محمد کاسبی را نمیتوان
فقط بازیگر خواند؛ دوبلوری، نمایشنامهنویسی و کارگردانی از دیگر فعالیتهایی است
که او با آنها شناخته میشود. به همین دلیل است که کاسبی برای انتخابهایش به
چیزی بیش از خود نقش توجه دارد. بر همین اساس، در میان کارهای این بازیگر به آثاری
برمیخوریم که در ذهن مخاطبان جاودانه شده است. سریالهایی همچون «مریم مقدس»، «خوش
رکاب» و «سه در چهار» و…. گرچه چنین کارنامهای ژانرهای مختلف درام، ملودرام،
کمدی و… را همزمان در خود جای داده است اما با این حال او نگاهی فارغ از ژانر
به آثار دارد و معتقد است که چه ملودرامهایی اجتماعی همچون «پای پیاده» و چه
کمدیهایی چون «خوش رکاب» اگر بهشکل حرفهای کار شوند میتوانند مخاطب را پای
تلویزیون نگه دارند.
به بهانه بازپخش
سریال «پای پیاده» از شبکه آیفیلم با محمد کاسبی به گفتوگو نشستهایم که در
ادامه میخوانید.
سریال «پای پیاده» این
شبها از شبکه آیفیلم در حال پخش است. نقش حاجمحمود را در این مجموعه دوست
دارید؟
چیزی که درمجموع
از خصیصههای من است، این که ممکن است چند سال کار نکرده باشم اما در آخر نقشی را
پذیرفتهام که برایم قابل پذیرش بوده است. زمانی که «پای پیاده» را کار کردم
معیارهایی را که در ذهن داشتم در نظر گرفتم و بنابراین میتوانم بگویم که این نقش
را دوست داشتهام. معیاری که درباره آن حرف میزنم آن است که من قبل از هر کاری
اول به این فکر نمیکنم که نقشم در آن چیست؟ بلکه به این مهم توجه میکنم که قصه و
محتوای کار و پیامی که داستان میخواهد بدهد چه خواهد بود. اگر قابل قبول باشد
بعدا به جایگاه خودم توجه میکنم. بنابراین «پای پیاده» و داستانش و نقش من در آن
قطعا مورد قبولم بوده است که به ایفای نقش پرداختهام.
تجربه کار
با اصغر توسلی چطور بود؟
من تقریبا با هیچ
کارگردانی مشکلی ندارم و با تمام کارگردانانی که کار کردهام به سه دلیل همیشه
رابطه تعاملی خوبی برقرار کردهام؛ اول آنکه خود من نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس
هستم، ضمن آنکه کارگردانی در تئاتر و سینما را هم بر عهده داشتهام و هچنین
تقریبا در تمام جشنوارههای تئاتر و فیلم حضور داشته و داوری هم کردهام.
بنابراین با خیلی از ریزهکاریهای متن و کارگردانی آشنایی دارم. تقریبا برای من
هیچ کاری نبوده که تنها بهعنوان بازیگر سر صحنه رفته باشم. اصولا تلاش میکنم
مشاور خوبی برای فیلمنامهنویس و کارگردان کار باشم. با توسلی؛ کارگردان سریال
«پای پیاده» نیز همچون سایر کارگردانان همکاری خوبی داشتهام. بنابراین تجربه
نویسندگی و کارگردانی و بازیگری سه خصیصهای است که من را به تعامل اثرگذار و
مناسب خصوصا با کارگردانها ترغیب میکند.
باتوجه به اینکه هر
سال بهطور متوسط یک سریال با بازی شما روی آنتن تلویزیون است خودتان بیشتر علاقه
دارید این نقشها در کدام ژانر باشند؟ همچون سریال «پای پیاده» ملودرام اجتماعی
باشد یا آثار کمدی که شما تجربه بازی در آنها را هم در کارنامه خود دارید؟
قصه برایم بیش از
ژانر اهمیت دارد. اگرچه من کارهای طنزی همچون «خوش رکاب۱»، «خوب بد زشت» و «زنبابا»
و… را در کارنامهام دارم اما با نوع بازیای که برای کارهای طنز در نظر گرفتهام
تلاش داشتهام که هرگز به سمت لودگی کشیده نشود. به عبارتی، نخواستهام با کلمات
غیرمتعارف و ادا و اطوارهای اضافه از مخاطبان خنده بگیرم. من این روزها پس از
سریال «بچه مهندس» پیشنهاد دهها فیلم و سریال را رد کردهام، فقط به این خاطر که
با معیارهای من همخوانی نداشتهاند. البته نهتنها با معیار من، بلکه بهطور کلی
گاهی ضعفهای آشکاری وجود دارد که با اینکه آنها را به تهیهکننده و یا
کارگردان انتقال میدهم اما با این حال اهمیت نداده و کار سرانجام با بازیگر دیگری
به پخش میرسد و اتفاقا کار ضعیفی هم از آب درمیآید. من اصلا نمیپذیرم یک بازیگر
بگوید سناریو به من ربطی ندارد و من فقط بازیگری را برعهده داشتهام. بهجرأت میتوانم
بگویم تا الان کاری نبوده که در آن ایفای نقش کرده و بعد پشیمان شده باشم.
داستان «پای پیاده» در
ارتباط با مشکلات جوانانی است که از شهرهای دیگر به تهران مهاجرت میکنند، به نظر
شما چنین آثاری قادر خواهند بود الگوی مثبت و مناسبی را در هویتسازی جوانان به
آنان ارائه دهند؟
راجع به هر
موضوعی که قابلیت تبدیل به درام شدن را داشته باشد میشود کار کرد مگر آنکه در
مورد مسائل خاصی باشد که نتوان آن را نمایش داد. آنچه اهمیت دارد آن است که تا چه
میزان بتوان داستان را در ادبیات دراماتیک پخته کرد. اتفاقا چنین مسائلی همچون
مسئله مهاجرت جوانان از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ یا مسائل اجتماعی دیگری که به
تبع همین اتفاق شاهد آن هستیم مثل خلافهایی که در شهرهای بزرگ بیشتر اتفاق میافتد
و یا کسب درآمد غیرحلال و… همه و همه در آثار نمایشی جای کار دارند.
جای کار میتوانند داشته باشند اما آیا این توانایی را هم
دارند که تاثیر مثبت و مناسبی را در نوجوان و جوان امروز بگذارند؟
من میدانم که
شما دارید از چه چیز حرف میزنید. جوان امروز با همین گوشیهای موبایلی که ما در
دست داریم به تمامی فیلمهایی که در دنیا تولید میشود دسترسی دارد و الان ما در
عصری هستیم که صدها شبکه ماهوارهای یا سیدیهای نمایش خانگی و… در دسترس
عموم است، بنابراین این دوران تفاوت بسیاری دارد با دورانی که دلخوشی مردم ابتدا
رادیو و سپس تلویزیون بود. خود تلویزیون ما هم به این نتیجه رسیده که عرصه رقابت
زیاد شده و به همین دلیل شبکههای خود را اینچنین گسترش داده است اما همچنان هر
کارگردان و تهیهکنندهای که میخواهد کاری را آغاز کند این ترس و نگرانی را دارد که آیا میتواند مخاطب را با
خود همراه کند یا خیر؟
پس به نظر شما کارگردان
یا نویسنده چه عنصری را باید در سناریو بگنجاند تا باعث جذب مخاطب شود؟
ما در این دام
گیر افتادهایم که بدانیم چه عواملی را باید در سناریو جا داد و سپس با تحلیل به
این نتیجه رسیدهایم که مردم ما نیاز به خنده دارند، اما بدانید چنین تحلیلی
بسیار بسیار غلط و انحرافی است. مردم ما شادی و خنده را دوست دارند اما نه به هر
نحو و شکلی. بنابراین اگر نگاه کنید میبینید بیشتر انتقادات، به سریالها و فیلم های طنز است چراکه موفق عمل نکردهاند و به هر قیمتی خواستهاند
خنده سطحی از مخاطب بگیرند. چطور کارهای چارلی چاپلین مورد انتقاد قرار نگرفت؟
بنابراین کار کمدی و البته سایر ژانرها همگی نیاز به این دارند که استادانه کار
شوند. برای مثال، در مقام قیاس میبینیم تفاوت فاحشی میان سطح کاری که زندهیاد
عزتاله انتظامی در «اجارهنشینها» داشتهاند با دیگر آثار جدیشان همچون
«هزاردستان» وجود ندارد. درواقع نوع کار کمی متفاوت بوده وگرنه بازیگر و حضور
عوامل و ساختار قصه همگی استحکام خود را داشتهاند. بنابراین ما به کار طنز نیاز
داریم اما اینکه تمام کارها بدون اندیشه و فقط از روی سلیقه باشد درست نیست.
بهعنوان سوال آخر، از
میان سریالهای تلویزیونی که به ایفای نقش در آنها پرداختهاید علاقه دارید کدامیک
بار دیگر از شبکه آیفیلم برای مخاطبان پخش شود؟
یکی از بهترین
بازخوردهایی که دیدهام و برایم بسیار لذتبخش است این است که بسیاری از کارهایم بهطور
مرتب از شبکههای مختلف بازپخش میشود و درواقع تقریبا کاری از من نیست که مثلا
شبکهای همچون آیفیلم پخش نکرده باشد، مثل «خوش رکاب» و «مریم مقدس» و «سه در چهار»
و… که بارها و بارها پخش شده و از این موضوع بسیار خرسندم.
یگانه بیرقی
There are no comments yet