شیوه‌های ایرانی و کودکی که جذب می‌شود | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۵۸
گروه اجرایی «ترنج» از اجرای نمایشی ایرانی برای کودکان به «صبا» می‌گویند:

شیوه‌های ایرانی و کودکی که جذب می‌شود

از 28تیرماه، ساعت19 نمایش «ترنج» نوشته افسانه زمانی و نسرین خنجری به کارگردانی افسانه زمانی در سالن بوستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه رفته است.

از ۲۸تیرماه، ساعت۱۹ نمایش «ترنج» نوشته افسانه زمانی و
نسرین خنجری به کارگردانی افسانه زمانی در سالن بوستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
روی صحنه رفته است. بهناز بستان‌دوست، مریم آشوری، مهرنوش شریعتی، مرضیه نادری در کنار
بازیگران خردسال شامل بارسین سلیمانی و پرنیا اصغرزاده ایفای نقش می‌کنند. «ترنج» داستان
دختری به همین نام است که در عمارت اعیانی آماده برای برگزاری مهمانی دلخور است؛ چراکه
هنوز کوچک است و اجازه ورود به مهمانی را ندارد. به بهانه این اجرا، با افسانه
زمانی؛ کارگردان «ترنج»، سینا ییلاق‌بیگی؛ طراح صحنه و لباس نمایش و بهناز بستان‌دوست،
مریم آشوری، مهرنوش شریعتی و پرنیا اصغرزاده؛ گروه بازیگران اثر گفت‌وگو کرده‌ایم که
در ادامه می‌خوانید.

در جریان نمایش شاهد هستیم که از قراردادهای
بسیار زیادی استفاده می‌شود و به‌عنوان‌مثال، یک قوری به‌عنوان پادشاه در نظر
گرفته می‌شود. چه میزان کودکان ما می‌توانند این قراردادها را درک کنند؟

افسانه زمانی: ایده کلی نمایش ما براساس روایت قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی به‌کمک شیوه‌های
نمایش ایرانی و ایده بازی‌های کودکان شکل گرفت. استفاده از اشیاء در تئاتر کاملا
از شیوه‌های نمایش ایرانی و بازی‌های خلاقه کودکان برگرفته شده است. اتفاقا کودکان
به‌خوبی با اشیاء بازی می‌کنند و تخیل بچه‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهد با اشیاء
شخصیت‌های مختلف را شکل دهند و با آن‌ها بازی کنند. از این شیوه در نمایش‌های
ایرانی هم استفاده می‌شده است. داستان نمایش ما در یک مطبخ قدیمی اتفاق می‌افتد.
در این مطبخ اتفاقی شکل می‌گیرد که ماه‌باجی ناچار می‌شود درلحظه و با وسایلی که
در اختیار دارد قصه را برای دختر کوچولوی داستان روایت کند. سایه‌بازی هم در همین
راستا در نمایش استفاده شد. سایه‌بازی از شیوه‌های قدیمی است که در نمایش ایرانی
استفاده می‌شد، شاید نمایش عروسکی سایه‌ای با قدمت چندان زیادی نداشته باشیم اما
سایه‌بازی را با قدمت چندصدساله داریم. در پشت پرده‌ای با نور پی‌سوز نمایش‌هایی
را در سایه اجرا می‌کردند. چون افسانه‌ای ایرانی را روایت می‌کنیم؛ می‌خواستیم هم
از شیوه‌های نمایش ایرانی استفاده کنیم و هم یک کار جذابی برای کودک داشته باشیم.
البته ما بخش‌های فانتزی و جادویی نمایش را هم با سایه‌بازی که حتی با نام خیال‌بازی
هم از آن یاد می‌شود، سپردیم چون می‌توان خیال را آزاد کرد و آن‌چه می‌خواهید را
تصویر کنید.

سینا ییلاق‌بیگی: چون در این نمایش قرار بود از اشیاء استفاده شود، حوزه‌های کاری باهم تداخل
پیدا کرد و کار ما دشوارتر شد چون همه‌چیز بسیار درهم‌تنیده بود و هماهنگ و همراه
باهم کار کردیم.

مهرنوش شریعتی: تئاتر اشیاء هنوز چندان در ایران جا نیفتاده است. تئاتر اشیاء فصل مشترکی میان
تئاتر صحنه‌ای و تئاتر عروسکی است. در تئاتر اشیاء وسایل به‌صورت نمادین استفاده
می‌شوند.

نمایش شما با سایه‌بازی آغاز می‌شود و پرده‌ای
در وسط صحنه قرار داده‌اید که این اتفاق در آن‌جا رقم می‌خورد. آیا کودک امروز با
سایه‌بازی آشنا است و این شیوه بازی را می‌پذیرد و در فضای تئاتر امروز که مواجهه
اولیه کودک با نمایش‌ها، شرایطی شلوغ و هیجان‌انگیز است، این نوع ورود به اثر،
ریسک بالایی نداشت؟

افسانه زمانی: به نظر من توجه بچه‌ها کاملا به این بخش معطوف می‌شود. تمرکز دادن کودک در
شروع نمایش بسیار اهمیت دارد. وقتی تمام فضا در نوری اندک قرار دارد و تمرکز کودک
به بخشی که روشنایی اندکی وجود دارد و سایه‌‌بازی اتفاق می‌افتد، جلب می‌شود. از
دید من آن نمایش‌هایی که با اتفاق‌های بسیار شلوغ و پرهیجان آغاز می‌شوند، کودک را
گیج می‌کنند و ممکن است تا پایان نمایش کودک از هیچ‌ چیز آگاه نشود. ما در زمانه‌ای
به‌سر می‌بریم که به‌‌اندازه کافی هیجان‌های محیطی وجود دارد و فشارهای عصبی بسیار
زیادی به همه و خصوصا به کودکان ما وارد می‌شود. اگر قرار باشد در نمایش که قرار
است ما یک قصه را برای کودکان روایت کنیم هم این شرایط را تشدید کنیم، به‌عنوان
هنرمند و نمایشگر رسالت خود را به‌درستی انجام نداده‌ایم. باید به ویژگی‌های
آموزشی و پرورشی کودک به‌شدت توجه شود تا با آرامش خط قصه را دنبال کند. در دورانی
قصه‌گویی و نقالی جزو فرهنگ ما بوده است و مردم در قهوه‌خانه‌ها جمع می‌شدند و قصه
گوش می‌کردند و اتفاقا با این روایت‌گری خستگی کار روزانه آدم‌ها از بین می‌رفت و
مجالی پیدا می‌کردند تا به آرامش و تزکیه برسند اما الان این مسئله وجود ندارد.
خواستم در نمایش خودم از شیوه نمایش ایرانی که روایت‌گری و قصه‌گویی است استفاده
کنم و شخصیت‌های دیگر نمایش برای تصویر‌سازی روایت به داستان اضافه می‌شوند.

مریم آشوری: یکی از جذابیت‌های نمایش برای من این بود که داستان در فضایی ایرانی برای
کودکان روایت می‌شد چون معمولا کار کودک را در فضای ایرانی اجرا نمی‌کنند.

بهناز بستان‌دوست: وقتی فهمیدم در بخش‌هایی سایه‌بازی داریم، نگران بودم که کودکان با کار ارتباط
برقرار کنند اما از چند بچه شنیدم که باز هم دوست دارند این نمایش را ببینند! کودکان
باید سهمی از شادی داشته باشند و نباید اضطراب‌هایمان را به آن‌ها وارد کنیم.

صحنه نمایش شما واقعا با سایر آثار کودک و
نوجوانی که شاهد آن‌ها هستیم بسیار متفاوت است. شما برخلاف آثار دیگر در این حیطه
از رنگ‌های شاد و… استفاده نکرده‌اید. چه شد که تصمیم گرفتید فضایی متفاوت با
آثار دیگر مرتبط با کودک بسازید؟

افسانه زمانی: صحنه در راستای ایده اصلی نمایش شکل گرفت. علاوه‌بر این‌که ما فضای یک
آشپزخانه سنتی را می‌بینیم، کاملا انتزاعی است و درنتیجه کودک به‌راحتی می‌تواند
تخیل کند. کودک بسیار بیشتر از بزرگ‌سال با قراردادها آشناست چون ما تحت سیطره
سیستم آموزشی نادرست تمام ویژگی‌های غریزی و تخیل‌مان را از دست داده‌ایم.

سینا ییلاق‌بیگی: متن به ما می‌گفت فضای اجرا، یک مطبخ است اما ما می‌خواستیم از فضای مطبخ
آشنایی‌زدایی کنیم تا طراحی تکراری و یکنواخت نباشد، این آشنایی‌زدایی را در طراحی
و معماری هم وارد کردیم؛ همواره ستون‌ها را سازه‌هایی استوار دیده‌ایم اما در این
اجرا، ستون به‌عنوان چهارچوب متن، حرکت می‌کنند و جداره محکمی ندارند! درواقع همان‌طور
که متن از مطبخ به قصر، بیابان و…. حرکت می‌کند، صحنه هم سیالیت دارد. از سویی
دیگر از ابتدا می‌دانستیم اجرای نمایش در سالن بوستان اتفاق می‌افتد، باتوجه به
شرایط این سالن طراحی‌ها را انجام دادیم. سالن بوستان ابعاد خاصی دارد، دهانه صحنه
بسیار بزرگ و حدود ۱۴متر است اما عمق سالن بسیار اندک است پس باید طوری طراحی می‌کردیم
که هم برای ما فضای شبیه لابیرنت را ایجاد می‌کرد و هم از کل فضا استفاده کنیم.
عرصه‌ای که مخاطب نمایش را می‌بیند بسیار بزرگ است و باید در این سالن به‌گونه‌ای
کار می‌کردیم که مخاطب کودک و نوجوان به‌خوبی اثر را درک کند. به اشتباه تصور می‌شود
دکور کودک باید رنگ‌های شاد داشته باشد و یا از متریال سبک و نرم برای آن استفاده
کرد و ما از این طراحی آشنایی‌زدایی کردیم چون معتقدیم کودکان قدرت درک فضای جدی‌تر
را دارند.

گروه بازیگران نمایش هم شرایط جالبی داشتند، در
کنار بازیگران حرفه‌ای تئاتر، از کودک برای ایفای نقش «ترنج» استفاده کردید. باتوجه
به این‌که همچنان در زمینه آموزش تئاتر به کودکان با ضعف‌هایی مواجه هستیم، چگونه
این کودکان را انتخاب کردید و به آن‌ها آموزش دادید؟

افسانه زمانی: واقعا کار با کودکان سخت است چون توانایی و بازیگوشی‌های خاص خود را دارند اما
آن‌ها گیرایی فوق‌العاده‌ای هم دارند. البته از کودکان تست گرفتیم. از سویی دیگر
چون اجرای ما در تابستان اتفاق می‌افتاد و همچنین ممکن بود فشار به کودک بیاید و
نتواند در اجرایی حضور داشته باشد، با دو کودک به‌صورت هم‌زمان تمرین کردیم. بچه‌ها
با گروه تمرین می‌کردند تا با شرایط اجرا هماهنگ شوند.

بهناز بستان‌دوست: واقعا بخش هم‌بازی شدن با کودک برای من بسیار جذاب بود و فهمیدم چقدر کودکان
باهوش هستند! بار اول که برای بچه‌ها توضیح می‌دادیم، می‌فهمیدند.

مریم آشوری: این دو کودک خیلی شیطان و یا بهانه‌گیر نبودند و از سویی دیگر بسیار باهوش
بودند. در تمرین‌ها یک‌بار با بارسین سلیمانی تمرین می‌کردیم و یک‌بار با پرنیا اصغرزاده!
جالب این‌جاست که این دو کودک با دقت بازی یکدیگر را نگاه می‌کردند. یکی از دشواری‌های
کار ما این بود که چون هر دو کودک در تمرین‌ها حضور داشتند، باید مراقب بودیم که
به یک اندازه به هر دو توجه کنیم!

مهرنوش شریعتی: واقعا کار کردن با بچه‌ها سخت است چون صبر بسیار زیادی می‌طلبد. تمرین‌های
تئاتر طاقت‌فرساست و زمانی‌که بازیگر کودک هم در نمایش حضور داشته باشد، شرایط
دشوارتر می‌شود خصوصا که ما باید با دو کودک تمرین می‌کردیم و درنتیجه باید این
پروسه را با هر دو تکرار می‌کردیم. واقعا باهوش بودند چون با این‌که هیچ‌کدام
تجربه بازی در تئاتر را نداشتند، توانستند در مدت چند ماه، کار را جمع کنند. قبلا
تجربه کار با کودک را داشته‌ام و بارها پیش آمده است که پروسه تمرین ما بیشتر از
یک سال طول کشیده است!

شما از موسیقی پلی‌بک و زنده در کنار هم
استفاده کردید. این هم‌زمانی کار بازیگران را دشوار نمی‌کرد؟

افسانه زمانی: ما اتود می‌زدیم و براساس آن‌ها گروه بازیگران تمرین می‌کردند. بخش آوای زنده
را بر عهده مریم آشوری قرار دادم چون او در رشته موسیقی تحصیل کرده است و علاوه ‌بر
تئاتر، با موسیقی هم آشنایی بسیار خوبی دارد و هم در زمینه نوازندگی کمک می‌کرد و
هم آوا.

مریم آشوری: پیش از این در نمایش کمدی «ملی» با افسانه زمانی همکاری داشتم و در آن نمایش
هم عروسک‌گردانی می‌کردم و هم سازهای تمبک و دایره را می‌زدم. برای نمایش «ترنج»
هم طبق گپ‌وگفت‌هایی که افسانه زمانی با عبداله آتشانی؛ آهنگساز نمایش داشت، تصمیم
گرفته شد بخش‌هایی را روی صحنه ساز بزنیم. از سویی دیگر می‌دانیم قرار است در
عمارت مهمانی برگزار شود و دختران مطبخ‌خانه هم همواره به‌دنبال زمان مناسب هستند
تا شیطنت کنند، پس وقتی تنها می‌شوند، می‌زنند و می‌رقصند. ساز زدن روی صحنه هم
المانی از این وجه از شخصیت سه دختر داستان است.

مهرنوش شریعتی: این تصور وجود دارد که کودکان با موسیقی سنتی ارتباط برقرار نمی‌کنند اما
واقعا کودکان با موسیقی ارتباط برقرار می‌کنند چون کودک ریتم را می‌شناسد.



مینا صفار

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • پول و پارتی
    ۸۷/۴۹۱/۳۰۲/۰۰۰
  • خجالت نکش 2
    86/257/789/200
  • زودپز
    ۶۷/۳۷۶/۱۵۴/۲۸۰
  • خجالت نکش
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • قیف
    25/553/393/000
  • ببعی قهرمان
    ۲۳/۸۸۵/۶۵۷/۰۰۰
  • مفت بر
    ۲۱/۵۹۱/۱۲۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۹/۷۴۳/۴۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها2
    9/123/296/500
  • در آغوش درخت
    6/277/201/500
  • آغوش باز
    2/293/917/500
  • استاد
    ۳۲۶/۵۰۵/۰۰۰
  • کارزار
    ۲۳۵/۷۹۲/۵۰۰
  • لختگی
    96/845/000
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۶۴/۲۷۵/۰۰۰