به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری صبا، محسن هاشمی رییس سابق شورای شهر تهران، در یادداشتی به مستند «آقای مدیر» به کارگردانی علی نیکبخت و تهیهکنندگی احمد شفیعی که از تولیدات خانه مستند به شمار میرود و به تازگی اکران آنلاین خود را آغاز کرده پرداخته است، پرداخت و مسائلی را که با وجود اهمیت در این اثر ارزیابی نشده اند، برشمرد.
متن این یادداشت بدین شرح است:
«بیش از ۸۰ درصد جمعیت ایران شهرنشین هستند. همچنین حاشیهنشینی در کلان شهرها رو به افزایش است. ظرفیت کلان شهرها جوابگوی جمعیت ساکن آن نیست و مردم به ناچار در شهرکهای موجود در حاشیه کلانشهرها ساکن شده اند.
تهران با تجمیع شهرکهای اطراف خود، چیزی در حدود ۱۶ میلیون جمعیت دارد. اخیرا مستند «آقای مدیر» به بررسی برخی از مشکلات شهر تهران پرداخت. این مستند اما میتوانست مقایسه آمار جمعیتی شهر تهران با سایر کلان شهرها و ابرشهرهای دنیا را در دستور کار قرار دهد. آمار و ارقام شهرنشینی در دنیا، میزان رشد آن و وضعیت جمعیت کلان شهرها و ابرشهرها سوژههایی هستند که نیم نگاهی به آنها خالی از لطف نبود.
اصولا مشکلات شهر را باید از زبان ساکنان آن شنید. نظرسنجیها نیز ابزار مساعد برای تحقق این فرآیند هستند. در مستند آقای مدیر، از نتایج نظرسنجیهای انجام شده از مردم شهر تهران خبری نیست. بر اساس همین نظرسنجیها «آلودگی هوا» و «ترافیک شدید» نخستین اولویتهای تهرانیها است. دومین اولویت ساکنان تهران نیز حل آسیبهای اجتماعی است. توجه به این دو اولویت در مستند مورد نظر پررنگ نیست.
دیگر خلأ موجود در «آقای مدیر»، پرداختن به مزایا و نقاط مثبت شهر تهران است. مشکلات تهران قابل اصلاح هستند. مشکل اصلی این شهر که نمونه بزرگتر آن در کل کشور وجود دارد، نبود مدیریت درست است. مردم به دلیل مشکلات اقتصادی ناچار به مهاجرت میشوند و به خاطر گرانی هزینهها در تهران، ناچار به سکونت در اطراف آن خواهند بود.
افرادی که با آنها در این مستند مصاحبه شده، اطلاعات جهانی جامعی دارند اما به نظر میرسد، آمادگی برای مصاحبه درباره این موضوع خاص را نداشته اند. کارشناسان خارجیای که در این مستند با آنها گفتوگو شده، ظاهرا اطلاعات تهرانشناسی خوبی ندارند. همچنین گاهی درباره شهر تهران و گاهی در مورد استان تهران سخن گفته میشود. به عبارت دیگر مشخص نمی شود که تمرکز بحثها روی کدام محدوده دقیق جغرافیایی است.
زمانی پایتخت تنها ۳ شهرک حاشیهای یا شهر اقماری داشت و اکنون ۴۳ شهر اقماری دارد. تهران فقط یک شهر ۸ میلیونی نیست و با اقمارش جمعیتی در حدود ۱۶ میلیون دارد. ترافیک این شهر هر روز از ساعت ۵ الی ۶ صبح از بیرون تهران شکل میگیرد و تا مرکز شهر ادامه پیدا میکند. اما در ساختار مدیریتی کشور مشخص نیست، مدیریت اقمار تهران در اختیار شهر تهران هست یا خیر.
پیشتر همه اقمار، بخشی از حریم تهران محسوب میشد و مدیریت تهران، به راحتی اجازه ساخت و ساز را صادر نمیکرد اما اکنون مدیریت تهران نمیتواند در خصوص تراکم فروشی و ساختوسازهای اقماری مانند گرمدره که کاملا به تهران متصل هستند، تصمیمی اتخاذ کند.
همه آمارهای ارائه شده در مستند «آقای مدیر» دقیق نیستند. به عنوان نمونه گفته میشود، تهران برای جمعیت ۲.۵ تا ۳ میلیون جمعیت مناسب است. در حالی که طرح جامع، تهران برای ۸.۵ میلیون جمعیت طراحی شده است. همچنین مستند گاهی به آمار جمعیت ۸ میلیونی و گاهی به جمعیت ۱۶ میلیونی پایتخت اشاره میکند.
تهران مدیریت یکپارچه ندارد. طرحها، قوانین و مصوبات خوب (در حدود ۲۵ الی ۲۷ مورد درباره تفویض اختیارات)، اجرایی نشده اند. به عنوان مثال قوانین شوراها و شهرداریها در قانون اساسی آمده و ۲۰ سال طول کشید تا در مجلس نوشته شد اما هنوز هم بحث اختیارات شهرداریها اجرایی نشده است. در بسیاری از شهرهای دنیا، آموزش و پرورش، پلیس راهنمایی و رانندگی، توزیع برق و گاز شهر و… در اختیار شهرداری هاست اما در کشور ما این موارد در اختیار وزارتخانه قرار دارد.
یکی از مشکلات کشور ما بحثهای حاکمیتی و اختیارات است. مثلا دولت میخواهد سیاستهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را تغییر دهد ولی در سطوح بالاتر چنین اجازهای داده نمیشود و دولت با این که قانونا میتواند برخی سیاستها را تغییر دهد، باید سطوح بالاتر حاکمیتی را توجیه کند. در شهر تهران هم همین است. آیا همه مشکلات شهری، در حدود اختیارات مدیران شهری است؟ آیا قدرت تغییر آنها را دارند؟
به عنوان نمونه در سایر شهرهای دنیا، آب شرب و آب مصرفی کاملا متفاوت هستند و قیمتگذاری آنها به ترتیبی است که مصرف را پایین میآورد. با قیمتگذاری درست، آب را مدیریت میکنند. مشکلات آب شهر تهران هم به همین ترتیب است. حجم آب تصفیه شده تهران برای ۸ میلیون کفایت میکند اما برای ساکنان شهرهای اقماری پاسخگو نیست.
ترافیک تهران یک مساله مهم دیگر است، چیزی در حدود ۲۵ میلیون سفر در تهران صورت میگیرد و برای آن طرح جامع حمل و نقل تهران و ریلی وجود دارد که باید اجرا شود. یعنی دولت برای اجرای طرح باید سهم خود را بدهد تا مثلا ۴۵۷ کیلومتر مترو، ۲۵۰ ایستگاه و حدود ۴ خط اقماری متروی لازم ساخته شود. دیگر موضوع موجود، قیمت سوخت است که هر چه ارزانتر باشد رفت و آمد خودروهای شخصی و ترافیک بیشتر خواهد شد برای رسیدگی به این مهم، سیاستهای کلان و قوانین مصوب در مجلس باید اجرا شود.
چشم انداز تهران نوشته شده، در حالی که در مستند «آقای مدیر»، تهران را شهری بدون چشم انداز میانگارد. در این اثر گفته شده در ۷۰۰ کیلومتر مربع، ۱۶ میلیون جمعیت سکونت دارد در حالی که این جمعیت در ۴۰۰۰ کیلومتر، در کل استان تهران، سکونت دارند. در طرح جامع تهران، شهر ۸۰۰ تا ۸۵۰ کیلومتر مربع مساحت دارد که ۸ الی ۸.۵ میلیون جمعیت در آن سکونت دارند و این مساحت جوابگو نیز خواهد بود.
در مورد مدیریت پسماند نیز، طرح جامع پسماند تهران نوشته شده و تکلیف آن روشن است. ۴۰ درصد پسماند قابل تبدیل به پول و بقیه هم قابل تبدیل به کود است. در این بخش، شهرداری تهران به دلیل اجرا نکردن طرح جامع پسماند مقصر است.
در مورد مصرف بنزین باید گفت، این یک سیاست کلان کشوری است و در ید قدرت شهردار نیست. در کشورهای پیشرفته دنیا، درآمد مالیاتی از بنزین، بیش از درآمد نفتی ما است. این مساله هم باعث کاهش مصرف بنزین و کمتر استفاده شدن از خودروهای شخصی میشود. همچنین حمل و نقل شهری نیز بهبود پیدا میکند.
درباره حمل و نقل شهر تهران، از ۲۵ میلیون سفر، ۱۵ سفر باید به صورت عمومی انجام بگیرد. ۱۰ میلیون سفر در اختیار سیستم ریلی و ۵ میلیون در اختیار سیستم حمل و نقل اتوبوس رانی شهری باشد که بر اساس قانون حداقل ۹۰۰۰ اتوبوس برقی لازم دارد. ۴۰۰ کیلومتر ریل مترو در ۲۵۰ ایستگاه و ۵۰۰۰ واگن لازم است که برای این کار سهم سرمایهگذاری حمل و نقل تهران باید پرداخت شود.
در دوره آقای احمدینژاد و در قانون هدفمندی یارانهها مقرر شد، سالی ۴۰۰۰ میلیارد تومان به حمل و نقل عمومی اختصاص داده شود. یعنی طی ۱۰ سال چیزی حدود ۴۰۰۰۰ میلیارد باید پرداخت میشد که نشده است یا در قانون مدیریت مصرف سوخت و حمل و نقل، گفته شده که سالانه ۴۰۰۰ میلیارد تومان باید به حمل و نقل عمومی کلان شهرها پرداخت شود این بودجه حتی یک سال هم پرداخت نشده است و در کل حدودا سالی ۳۰۰ میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته میشود!
برای ساخت مترو ۵۰ میلیارد تومن اختصاص داده اند که در حدود ۴۰ متر مترو ساخته میشود که مربوط به قوانین سال ۱۳۸۶ است. با گذشت حدود ۱۵ سال از آن قانون، باز هم پرداختها انجام نگرفت. یعنی چیزی حدود ۱۰۰ هزار میلیارد بودجه در نظر گرفته شده بود که پرداخت نشده است.
در مورد طرح مساله زلزله در پایتخت، باید گفت از زمانی که آیین نامه ۲۸۰۰ صادر شد، فرض بر آن است که ساختمانها براساس این آییننامه ساخته میشوند تا ایمنی در برابر زلزله حاصل شود ولی آیا این آییننامه در تمامی سازهها رعایت شده و آیا سازمان نظام مهندسی، این موارد را نظارت کرده است؟ پیوسته درباره زلزله صحبت میشود ولی انگار همه منتظرند، زلزله بیاید و شهر تهران خلوت شود!
پرده چهارم مستند «آقای مدیر» درباره تقسیمات کشوری است و در این باره، مدیریت شهری اختیاری ندارد. قوهقضائیه درباره آسیبهای اجتماعی و مسائل معتادان، کودکان، زنان متجاهر و… دخیل است.»
انتهای پیام/
There are no comments yet