسازد.
همایون اسعدیان
به گزارش خبرنگار صبا، «لحظه گرگ و میش» سریالی عاشقانه است که هم‌زمان با شب‌های زمستان روی آنتن شبکه سه سیما است.
 
همایون اسعدیان تهیه‌کننده و کارگردان این سریال است که بعد از یازده سال مجددا سریالی را از او در تلویزیون می‌بینیم.
 
با اسعدیان درباره تجربه بازگشت دوباره به تلویزیون و ساخت یک سریال با پیش زمینه تاریخی گفتگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

*آقای اسعدیان! چه شد که پس از سال‌ها به تلویزیون بازگشتید؟

-حقیقتش فریب خوردم! (می‌خندد) یعنی اگر کمی باهوش‌تر بودم، قطعا این کار را نمی‌کردم.

من عضو شورای بررسی فیلمنامه در سیمافیلم بودم و زمانی که این طرح ۷۰-۶۰ صفحه‌ای از طرف مونا انوری‌‌زاده و یکی از تهیه‌کننده‌‌ها ارائه شد، مجموعا مثبت ارزیابی شد و من نیز از مدافعین ساخت این طرح و معتقد بودم می‌تواند درنهایت کار خوبی شود. البته بارها هم این را گفته‌ام اگر همان زمان متوجه می‌شدم چقدر ساخت این طرح مشکلات دارد، قطعا ردش می‌کردم و نه خودم را به دردسر می‌انداختم، نه دوستان را به دردسر می‌انداختم.

*پس چطور شد کارگردانی فیلمنامه «لحظه گرگ و میش» را قبول کردید؟

-پس از تصویب طرح در سیمافیلم در اواخر سال۹۵، آقای تخشیدمدیر وقت سیمافیلم از من خواست تا به‌عنوان مشاور فیلمنامه با دوستان همکاری کنم. چند جلسه‌ای گذاشتیم و با خانم انوری‌‌زاده درباره فیلمنامه صحبت کردیم. پس از گذشت چند ماه مجددا آقای تخشید به من گفت خودت این سریال را می‌سازی؟ من شرط کردم که اگر فیلمنامه نهایی را بپسندم، بله! و ایشان گفت پس به سمتی فیلمنامه را نگارش کنید که فیلمنامه نهایی مطلوب شما شود. ما نیز نگارش فیلمنامه را از ابتدای سال ۹۶ شروع کردیم. اسم اولیه فیلمنامه «سوگند» بود.

«سوگند» شخصیتی است که از قسمت بیستم به بعد وارد قصه می‌شود، اما قصه ما تبدیل به قصه «یاسمن» شد. تغییرات در طرح آن‌قدر وسیع بود که شاید اگر الان با طرح اولیه مقایسه کنید، خیلی تفاوت کرده باشد. حتی طرح اولیه براساس یک سریال  ۹۰قسمتی نوشته شده بود. تلویزیون نیز تمایل به تولید ۹۰ قسمت داشت، اما من فکر کردم ۵۰ قسمت برای طرح این قصه کافی است. درنهایت هم من و هم خانم انوری‌‌زاده معتقدیم که این فیلمنامه از طرح اولیه بهتر شده است اما یک مساله را در آن حفظ کرده‌ایم؛ درواقع دیدن شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورمان در طول سه دهه در زندگی یک خانواده و یک داستان عاشقانه.

*از ۱۱ سال دوری از تلویزیون پس از پخش سریال «راه بی‌پایان» بگویید. در این سال‌ها تلویزیون از شما برای همکاری مجدد دعوت نکرد؟

-چرا چندبار صحبتش شده بود، اما راستش نه من طرحی داشتم و نه طرح‌‌هایی که خوانده بودم خیلی برایم جذاب بود که بخواهم کار کنم. از طرفی درگیر سینما و فیلم‌های سینمایی بودم. این نبود که بخواهم از تلویزیون دوری کنم. برای خودم منعی برای همکاری با تلویزیون نداشتم. واقعیت این است که کلا آدم گزیده‌کاری هستم و با طمأنینه کار می‌کنم.

*این یعنی سینما برایتان ارجعیت بیشتری دارد یا آنجا دستتان بازتر است؟

-زمانی که این سریال روی غلتک افتاد و قول داده بودم و باید پای آن می‌ایستادم، پشیمان شده بودم. دلیل پشیمانی‌‌اش را هم خیلی صریح به شما بگویم؛ من فکر می‌کردم مگر چند سال وقت کار دارم که بخواهم دو سالش را برای یک سریال بگذارم آن هم با مکافات‌‌های تلویزیون پس بهتر است این وقتی را که برایم باقی مانده صرف ۳-۲ فیلم سینمایی بکنم، نه سریال.

*یعنی فکر می‌کنید سینما ماندگاری بیشتری دارد؟

-بحث ماندگاری نیست. الان سریال‌هایی در دنیا داریم که ماندگاری آنها از بسیاری از فیلم‌ها بیشتر است اما اساسا این‌که شما در سینما روی یک اثر ۱۲۰ دقیقه‌ای کار کنید یا ۲۰۰۰ دقیقه سریال بسازید که قطعا نمی‌توانید همه سکانس‌‌هایش را دوست داشته باشید، متفاوت است. در همین سریال سکانس‌‌هایی دارم که بسیار دوستش دارم و فکر می‌کنم در اندازه یک فیلم سینمایی است، اما حجم زیادی هم سکانس داریم که باید بگیریم و برویم چون سریال است و باید طی یک سال روزی شش‌دقیقه برداشت کنید. طبیعتا همه سکانس‌ها نمی‌تواند کیفیتی داشته باشد که شما در پنجاه روز می‌خواهید ۱۰۰ دقیقه برداشت کنید؛ یعنی روزی دو دقیقه! از طرفی بعدا که به‌عنوان تهیه‌کننده پروژه هم شدم و بر این سختی‌ها افزوده شد. واقعا انرژی ای که شما در رابطه با تلویزیون می‌گذارید، بسیار سنگین است.

*شبکه نمایش خانگی چطور؟

-این انرژی که باید بگذاری به‌مراتب کمتر است چون ضوابطش فرق می‌کند و دست ما بازتر است. چرا دوستانی مثل آقای فتحی که به نظرم یکی از شاخص‌ترین کارگردان‌‌های تلویزیون است متاسفانه بیرون می‌آید و در شبکه خانگی کار می‌کند؟ اشتباه مدیران تلویزیون است. یعنی اگر مدیران کمی فضا را با تساهل بیشتری نگاه کنند، مقداری شرایط جامعه را بهتر درک کنند و متوجه شوند که لازم نیست آن‌قدر سفت و سخت بگیرند، قطعا آقای فتحی می‌تواند «شهرزاد» را در تلویزیون بسازد و مخاطب بیشتری هم داشته باشد.

*شما خودتان به کار در شبکه نمایش خانگی فکر می‌کنید؟ 

-باید متن برایم پیش بیاید. به‌شدت وابسته به این هستم که فکر کنم متنی که مقابلم قرار می‌گیرد، این علقه را در من ایجاد می‌کند یا نه. گاهی شما کار را به‌عنوان امرار معاش نگاه می‌کنید پس به اجبار کار می‌کنید. من خوشبختانه در زندگی‌ام به نقطه‌ای رسیده‌ام که لنگ این‌که بخواهم کار بکنم نیستم. هم آدم پرتوقعی از زندگی نیستم، هم همسرم نیز کار می‌کند و بالاخره درآمدی دارم که بتوانم زندگی‌ام را بگذرانم. بابت همین هم است که در کارکردن وسواس دارم.

*برگردیم به بحث سریال! جدای از سختی‌‌های فنی برای بازسازی تاریخی دهه‌‌های اخیر انقلاب، عموما روایت‌‌هایی که از این برهه از تاریخ دیدیم کلیشه‌‌های معمولی دارد. چقدر سعی کردید در بازسازی آن روابط، سریال شما تازگی داشته باشد و از آن کلیشه‌‌ها فرار کنید و تلویزیون چه میزان دست شما را باز می‌گذاشت؟

-تمام تلاشمان را کردیم که از کلیشه‌‌ها دوری کنیم ولی یکی از مشکلاتی که در ایران با آن روبه‌رو هستیم این موضوع است که وقتی شما در کشوری انقلاب کرده‌اید و چهل سال است که جلو آمده‌اید، چنین تصوری که هرآنچه انجام شده صحیح بوده، به نظر من تصور غلطی است. حتما شما در این مسیر اشتباهاتی داشته‌اید. همان‌طور که آدم‌‌ها در زندگی فردی‌شان اشتباه می‌کنند، یک انقلاب هم در مسیرش اشتباهاتی داشته است. طرح این اشتباهات لزوما به معنی نفی اصل قضیه نیست اما بسیاری از مسئولان و مدیران تصورشان است که اگر نقدی به دهه ۶۰ و ۷۰ شود انگار داریم کل آن را زیر سوال می‌بریم. شما همواره در این مورد، در یک تقابل هستید که توضیح دهید این‌گونه نیست. این‌که شما مدیری را نقد کنید وهن نظام نیست. این‌که مسئولی را نقد کنید به این معنی نیست که پایه‌‌های نظام را سست می‌کنید. هیچ کدام از این‌ها نیست.

این جنگ متاسفانه وجود دارد و امیدوارم دوستان ما ببینند که مثلا در کشور آمریکا چه فیلم‌هایی علیه کل ساختار آن کشور ساخته و پخش می‌شود، اما نظام آمریکا سست نمی‌شود و اتفاقا جذابیتش این است که حکومتی بگوید من حتی دارم خودم را نقد می‌کنم و مشکلی هم با این قضیه ندارم. لذا کمی آستانه تحمل افراد باید بالاتر برود.


البته مدیران تلویزیون همکاری خوبی با ما در تمام مراحل داشته‌اند و من نیز نگرانی‌‌های آن‌ها را درک می‌کنم
به‌خصوص که تفاوت فیلم سینمایی با سریال این است که من اگر در فیلم سینمایی شخصیتی را در یک ربع اول به گونه‌ای نشان دهم، تماشاگر می‌تواند در پایان ۹۰ دقیقه بگوید عجب تصور غلطی داشتم. برای سریال شما این تغییرات در شخصیت‌‌ها را در پنجاه قسمت می‌خواهید تصویر کنید که نیاز به صبوری دارد که این شخصیتی که می‌بینید باید ۱۰ قسمت دیگر صبر کنید تا ببینید چه می‌شود.

*آیا ساخت و پخش این سریال، سفارشی از سوی تلویزیون برای هم‌زمانی با چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب بوده است؟

-خیر. این‌گونه نبوده است. ضبط این کار در مهرماه به پایان رسید و حتی بحث‌‌هایی درباره پخش زودتر آن نیز وجود داشت که به دلایلی از جمله پخش سریال «بانوی عمارت» به تعویق افتاد و درنهایت خودبه‌خود دوستان علاقه‌مند شدند که کار را در چهل‌سالگی انقلاب پخش کنند ولی ابدا سفارشی در کار نبود.

*فکر می‌کنید سریال حرف‌‌هایی دارد که شنیدنش در این زمان مفیدتر است؟

-نه. من کلا به زمان پخشش فکر نکردم. «لحظه گرگ و میش» حرف‌‌هایی دارد که به نظر من شنیدن آن در هر زمانی می‌تواند خوب باشد اما حالا این‌که دوستان در صداوسیما علاقه‌مند بودند تا در چهل‌سالگی انقلاب آن را پخش کنند، سیاست‌گذاری آن‌هاست.

*همراهی مخاطبان با سریال را چگونه ارزیابی می کنید؟

-صادقانه بگویم نمی‌دانم این را شما باید بگویید، اما خداراشکر تاکنون واکنش‌‌های زیادی از سوی مخاطبان داشته‌‌ایم و این یعنی مخاطب با سریال ارتباط برقرار کرده است.

یکی از نگرانی‌‌های من همواره این است که آیا تماشاگر تحمل می‌کند؟ نکند وسط فیلم بلند شود و برود. معمولا سریال‌های تلویزیونی ما تک‌خطی هستند و یک قصه را جلو می‌برند ولی من دارم چندین قصه را به‌طور موازی جلو می‌برم. وقتی یک خانواده داریم، طبعا هرکدام از شخصیت‌‌ها خودشان یک قصه دارند و باید با قصه آن‌ها جلو برویم. این موضوع برای مخاطب تلویزیون ممکن است غیرعادی باشد. امیدوارم درنهایت سریال بتواند رضایت مخاطبان را به دست آورد.

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۵۶/۹۶۸/۵۵۳/۰۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۵۱/۳۱۲/۱۴۴/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۳/۹۹۲/۷۷۷/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۵۵۶/۱۷۳/۰۰۰
  • استاد
    ۸۸۸/۵۲۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۶/۴۵۲/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۲۴۳/۱۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۴۲/۷۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۱۸/۹۳۵/۰۰۰