در حوزه تئاتر نوجوان،
بسیار کم کار هستیم و به نظر من بخش مهم این مسئله، دشوارتر بودن تئاتر نوجوان است.
بهخاطر خطوط قرمزی که در رابطه با موضوعهای مرتبط با نوجوانان وجود دارد، نمیتوانیم
وارد حوزه نوجوان شویم. نوجوان به بخش فیزیکی خودش توجه میکند، به بلوغ میرسد، به
جنس مخالف فکر میکند، ممکن است درگیر مساله اعتیاد شود، درگیر بیماریهایی میشود
که اگر از چند و چون آنها اطلاع پیدا نکند، آسیب میبیند. ما باید بتوانیم در تئاتر،
تمام خطرهایی که ممکن است نوجوان با آنها مواجه شود را بیان کنیم تا بتوانیم برای آنها
برنامه بسازیم. اگر کودکان و نوجوانان بدانند جایگاهی برای آنها اختصاص داده شده است
و میتوانند در آن کار خود و شخصیت خود را ببینند، مطمئنا برای تئاتر دیدن ترغیب میشوند.
در سوئد تجربه جالبی داشتم. یک تئاتر جدی و بزرگسال برای جوانان تخفیف ۵۰ درصدی در
نظر گرفته بود. آنها میدانند که جوانها به سالن تئاتر نمیآیند اما چون برایشان
حضور این قشر اهمیت دارد، برای آنها تخفیف ۵۰ درصدی در نظر میگیرند تا آنها را فرا
بخوانند و به تئاتر علاقهمند کنند ما باید در ایران هم از چنین شیوههایی بهره
ببریم.
درواقع چه در سینما و چه در تئاتر، بضاعت درست پرداختن به بخش
نوجوان را نداریم. اصلا در این بخش تولید نداریم. وقتی هم کار تولید میکنیم، با تبلیغات
ضعیف و سالنهای بدی که در اختیارش قرار میدهیم، فرصت سوزی میکنیم. کار کودک اساسا
باید پرفروشترین آثار باشد چون خانوادهها به همراه کودکانشان در این برنامهها شرکت
میکنند اما این اتفاق نمیافتد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است