محدودیت‌‌ها را بردارند و فضا را بازتر کنند! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۰
پویا امینی در گفتگو با صبا

محدودیت‌‌ها را بردارند و فضا را بازتر کنند!

سریال «پاهای بی‌قرار» به تهیه‌کنندگی ایرج
محمدی و کارگردانی منوچهر هادی که در زمان پخش به «دلدادگان» تغییر نام داد یکی از
آثار جدیدی است که از ۱۳مردادماه امسال به روی آنتن شبکه سه سیما رفته و بازیگرانی
چون مسعود رایگان، مهرانه مهین‌ترابی، حمید گودرزی، آرش مجیدی، لیندا کیانی و
شاهرخ استخری در آن ایفای نقش می‌کنند.

پویا امینی نیز یکی از بازیگرانی است که در سریال
«دلدادگان» حضور دارد. او از سال۷۶ با حضور در سریال «در قلب من» به کارگردانی
حمید لبخنده پا به عرصه تلویزیون گذاشته و از آن زمان تاکنون در سریال‌ها و تله‌فیلم‌های
بسیاری ایفای نقش کرده است. او که نسبت به گذشته کم‌کار‌تر شده، درباره چند و چون حضورش
در سریال «دلدادگان» با «صبا» گفت‌وگو کرد.

شما کارگردانی نمایش خوانده‌اید و با سریال «در
قلب من» پا به عرصه تلویزیون گذاشتید. حضورتان در این اثر تلویزیونی که اتفاقا در
زمان پخش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت چقدر مسیر بازیگری شما را تحت تاثیر قرار
داد؟

در آن زمان شرایطی پیش آمد که باعث شد هم‌زمان با تحصیل در
عرصه تلویزیون نیز فعالیت کنم که به نظرم اتفاق خیلی خوبی بود و هم‌زمانی این دو
مقوله در روند فعالیتم به من کمک کرد؛ زیرا از داشته‌‌هایم در هر دو عرصه به نفع
دیگری استفاده می‌کردم.

شما در دوره‌ای پا به عرصه تلویزیون گذاشتید که
آثار مختلف، به‌خصوص سریال‌ها از کیفیت بالاتری برخوردار بودند و حتی نوع همکاری
بازیگران با تلویزیون نیز متفاوت بود. به نظرتان در این سال‌ها چه روندی را طی
کرده‌‌ایم و از لحاظ کیفی و اجرایی به چه سمت‌وسویی رفته‌ایم؟

متاسفانه روند مثبتی را طی نکرده‌ایم. در آن زمان شرایط
بهتر از الان بود و تلویزیون از سوی مسئولان حمایت می‌شد و با این‌که، تعداد شبکه‌‌ها
این‌قدر زیاد نبود، اما آثار جذاب و باکیفیتی تولید می‌شدند. حال با این‌که توقع
داریم پیشرفتی در این زمینه صورت گیرد، اما هرچه جلوتر می‌رویم شرایط بدتر می‌شود!
می‌توان گفت این روند طی یک نمودار سینوسی بالا پایین می‌رود اما پیشرفتی در کار
نیست.

بله، همین‌طور است.

به نظرم اوج فعالیت تلویزیون اواخر دهه۷۰ و اوایل دهه۸۰ بود؛
زیرا در آن دوران، هم آثار جدی و هم آثار طنز و مفهومی ارزنده‌ای تولید می‌شدند و
حال این‌گونه نیست. اتفاقا براساس ارتباطی که با خانواده‌‌ها و مردم دارم، سوال
بیشتر آن‌ها این است که چرا روند ساخت سریال‌ها و برنامه‌‌های تلویزیون یکنواخت شده
است؟ و چرا موضوع اغلب آن‌ها غم و غصه و بدبختی و بیچارگی است؟ همه این‌ها تامل‌برانگیز
است و این سوال را پیش می‌آورد که چرا مسئولان بر تولید چنین آثاری تاکید دارند! در
این میان اگر چند کار باکیفیت نیز تولید شوند با همان تیغ سرشان بریده می‌شود!

درست است. آثار باکیفیت در میان انبوه آثار
ضعیف گم می‌شوند و به چشم نمی‌آیند.

و متاسفانه این‌که هر چقدر برای تولید آثار باکیفیت تلاش
کنیم و هر چقدر سعی کنیم با برنامه‌‌های ماهواره‌ای پیش برویم نمی‌توانیم.

منظورتان این است که نمی‌توانیم از لحاظ کیفیت
و تنوع با آن‌ها رقابت کنیم.

نمی‌توان گفت رقابت.

موافقم و البته مورد بدتر این‌که، تاثیر برنامه‌‌ها
و شبکه‌‌های ماهواره‌ای آن‌قدر زیاد بوده که گاه برنامه‌سازان را به کپی‌ کاری‌‌های
ضعیف واداشته است.

راستش آن‌قدر برنامه‌‌های ماهواره‌ای را دنبال نمی‌کنم که
بتوانم در این‌باره نظر دهم. به هر صورت در دهه‌‌های پیش، تلویزیون و برنامه‌‌های آن،
کلاس و پرستیژ خاصی داشتند؛ اما در حال حاضر آن سطح رعایت نمی‌شود و هر چقدر
بخواهیم با استفاده از عوامل و بازیگران تازه‌نفس و جوان، روح تازه‌ای به این فضا
بدهیم این اتفاق میسر نمی‌شود.

پس چه باید کرد و چگونه می‌توان به آن سال‌ها
برگشت؟

این روند از سوی همه شبکه‌‌ها و البته همه مسولان نیاز به
تلاشی جدی دارد. باید محدودیت‌‌هایی که برای تولید سریال‌ها در نظر گرفته شده مورد
بررسی قرار گیرد و فضا بازتر شود. باید اجازه دهند فکرها و قصه‌‌های جدید وارد
سیستم شود. مسئولان باید از خطوط قرمز فعلی فاصله بگیرند و اجازه دهند مردم با
حقایقی که در پیرامونشان رخ می‌دهد آشنا شوند تا به این ترتیب با آثار تولیدی
ارتباط بیشتر و بهتری برقرار کنند.

شما طی این سال‌ها نسبت به قبل کم‌کارتر شده‌اید.
این روند یک اتفاق خودخواسته است یا تاثیر شرایط نابسامان موجود است؟

بخشی از این روند خودخواسته است. زمانی که کیفیت آثار آن‌قدر
پایین است، بهتر است که آدم کار نکند و در آثاری حضور یابد که برایش قابل دفاع
باشند. زمانی که استانداردهای لازم در آثار مختلف رعایت نمی‌شوند، طبیعی است که ما
به‌عنوان بازیگر از پیشنهادهای موجود استقبال نکنیم.

اصولا در انتخاب‌هایتان چه فاکتورهایی را در
نظر می‌گیرید؟

چالش‌برانگیز بودن قصه و نقش برایم اهمیت زیادی دارد. این‌که
نقش پیشنهادی، به من انگیزه بدهد و از خود واقعی‌ام دور باشد و مرا به فکر کردن
وادارد و باعث شود برای رسیدن به سطح قابل قبول، تلاش کنم.

که البته چنین نقش‌‌هایی کم هستند؛ زیرا اغلب فیلمنامه‌‌ها
از کیفیت لازم برخوردار نیستند.

جدا از این کاستی، با این مشکل مواجه هستیم که تهیه‌کنندگان
و کارگردان‌‌ها اغلب تلاش می‌کنند شخصیت‌‌ها را به سمت تیپ شدن ببرند. یعنی این‌که
بازیگر را در یک قالب می‌بینند و این ریسک را نمی‌پذیرند که نقش متفاوتی را به او بسپارند.
مثلا به بازیگری که نقش معتاد را به‌خوبی ایفا کرده، نقش شخصیتی سالم و مرتب را
نمی‌دهند و خیلی کم پیش می‌آید که نقش متفاوتی را به بازیگر پیشنهاد دهند و ترجیحشان
این است که نقش‌‌هایی را به او بسپارند که قبلا آن‌ها را بازی کرده است.

بله و متاسفانه این روند، بازیگر را به ورطه
تکرار می‌اندازد. برویم به سراغ سریال «دلدادگان». فیلمنامه این اثر چه ویژگی‌‌هایی
داشت که شما را ترغیب کرد در آن بازی کنید؟

عناصر زیادی وجود داشتند که مرا به حضور در این سریال ترغیب
کردند و باعث شدند پس از مدت‌ها با تلویزیون همکاری کنم. قصه سریال را دوست داشتم
و قلم خوب نویسنده آن بابک کایدان در این انتخاب موثر بود و از همان ابتدا که
فیلمنامه آن را مطالعه کردم، احساسم این بود که این سریال می‌تواند اثری متفاوت
باشد؛ و البته مهم‌تر از همه حضور منوچهر هادی به‌عنوان کارگردان بود و این‌که پس
از سال‌ها دوستی و رفاقت، بالاخره برای اولین بار با او همکاری کنم، اتفاقی خوشایند
بود.

درباره نقش و ویژگی‌‌هایش کمی توضیح دهید.

راجع به نقش خیلی نمی‌توانم صحبت کنم.

توضیحتان می‌تواند در حدی باشد که نقش لو نرود.

مسئله این است که قصه سریال «دلدادگان» آنقدر گره و پیچیدگی
دارد که هر توضیحی درباره نقش، متضمن آن است که گره جدیدی باز شود؛ لذا ترجیحم این
است که درباره نقشم صحبتی نکنم، اما به هر حال همین متفاوت و خاص بودن آن برایم از
هر موضوعی مهم‌تر بود؛ و این‌که بستری مناسب فراهم بود برای آن‌که مخاطب با کاری
متفاوت‌تر از آن‌چه تا به حال از پویا امینی دیده است، مواجه شود. همه این موارد
دست به دست هم دادند تا در سریال «دلداگان» حضور پیدا کنم.

حرفه‌ای بودن تهیه‌کننده و دیگر عوامل چقدر می‌تواند
در موفقیت یک اثر موثر باشد و شما در پروژه «دلدادگان» با چه روندی مواجه بودید؟

به هر حال در پروژه‌‌هایی که زمان تولید آن‌ها طولانی است،
معمولا اختلاف سلیقه و تنش‌‌هایی به وجود می‌آید که به نفع کار نیست؛ اما با درایت
ایرج محمدی و منوچهر هادی و دیگر عوامل، فضای سریال «دلدادگان» بسیار دوستانه بود
و همه اعضا مانند یک خانواده در کنار هم به کار و فعالیت می‌پرداختند، بی‌آن‌که
حاشیه‌ای به وجود بیاید، همین هم‌دلی باعث شد که طولانی بودن زمان تولید باعث
خستگی عوامل و بازیگران نشود.

طی سال‌های اخیر روال تولید اغلب سریال‌ها این‌گونه
است که فیلمنامه در ابتدا به‌طور کامل نوشته نمی‌شود و در حین تولید به دست
بازیگران می‌رسد. چقدر با این روند مواجه بوده‌اید؟

با این روند قبلا مواجه شده‌ام، اما در پروژه «دلدادگان»
چنین مشکلی وجود نداشت. با این‌که کل شصت قسمت نوشته نشده بود، اما کلیت قصه مشخص
بود و می‌دانستیم قرار است چه اتفاقاتی رخ دهد. یعنی همان روندی که قرار بود در
قصه به آن پرداخته شود وجود داشت، اما در طی تولید، هرچه جلوتر رفتیم قابلیت‌‌هایی
به برخی از نقش‌‌ها اضافه شد، یا مثلا نقش‌‌هایی که در ابتدا کم‌رنگ بودند طی
اتفاقاتی که در حین ضبط رخ می‌داد پررنگ‌تر شدند. البته برعکس آن نیز وجود داشت،
یعنی برخی از نقش‌‌ها که پررنگ‌تر بودند کم‌رنگ شدند.

همان‌طور که در ابتدا گفتید، تلویزیون محدودیت‌‌ها
و خط قرمزهایی دارد که اغلب سلیقه‌ای هستند. این موضوع چقدر بر کیفیت اثر و نوع
بازی بازیگر آسیب می‌زند؟

من این روال را نمی‌پسندم و این اعمال سلیقه‌‌ها را جالب
نمی‌دانم. در تلویزیون، ما نمی‌توانیم به برخی شغل‌‌ها و صنف‌‌ها بپردازیم و آن‌ها
را خوب یا بد نشان ندهیم. مثلا نمی‌توانیم پلیس را خلافکار نشان دهیم و چنین اتفاقاتی
آسیب‌زننده است؛ زیرا باعث می‌شود بسیاری از جذابیت‌‌های دراماتیک قصه از بین
برود.

به نظرتان دلیل حساسیت‌‌های این‌چنینی چیست؟

موضوع این است که ما همیشه می‌خواهیم صورت مسئله را پاک
کنیم که روش درستی نیست. حتما خودتان می‌دانید که حتی در میان دولتمردان، از وزرا
و معاون‌‌های بخش‌های مختلف گرفته تا نمایندگان مجلس، افراد مشکل‌دار و اختلاسگر نیز
وجود دارند. قطعا نمی‌توانیم به‌طور مطلق همه را خوب بدانیم و بگویم چون فلان شخص
مسئول فلان بخش است یا وزیر و یکی از اعضای شورای شهر است، پس خطا نمی‌کند و انسان
خوبی است! زمانی که بتوانیم درباره چنین اشخاصی حرف بزنیم و در قالب قصه از آن‌ها انتقاد
کنیم مخاطب را با جذابت‌‌های جدیدی روبه‌رو کرده‌ایم؛ اما متاسفانه ما دایره‌‌های موجود
را کوچک و کوچک‌تر می‌کنیم و تمام اطلاعاتی که از یک شخصیت ارائه می‌دهیم در همین
حد است که به مشخصات فردی و پدر و مادر او بپردازیم.

بله، چنین محدودیت‌‌هایی بسیار است و در این‌باره
می‌توان مثال‌‌های زیادی آورد.

درست است. مثلا بسیار پیش آمده که نام و نام‌خانوادگی شخصیت
تغییر کرده به این دلیل که تشابه اسمی وجود دارد و شخص دیگری با این مشخصات فلان
شغل و سمت را دارد!

شما در سریال «دلدادگان» با چنین محدودیت‌‌هایی
مواجه نبودید؟

طبیعتا در حین ضبط پیشنهادهایی از جانب من و دیگر بازیگران
وجود داشت و منوچهر هادی نیز از آن‌ها استقبال می‌کرد، اما در بسیاری از موارد
برخلاف میل باطنی‌‌اش آن‌ها را نمی‌پذیرفت، زیرا از نظر تلویزیون قابل قبول نبودند.
به هرحال طی این چند سالی که با تلویزیون همکاری می‌کنم به چنین اتفاقاتی عادت کرده‌ام.

شاید بهتر آن است که مسئولان درباره ممیزی‌‌ها و
محدودیت‌‌های موجود، قوانین جدیدی وضع کنند.

متاسفانه قانونی وجود ندارد و همه چیز براساس سلیقه مدیران
و مسئولان پیش می‌رود.

طی این چند قسمت بازخورد مخاطبان نسبت به سریال
«دلدادگان» چگونه بوده است؟

طی این مدت بازخورد مخاطبان بد نبوده است؛ البته برخی از آن‌ها
در زمان پخش چند قسمت اول، نسبت به نوع انتخاب بازیگران برای شخصیت‌‌های مختلف قصه
اشکال‌هایی می‌گرفتند، البته به‌شخصه معتقدم انتخاب‌‌ها بسیار هوشمندانه انجام شده‌اند؛
به‌ویژه بازیگرانی که نسبت به بقیه کمتر شناخته‌شده هستند یا برای اولین بار جلوی دوربین
رفته‌اند، بسیار خوب ظاهر شده‌اند.

دلیل این انتقادها چیست؟

فکر می‌کنم که این انتقادها به‌دلیل عدم آگاهی مخاطب نسبت
به قصه است.

درست است. سریال «دلدادگان» اثری شصت‌قسمتی است
و قصه پرکنشی دارد و شاید بهتر آن باشد که لااقل، بیست یا سی قمست از سریال پخش
شود.

خیر، به نظرم در هفته سوم پخش بسیاری از مخاطبان پاسخ
سوالاهایشان را خواهند گرفت. من نیز با دوستان و همکارانم در پروژه «دلدادگان» در
ارتباط هستم. ما نظرهای مخاطبان را مطرح می‌کنیم و آن‌ها را مورد تحلیل قرار می‌دهیم
تا بدانیم چقدر به خواسته‌‌ها و اهدافمان رسیده‌‌ایم و در این زمینه موفق بوده‌ایم.

طی این روزها به چه کاری مشغول هستید و در چه
پروژه‌ای حضور دارید؟

همچنان پیشنهاداتی وجود دارد، اما این‌که چه زمانی به
سرانجام می‌رسد مشخص نیست و تا آن زمان نمی‌توانم اطلاعاتی به شما بدهم.


وحید خانه‌ساز

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰