به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر در حالی ۳۰ بهمن ماه به کار خود پایان داد که در این دوره یک بخش جنبی با عنوان «کاتب» به آن اضافه شده بود. «کاتب» با کیوریتوری جمشید حقیقتشناس شامل آثار خوشنویسی، نقاشیخط و مجسمههای هنرمندانی ازجمله سیدمحمد احصایی، حسین غلامی، صداقت جباری، فرامرز پیلارام، رضا مافی، حسین زندهرودی و… بود. حضور چنین بخشی در این دوره از جشنواره و استقبال مخاطبان از آن این ایده را تقویت کرد که جشنواره هنرهای تجسمی باید به تدریج با فاصله گرفتن از برگزاری به شکل فراخوان به سمت کیوریتوریال شدن برود تا این موضوع بر کیفیت آثار هنری و فراگیری جشنواره نیز کمک کند.
همچنین جمشید حقیقتشناس در فاصله کمی تا افتتاح چهاردهمین جشنمواره هنرهای تجسمی فجر طی حکمی به سمت سرپرست موسسه فرهنگی هنری صبا منصوب شد. موسسه صبا زیرنظر فرهنگستان هنر به منظور پاسداری از میراث فرهنگ و هنر اسلامی و ملی در سال ۱۳۸۱ به عنوان یکی از کانونهای حفظ، اشاعه و ارائه فرهنگ و هنر ملی ایران و مرکز گفتگو، تعامل و تبادل نظر هنرمندان کشور با مدیریت، ساماندهی و اجرای رخدادهای هنری ایران و جهان اسلام، برگزاری دوسالانههای بینالمللی و ملی هنرهای تجسمی، جشنوارههای هنری، نمایشگاهها، همایشها و نشستهای تخصصی و پژوهشی هنر … و راهاندازی بزرگترین بانک جامع اطلاعاتی هنر ایران با عضویت دهها هزار هنرمند در حوزههای مختلف و همچنین در عرصه اقتصاد هنر و خرید و فروش آثار هنری، انتشار نشریات ادواری در مناسبتهای فرهنگی هنری راهاندازی شد. حال باید دید پس از گذشت بیش از دو دهه از فعالیت این موسسه فرهنگی هنری، اهداف والایی که برای تاسیس آن درنظر گرفته شده بود، محقق یا به آنها نزدیک شده است.
تمام این موارد موجب شد با جمشید حقیقتشناس که سالها در عرصه هنرهای تجسمی فجر فعالیت داشته و در دورههای هفتم تا دهم جشنواره هنرهای تجسمی فجر به عنوان دبیر هنری حضور داشته است، گفتگو کنیم.
*ابتدا از چهاردهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر شروع کنیم و بخش «کاتب» که شما کیوریتورش بودید. چه شد که این بخش به جشنواره امسال اضافه شد و چطور هنر خوشنویسی و نقاشیخط را برای ارائه در این بخش انتخاب کردید؟
-برای بخش جنبی ابتدا سه پیشنهاد به مسئولان جشنواره ارائه کردم؛ اول اینکه چهارده هنرمند را به مناسبت چهاردهمین سال جشنواره انتخاب کنیم و به معرفی سالها فعالیت هنری آنها بپردازیم. این چهارده هنرمند را هم از میان هفت هنر انتخاب کرده بودم بدین گونه که در حوزه سینما یک کارگردان و فیلمبردار، در حوزه تئاتر یک کارگردان و بازیگر، در حوزه نقاشی گرایش به یک طراح و یک نقاشی، در حوزه شعر یک نویسنده و یک شاعر، در حوزه مجسمهسازی دو هنرمند که شامل مجسمه ساز و سفالگر بودند، در حوزه معماری دو هنرمند معمار و شهرساز بودند و در حوزه موسیقی هم یک آهنگساز و یک نوازنده انتخاب کرده بودیم اما این پیشنهاد به دلیل زمان کمی که تا شروع جشنواره باقی مانده بود، کنار گذاشته شد.
پیشنهاد دیگرم موضوع «آسمان» و درباره نور و توجه آدمی به آسمان بود. به نظرم آمد این موضوع در هنر و آثار هنرمندان معاصر ایران کمی مغفول مانده است و چون قبلا در این زمینه مطالعه و کار کردهام، فکر می کنم مجموعه خوبی میشد.
و پیشنهاد سوم که در این جشنواره عملی شد «کاتب» بود. سالیانی است که درباره حج تحقیق میکنم و در این سالها با خط و کتابت آشنا شدم و متوجه شدم که خط، تصویر صداست. خط ها مانند نت موسیقی صدا دارند یعنی وقتی ما یک نوشته را میبینیم صدای آن را میشنویم. «کاتب» با همین ایده پیشنهاد و شروع شد، اما برای اینکه ایده ای را به نمایش بگذاریم باید خاک و بستر مناسب داشته باشیم درنتیجه من تصاویری را انتخاب و در فضاسازی نمایشگاه به کار گرفتم، همچنین هنرمندانی را که در این بخش فعال بودند انتخاب کردم.
*آثار بخش کاتب از کدام گنجینهها انتخاب شدند؟
-ما این آثار را از گنجینه فرهنگستان هنر، حوزه هنری و گنجینه صبا و تعدادی اثر از هنرمند خطاط انتخاب کردیم و البته از موزه خوشنویسی و گنجینه موزه امام علی که سالها پیش در جمع آوری آن کمک کرده بودم، هم آثاری انتخاب کردیم که متاسفانه همراهی نشد.
*در انتخاب این آثار چه نکاتی مدنظر شما قرار داشت؟
-مسالهای که در انتخاب آثار بخش کاتب دنبال کردیم خط هایی بود که صدایی نداشتند و یک نقش بودند، خط هایی با صدای رسا و خط هایی که زمزمه بودند. زمانی که قرآن به پیامبر نازل شد ایشان قرآن را برای مردم میخواندند و بسیاری آن آیات را به حافظه میسپردند، بر این اساس فکر کردیم که دانش، بسیار به حفظ کردن و حافظه وابسته است زیرا مردم در آن زمان قرآن را حفظ میکردند، یعنی دانش را به حافظه میسپردند و نسبتی وجود داشت میان حفظ کردن و عمل کردن به آن وقتی ما پیامی را بهخاطر می سپاریم سرعت انجام آن نزد ما بیشتر است تا وقتی قرار باشد از روی نوشتهای آن را عمل کنیم و این نمایشگاه اشاره به آن داشت که دانش امری شهودی است و تا زمانی که نهادی نشود عقب می مانیم و همه امور کند و با تاخیر پیش می رود.
*این بحث همواره وجود دارد که جشنواره تجسمی فجر باید به تدریج از بخش فراخوانی فاصله بگیرد و به سمت کیوریتوریال شدن حرکت کند تا در این صورت زمینه و فضایی هم برای حضور بزرگان و استادان هنرهای تجسمی فراهم شود. شما که به عنوان دبیر هنری در دورههای هفتم تا دهم این جشنواره فعالیت کردهاید، چقدر این مساله و عملی شدن آن را الزامی میدانید؟
-من متوجه شدم روشی که به جشنواره کمک می کند، خود آثار هنری است نه هنرمندان آثار. تحقیقا چیزی که در جشنواره تجسمی اهمیت دارد آثار خوب و تاثیرگذار است که طی یک سال تلاش هنرمندان ابداع شده است و باید به نمایش دربیایند و می توان این آثار را از نمایشگاهها در گالریها هم جمعآوری و فراهم کرد. جشن هنرهای تجسمی به این بهانه جشن زیبا و شکوهمند و دیدنی خواهد شد. مسائل و اختلاف نظر هنرمندان تجسمی در آن موضوعیت ندارد بلکه دستاورد و پیشنهاد های یک سال فعالیت هنرمندان حوزه تجسمی را جذب و ارائه می کند و اگر این روند بهدرستی انجام شود، جشنواره هم تاثیر گذار میشود. به نظرم این جشنواره باید به سلامت و زیبایی برسد تا بتواند دستاوردهای تجسمی جهان را جذب کند مانند بینالهای بین المللی تجسمی و آهنربایی شود که اثر هنری جذب و به تبع آن مردم را با خود همراه کند. وقتی دبیر هنری جشنواره بودم تلاش کردم که این روند پیش رود و هنوز هم معتقدم فراخوان میتواند برای جذب آثار کمک کننده باشد اما به تنهایی کافی نیست.
بزرگترین معضل جشنواره تجسمی این است که مکان دائمی ندارد و این رویداد یک مکان بزرگی می خواهد که فضای جدید و معماری ویژه ای داشته باشد تا به هنرمندان انگیزه مضاعف دهد تا رفتارهای هنری جدیدتری داشته باشند. نظر ما همواره این بوده است که این جشنواره به مرتبهای برسد که مورد توجه همه هنرمندان و الهامبخش همه رشتههای هنری قرار بگیرد نه فقط هنرهای تجسمی بلکه از حوزه هنرهای دیگر نیز میتوانند در جشنواره تجسمی حضور داشته باشند یا در حوزه اقتصادی افراد و سازمانها میتوانند روی آثار هنری سرمایهگذاری کنند و هنرمندان را کشف و پیدا کنند. همچنین در صادرات فرهنگی هم دولت میتواند به این عرصه ورود کند و فرهنگ و هنر کشور را به دیگر کشورها معرفی کند و به تدریج از یک رویداد سیاسی به یک رویداد فرهنگی تبدیل شود و جنبه بینالمللی پیدا کند تا یک جشن هنری در تقویم فرهنگ جهانی شود.
*در صحبتهایتان به این مشکل اشاره کردید که جشنواره تجسمی فجر یک مکان دائمی برای برگزاری ندارد یا حداقل کمبود یک گالری ملی در حوزه هنرهای تجسمی ما همواره احساس شده است که از لحاظ سختافزاری و گستردگی فضا و استانداردها مطابق ارائه آثار هنری معاصر باشد. در این سالها که موسسه صبا میزبان جشنواره تجسمی فجر بوده است آیا میتواند با اعمال تغییراتی این امکان را ایجاد کند؟
-صبا برای برگزاری جشنواره هنرهای تجسمی فجر کافی نیست و علتش این است که بخشی از آن گالری خیال که بخش «کاتب» هم در آن برپا بود برای این کار ساخته شده است اما بخش های دیگر احتیاج به مناسب سازی دارد. میتوانیم یک مکان را دوباره طراحی و بهینه کنیم، مانند تیت مدرن که کارخانه بود و با طراحی دوباره آن تغییر کرد و به مهمترین موزه معاصر تبدیل شد. نکته مهم این است که ما از تاثیر معماری بر هنرهای تجسمی غافل شدهایم. اگر یک معماری فاخر به وجود بیاید، که کار سختی هم نیست، آثار فاخر هم به تناسب آن فضا تولید و ارائه میشوند زیرا این دو مقوله روی هم تاثیر می گذارند. وقتی هنرمند میخواهد یک اثر هنری را جایی به نمایش بگذارد به فضای آنجا نگاه میکند نه به کارگاه شخصی خود بلکه به این فکر می کند که این اثری که تولید میکند، کجا به نمایش می گذارد، درنتیجه در استفاده از متریال، کانسپت، ابعاد و… ساخت یک اثر سعی میکند متناسب با آن فضا عمل کند. جشنواره اکنون در چهاردهمین دوره خود قرار دارد و باید در همان ابتدای راه این مشکل شناسایی و رفع میشد اما تاکنون حل نشده است.
*حال که صحبت از موسسه فرهنگی هنری صبا شد باید مجدد سرپرستی این موسسه را به شما تبریک بگویم و اینکه بفرمایید در همین ابتدای کار رویکرد کلی شما برای مدیریت این موسسه چیست؟
-مدیریت در حوزه هنرهای تجسمی کمی پیچیده است زیرا افراد معمولا به تنهایی و با هزینه شخصی در این حوزه فعالیت میکنند، پس هرکاری دلشان بخواهد میکنند درنتیجه مدیریت در این بخش پیچیده میشود. البته تعدد رسانهها دلیل این امر نیست زیرا همه این هنرها در حوزه تصویر مشترک هستند و فقط سلیقه و استاندارد است که در دورههای مختلف تغییر میکند و باید به روز شود و شرایط نمایش آثار مناسب شود. تا زمانی که این استانداردسازی انجام نشود هنرمندان تمایلی ندارند که دستاوردهایشان را که سالها برای آن زحمت کشیدهاند به نمایش بگذارند درنتیجه مهمترین بخش مدیریت در حوزه هنرهای تجسمی این است که جایگاه اصلاح و بستری فراهم شود تا هنرمندان تمایل داشته باشند تا آثار خود را به نمایش بگذارند.
برای موسسه صبا هم ما قرار نیست کار خارقالعادهای انجام دهیم بلکه قرار است به کیفیت توجه کنیم و هر فعالیت هنریای که دارای کیفیت باشد جذب کنیم. این حمایتها نیز به پشتوانه فرهنگستان هنر صورت خواهد گرفت زیرا فرهنگستان هنر عالیترین مکان برای شناسایی، تقویت و نمونهسازی فرهنگی است و برای تحقق همین امر تاسیس شده است؛ حمایت از هنرمندان برای آثار بهتر، کمک به نمایش آثار، فروش بهتر و… . فرهنگستان هنر برای رسیدن به این هدف نیاز به ارتقا دارد و ما هم قرار است کمک کنیم تا چیزهایی که به نمایش درمیآید و رفتارها و مناسبات ما در این مکان و جایگاه کمی ارتقا پیدا کند.
*به توجه به کیفیت آثار هنری اشاره کردید. به نظر شما نمایشگاههایی که تا کنون در فرهنگستان هنر و موسسه صبا برگزار شدهاند از کیفیت هنری لازم برخوردار بودند؟ متاسفانه در این اواخر شاهد برگزاری نمایشگاههایی بودیم که اغلب کیفیت هنری مطلوبی نداشتند و آیا در ادامه مسیر بستری برای حضور هنرمندان و کیوریتورهای بزرگ یا جوانان در این محیط ایجاد میکنید؟
-ما در اینجا بستری برای آثار و مصرف هنری ایجاد میکنیم تا مردم برای دیدن آثار هنری به این مکان بیایند، درنتیجه می خواهیم فضایی ایجاد کنیم که شرایط بهتری داشته باشد زیرا قبلا این مکان برای اینکه اثر هنری باکیفیت در معرض دید مخاطبان قرار دهد، ساخته شده است. به طور مثال اگر سازمانی بخواهد اثر هنری سفارش دهد، فرهنگستان هنر و موسسه صبا میتواند به آنها کمک کند که اثر هنری و هنرمند درستی انتخاب کنند و ما باید این جایگاه را به فرهنگستان هنر بازگردانیم زیرا موضوع آن فرهنگسازی است و فرهنگ همواره زنده و در رشد است و باید بهطور مداوم به روز و تازه شود و مصارف مختلف پیدا کند.
*درباره نمایشگاهها و رویدادهایی که قرار است از این به بعد در این مکان برگزار شود بفرمایید. آیا میتوان امید داشت که تکلیف این نمایشگاهها با خودشان و مخاطبان مشخصتر شود؟
-ما در موسسه صبا از هرچیزی که خوب باشد استقبال می کنیم، هرهنری که تاثیرگذار باشد، هر اثری که توجه مخاطب را به خود جلب کند، هرچیز ارزشمند هنری زیرا این موارد به هم ربط دارند. رویکرد صبا اثر محور است زیرا گاهی ممکن است یک اثر طراحی از هنرمندی گمنام درخشان و عالی باشد پس به آن امکان نمایش میدهیم.
*تمرکز شما در برگزاری این نمایشگاهها بیشتر در حوزه هنرهای تجسمی است یا دیگر رشتههای هنری هم امکان بروز و ظهور خواهند داشت؟
-توجه ما تنها بر حوزه هنرهای تجسمی معطوف نیست. به طور مثال در دوره ای معماران ما فعالیتهای خوبی انجام دادند و باید به آنها هم فرصت ارائه آثار داد حتی به ارائه گوهر هم فکر میکنم زیرا زیورآلات بخشی از فرهنگ ماست و عرضه مد و لباس، ظروف و فرش که به نظر من جایشان در فرهنگستان هنر است. امروزه فقط ارائه نقاشی و مجسمه کفایت نمیکند و همه عرصههای هنری و تمام هنر هفتگانه مورد توجه ما قرار دارند. گالریها به صورت تخصصی روی موضوعات محدودی کار میکنند اما حوزه فعالیت فرهنگستان هنر باید بسیار گسترده باشد و اگر با کمبود مکان مواجه شد، می توان به امکان مشارکت فکرکرد. همان طور که در این زمان کوتاه هم زمینههای این مشارکت و همکاری را آغاز کردهایم.
*برای راهاندازی سینماتک هم برنامهای دارید؟
-بله. قطعا به آن هم فکر کردهایم اما نمی خواهیم عجله کنیم زیرا برای از بین رفتن یک گیاه تنها کافی است به آن آب ندهیم اما برای حفظ همان گیاه باید زمان و حوصله زیادی صرف کرد.
*همانطور که میدانیم معماری این مکان آسیب زیادی دیده است آیا مرمت و بازسازی ساختمان در آینده در دستور کار قرار خواهد گرفت؟
-معماری این مکان آسیب زیادی دیده است به دلیل اینکه معماری تاریخی است و به مراقبت زیادی احتیاج داشته و دارد. این بازسازی و مراقبت شامل آدمهای داخل این ساختمان هم میشود و وقتی از ارتقا یک مکان صحبت میکنیم، منظور فقط ساختمان و آثار نیست بلکه خود ما هم هستیم.
*در زمینه اقتصاد هنر و خرید آثار هنری روال به چه صورت خواهد بود؟
-فکر میکنیم بهترین حامیان هنرمندان، مردم هستند، نه فقط نهادهای دولتی و یک طیف خاص. اکنون در مکان های عمومی ما، آثار هنری نیست یا کم است درنتیجه خرید اثر هنری میتواند قسمتی از این پروژهها باشد و در این صورت اقتصاد هنر سرشار میشود. اینگونه نیست که فقط یک عده خاص خرید کنند که روز به روز تعدادشان کمتر میشود بلکه باید برنامه ریزی کنیم تا طیف وسیعی از علاقه مندان امکان خرید اثر هنری داشته باشند. به یاد دارم سالها پیش بازاری ایجاد کردیم که آثار هنری ارائه می کرد که قیمت پایینی هم داشتند. در آن بازار هم آثار هنری زیادی فروش رفت و هم کسانی که تاکنون اثر هنری نخریده بودند، کار هنری به خانه خود بردند. اگر این بازارها رونق پیدا کنند همه می توانند آثار اصلی هنرمندان را خریداری کنند و این موضوع به نفع مردم و هنرمندان خواهد بود.
*به عنوان سوال پایانی بفرمایید در بحث آموزش هنر آیا شاهد برگزاری کارگاههایی در فرهنگستان هنر خواهیم بود؟
-کلاس های هنری تاکنون در موسسه صبا برگزار شده است، اما بهنظر من بهترین کارگاه ها ارائه نمایش آثار هنری است یعنی نقاشی را با دیدن اثر نقاش میتوان آموخت، مجسمه را با دیدن مجسمه و معماری را با دیدن معماری و اینکه بخش عمده فیلمسازی را باید در صحنه و عرصه زندگی آموخت. می توانیم مسترکلاس های کوتاه مدت برگزار کنیم و کسی که روش های جدیدی بلد است فرصت ارائه داد. اینجا آموزشگاه هنر نیست و موضوع صبا معرفی هنر است.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet