از میان بازیگرانی که
از سنین کودکی به دنیای سینما راه پیدا کردند عده محدودی در بزرگسالی نیز فعالیت
قابل توجهی در سینما داشتند. ارسلان قاسمی که همگی آن را با سریال «در چشم باد» به
خاطر میآوریم جزو همان معدود افرادی است که همواره حضوری مستمر و قابل قبول در
سینما داشته است. با او که این روزها دو فیلم «هشتگ» و «آهوی پیشونی سفید۲» را روی پرده سینما
دارد به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
شما بهواسطه اینکه از کودکی وارد این
حرفه شدید مسلما بهصورت خودآگاه و بر حسب علاقه آن را انتخاب نکردید، دلیل این
استمرار برای فعالیت در حرفه بازیگری علاقه شخصی خودتان است یا صرفا مسیری را که
در آن قدم گذاشتید ادامه میدهید باتوجه به اینکه این روزها در حوزه موسیقی نیز
فعالیتهایی دارید؟
درست است من از سن کم وارد این حرفه
شدم و انتخاب خود من نبوده اما حالا که ۲۳سال سن دارم. چیزی حدود ۱۸سال است که در این
فضا فعالیت کردهام و تجربه همکاری با عزیزان و بزرگان این عرصه را داشتهام. شاید
شنیده باشید میگویند کار کردن در این حرفه وابستگی شدیدی برای هر کسی که به آن
ورود میکند بهدنبال دارد، این اتفاق برای من افتاد و سالها فعالیت در آن سبب
ایجاد وابستگی شد از سویی دیگر با بالا رفتن سنم چشیدن لذت دیده شدن در قاب تصویر
برایم خوشایند بود. اوایل مثلا وقتی دهساله بودم به چشم تفریح به آن نگاه میکردم
بعدها کسب درآمد از این حرفه مکمل همان تفریح شد و برایم جذابیت داشت اما حالا سالهاست
در این حرفه فعالیت میکنم و دغدغه و تجربه آن را دارم. خوشبختانه به لطف خدا
جایگاهی به دست آوردهام که برایم بسیار باارزش است. اولویت زندگی من و دغدغه اصلیام
بازیگری است و عشقی را که در این مسیر به دست آوردهام با هیچ چیز عوض نمیکنم.
اما در رابطه با موسیقی باید بگویم حسم اینگونه نیست و به چشم یک سرگرمی به آن
نگاه میکنم و تا زمانی که به این باور نرسم که از لحاظ موسیقیایی توان کامل دارم
و بخواهم در مارکتی باشم و مثل یک خواننده فعالیت کنم، این کار را جدی نمیگیرم
اما در حال حاضر تمرین میکنم، کلاس میروم و… اما خیلی دغدغه موسیقی را ندارم و
در حال حاضر صرفا برایم سرگرمی است اما شاید بعدها در این حرفه فعالیت چشمگیرتری
داشته باشم چرا که بعد از حرفه اصلی خودم یعنی سینما، موسیقی را بسیار دوست دارم.
با این وجود برنامهتان برای فعالیت در حرفه موسیقی به چه شکل است و
چه فضایی را در این عرصه دنبال میکنید؟
من عاشق موسیقی هستم چه بهعنوان
شنونده و چه بهعنوان کسی که دوست دارد در این فضا فعالیت کند، موسیقی یکی از
دغدغههای هر روز من است. موسیقی رپ سلیقه من است همانطور که جوانان همسنوسال
خودم نیز در اصل مخاطب این موسیقی هستند. اما متاسفانه ما در حال حاضر در ایران
مارکتی نداریم که تحت عنوان موسیقی رپ ارائه شود. رپ به سلیقه من نزدیک است اما در
آینده اگر بخواهم کار کنم سراغ پاپ با تلفیقی از موسیقی الکترونیک میروم. در حال
حاضر پیش اساتید حاذقی دورههای خوانندگی را میگذارم اما باز هم بگویم تا زمانی
که به آن حد از توانمندی که میخواهم نرسم به صورت جدی وارد این حرفه نمیشوم. آن
چند قطعهای هم که از من پخش شد من در اصطلاح در آن رپ کردم و بیشتر جنبه سرگرمی و
آنالیز بازخوردها بود که خوشبختانه از سوی کسانی که من را دنبال میکردند
بازخوردهای خوبی گرفتم و برایم یک دلگرمی بود. هیچ چیز بعید نیست اما اگر بخواهم
وارد این حرفه شوم تلاش میکنم در شرایط درست و زمان بجا استارت کار خود را بزنم و
همه اینها مستلزم آن است که به آن توانایی برسم تا در این مارکت بتوانم رقابت
کنم. اگر من به اشتباه وارد حرفه موسیقی شوم قطعا میتواند به حرفه اصلی من یعنی
بازیگری لطمه بزند.
شما به سبب سالها فعالیت در این حرفه مسلما چند قدمی از کسانی که
در حال حاضر همسن شما هستند و به این حرفه ورود پیدا میکنند پختهتر و باتجربهتر
هستید، به نظرتان این مسئله چقدر در بازی و جایگاه شما نسبت به سایرین تاثیرگذار
است؟
از کودکی در کنار عزیزان و بزرگان این
حرفه فعالیت کردم و همیشه سعی کردم شاگرد خوبی باشم. در این حرفه هیچ وقت نمیتوانی
بگویی من یک بازیگر کاملم بلکه باید مدام تجربه کنی و یاد بگیری. اما جواب سوالتان
را میتوانم اینگونه بدهم که من ارسلان قاسمی از کودکی وارد این حرفه شدم و چند
مقطع کودکی، نوجوانی و… را پشت سر گذاشتم و تازه مخاطب با من بهعنوان یک بازیگر
جوان مواجهه داشته است، مخاطب من را بهعنوان یک کودک بهعنوان یک نوجوان در این
عرصه پذیرفت اما حالا که وارد مقطع جوانی شدم باید بهعنوان یک جوان تلاش کنم و
یاد بگیرم تا مخاطب من را در این شمایل بپذیرد. خوشبختانه بهواسطه چند سال کار در
این حرفه مردم کشورم با من و چهره من آشنا هستند و میدانند من از کودکی پا به این
عرصه گذاشتهام. خدا را شکر که تا اینجای مسیر خوب پیش رفتهام و همواره سعی کردهام
درست قدم بردارم و در کنار بزرگان به مردم کشورم خدمت کنم. خوشبختانه مخاطب من را
قبول کرده است و این برایم خیلی ارزش دارد.
به هر حال شما جزو بازیگرانی هستید که از چهره خوبی برخوردارید، فکر
میکنید این ویژگی چقدر میتواند در این عرصه برگ برنده شما به حساب بیاید؟
چهره برای من و خیلی از عزیزانی که
همکار من هستند میتواند یکی از فاکتورهای مهم باشد اما در حال حاضر به نظرم دیدگاه
مردم عوض شده و فکر نمیکنم مثل سابق صرفا درگیر چهره باشند کمااینکه ستارهای
سینمای ما در حال حاضر بهواسطه توانمندیشان دیده شدند و میشوند. چهره میتواند
مکمل خوبی برای این حرفه باشد اما خود من بازی خیلی از کاراکترها را بهخاطر
چهرهام از دست دادم چرا که گفتند چهره ارسلان به این کاراکتر نمیخورد. منکر این
نمیشوم که چهره تاثیرگذار است اما فاکتور اصلی نیست چرا که پس از مدتی برای مخاطب
تکراری میشود و اگر توانایی نداشته باشی دیگر مردم تو را قبول نمیکنند.
چشماندازتان برای فعالیت در این حرفه تا ده سال آینده چگونه است و
چقدر به اینکه یک سوپراستار شوید فکر میکنید؟
به آینده خیلی امیدوارم و فکر میکنم
تازه کار من شروع شده است، یک جابهجایی نسلی در حال اتفاق افتادن است و نسل جدیدی
از بازیگران به سینما و تلویزیون اضافه میشوند، در چنین کورس رقابتی تازه کار من
شروع شده است و باید بیشتر تلاش کنم و در انتخابهایم وسواس بیشتری به خرج دهم.
از سویی دیگر باید این فرصت نیز به من داده شود که بیایم و حالا خودم را بهعنوان
یک بازیگر جوان نشان دهم. سالها در این حرفه فعالیت کردهام و حالا زمانی است که
باید خودم را نشان بدهم، اینکه من تلاش کنم، تجربه کنم و کارگردانان به ارسلان
اعتماد کنند تا خودش را نشان بدهد آینده من را میسازد.
چقدر دغدغه ستاره شدن در این سینما را
دارید؟
این دغدغه را دارم، به آن فکر میکنم و
برایش تلاش میکنم. امیدوارم چنین اتفاقی برایم رخ دهد، فارغ از نگاهی که مردم به
یک ستاره دارند برای خود بازیگر ستاره شدن حال خوبی را به همراه دارد و من برای
رسیدن به آن تلاش میکنم.
چقدر برایتان مهم است که نقشهای متفاوت
بازی کنید و این ظاهر و شمایلی که دارید را بشکنید کمااینکه در «آهوی پیشونی
سفید۲» با ایفای نقش یک میمون تا حدی آن را تجربه کردید؟
به این مسئله فکر میکنم و سعی کردم به
این سمتوسو بروم. اساسا زمانی میتوانم ادعا کنم بازیگر هستم که بتوانم در هر
نقش، شکل و قالبی قرار بگیرم و توانایی خودم را نشان دهم، سعی کردم در این چند سال
در کارها و نقشهای متفاوتی ظاهر شوم کمااینکه در کارنامه کاریام بازی در آثار
مختلف و در ژانرهای مختلف را تجربه کردهام. اصلا دوست ندارم ارسلان قاسمی را بهواسطه
چهرهاش انتخاب کنند و یا بخواهند. دوست دارم مخاطب من را در قالب ژانرها و نقشهای
مختلف ببیند و از این اتفاق لذت میبرم اما مکمل این تصمیم من این است که
کارگردانان به من نوعی، بها و مجال بدهند تا خودم را در شمایلهای متفاوت و
کاراکترهای مختلف نشان دهم و آن زمان است که من میتوانم انتخابهای بهتری
داشته باشم. حقیقتا دوست ندارم بگویند ارسلان در اصطلاح بچهخوشگل است و بهخاطر
چهرهاش برخی کاراکترها را ایفا میکند.
در «آهوی پیشونی سفید» چطور با چالش
ایفای نقش یک میمون مواجه شدید و چه تمهیداتی داشتید؟
«آهوی پیشونی سفید» برایم
یک تجربه هیجانانگیز و متفاوت بود چرا که گریمی متفاوت را تجربه کردم و تا به
حال در یک اثر فانتزی به این شکل حضور نداشتم. البته سالها پیش در اثری که آن هم
در زمان خودش اتفاقی نو بود حضور پیدا کردم اما با فضای «آهوی پیشونی سفید» کاملا
تفاوت داشت. نقش پنجهطلا که یک میمون است را در این فیلم بازی کردم و حقیقتا
گریم سختی داشتم. این کاراکتر را دوست داشتم و با همه سختیهایش برای جذاب بود.
اگر عکس منتشر شده از تست گریم من را دیده باشید، ظاهر متفاوتی را از من میبینید
که کاملا شبیه یک میمون است. ابتدا تصور میکردم باید جای یک حیوان باشم اما طی صحبتهایی
که با آقای هاشمی داشتیم به این نقطه رسیدیم که تمام کاراکترهای این فیلم یک زندگی
انسانی در قالب حیوان دارند و در گریم المانهایی از آن حیوان آورده شده است. در
تست گریم ابتدایی هیچ ردی از چهره من نبود و گریمی کاملا شبیه میمون داشتم اما
بعدتر بنا به اتفاق نظر آقای هاشمی و آقای خلج گریمور فیلم قرار شد فقط از برخی
المانهای آن حیوان در گریم بهره بگیرند. اما درخصوص بحث باورپذیری این کاراکترها
برای مخاطب باید بگویم از آنجایی که آنها یک زندگی انسانی در قالب یک حیوان
دارند مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند در مورد کاراکتر پنجهطلا نیز من سعی کردم
همین نکته را لحاظ کنم ضمن اینکه برخی سکانسهای ما بهصورت ویژوالافکت بود و
گریم، لباس و فضا در جهت باورپذیری موقعیت بسیار کمک کرد. این کار بسیار تجربه
شیرینی بود به علاوه اینکه در قسمت دوم حضور پنجهطلا آنقدر پررنگ نیست اما در
قسمت سوم بار قصه روی دوش اوست.
چقدر فضای مجازی و حواشی آن برایتان تعیینکننده
است؟ از واکنشهایی که سابقا در مواجهه با برخی حواشی نشان دادید پشیمان نیستید؟
تا زمانی که حواشی به جایگاه من لطمه
نزند و دیدگاه مخاطب را نسبت به شخص من تغییر ندهد به آن اهمیت نمیدهم اما اگر
برخلاف این باشد در مورد آن صحبت میکنم و سعی میکنم جلوی آن را بگیرم. فارغ از
این مسئله ممکن است هر آدمی بعد از گذر زمان متوجه برخی تصمیمات خود بشود و از انجام
آن پشیمان شود. ممکن است اگر زمان به عقب برگردد بعضی کارها را انجام ندهم و به
جای آن کارهای دیگری را انجام دهم. در کل فکر میکنم حاشیه خوب است اما حاشیه خوب، خوب است. برخی دوستان
به حاشیه بد و تبلیغات منفی اعتقاد دارند اما من موافق نیستم. حواشی را دنبال میکنم
اما برایم اهمیتی ندارد و تا زمانی که حواشی به وجهه من لطمه نزند به آن واکنش
نشان نمیدهم اما اگر احساس کنم دیدگاه مردم نسبت به من را دچار خدشه میکند جلوی
آن میایستم.
شما تجربه رستورانداری نیز دارید چقدر
نبود امنیت شغلی در این حرفه شما را به این سمت برده است؟
رستورانداری را دوست دارم فارغ از آن
درگیر چند بیزینس کوچک نیز هستم، اما در مورد بحث امنیت شغلی خیلی دید منفی نسبت
به این ماجرا ندارم چرا که فکر میکنم افکار و انرژی ما در آنچه پیش خواهد آمد
تاثیرگذار است. همه همکاران من در این حرفه میدانند که همیشه شرایط ثابت و قابل
کنترل نیست به همین دلیل باید به بیزینسی که بتواند منبع درآمد باشد فکر کنیم من
هم از این قاعده مستثنی نیستم و به حرفهای دوم فکر میکنم. امنیت شغلی در سینمای
ما وجود ندارد، فارغ از بخش خصوصی و سینما، خود من در تلویزیون از چندین پروژه
هنوز طلب دارم و به نظرم راهاندازی چنین بیزینسهایی تصمیم درستی است کمااینکه
در تمام دنیا چنین اتفاقی میان بازیگران رایج است.
ملیکا مومنیراد
There are no comments yet