صدای حزین رفعتی و ساز گرم کیایی
اما شاید برگ برندهای که برگزارکنندگان رو کردند آوازخوانی
از پیش اعلام نشده قاسم رفعتی خواننده پیشکسوت در شور و دشتی بود که به صورت
کاملاً بداهه با میلاد کیایی(نوازنده قدیمی سنتور) روی صحنه آمدند. رفعتی سرودهای
از رفعت سمنانی را برای آواز پر حس و حالش انتخاب کرد و فضای شکلگرفته پیرامون
این غزل با صدای حزین و پرسوز خواننده و نوای گرم ساز میلاد کیایی، لحظههای نابی
را در ارسباران برای حاضران رقم زد؛ به گونهای که برخی مخاطبان، آشکار به بروز
احساسات پرداختند و چشمی تر کردند.
نوای ستودنی قدیری
گزی
اجرای دیگر به علی قدیریگزی هنرمند جوان اهل منطقه گز
اصفهان اختصاص داشت و پدرش احمدرضا قدیریگزی با سهتار او را همراهی کرد. این
برنامه در دستگاه نوا اجرا شد و خواننده در بخشهای غیرآوازی، خودش تمبک هم مینواخت.
احمدرضا قدیریگزی در خانوادهای اهل موسیقی رشد کرده و همین علاقه دیرینه به هنر
باعث شده است تا از سنین پایین فرزندش علی به تربیت آوازی و موسیقایی او همت گمارد
و حالا این جوان برومند به جایگاه یکی از آتیهداران هنر آواز رسیده است؛ همچنان
که حاضران در ارسباران هنرش را دیدند و ستودند.
مرکبخوانی بیات اصفهان
اجرای بعدی را مصطفی نجمی از شاگردان بهرام باجلان بر عهده
داشت که صدایش را مجید پایدار با تار و حمید رضایی با تمبک همراهی کردند. این
خواننده آوازش را بیات اصفهان مرکب خواند. نجمی نیز از پی سالها تمرین و ممارست،
حالا در سنین بالای چهل سال، به تلفیقی دلنشین از خواندن به صورت فنی و دارای ریزهکاری
با حس و حال دیرینه نهفته در آثار بزرگان آواز دست یافته و صدا و آواز شخصی او هر
شنوندهای را درگیر میکند.
چراغچی و ویولن عجیبش
اجرای آواز و تصنیف توسط علیرضا فریدونپور در «دشتی» بخش
بعدی برنامه بود که علیرضا چراغچی نوازنده ویولن، علی رسولی با تار و امیر خیری با
تمبک، این خواننده را همراهی کردند. این اجرا کلی نکته و درس با خود به همراه
داشت. اولین آنها انتخابهای درست خواننده بود که از پی سالها همکاری با بزرگان
موسیقی ایرانی ازجمله استاد زندهیاد محمدرضا لطفی به درک دقیقی از صدا و شیوه
خوانندگی و حتی سازها و نوازندگانی که میبایست بر صحنه و کنار او بنشینند دست
یافته است. بهویژه بازاجرای تصنیف میخانه اثر زندهیاد اسداله ملک که سالهاست با
صدای زندهیاد محمودی خوانساری به یادگار مانده و فریدونپور نیز آن را بسیار مسلط
و روان اجرا کرد. یا مثلاً ویولننوازی علیرضا چراغچی که در میانسالی به جایگاه
یکی از بهترین نوازندگان این ساز ایرانیشده و رهاورد سلسله برنامههایی رادیویی
گلها و در اصل هم یادگار استاد فقید ابوالحسن صبا که ویولن را ایرانیزه کرد و
ویولن ایرانی را به همگان شناساند دست یافته است. چراغچی یکی از انتخابهای دقیق
فریدونپور برای حضور در مهمترین محفل آوازی این سالها در کشور بود. هرچند دو
نوازنده دیگر گروهش نیز خوب هنرنمایی کردند. در کل، اجرای این خواننده نشان داد که
انتخابها در هر اجرایی تا چه اندازه بر سرنوشت آن اجرا و حتی آینده هنری مجریان
موسیقی و آواز، تأثیرگذار هستند.
صدای پر انعطاف بامداد فلاحتی
اجرای بامداد فلاحتی در دستگاه شور به همراه نی مرتضی صنایعی
نیز با استقبال روبهرو شد. این اجرا کاملاً بداهه بود و این خواننده صاحب شیوه
اما جوان، لابهلای کارش تصنیفهایی خاطرهانگیز را به یادگار از دوران همکاریاش
با زندهیاد جلال ذوالفنون ارائه کرد. فلاحتی سالهاست با صدای پرانعطافش به ارائه
شیوه خاص خودش مشغول است و اجرای حرکات آکروباتیک آوازی هم بهخوبی با این شیوه
همراه و همنشین نشان داده است. او طولانی آواز خواند و تعداد تصنیفهایش هم
نسبتاً زیاد بود اما تا پایان خواندنش هیچکس احساس کسالت و رخوت نکرد و برعکس،
همه با علاقه این اجرا را دنبال کردند.
غیبت تحرک در اجرای آواز
آخرین اجرا هم به آواز بیات اصفهان توسط ابوالفضل ریاحی با
سهتار امیر متولی اختصاص داشت که در بیات اصفهان ارائه شد. ریاحی در پایان،
تصنیفی ساخته خودش را هم اجرا کرد. هرقدر دینامیسم، پویایی و تحرک بالقوه صدای این
خواننده در زمان اجرای تصنیف، امکان بروز و ظهور یافت و جذابیت ایجاد کرد اما با
تمام تسلط خواننده بر ردیف، این تحرک در زمان اجرای آواز در صدایش غایب بود. درواقع
ریاحی بهعنوان خوانندهای برآمده از مکتب آوازی اصفهان بایستی آن بخش از کار
استادان پیشین و فعلی این مکتب را سرلوحه آوازخوانیاش قرار دهد که به صدای قوی و
منعطف او امکان بروز این تحرک را بدهند. در یک کلام او بایستی پرتحریر و سریعتر
آواز بخواند؛ چرا که امکانات خوبی در صدا و دانستگیهایش از هنر آواز، نهفته است.
زنده شدن یاد بسطامی و مشکاتیان
گروه آوای دلشدگان به سرپرستی و نوازندگی تار توسط ساسان
بازگیر و با خوانندگی علی یوسفوند نیز اجرای برنامه در افشاری را بر عهده داشت.
حمید سروریزاده با تمبک، میلاد مرادی با کمانچه و محمد جوزی با عود، دیگر
نوازندگان این گروه بودند. این خواننده هم آوازش را قلندرانه و بلند و رسا شروع
کرد و در ادامه نشان داد که با هنر بمخوانی نیز آشناست. بازاجرای تصنیف قدیمی و
خاطرهانگیز اما در عین حال مشکل «الا یا ایهاالساقی» ساخته زندهیاد پرویز
مشکاتیان که با صدای زندهیاد ایرج بسطامی نیز نشان از آمادگی صدای یوسفوند در
نشست آیین آواز داشت.
zoom
آسیبشناسی بهداشت حنجره و صدا
عنوان مبحث فنی و تئوریک تیرماهِ آیین آواز «آسیبشناسی و
بهداشت حنجره و صدا» بود و فریبا یاوری با کولهباری از تحقیق، تفحص و نیز تجربه
درمان خوانندگانی که بیماریهای مختلف صدا و حنجره دچارند پا در میدان این مبحث
گذاشته بود. وی گفت: «حنجره عضوی بسیار مهم از بدن ماست که به نظرم این عضو تا حد
زیادی هنوز برای ما ناشناخته است. دلیل این حرف من هم این است که این عضو همواره
در معرض آسیبهای فراوان و گوناگونی قرار دارد. از قضا شناخت این آسیبها و
پیشگیری یا درمان آنها برای هنر هنرجو و خواننده بسیار هم مهم است و لازمه تداوم
حضور در رشته خوانندگی به شمار میآید. همواره باید در نظر داشته باشیم که حنجره
بخشی از مدخل ورودی هوا به ریههای ماست که با خودش ذراتی از هوا و طبیعت را به
ریهها وارد میکند و قسمت تلخ قضیه هم این است که آلودگی هوا که امروز به معضلی
برای ما ساکنان شهرهای بزرگ بدل شده، جزء مهم و مخرّبی از این ورودیهای گاه
ناخوشایند به ریههای ماست و همه اینها بر بافت و کارکرد حنجره تأثیر منفی میگذارند».
یاوری افزود: «باید در نظر بگیریم که بهداشت حنجره و صدا که این دو از هم جدا
نیستند بخش مهم رفتارهای ما با حنجره و صدایمان را تشکیل میدهد. رفتار نادرست و
نسنجیده و غیرعلمی، همانا رفتار غیربهداشتی با حنجره و صدای ما را تشکیل میدهد که
در کوتاهمدت و درازمدت آسیبزاست و خیل مراجعان به ما از زمره افرادی هستند که رفتار
درستی با حنجره و صدای خود نداشتهاند. طبیعی است که بهترین درمان همان پیشگیری
است و همه ما موظفیم با فراگیری راه درست و بهداشتی استفاده و بهکارگیری حنجرهمان
از آن مراقبت کنیم». یاوری در بخشی دیگر با گشودن مبحث تقلید در خوانندگی افزود:
«از آنجایی که ورود به میدان تقلید غیرعلمی و حسابنشده، ما را ناخودآگاه به مقوله
بازیگری با صدا وارد میکند از آن پس به صداسازیهایی گاه خارج از توان و قدرت
فیزیک صوتی و حنجره خودمان وارد میشویم. در حالی که بازیگری با صدا هم در تمامی
عرصههای مربوط به آن خود به خود جزیی از دانش علمی صداست: مانند بازیگری رادیویی،
مجریگری، شعرخوانی، گویندگی و صد البته همین خوانندگی در ژانرها و گونههای مختلف
موسیقی. اما در طرف مقابل و علمی این مقوله، باز هم تقلید را مشاهده میکنیم که
نوعی رفتار است و در بیشتر موارد هم این رفتار مقلدانه از نوع بهداشتی و اصولی آن
نیست. شمای مقلد، چون خود صوتیتان را فراموش میکنید درنهایت به یک صدای مصنوعی و
غیرطبیعی دست پیدا میکنید و در این حالت، صدای خود را به هنگام خواندن به یک سری
حفرههای مصنوعی هدایت میکنید». علی شیرازی کارشناسمجری نشست هم یادآور شد: گفت:
«بهعنوان کسی که جدای از آواز سالهاست افتخار عضور در عرصه نقدنویسی برای سینما
را دارم باید بگویم دو مقوله بازیگری در آواز با بازیگری برخی بازیگران در مقابل
دوربین در برخی آسیبها باهم مشترکند. ما جدای از کارگردانان بزرگی که بهدرستی
بازیگران فیلمشان را برای ایفای نقش، هدایت میکنند و به موفقیت در بازیگری
رهنمون میشوند، برخی فیلمسازان معمولی را هم داریم که شاید از پی ناتوانی در
تفهیم زیر و بم نقش به بازیگر، سرِ آخر، خودشان نقش را بازی میکنند و حداکثر اینکه
از بازیگر میخواهند مثل خود آنها نقش را بازی کند. متأسفانه در شیوه آموزش آواز
نیز بسیاری از مدرسان گرامی نیز هستند که حداکثر توقع آنها از هنرجو این است که
مثل خود استاد و معلم بخوانند و صدایی شبیه به او تولید کنند. این نگاه ناقص و
نابسنده به آموزش آواز در نوع خودش بسیاری از آسیبها را به صدا و شیوه هنرجویان
آواز منتقل میکند».
علی مینایی
There are no comments yet