این همه میگوییم سینما، سنگ هزارویک مشکلش را به سینه میزنیم
اما در پس ذهنمان از این سینما، کوچکترین سهمی متعلق به فیلمکوتاه، انیمیشن،
مستند و… نیست. البته این روزها اوضاع انیمیشن و مستند به لطف تلاشهای بیوقفه
فعالانش بهتر شده و دستکم یاد گرفتهاند که چگونه با سیلی صورت خود را سرخ نگه
دارند، اما فیلمکوتاه چه؟ از کل این سینما یک جشنواره دارد که چند سالی است انگار
بنا ندارد خروجی دندانگیری داشته باشد و همین میشود که فیلمسازان حوزه فیلمکوتاه
پس از ساخت یک فیلم با مشقتهای خاص خودش، چشم امیدشان به جشنوارههای خارجی است.
سابقه و قدمت فیلمکوتاه از فیلم بلند بهمراتب بیشتر است، نخستین فیلمهای تاریخ سینما فیلمهای
کوتاه بودند و ساخت آنها باعث شد تا رفتهرفته جرات و مجالی برای ساخت فیلمهای بلند
بهوجود بیاید. اما فیلمکوتاه در دنیا که نه همتراز اما بهدنبال فیلم بلند قد میکشد
و خودنمایی میکند، جایگاهش در ایران کجاست؟ چند ماهی است زیر پرچم هنر و تجربه
باکسی برای اکران فیلمهای کوتاه تدارک دیده شده است، این اتفاق بدون شک مبارک است
و میتواند زمینهساز بروز و شکلگیری اتفاقات بهتر و فرهنگسازی میان مردم برای
اهمیت به فیلمکوتاه شود، اما رشد فیلمکوتاه و شناساندن آن به مخاطب نیازمند به
برداشتن دو قدم مهم است. قدم نخست آن است که فیلمساز به این عرصه و ساخت کار کوتاه
نگاه ابزاری نداشته باشد و فیلمکوتاه را پلهای برای ساخت فیلم بلند نبیند از سوی
دیگر باید شرایط مطلوبی برای ساخت و اکران اینگونه آثار فرهم شود و پروسه تولید
این قبیل فیلمها از سرمایهگذاریهای فامیلی و رفاقتی به فضایی حرفهای تغییر
شکل پیدا کند. قاعدتا اگر قدم اول درست برداشته شود و این مهم برای مدیران جا
بیفتد که اکران فیلمکوتاه امری پیشرو است قدم بعدی یعنی تربیت مخاطب برای تماشای فیلمکوتاه
بهخوبی برداشته میشود. اما با این همه مسئله اینجاست که هنوز فیلمکوتاه برای
سینمای ما در حاشیه است و به متن رسیدن آن همتی میخواهد که شاید در فیلمسازان
وجود داشته باشد اما در مدیران نیست!
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است