به گزارش خبرنگار ادبیات صبا، محمدعلی اسلامی ندوشن ادیب، مترجم، فردوسیشناس، مولف، شاعر، حقوقدان و سفرنامهنویس ۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ درگذشت.
به بهانه درگذشت این استاد ادبیات مروری داریم بر سخنرانی او در نشست «بررسی جایگاه ناصر خسرو در تاریخ و فرهنگ اسلامی و ادبیات فارسی» که چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۳ با حضور غلامحسین ابراهیمی دینانی، مهدی محبتی و علیاصغر محمدخانی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
اسلامی ندوشن در ابتدای این نشست گفت: من ۳ ماه بود که کسالت داشتم اما ناصرخسرو حُسن انتخابی بود تا برایش جلسهای و جلساتی ترتیب بدهند. گرچه آنچه که تا به حال شایسته یاد ناصرخسرو بوده، انجام نشده است اما باید یاد این مرد را زنده نگاه داشت، چون در ادبیات فارسی، بسیار جایگاه مهمی دارد و شبیه هیچکدام از شاعران ایرانی نیست. ناصرخسرو در ۴۰ سالگی تغییر روش و منش داد که چنین اتفاقی، کم پیش میآید. البته چنین اتفاقی درباره سنایی هم ذکر شده است.
مولف کتاب «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟» ادامه داد: ناصرخسرو با آثار خود، ایرانیّت را بیمه کرد و جایگاهی جاودانه پیدا کرد. او از شاهنامه تاثیر گرفته و از علاقهمندان فردوسی بوده است. این دو شاعر بیش از هرچیز و هرکس در ایرانیت به یکدیگر شباهت دارند. در شعر فارسی گونههای شعری غزلی و مداحی داشتهایم که ناصرخسرو متعلق به هیچکدام از این دو نیست. او به یک تلنگر وجدانی، بیدار شده و به جایی رسید که آنچه دلخواهش بود، در یکجا و مکان خاص، جلوه پیدا نمیکرد. از این مساله میتوان به ناآرامی روانی ناصرخسرو تعبیر کرد که موجب تولیدات ادبیاش شد.
این محقق پیشکسوت ادبیات فارسی اظهار کرد: ناصر خسرو در دورهای که ریا و عوامفریبی زیاد بود، به علم و فاطمیون مصر گرایش داشت. این گرایش او به خاطر ظلم و بیدادی بود که آن زمان در ایران وجود داشت. شاید این مساله حاوی سادگی ناصرخسرو باشد که او به سمت فاطمیون یا اسماعیلیون مصری گرایش پیدا کرد و در اینجا این سوال پیش میآید که چرا او که مردی پاکیزه و آزاده بود، شیفته فاطمیون مصری شد؟ که البته فاطمیون مصر با وجود ایرادات و اشکالاتشان از خلفای عباسی بهتر بودند.
اسلامی ندوشن در پایان سخنان خود گفت: این شاعر، در شعرهایی از سرودههایش به شاعران مداح و غزلسرا میپردازد. شعر مدح را محمود غزنوی پایهگذاری کرد چون یک غلامزاده بود و میخواست کمبودهای خود را به واسطه مدح جبران کند. او بارها به هندوستان لشگر کشید و هندوهای بیچاره را اسیر و تبدیل به برده میکرد و اموالشان را هم غارت میکرد. اما ناصرخسرو شاعری نبود که از رفتار محمود زابلی خوشش بیاید و او را مدح کند. محمود غزنوی را به واسطه زابلی بودن مادرش، محمود زابلی هم مینامند.
برخی از آثار محمدعلی اسلامی ندوشن عبارتند از «ماجرای پایانناپذیر حافظ»، «چهار سخنگوی وجدان ایران»، «تامل در حافظ»، «زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه»، «داستان داستانها»، «سرو سایهفکن»، «ایران و جهان از نگاه شاهنامه»، «نامه نامور»، «ایران را از یاد نبریم»، «به دنبال سایه همای»، «ذکر مناقب حقوق بشر در جهان سوم»، «سخنها را بشنویم»، «ایران و تنهاییش»، «ایران چه حرفی برای گفتن دارد؟»، «مرزهای ناپیدا»، «شور زندگی (وان گوگ)»، «روزها (سرگذشت – در چهار جلد)»، «باغ سبز عشق»، «ابر زمانه و ابر زلف»، «افسانه افسون»، «دیدن دگرآموز»، «شنیدن دگرآموز»، «جام جهانبین» و «آواها و ایماها».
بنابر اعلام شیرین بیانی همسر محمدعلی اسلامی ندوشن پیکر این ادیب در کشور کانادا به خاک سپرده میشود.
انتهای پیام/
There are no comments yet