«مکان» با
نگاهی به یک معضل اجتماعی فراگیر در سال۹۵ تولید شد و همان سال توانست در جشنواره
فجر حضور یابد اما پس از جشنواره تا مدتها امکان نمایش نداشت. این فیلم تجربی
داستان چهار رفیق قدیمی است که چند ماه پس از کنکور، به بهانه تولد یکی از آنها که
در کنکور پذیرفته نشده و اکنون عازم خدمت سربازی است، دور هم جمع میشوند و تصمیم میگیرند شبی را به تفریح و
خوشگذرانی بپردازند. ولی در شهر بهجای پیدا کردن مکانی برای تفریح، با مکانهای دیگری
مواجه میشوند! در حال حاضر فیلم «مکان»
پس از دو سال توانسته در گروه هنر و تجربه مجال اکران پیدا کند با عوامل این فیلم
یعنی مهدی احمدپناه کارگردان، محمدرضا آبانگاه، بهنام خرمنیک، علیرضا کیمنش،
امین مقدسی، بازیگران و سیامک فارسی بازیگردان این اثر به گفتوگو نشستیم که در
ادامه میخوانید.
در ابتدا کمی از شکلگیری و بنا شدن پایههای فیلم
«مکان» بگویید؟ چطور شد یک فیلم تجربی به تهیهکنندگی امیرشهاب رضویان را ساختید؟
مهدی احمدپناه: پیش از ساخت فیلم «مکان» بهصورت متمرکز در
تئاتر فعالیت میکردم و این فیلم اولین تجربه سینمایی من بهعنوان کارگردان به حساب
میآید. پیش از این امیرشهاب رضویان یکی از کارهای مرا دیده بود و همین سبب آشنایی
ما و ارائه طرح این فیلم شد و از آنجایی که آقای رضویان جزو معدود آدمهایی است
که به جوانان اعتماد میکند و تجربهگراست از همین رو این همکاری شکل گرفت. آقای
رضویان تهیهکنندگی کار را بر عهده گرفت و تمرینات ما در دفتر او یعنی هیلاج فیلم
آغاز شد. بالطبع چون هیلاج آکادمی سینما و تئاتر نیز هست، از چهار بازیگر اصلی دو
نفر از فارغالتحصیلان هیلاج بودند که به پروژه اضافه شدند.
اما دو بازیگر دیگر چطور به گروه اضافه شدند؟
علیرضا کیمنش: آشنایی من با مهدی احمدپناه به سال86 برمیگردد و سابقه همکاری با یکدیگر را
در حوزه تئاتر داشتیم.
امین مقدسی: من هم بهواسطه همکاریهای دور و نزدیک با
مهدی احمدپناه در تئاتر، او را میشناختم و همین شناخت باعث شد تا در «مکان» هم
کنار آنها باشم.
نمیدانم چقدر با این برچسبزنیها موافق
هستید اما یک فیلم پسرانه ساختید، فارغ از آنکه شخصیتهای فیلم پسر هستند اما
بنا بر اتمسفر فیلم به نظر میرسد «مکان» برشی از دنیای پسرانه آنهم با کمی غلظت
است؟
مهدی احمدپناه: به هر حال هم من و هم کسانی که در این فیلم
بازی کردند همگی پسر هستیم و بالطبع این فضا و دغدغههای پسرانه را بهتر و بیشتر
میشناسیم. از ابتدا هم میدانستم چنین فضایی در فیلم ایجاد میشود اما اینکه چرا
نگاهی به فضای جنس مخالف نداشتیم تا حد بسیاری آگاهانه بود چرا که معتقدم من بهعنوان
فیلمساز باید سراغ چیزی بروم که نسبت به جهان آن شناخت داشته باشم. در کل ما جهان
پسرانه را تجربه کردیم و فیلم هم شبیه فضایی شد که تجربه کرده بودیم و به نظرم
نگاه غالب جامعه پسران همان چیزی است که ما در فیلم میبینیم.
علیرضا کیمنش: به نظرم ما اساسا در یک جامعه زنستیز و مردسالار زندگی میکنیم و خیلی از
اتفاقات رایج در جامعه ما و حتی رفتارهایی که دیگر عادات برخی پسران شده گواه همین
مسئله است.
در برخی سکانسها به نظر میرسد فیلم یک
دفاعیه بوده و کارکردی توجیهی برای اعمال و رفتار گروه سنی جوانان و مشخصا پسرها
دارد اما در برخی سکانسها اینطور نیست و کاملا بیطرفانه است، چقدر تعمدی و
آگاهانه به این سمتوسو رفتید؟
مهدی احمدپناه: باید بگویم تمام آنچه شما در فیلم میبینید
اتفاقی نیست بلکه آگاهانه است. هر فضایی در فیلم وجود دارد انتخاب ما بوده و
آگاهانه است و اصلا اینطور نبوده که اتفاقی را بهصورت ناآگاهانه در فیلم بگذاریم
و توقع داشته باشیم مخاطب خودش قضاوت کند. البته حداقل من خیلی درصدد دفاع از چیزی
نبودم هدفم تنها طرح و بیان مسئله بود. این سوال در فیلم بارها مطرح میشود چند
جوان در یک شب زمستانی میخواهند تفریح کنند، کجا بروند؟ همین کمبود تفریح و اوقات
فراغت برای جوانان مسئلهای است که در فیلم طرح میشود.
سیامک فارسی: اتفاقا به نظر من اینکه ما فکر کنیم یک کاری
را کاملا آگاهانه انجام دادیم، درست نیست، آدمها فکر میکنند که صفر تا صد یک
کار را آگاهانه انجام دادند در حالی که به نظرم اینطور نیست. در خلق یک محصول بهخصوص
یک اثر هنری میشود بهصورت ناخودآگاه تمام قضاوتها، خصوصیات و پیشفرضهای ما
به آن اثر وارد میشود. ما معتقدیم که در این فیلم هیچ قضاوتی نکردیم اما این
احتمال را هم رد نمیکنیم که مخاطبی ضد این فکر کند.
در جریان رسیدن به خود نقش هر یک از بازیگران
چطور پیش رفتید؟ کاملا در خدمت فیلمنامه بودید یا به صورت کارگاهی جلو رفتید؟
علیرضا کیمنش: فیلمنامه فیلم «مکان» خیلی ثابت و کلاسیک نبود و از ابتدا قرار بود کار
تجربی باشد. کلیت فیلمنامه و هر صحنه و دیالوگهای اصلی آن مشخص بود و میدانستیم
چه چیزی میخواهیم اما در هر صحنه بنا بر موقعیتی که به ما میداد اتودهای مختلفی
میزدیم و اینکه به نظرم اصلا امکان ندارد که بازیگر یک نقشی را ایفا کند اما
زندگی شخصی خود در آن دخیل نشود. ما تفریح نداریم و این درد مشترک ما و هدف اصلی
فیلم بود در جهت رسیدن به این کانسپت فیلم همواره باهم تعاملهایی داشتیم تا
بتوانیم نقشها نزدیک شویم. به هر حال ما همگی از دهه60 هستیم و باید در این فیلم
نقش پسرهایی از دهه70 را بازی میکردیم و این یکی از سختیهای کار بود چرا که به
هر حال این دو نسل باهم تفاوتهایی دارند.
امین مقدسی: شخصیتی که من ایفا کردم اصلا ناهنجار نبود
اتفاقا بسیار درگیر هنجارها و چهارچوبها بود. با حرف علی تا حدودی موافق هستم
در ایفای هر نقش بازیگر تا حدودی از خودش وام میگیرد اما در کل اتودها و روندی که
طی کردیم در رسیدن به نقش خیلی موثر بود. فارغ از بازی کردن هر کاراکتر ما باید به
تعامل با یکدیگر میرسیدیم تا آن رفاقتی که بین آن چهار شخصیت بود بهخوبی از آب
دربیاید و این مسئله هم از اهمیت زیادی برخوردار بود.
محمدرضا آبانگاه: پیش از فیلم «مکان» سابقه حضور در چند فیلمکوتاه
و سینمایی را داشتم البته نه بهعنوان نقش اصلی به همین سبب به نظرم این فیلم یک
تجربه جدی برایم به حساب میآید و همه چیز میشود قبل فیلم «مکان» و بعد از آن، من
حدود یک ماه دیرتر از بقیه بچهها به گروه اضافه شدم و تمریناتم را شروع کردم و
همین کار من را کمی سختتر کرد از طرفی من شخصیتی را در فیلم ایفا میکردم که با
چند بحران دست و پنجه نرم میکند. با خودم صادقم و الان که فیلم را میبینم فکر میکنم
به 20درصد آن چیزی که میخواستم رسیدم اما با این همه امیدوارم نتیجه قابل قبول
بوده باشد.
بهنام خرمنیک: من خیلی خودم را درگیر قید و بندهایی که
بچهها از آن صحبت کردند، نکردم. اساسا از بیرون به درون میرسم. با خودم فکر
کردم چرا باید تماما آن چیزی باشم که مهدی در فیلمنامه نوشته است مگر آن شخصیت
چقدر جذابیت دارد؟ البته منظورم فقط فیلمنامه فیلم «مکان» نیست. من هر فیلمنامهای
را با همین نگاه میخوانم و میبینم چقدر شخصیت درون متن از نظر من جذابیت دارد؟ و
اصلا چقدر وجود چنین شخصیتی با این ویژگیها در فیلم لازم است و کارکرد دارد؟ من
تمام تلاش خود را کردم در فیلم «مکان» نقشم را به جذابترین شکل ممکن ایفا کنم.
شما بهعنوان بازیگردان چه نظری دارید و چه
مسیری را پیش گرفتید؟
سیامک فارسی: خیلی بعید است و ادعایی بیش نیست اینکه یک
کارگردان بگوید همه آنچه از یک بازیگر روی پرده میبینید، کارگردان به او گفته است.
چرا که تو با یک نقش طرف نیستی تو با یک بازیگر و با یک انسان طرفی که قرار است یک
نقش را بازی کند و مسلما از ناخودآگاه او در ایفای آن نقش وجود دارد. من از ابتدا
فرآیند شکلگیری طرح تا تبدیل آن فیلمنامه همواره در جریان بودم. در فیلمنامه فیلم
«مکان» همه چیز مشخص و معلوم بود اما هیچ چیز بسته شده نبود. ما یک روند تمرینی
چیدیم و در فاز آخر آن فیلمنامه کامل برای بچهها رونمایی شد. البته فیلمنامه هم
از این روند متاثر شد و رنگ و بوی آنچه در تمرین به آن رسیدیم را به خود گرفت، به
همین سبب وقتی در فاز آخر فیلمنامه رونمایی شد با تمرینات همخوانی داشت.
فیلم سال95 ساخته شده اما حالا پس از دو سال
اکران شده است، این وقفه زمانی علت خاصی داشت؟
مهدی احمدپناه: اولین بار فیلم در جشنواره فجر سال95
رونمایی شد و خوشبختانه نظر منتقدان را جلب کرد اما زمانی که برای پروانه نمایش آن
اقدام کردیم با مشکلاتی مواجه شدیم که سبب شد حدود یکسالونیم فیلم متوقف شود و
اجازه اکران پیدا نکند.
چه مشکلاتی؟ کمی بیشتر توضیح میدهید؟
مهدی احمدپناه: ظاهرا چیزهایی در فیلم وجود داشت که دوستان
دوست نداشتند. به هر حال بعد از مدتها رایزنی، به شرط حذف بخشهایی از فیلم،
«مکان» مجوز اکران گرفت و آنچه شما در حال حاضر روی پرده میبینید نسخه اصلی فیلم نیست.
رسالت گروه هنر و تجربه ایجاد مجال برای ساخت و
اکران آثاری است که نگاه متفاوتتری داشته و جسارت تجربه کردن را داشته باشند، هر
چند که مدتی است این هدف بسیار کمرنگ شده است. اما شما فیلم خودتان را تا چه
اندازه تجربی میدانید و چقدر این تجربه موفق از آب درآمده است؟
مهدی احمدپناه: یک کار را صرفا برای اینکه فقط فعالیتی
کرده باشم انجام نمیدهم، حتما باید چالشی داشته باشد. لوکیشنهای این فیلم همه
خارجی است، تمام سکانسهای ما در طول شب میگذرد. به همه اینها محدودیت زمان
تولید را اضافه کنید. همه چیز دست به دست هم داده تا تو فرصت اشتباه نداشته باشی و
با چالشی روبهرو شوی. خودم از خروجی آن راضی هستم اما از این مهمتر برایم این
است که مخاطب پس از تماشای فیلم احساس رضایت داشته باشد و از صرف وقتش برای تماشای
فیلم پشیمان نباشد. خوشبختانه تا به امروز مخاطبی را ندیدم که از دیدن فیلم «مکان»
ناراضی باشد.
ملیکا مومنیراد