ماجرای سوتی خوانندگان روی صحنه و هنگام اجرای زنده نه
ماجرای امروز و دیروز است و نه تاکنون عزمی برای ایستادن در مقابلش وجود داشته
است. از زمانی که بعد از انقلاب دوباره موسیقی پاپ اجازه فعالیت پیدا کرد و
سوداگری کنسرتهای موسیقی هم به راه افتاد، همواره در کنار کنسرتگذاران و تهیهکنندگان
حرفهای که برای فعالیت حرفهایشان ارزش قائل بودهاند، دلالانی هم اجازه فعالیت
پیدا کردهاند که قصدشان صرفا کسب سود بیشتر آن هم به هر وسیلهای بوده است. از
همان زمان بود که اصطلاح «فیش تو گلدون» هم نهادینه شد و پس از شوخیهایی که با
این موضوع اتفاق افتاد قبح اجراهای پلیبک هم ریخت و از بین رفت. اگرچه در عرصه
بینالمللی و بهخصوص موسیقی عامهپسند، لبخوانی یا پلیبک پدیده معمولی محسوب میشود
اما تنها از سوی خوانندگانی این پدیده طبیعی تلقی میشود که روی صحنه قرار است
حرکات موزون داشته باشند چون تنظیم تنفس و خواندن همزمان بسیار کار دشواری است
تنها خوانندگان انگشتشماری پیدا میشوند که بتوانند همزمان بخوانند و به حرکات
موزون بپردازند اما در ایران که حرکات موزون روی صحنه و حتی برای تماشاگران هم
ممنوع است، لبخوانی و اجرای قطعه بهصورت پلیبک فریبکاری بهحساب میآید و
تماشاگران کنسرتهای اینچنینی پس از متوجه شدن، با نارضایتی از سالن کنسرت خارج
میشوند. اما فارغ از بحث پلیبک که این روزها با منتشر شدن فیلم یکی از خوانندگان
پاپ خیلی هم داغ شده است، خوانندگان زیادی اعم از ایرانی و غیرایرانی تاکنون روی
صحنه و هنگام اجرای زنده سوتی دادهاند؛ چه درباره لبخوانی؛ چه فراموش کردن شعر،
چه سقوط کردن از استیج و…. در ادامه قرار است مروری کوتاه داشته باشیم بر معروفترین
سوتیهایی که خوانندگان ایرانی از یک دهه پیش تاکنون روی صحنه داشتهاند.
این وصلهها به من نمیچسبد
اواخر شهریورماه ۱۳۸۶ بود که خبری منتشر شد مبنی بر اینکه علیرضا
افتخاری؛ خواننده بسیار پرکار آن سالها، چند روز زودتر از اتمام تور کنسرتهای
خود در استان گیلان آنجا را ترک کرده است. آن زمان تهیهکننده آن کنسرت اعلام
کرده بود افتخاری قطعاتی را در آنجا، پلیبک اجرا کرده است.
افتخاری همان زمان در گفتوگویی تصریح کرده بود: «من اعتقادی
به اجرای کنسرت با روش لبخوانی ندارم و اصلا این وصلهها به من نمیچسبد. نمیشود
خوانندهای مردمی روی سن برود و سه ساعت لبخوانی کند و اصولا چنین اتفاقی قابل تصور
نیست. در مورد اتفاقی که در رشت افتاد هم زمانی هست که شما مجوز پخش موسیقی ندارید
و مجبور میشوید که لبخوانی کنید. اما اتفاقی که در رشت برای من افتاد اصلا این نبود؛
ما داشتیم سالن را امتحان میکردیم که الکی برای ما حرف درآوردهاند که پلیبک بوده
است. ما در رشت گیر یک کلاهبردار افتادیم که به نام تهیهکننده موسیقی، پول همه را
بالا کشید، آن هم در کنسرت خیریهای که قرار بود تمام عواید آن –بهجز دستمزد نوازندهها- به بهزیستی
برسد؛ بماند که ما را بهجای سالن موسیقی، به سوله بلوکسازی یک کارخانه بردند و
آنجا نه کولری داشت و نه هیچ امکاناتی و از اول تا آخر برنامه دست مردم مقوا بود و
خودشان را باد میزدند؛ سالنی خارج از شهر که در روز برگزاری کنسرت چند نفر تصادف کردند.
من به شما چه بگویم؟ بگویم خودم با ماشین خودم تا رشت رفتم؟ بگویم جای خواب نداشتیم؟
بگویم چهار چرخ ماشینم را آنجا پاره کردند و آن را خش انداختند؟ گیرم چند قطعه را
هم لبخوانی کردهام، آدم که نکشتهام، قتل که نکردهام، در همه جای دنیا این اتفاق
میافتد؛ ضمن اینکه برای ۳-۲قطعه این هیاهو برای چیست؟ معلوم است که بقیه کنسرت را
خودم خواندهام. من تمام زندگی را وقف مردم کردهام و هیچ وقت حاضر نیستم آنها را
از دست بدهم. روزهای دوم و سوم کنسرت را هم لغو کردم چرا که حاضر نبودم پول مردم در
کیسه تهیهکننده برود، به جای اینکه به بچههای بهزیستی برسد… من دیگر موسیقی را
برای همیشه رها میکنم، هیچکس قدر هنرمند را در این کشور نمیداند. من برای چه کسی
موسیقی کار کنم؟ من میتوانستم سه شب برای ششهزار نفر کنسرت بدهم و ۴۸میلیون به بهزیستی
برسد اما با وجود چنین آدمهایی نشد. من در تمام طول زندگیام به شایعهها توجه نکردهام
و تسلیم خدا هستم. من فقط و فقط تصنیف «صیاد» را بهصورت پلیبک اجرا کردم. من دیگر
پایم را توی رشت نمیگذارم. دیگر موسیقی کار نمیکنم.
پرواز همای و اپرای پلیبک؟
سال گذشته در نیاوران پرواز همای با همراهی امیر دژاکام
اپرایی را روی صحنه بردند که شائبه پلیبک بودن آن یکباره در میان اهالی موسیقی
زمزمه شد. هر چند خود همای در این خصوص توضیحاتی داد و اعلام کرد قطعات ارکسترال
در ایتالیا ضبط شدهاند و صدای خانمها برای اینکه تکخوان محسوب نشود با صدای
زندهشان ترکیب شده است اما وقتی زمزمهای در میان مردم میپیچد از بین بردنش دیگر
دشوار است و چهبسا توضیحات همای هم چندان برای آن اجراها کارساز نشده باشد.
فالشخوانیهای بیرقیب
اگرچه اغلب
خوانندگان پاپ دستکم یک ویدئو از فالشخواندنهایشان در کنسرتها وجود دارد اما
تنها تعداد کمی از آنها بختشان آنقدر بد هست که این ویدئوها در میان مردم دستبه
دست شود. مهدی احمدوند یکی از خوانندگان پاپی بود که سال گذشته ویدئوی یکی از
کنسرتهایش جنجالی شد. او آنقدر میکروفون را بهطرز ناشیانهای به لبهایش نزدیک
کرده بود که بلندی صدایش از سازهای دیگر بیشتر بهگوش میرسید و فالش خواندن او
بسیار واضح میشد.
سیروان خسروی و تلاش بیشائبه ستودنیاش
در یکی دیگر از ویدئوهایی که سال گذشته از یکی از کنسرتهای
سیروان خسروی منتشر شد، تلاش مثالزدنی او دیده و شنیده میشد که بخشی از آهنگش را
با اصوات کشیده اجرا کند اما هرچه تلاش میکرد نمیتوانست با نتهای درست این بخش
را به انتها برساند. پایه میکروفون را برداشت اما آن هم نتیجه نداشت. هرچه صدایش
را بالا و پایین میکرد بیشتر موفق نمیشد نتهای درست را اجرا کند و عجیب آنکه تماشاگران
هم بیامان تشویقش میکردند. این سوتی از سوی سیروان خسروی که همواره بهعنوان یکی
از استانداردترین خوانندگان پاپ از نظر ساوند و کیفیت کنسرتهایش شناخته میشد کاملا
غیرمترقبه و شگفتیآور بود و گویا دیگر در کنسرتهایش از این سوتیها تکرار نشد.
علی اصحابی و درگیری با میکروفون
چندی پیش علی اصحابی برای اجرا به یکی از برنامههای
پربیننده تلویزیون دعوت شده بود و مجری برنامه پس از معرفی او را در استودیو با
بینندگان تنها گذاشت تا قطعهاش را اجرا کند اما اصحابی بهنحوی با میکروفون درگیر
شد که بعد از اجرا حتی مجری هم بهسختی توانست خنده خودش را کنترل کند. اصحابی
میکروفون را میان انگشتهایش بهصورت افقی از بالا به پایین میگرفت و آن را میچرخاند
و سعی میکرد با آن میکروفون بیسیم بختبرگشته، فیگورها و ژستهای مختلفی بگیرد
اما هربار از دفعه قبل ناموفقتر عمل میکرد و اعمالش خندهدارتر جلوه میکرد. بعد
از آن رفتار عجیب با میکروفون اصحابی در گفتوگویی اظهار کرد که برای شاد کردن
مردم و بینندگان تلویزیون آن ژستها را با میکروفون گرفته است.
محسن یگانه عزیز شعر یادت نره!
اما سوتی محسن یگانه ربطی به فالش خواندن، برعکس گرفتن
میکروفون و یا اجرای پلیبک ندارد. محسن یگانه در یکی از کنسرتهایش بهراحتی هرچه
تمامتر شعر یکی از قطعات یادش میرود و نمیتواند سر ضرب شعر را بخواند و جالب آنکه
تماشاگران شعر را حفظ هستند و همان لحظه شروع میکنند به خواندن. بدیهی است که از
خاطر رفتن شعر ممکن است برای هر خوانندهای پیش بیاید و چندان پدیده عجیب و غریبی
نیست اما به خوانندگان توصیه میشود از چند روز قبل از آغاز تور کنسرتهایشان
مروری بر شعرهایشان داشته باشند که یک وقت شعر یادشان نرود.
خجالت بیبازگشت یا وقتی سیدی گیر میکند
معمول است که وقتی جنگهایی شبانه در برخی مناطق تهران یا
شهرستانها برگزار میشود، آن برنامهها بهصورت زنده از برخی کانالهای تلویزیون
پخش میشود. تا اینجا مشکلی وجود ندارد اما مشکل آنجا بهوجود میآید که خواننده
با صدایی استریوفونیک در حال خواندن باشد اما یکباره سیدی گیر کند و درست هم روی
یکی از قسمتهای ووکال این گیر کردن اتفاق بیفتد و همه سراسیمه به یکدیگر نگاه
کنند.
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری!
اما پدیده یک سال اخیر موسیقی پاپ و آنچه انگیزه اصلی
نوشتن همین گزارش هم شد حمید هیراد است. هیراد از ابتدای همهگیر شدن قطعاتش با
حاشیههای متعدد مواجه بوده و چهبسا همین حاشیهها و سوتیها حتی باعث رونق بیشتر
بلیتفروشیهایش هم شده باشند؛ اتفاقی که صرفا در مملکت ما میتواند رخ دهد. هیراد
ابتدا و آغاز کنسرتهایش با شکایت تعدادی از شاعران مواجه شد که ادعا میکردند
اشعارشان توسط این خواننده بهسرقت رفته و کلاژ شده است. سپس بهنظر رسید رضایت
همه آن شاعران جلب شده است. پس از این حاشیه ویدئوهایی از کنسرتهای ابتدایی هیراد
منتشر شد که درست یا غلط، نشان میداد در برخی قسمتها محض رضای خدا حتی یک نت را
هم درست نخوانده است. اما آخرین سوتی حمید هیراد که خود همچنان زیر بار آن نرفته
است و اعلام کرده ویدئوی مذکور مونتاژ شده بوده است مربوط به ویدئویی میشود که بهتازگی
در فضای مجازی منتشر شده و نشان میدهد این خواننده هنگام ادای احترام به
تماشاگران حاضر در کنسرت یعنی موقع تعظیم، متوجه میشود پلیبک صدایش در حال پخش
شدن از باندهای سالن است، او بلافاصله پشتش را به تماشاگران میکند و سعی میکند
کارش را ادامه دهد. بعد از انتشار این ویدئو، از طرف حمید هیراد ویدئوی دیگری از
زاویهای متفاوت منتشر میشود که در آن اثری از پخش شدن صدا هنگام تعظیم نیست.
منتشرکنندگان ویدئوی اول اعلام میکنند که ویدئوی دوم مونتاژ شده است. اما در این
میان ویدئوی سومی هم از یک زاویه دیگر منتشر میشود که باز هم بر صحت پلیبک بودن
و لبخوانی هیراد تاکید دارد و فیلم دیگری که نشان میدهد هیراد در پایان کنسرت از
مردم عذرخواهی میکند و از آنان میخواهد این موضوع را فراموش کنند. بههر حال
حقیقت هرچه باشد بهنظر میرسد همه این حواشی باعث نشده حتی یکدرصد مخاطبان در
خریدن بلیت کنسرت این خواننده شک کنند چرا که روز گذشته اعلام شد همه بلیتهای
کنسرت بعدی این خواننده جریان اصلی بهفروش رسیده و اصطلاحاً سولدآوت شده است.
سهند آدمعارف
There are no comments yet