* خانم متخصص فکر می کنید مخاطبان افغانستانی و تاجیک هم با سریال «در چشم باد» ارتباط برقرار می کنند؟
-اتفاقاً در این سریال از چند بازیگر تاجیک استفاده شده بود و فکر میکنم
تاجیکها از سریال خوششان بیاید.
«در چشم باد» کار بینقصی است و فکر میکنم
در هر جایی که پخش شود، مخاطبانی را با خودش همراه خواهد کرد.
*گفتید که این سریال بینقص است، چرا این طور فکر میکنید؟
– مسعود جعفریجوزانی سال ها روی فیلمنامه کار کرده و ساخت آن هم حدود هفت تا هشت سال
طول کشید. اثری که برایش اینقدر زحمت کشیده شده باشد و با حساب و کتاب ساخته شود،
قطعاً بینقص خواهد بود. شاهد این ادعای من این است که چندین و چند بار این سریال بازپخش
شده است و هنوز هم مخاطب دارد در صورتی که برخی از سریالها را نمیتوان برای بار
دوم نگاه کرد و این کشش را ندارند.
در حال حاضر به نظر میرسد که بودجه برای انجام
چنین پروژههای بزرگی وجود ندارد، امّا این سریال در آن زمان با صرف هزینه تقریباً
زیاد و با وسواس خاصی ساخته شد.
*یادتان هست چگونه در آن سال ها برای بازی در این مجموعه دعوت شدید؟
– بهصورت کاملاً اتفاقی به این کار دعوت شدم. پوریا پوربهرامی پسر
من که در آن زمان کم سن بود در این کار حضور داشت. همسرم او را سر فیلمبرداری میبرد
و من درگیر کارهای دیگری بودم و نمیتوانستم با او به محل فیلمبرداری بروم. از طرف
دیگر، آقای جعفریجوزانی هم سالها در ایران نبودند و مرا نمیشناختند. پسر من برای
این سریال در یک روستا در شمال ایران بود و همان جا هم برایشان معلم گرفته بودند و
درس میخواند. یک بار برای سر زدن به او به آن روستا رفتم و آنجا بود که آقای جوزانی
مرا دیدند و دعوت کردند که در این پروژه حضور داشته باشم. البته وقتی که من به
کار دعوت شدم چند سال بود که کار شروع شده بود. من وقتی به پروژه ملحق شدم که این بچهها
در تهران ساکن شدند.
*گفتید که آقای جعفریجوزانی کارگردان سختگیری است و وسواس
زیادی هم دارد. این موضوع شرایط کار را سخت نمیکند؟
-واقعیت این است که آقای جعفریجوزانی در کنار سختگیریهایی که دارند
خیلی منعطف هستند. اگر بازیگر نظری داشته باشد، حتماً میشنود و اگر امکانش باشد از
آن استفاده میکند. من از زبان خودشان شنیدهام که میگویند همه چیز باید در خدمت بازیگر
باشد تا او کارش را بهدرستی انجام دهد و تمرکز داشته باشد. از طرف دیگر، او جزو آن
دسته از کارگردانها نیست که فقط به فکر کار خودش باشد و ساخت اثرش از هر چیز برایش
مهمتر باشد. او واقعاً پیگیر است که مشکلی برای بازیگر پیش نیاید و بهطور کلی خیلی هوای بازیگر را دارد.
* از آن روزها خاطره ای در ذهنتان مانده است؟
– یک بار ساعت ۳ بامداد در حال فیلمبرداری بودیم و من باید کنار سماور
مینشستم و چایی میریختم. متوجه شدیم که شیر سماور چکه میکند. آقای جعفریجوزانی
برای همین موضوع بهظاهر کوچک کار را تعطیل کرد. من پیشنهاد دادم قوری را طوری بگیرم که چکه کردن سماور مشخص نشود. آقای جعفریجوزانی گفت «شما فقط حواست به بازیات باشد و نمیخواهد نگران سماور و شیرش باشی!»
در ابتدا این موضوع برایم سخت بود و فکر کردم که شاید به من توهین شده است، امّا وقتی
خوب فکر میکنم میبینم این نوع برخورد آقای جعفریجوزانی نشان میدهد که چقدر
نگران تمرکز بازیگر هستند و چقدر نظم در کار برایش مهم است.
خاطره دیگری هم دارم که به نظرم
جالب است. یک بار در حال گرفتن سکانسی بودیم که هنرورهای زیادی هم در آن حضور داشتند.
آقای جوزانی میکروفون دستش بود و یکدفعه گفت «آهای خانمی که در فلان ردیف هستی،
خمیازه نکش». جالب است که بازیگران اصلی در قسمت جلو در حال بازی
بودند و تعداد هنروران هم زیاد بود، امّا آقای جوزانی حواسش به همه چیز بود، حتی به
خمیازه هنرورش.
* با وجود این سختگیری ها می بایست نقشتان درست درآمده باشد.
-آقای جعفریجوزانی آنقدر دقیق و جدی است که اجازه نمیدهد، نقش درنیاید.
اگر قرار باشد نقش درنیاید و حس بهخوبی منتقل نشود، آنقدر
سکانسها و بازیها تکرار میشود تا کار در بیاید. در ثانی، وقتی با کارگردانی کار
میکنی که خودش کاربلد و دقیق است، تو بهعنوان بازیگر کمکاری نمی کنی.
There are no comments yet