<div align=”justify”><img src=”/files/fa/news/1397/8/21/226235_622.jpg” title=”آهسته با گل سرخ” alt=”آهسته با گل سرخ” style=”border: medium none;” width=”380″ height=”190″ align=”left”>کمتر پیش آمده در تئاتر ایران کارگردانی تمام عمر هنری خود را وقف آثار یک نویسنده خاص کند و جهان نوشتههای او را بهخوبی روی صحنه بیاورد. هادی مرزبان یکی از وزنههای مهم کارگردانی تئاتر ایران ید طولایی در اجرای آثار اکبر رادی دارد. او در آخرین فعالیت خود که این روزها روی صحنه است نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» اثر رادی را با بازی حبیب اسماعیلی، محمد حاتمی، میترا حجار، سام قریبیان و فریبا کوثری روی صحنه برده است. به همین بهانه با عوامل این نمایش گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.<br></div><p dir=”RTL” align=”justify”><span dir=”LTR”><br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>هادی مرزبان:</span><span style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”> متن </span><span lang=”AR-SA”><span lang=”AR-SA”>«آهسته با گل سرخ» کاملا </span>بهروز است</span><span dir=”LTR”><br>
</span></span><span dir=”LTR”><br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>شما ید طولایی در اجرای نمایشنامههای
مرحوم اکبر رادی دارید و شاید همین نکته یکی از مشخصههای بارز شما در عرصه تئاتر
ایران باشد اگر اشتباه نکنم چیزی حدود سی سال پیش نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» را
روی صحنه برده بودید، چه لزومی داشت تا دوباره این کار را پس از سالها روی صحنه
ببرید در شرایطی که متون دیگری از اکبر رادی همچنان وجود دارد که رنگ صحنه را به
خود ندیده است؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”>ورودم به دنیای پررمز و راز رادی برایم
یک نقطه عطف در زندگی بود. سال۵۸ پس از بازگشت به ایران نمایشنامهای از رادی را
در همین تماشاخانه سنگلج به روی صحنه بردم چند سال بعد یعنی زمستان سال۶۳ بهواسطه
یکی از دوستان قرار شد برای اولین بار اکبر رادی را ملاقات کنم تا آن زمان حتی عکس
او را ندیده بودم و فقط او را با دیالوگهایش میشناختم، تصور میکردم چهره او
شبیه ایبسن باشد. بالاخره او را دیدم و جالب است بدانید شبیه ایبسن نبود اما عکس
ایبسن، چخوف و صادق هدایت اولین چیزهایی بود که در اتاق کارش توجهم را جلب کرد.
همان زمان پایه اجرای نمایشنامه «پلکان» گذاشته شد و این همکاری ادامهدار شد.
رادی به کسی اجازه نمیداد حتی کلمهای از نمایشنامهاش را جابهجا کند اما رفتهرفته
من با اطلاع و اجازه خودش این اختیار را داشتم در صورت لزوم صحنههای نمایشنامه
را حذف کنم، این اجازه را به من داد چرا که من را باور داشت. بهواسطه اجرای
نمایشنامه «پلکان» بیش از پیش به رادی نزدیک شدم بهطوریکه تا او نمایشنامهای مینوشت
من آن را روی صحنه میبردم و حتی در دورهای که کار نمیکرد من نیز کمکار شده
بودم و بعد با اصرار خود رادی نمایشنامهای از محمد رحمانیان را روی صحنه بردم.
امسال درست سی سال از اجرای نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» میگذرد، شهرام کرمی؛
مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی که اجرای قبلی این کار را دیده بود به من گفت خیلی دوست
دارد تا این کار مجددا روی صحنه برود. از آنجایی نسل جوان این اثر را ندیده است
من نیز استقبال کردم و دوست داشتم آن را بار دیگر روی صحنه ببرم. این شد که پس از سی
سال دوباره این نمایشنامه اجرا شد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>همانطور که خودتان اشاره کردید شما
رقابت بسیاری با مرحوم رادی داشتید و حتی اجازه دخل و تصرف در نمایشنامهشان، اثری
که در حال حاضر روی صحنه است چقدر نسبت به خود نمایشنامه و حتی چقدر نسبت به اجرای
نخست آن در سالهای پیش متفاوت شده و تغییر پیدا کرده است؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>بسیار زیاد، به بعد عاشقانه اثر کمی
بیشتر پرداختم البته حال و هوای نمایش همان حال و هوای متن و اجرای قبل است ضمن
اینکه برخی جاهایی که احساس می</span><span lang=”AR-SA”></span><span lang=”AR-SA”>کردم شاید تماشاگر امروز خسته شود را
حذف کردم. تماشاگر امروز دیگر حوصله تماشای نمایش حدود دوساعتونیم را ندارد از
طرفی دیگر انگار همه چیز به این سمت میرود تا تماشاگران به سمت سطحینگری و سادهپسندی
سوق پیدا کنند درنتیجه متناسب با مخاطب امروز این پیس را که چیزی حدود دوساعتونیم
زمان طلب میکرد را به یکساعتونیم رساندم البته هیچ لطمهای به درام و قصه وارد
نشده است</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>یک نکتهای که در مورد نمایش به نظرم
میرسید این است که بهرغم آنکه متن برای چند دهه پیش است و قصهای را در بستر
انقلاب روایت میکند اما حرفهایش هنوز تازگی دارد و کهنه نشده است و حتی میتوان
برای کاراکترهای آن در دنیای امروز مابهازای بیرونی پیدا کرد؟</span><span dir=”LTR”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>صددرصد، من تا دردی نداشته باشم کار
نمیکنم. من از تئاتر عقیم متنفرم. وقتی اجرای دوباره «آهسته با گل سرخ» پیشنهاد
شد درباره آن فکر کردم و دیدم اتفاقا این متن بهروز است. بهروز است میدانید
چرا؟ چون ما هنوز هم ماشینهای دومیلیاردی در خیابان زیاد داریم، هنوز هستند
کسانی که در پایشان برف برود و درد یخبندان را بکشند، هنوز عدهای هستند که آنقدر
دارایی دارند نمیدانند چطور استفاده کنند و عدهای دیگر هستند که سال و ماه برود
رنگ گوشت را هم نمیبینند. فقر، اختلاف طبقاتی و… همیشگی است. من فقر و بیعدالتی
را بهخوبی لمس کردم و میشناسم و یکی از دلایل اینکه به آثار رادی جذب شدم این
بود که او در تمام آثارش از بیعدالتی صحبت میکند. نداری و بیعدالتی این روزها
هم وجود دارد و این شد که این نمایشنامه را کار کردم و مردم هم بسیار با آن همذاتپنداری
میکنند</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>عدهای از منتقدان تئاتر معتقدند دوره
اجرای نمایشنامههای اکبر رادی گذشته است و این هجمه به سمت شما که باز هم
نمایشنامههای او را به روی صحنه میبرید وجود دارد، خودتان چقدر به این حرف قائل
هستید؟</span><span dir=”LTR”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>این حرف برای آن سالنهایی است که جز
جیغ بنفش و حرکات عجیب و غریب چیزی نمیخواهند. رفتهرفته انگار دیالوگ دارد از
تئاتر حذف میشود. میروی یک نمایش ببینی و جز اینکه سردرد بگیری چیزی برایت
ندارد. اولین رکن یک نمایش دیالوگ است تا چیزی را به مخاطب منتقل کند. چرا این را
میگویید چهل سال پیش هم در دانشگاه آب من و برخی دوستان که خیال میکردند چون
برشت کار میکنند پس خیلی کار بزرگی کردند در یک جوی نمیرفت. این حرف برای کسانی
است که تا از کشور میروند هنوز هواپیما به زمین نرسیده یادشان میروند از کجا آمدهاند
و هویتشان را فراموش میکنند. مرغ همسایه برایشان غاز است تا سر دو کلاس در یکی از
دانشکدههای غرب مینشینند فکر میکنند فقط آنها درسخوانند و سر کلاس نشستند.
نمیدانند چهبسا ما در دانشکدههای بهتر از آنها خواندیم و آموختیم. من خودم را
گم نکردم و سعدی، حافظ، فروسی و… یادم نرفته است. ما حتی از خود قرآن چقدر میتوانیم
برای درام وام بگیریم. اشکال از این است که فکر میکنیم مرغ همسایه غاز است. ۱۲نمایشنامه
از رادی را روی صحنه بردم و از میان تمام آثار او تنها یک نمایشنامه «در مه بخوان»
است که فکر میکنم زمانش گذشته وگرنه آن را هم کار میکردم. کسانی که میگویند
دوره نمایشنامههای رادی گذشته است متنهای او را نمیفهمند</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.</span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”></span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>میترا حجار:</span><span style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”> نقش ساناز منحصر به فرد است</span><span dir=”LTR”><br>
</span></span><span dir=”LTR”><br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>چند سالی بود شما را روی صحنه تئاتر
ندیده بودیم چندی پیش قرار بود با نمایشی به این عرصه برگردید اما نشد و حالا با
نمایش «آهسته با گل سرخ» به تئاتر بازگشتید، چه وجوهی از این پیشنهاد برایتان جذاب
بود که حالا که این اثر را انتخاب کردید؟ شخصیت ساناز، نمایشنامه و یا اسم خود آقای
مرزبان هر یک چقدر سهم داشتند؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”>شاید بتوان گفت کل این مجموعه؛ با آقای
مرزبان، چند باری قرار بود کار کنیم که هر بار به دلیلی این اتفاق نیفتاد، این بار
خوشبختانه این فرصت محقق شد نمایشنامه را خواندم و در همان چند صفحه اول فضای
اجتماعی آن که بسیار به شرایط کنونی شباهت داشت، مرا مجذوب کرد. شخصیت ساناز هر
چند نسبت به سایر نقشها کوتاهتر بود، اما حضور بسیار پررنگی داشت و این موضوع آن
را برایم منحصربهفرد کرد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>خیلیها نسبت به اجرای نمایشنامههای
اکبر رادی در زمان فعلی دافعه دارند و میگویند دوره این قصهها سر آمده، اما
خودتان فکر میکنید چقدر از حرفهای نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» را میشود به
زمان حال بسط داد و یا شخصیتهای آن در این روزگار مابهازای بیرونی دارند؟</span><span dir=”LTR”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>بله، با این دافعه نسبت به کارهای آقای
رادی کاملا آشنا هستم و تا حدی باید اعتراف کنم خودم هم زمانی جزو آن دسته
بودم(خنده). اما این نکته را فراموش نکنیم که تئاتر بیشتر متکی به اجراست نه متن.
زمان نسبت به آن دوران تغییر زیادی کرده و ریتم زندگی سریعتر شده اما اگر بتوان
ضرباهنگ امروز را در نمایشنامههای قدیمی به وجود آورد میتوان دید که هنوز برای
مخاطب امروز جالب است</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>در ادامه سوال قبل به هر حال ساناز
متعلق به چند دهه پیش است برای آنکه آن محدود به دوره خاصی نباشد و حتی مخاطب
امروز هم با آن ارتباط برقرار کند تمهیداتی در ایفای نقش داشتید مثلا سعی شد
خوانشتان از نقش کمی متفاوت از آنچه در نمایشنامه است، باشد؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”>نه واقعا، ما در این دوره زندگی میکنیم
و خواه ناخواه این اتفاق افتاده و باید دید زمانی که آقای مرزبان در سی سال پیش
این نمایش را اجرا کردند و نقش ساناز را خانم فرزانه کابلی ایفا کردند چطور بوده
شاید اگر مقایسهای اتفاق بیفتد باید از دید آقای مرزبان باشد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>برای ایفای شخصیت ساناز چقدر از خود
نمایشنامه وام گرفتید یا باتوجه به کدگذاریهای آقای مرزبان و تعامل با کارگردان
به نقش رسیدید؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”>نقش ساناز در نمایشنامه بهدرستی و بهطور
کامل پرداخته شده، البته کمکهای آقای مرزبان هم بیتاثیر نبود. درمجموع بهجز یکی
دو مورد کوچک باهم اختلافنظر چندانی نداشتیم</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.</span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”></span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”>محمد حاتمی:<span lang=”AR-SA”> نمایشی که حرف زمانه خود را نزند فایدهای ندارد </span><br>
</span><span dir=”LTR”><br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>شما جزو کارگردانان و بازیگران پرکار
عرصه تئاتر هستید، چه وجوهی از «آهسته با گل سرخ» برایتان جذابیت داشت که حضور در
آن را پذیرفتید؟</span><span dir=”LTR”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>من در نمایش« بازار عاشقان» با آقای
مرزبان کار کرده بودم البته اجرای گذشته «آهسته با گل سرخ» را که به سی سال قبل
برمیگردد ندیده بودم و حتی نمایشنامه را هم قبلا نخوانده بودم. آقای مرزبان
پیشنهاد بازی در این اثر را با من مطرح کردند و من بهواسطه ارادتی که به او دارم
بازی در این کار را قبول کردم</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span lang=”AR-SA”></span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>یک سه ضلع کارگردانی را در این اثر شاهدیم هم شما تجربه کارگردانی
تئاتر دارید و هم سام قریبیان بازیگر روبهروی شما و از سویی دیگر آقای مرزبان که
اساسا کارگردان کار هستند. تعاملتان به چه صورت شکل گرفت، از ذوق کارگردانی خودتان
هم استفاده میکردید یا تماما در خدمت کدگذاریهای خود آقای مرزبان بودید؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>من زمانی که برای کارگردانی بازی میکنم
خودم را در کارگردانی دخالت نمیدهم و کاملا در اختیار ایدئولوژی کارگردان و تجربه
بازی خودم هستم</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>به نظر میرسد حتی با گذشت زمان از
نگارش متن این نمایش اما همچنان امکان بسطدهی موضوعات مطرحشده در آن به جامعه
امروز وجود دارد. نظر شما چیست؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>اگر اثر هنری مابهازای بیرونی نداشته
باشد به هیچ دردی نمیخورد. مخاطب باید بخشی از مصائب و مسائل خود را در یک اثر
هنری مشاهده کند. اگر اینطور نباشد و مخاطب خودش را در آن نبیند آن اثر هنری فاقد
ارزش است. اثر هنری که حرف زمانه خود را نزند فایدهای ندارد. اثر هنری اگر با
زمانه خود حرکت کند قطعا اثرگذاری خواهد داشت. اکبر رادی از نویسندههای بزرگ
ایران بودند و اثرشان همواره جاری است ولی ما عادت کردیم تا با تحولات سیاسی
اجتماعی جامعه تغییر کنیم و همان حرف را بزنیم در صورتی که این صحبتهای برخاسته
از این تحولات تاریخ مصرف دارد. تئاتر لیدر سیاسی نیست و با آحاد مردم طرف است،
سیاست برای سیاستمداران است، تئاتر والاتر از سیاست است و نباید موضوعات سیاسی را
وارد هر مقولهای کنیم. برخی مخاطبان میگویند نمایش حرف امروز جامعه را زد. حرف
امروز جامعه چیست؟ فقر، گرسنگی و فحشا، مختص امروز جامعه است؟ این مشکلات در همه
جای دنیا در همه ادوار وجود داشته و فقط شدت و ضعف آن متفاوت بوده است</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>عدهای از منتقدان این نقد را به آقای
مرزبان میکنند که دوره اجرای متون مرحوم رادی بهسر آمده است. نظر شما درباره این
نقد چیست؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>مگر الان چه تئاترهایی بر روی صحنه است
که معتقدند دوره متون رادی سرآمده است؟ امروزه دلیل جذب مخاطب استفاده از کلمات
رکیک شده است. آیا این روشها ماندگار است؟ آیا رسم زمانه ما این است؟ شاید متون
رادی در رده سلایق من بهعنوان کارگردان یک اثر نباشد اما اصلا منکر آن نیستم چرا
که اکبر رادی در بیشتر آثارش از انسانیت صحبت میکند. آیا انسانیت تاریخ مصرف
دارد؟ موضوعات اجتماعی و مشکلات مردم هیچ وقت کهنه نمیشود. بافت و ادبیات جامعه
ما با چهل سال پیش چه تفاوتی پیدا کرده است؟ ما هنوز همانطور صحبت میکنیم چه چهل
سال پیش هم حرف میزدیم حالا قبول دارم که یکسری اصطلاحات بد و چرخکرده به آن
اضافه شده است. کلیت ادبیات ما تغییر نکرده است حتی کجا شاعرهایی چون اخوان ثالث
پدید آمدند، ما اگر بخواهیم ادامه دهیم به ورطه سیاست میافتیم و این کار هنر بهخصوص
تئاتر نیست، تئاتر هنر انسانساز است اینکه بحث دلار را هم در برخی تئاترها به
میان میکشند تا مخاطب جذب شود نشأتگرفته از تب نوبه است. اینها چه ربطی به
تئاتر دارد؟ نمیخواهم مقایسه کنم اما مشاهیر بزرگ تئاتر در دنیا چرا ماندگار
شدند؟ چون از مسائل کلان و بزرگ پیرامون انسانیت صحبت کردند به همین دلیل پس از
گذشت سالها در هر جغرافیایی متونشان اجرا و با استقبال روبهرو میشود</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>اگر نکتهای هست بهعنوان سخن پایانی
بفرمایید</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span>.<br>
</span><span lang=”AR-SA”>من توصیه می کنم به مردم که سلیقه خود
را بالاتر ببرند موسیقی خوب گوش دهند، فیلم و تئاتر خوب تماشا کنند و هنرمند وظیفه
دارد مخاطب را با خود همراه کند</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.</span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”></span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>فریبا کوثری:</span><span style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”> شاهد بیتوجهی تلویزیون به مخاطبان هستیم</span><span dir=”LTR”><br>
</span></span><span dir=”LTR”><br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>خانم کوثری پس از سالها فعالیت گسترده
در سینما و تلویزیون چطور شد که پایتان به تئاتر باز شد و بازی در نمایش «آهسته با
گل سرخ»آقای مرزبان را پذیرفتید؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>من قبل از این کار، اوایل دهه۸۰ در
نمایش «پرده عاشقی، مجلس زنکشی» به کارگردانی داوود میرباقری بازی کرده بودم که
تجربه بسیار سخت و جذابی بود. بعد از آن پیشنهادهای زیادی برای بازی در تئاتر
داشتم اما با وجود اینکه حضور در این فضا را دوست داشتم بعد از کار دیگر روی صحنه
حاضر نشدم. یکی از دلایل این اتفاق هم به متن نمایشنامه برمیگردد. من بیشتر متون
ایرانی را میپسندم، نه اینکه بگویم آثار خارجی بد است نه! اما با متون ایرانی
ارتباط بهتری برقرار میکنم و به نظرم از آنجایی که ما فرهنگ غنی داریم اجرای آثار
ایرانی خیلی جای کار دارد. زمانی که این پیشنهاد از سوی آقای مرزبان مطرح شد درگیر
یک سفر بودم و از سویی دیگر در رابطه با این کار کمی اضطراب داشتم به هرحال در
تئاتر نفس به نفس تماشاگر هستی و مثل تصویر امکان خطا وجود ندارد. اما متن
نمایشنامه،کارگردانی آقای مرزبان و گروه منظم این کار باعث شد به این پروژه
بپیوندم. البته آقای حاتمی هم در این تصمیمگیری نقش موثری داشتند، یادم میآید
قبلتر صحبتی در رابطه با حضور دوبارهام در تئاتر باهم داشتیم و گفته بودم اگر
متن خوب باشد قبول میکنم این شد که جسارت کردم و با وجود اینکه میدانم دوستانی
هستند که سالهای سال است در تئاتر زحمت میکشند اما دوباره روی صحنه حاضر شدم</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>جالب است شما این اواخر فضاهای مختلف
پرچالشی ازجمله اجرا برنامه تلویزیونی و تئاتر را تجربه کردید</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span>!<br>
</span><span lang=”AR-SA”>هر فردی باید از موقعیتهای زندگی خود
بهدرستی استفاده کند. متاسفانه ما شاهد بیتوجهی تلویزیون به مخاطبان هستیم. همه
دوستان در تلویزیون تلاش میکنند اما با بیمهری مواجه میشوند. خیلیها برای جذب
مخاطب به تلویزیون در این سالها تلاش کردند اما نمیدانم بگویم با سیاستهای نادرست،
مدیریت و انتخابهای غلط و… مخاطبان این مدیوم بهمرور کمتر و کمتر میشود.
مدام از مقابله با شبکههای ماهوارهای و فرهنگسازی صحبت میکنیم اما شما شرایط
را نگاه کنید! تا چند سال دیگر سریال «مختارنامه» باید پخش شود؟ چرا آثار بهتر و
بهروزتر تولید نمیشود که برای مردم جذاب باشد؟ باید فکری در اینباره کرد. هنر
تئاتر در این سالها کمی مهجور شده بود اما در حال حاضر خرسندم که طی سالهای
گذشته تئاتر دیده شده و به رونق و جایگاه اصلی خود بازگشته است. از اینکه دوباره
روی صحنه حاضر شدم و خودم را محک میزنم خوشحالم اما از طرفی از دوستانی که سالهای
طولانی در عرصه تئاتر زحمت کشیدند عذر میخواهم و اصلا دوست ندارم این طور تصور
کنند که ما قرار است جای آنها را بگیریم، تنها دوست دارم در کنار این عزیزان به
رونق تئاتر کمک کنیم</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.</span><span dir=”RTL”></span><span dir=”RTL”></span> <span dir=”LTR”><br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>به نکته خوبی اشاره کردید، خیلیها نسبت
به حضور بازیگران حوزه تصویر در عرصه تئاتر دافعه داشتند و دارند</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span>!<br>
</span><span lang=”AR-SA”>به یاد میآورم زمانی خیلی از دوستان و
اهالی تئاتر نسبت به این موضوع دافعه داشتند البته من با نظر بسیاری از این دوستان
موافقم، خیلیها درس این کار را خواندهاند و سالهای سال در عرصه تئاتر فعالیت
کردهاند اما کارشان آنطور که باید دیده نشده است. اما معتقدم حضور ما در کنار آنها
میتواند به تئاتر رونق بیشتری بدهد و گرنه من یا دوستان دیگر که در حوزه تصویر
کار کردهاند، بهتنهایی چقدر میتوانیم تماشاگر بیاوریم؟ حضور ما و این دوستان در
کنار هم میتواند به تئاتر رونق ببخشد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>به این اشاره کردید که متن ایرانی را
بیشتر میپسندید، پس با این حساب نمایشنامه این کار هم یکی از دلایل انتخابتان
بود؟</span><span dir=”LTR”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>من حتی رمان هم بخواهم بخوانم ترجیح میدهم
در وهله اول رمانهای ایرانی را بخوانم، چیزی که متعلق به سرزمین من و برخاسته از
ریشههای من باشد برایم بسیار جذاب است. رمانهای خارجی از نویسندگان بسیار خوب
ملل مختلف میخوانم اما فکر میکنم ما در ایران نویسندگان بسیار خوبی داشتیم و
داریم. آقای اکبر رادی نویسنده همین نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» جایگاه بسیار
ویژهای دارند. در کل به نظرم نمایشنامههای ایرانی بسیار خوبی وجود دارد که ما
میتوانیم روی صحنه ببریم</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>با گذشت مدت زمان زیادی از نگارش
نمایشنامه «آهسته با گل سرخ» به نظر میرسد مسائل مطرح شده در آن همچنان برای
مخاطب تازگی دارد. نظر شما در این باره چیست؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>بله، به سبب اینکه ما در حال حاضر هم
در شرایط سیاسی هستیم که اتفاقات مشابه را داریم. من در سالهای انقلاب بزرگ شدم
با اینکه در آن زمان سن کمی داشتم اما کاملا حوادث آن سالها را به خاطر دارم.
هرکس برداشت آزادی نسبت به این موضوع دارد و همچنان آن آدمها با همان استرس و
نگرانیها در جامعه ما وجود دارند</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>اما برویم سراغ نقشی که ایفا کردید،
این کاراکتر کاملا از نقشهایی که تا به امروز ایفا کردید متفاوت است، شاید پیشتر
کاراکتری مربوط به همین طبقه اجتماعی را بازی کردید اما خود این شخصیت تفاوتهای بارزی
دارد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span>!<br>
</span><span lang=”AR-SA”>این شخصیت بسیار از من دور است اما
همیشه قرار نیست به ایفا یک نقش ثابت بپردازم. من باید خودم را محک بزنم و این نقش
برای من تولد دوباره بود و بهدلیل دوری این شخصیت از من برای مخاطب جذاب است</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>خیلیها معتقدند حضور در اتمسفر تئاتر
و ایفای نقش روی صحنه اعتبار بالایی را با خود همراه دارد شما تا چه اندازه به این
موضوع اعتقاد دارید؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>هر فردی هر کاری را که انجام می دهد
تواناییهای خود را به رخ میکشد و خود را محک میزند. تئاتر کار بسیار سختی است
اما لذتبخش و جذاب است. خیلی خوشحالم با دوستانی کار می کنم که هر کدام دنیایی از
تجربه هستند. من بعد از این کار یک اپرا-نمایش را کار خواهم کرد که فکر میکنم آن
هم کار جذابی باشد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>اگر نکتهای هست بهعنوان سخن پایانی
بفرمایید</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span>.<br>
</span><span lang=”AR-SA”>امیدوارم تماشاگران این نمایش را
ببینند و همکاران جسارت من را در صحنه تئاتر ببخشند، دوست ندارم فکر کنند من
جایگاه آنها را گرفتم، از زحمات آنها در عرصه تئاتر مطلع هستم و امیدوارم تئاتر
ایران مثل سینما در جهان بدرخشد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.</span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”></span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>حبیب اسماعیلی:</span><span style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span><span lang=”AR-SA”> تئاتر </span><span lang=”AR-SA”>نفس به نفس تماشاگر پیش میرود</span><span dir=”LTR”><br>
<br>
</span></span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>آقای اسماعیلی در این چند سال اخیر
فعالیت شما بیشتر در حوزه تهیه و پخش فیلمهای سینمایی بوده، بازیگری خصوصا در حوزه
تئاتر تا چه اندازه دغدغه شخصی شماست و چطور بازی در این پروژه را پذیرفتید؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>از ده سال گذشته تا امسال من کار
تئاتر انجام ندادم و آخرین کارم یک تلهتئاتر و یک نمایشنامهخوانی به کارگردانی
ابوالقاسم معارفی بود. بیشتر در دهه۶۰و۷۰ در زمینه بازیگری فعالیت داشتم اما
بازیگری حرفه متداومی نیست پس ترجیح دادم به جای انتخاب یک شغل دیگر در همین حوزه
فعال باشم، مدتی در زمینه تهیه و تولید فیلمها کار کردم و از فضای بازیگری دور
شدم اما دغدغه بازیگری از ابتدا با من همراه بود. در رابطه با این کار خود من هم
از انتخاب مرزبان تعجب کردم اما مایل بودم که بعد از مدتها بازیگری را تجربه کنم؛
نام هادی مرزبان بهعنوان کارگردان، متن از اکبر رادی و همچنین تماشاخانه سنگلج از
دیگر عوامل بازی من در این نمایش بود</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>نمایشنامه«آهسته با گل سرخ» نزدیک به
چهار دهه گذشته توسط اکبر رادی نوشته شده است از نظر شما این اثر امروز تا چه
اندازه میتواند روی مخاطب تاثیرگذار باشد؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>اصولا نویسندگان بزرگ ازجمله رادی
آثاری را خلق میکنند که مختص به همان لحظه نیست، مشکلاتی که در این نمایشنامه به
آن اشاره میشود تنها برای زمان اوایل انقلاب نبوده و در حال حاضر نیز مردم با آن
دست به گریبان هستند و حتی در آینده هم این مسائل وجود دارد</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>برخی از افراد چه در تئاتر و چه در
سینما اعتقاد دارند که کار تئاتر اعتبار بالایی را برای بازیگر با خود همراه دارد
شما تا چه اندازه به این موضوع اعتقاد دارید؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>تئاتر، سینما و هنرهای دیگر برای خود
تعریف مشخصی دارند. مهم کار، اجرا و نوشتن است. تئاتر هم مثل حرفههای دیگر مشکلات
مربوط به خود را دارد، ارتباط تنگاتنگ با مخاطب دارد، نفس به نفس تماشاگر پیش میرود
و امکان اصلاح پردهها وجود ندارد. تئاتر مادر بازیگری است و در فضای تئاتر
بازیگران دقت بیشتری برای بازی به خرج میدهند</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>نمایشنامه رادی و همین طور کارگردانی
مرزبان در این کار کاملا رئال و برخاسته از دل جامعه است. این موضوع تا چه اندازه
برای شما جذاب است و فکر میکنید مخاطب را به خود جذب میکند؟</span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><br>
</span><span lang=”AR-SA”>در هنر ژانرهای گوناگونی وجود دارد،
این نمایشنامه یک کار ایرانی و مطابق جامعه است و مرزبان با توانمندی خود بهخوبی
آن را هدایت و کارگردانی کرده است</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.<br>
<br>
</span><span style=”font-weight: bold;” lang=”AR-SA”>موضوعی وجود دارد که بخواهید بهعنوان
نکته بفرمایید</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR” style=”font-weight: bold;”><span dir=”LTR”></span>.<br>
</span><span lang=”AR-SA”>ما در این نمایش تلاش کردیم به شخصیت
های نمایشنامه رادی نزدیک شویم و فکر میکنم مخاطب هم راضی بوده و با اثر ارتباط
برقرار کرده است</span><span dir=”LTR”></span><span dir=”LTR”><span dir=”LTR”></span>.</span></p>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span dir=”LTR”>
</span></p>
<div align=”justify”>
<p dir=”RTL”><span dir=”LTR”><br></span></p>
</div>
<div align=”justify”>
<p dir=”RTL”><span dir=”LTR”>ملیکا مومنی راد، زهرا سادات مصظفوی<br></span></p>
</div>
<p dir=”RTL” align=”justify”><span dir=”LTR”></span></p>
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است