اگر رانت را از سینما بگیریم تولید سالی ۲۰ فیلم هم زیاد است! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۹
کریم امینی:

اگر رانت را از سینما بگیریم تولید سالی ۲۰ فیلم هم زیاد است!

کسی که در هالیوود فیلم معناگرا می‌سازد نگرانی برگشت سرمایه را ندارد، اما در ایران شرایط به گونه دیگری است. این‌جا اگر رانت و یارانه را از سینمای ایران بگیریم تولید سالی بیست فیلم هم زیاد است.

کریم امینی را به‌عنوان بازیگر و دستیار
کارگردان می‌شناختیم اما او این روزها با فیلم «دشمن زن» نخستین ساخته سینمایی خود
را روانه پرده سینما کرده است؛ فیلمی کمدی که با کلاژی از بازیگران چهره توانسته
به فروش خوبی دست پیدا کند. با او به بهانه اکران این فیلم و اولین تجربه
کارگردانی‌‌اش به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

شما سابقه بازیگری حرفه‌ای و دستیاری
کارگردانان بزرگی را در کارنامه خودتان داشتید و حالا با فیلم «دشمن زن» شما را در
ردای یک کارگردان دیدیم، از ابتدا دغدغه‌تان بازیگری بود یا کارگردانی؟ می‌خواهم
بدانم بازیگری را برای اشراف بیشتر به کارگردانی و رسیدن به آن پیش گرفتید یا نه؟

سال‌‌ها دستیار کارگردان بودم تا سینما را بیشتر و بیشتر یاد
بگیرم و اصلا خودم را محدود نکردم تا همیشه دستیار یک کارگردان بمانم بلکه با
کارگردانان بزرگ و مهمی چون فریدون جیرانی، فرزاد موتمن، علیرضا امینی و… همکاری
کردم تا هر بار چیز جدیدی یاد بگیرم و درنهایت زمانی که می‌خواهم خودم یک اثر
مستقل بسازم، هر آنچه آموختم به کارم بیاید. بازیگری مدت‌‌هاست که حرفه من شده و
من در رابطه با آن خواندم، تلاش و تمرین کردم. بدون شک بازیگری یکی از ستون‌‌های کارگردانی
است و اگر کسی بتواند با نگاه ریزبینانه‌تر و به‌شکل متمرکزی آن را دنبال کند، به
کشف و شهودی می‌رسد که در کارگردانی به کمکش خواهد آمد. از ابتدا علاقه و خاستگاه
من کارگردانی بود.

کارنامه کاری‌تان نه صرفا کمدی است و نه صرفا
اجتماعی، اما کارگردانی در سینما را با فیلم کمدی استارت زدید. محبوبیت این ژانر
در بین مردم باعث شد که به این سمت و سو بروید یا خودتان ژانر کمدی را دوست دارد؟

اتفاقا قرار بود در ابتدا یک فیلم جدی بسازم و حتی طرح آن
آماده بود اما از آن‌جایی که فیلمنامه سختی بود و پیدا کردن سرمایه‌گذار نیز برای
آن دشواری‌‌های خاص خودش را داشت. با وجود آن‌که هنوز معتقدم فیلمنامه بسیار خوبی
بود اما بنا بر مصلحت‌اندیشی تشخیص داده شد که آن فیلمنامه را برای نخستین تجربه
فیلم بلند خود نسازم. دو روز بعد از منصرف‌شدنم برای ساخت آن فیلمنامه، با پیشنهاد
آقای فرح‌بخش برای ساخت «دشمن زن» مواجه شدم و از آن‌جا که خودم ژانر کمدی را دوست
دارم و فکر می‌کنم نیاز جامعه به این ژانر بسیار است قبول کردم و یکی از دوستان
خودم را برای نگارش فیلمنامه معرفی کردم. از ابتدا در ساخت این اثر مخاطب برایم
مهم بود به همین دلیل حساسیت‌‌های خودم را کم کردم.

یعنی سلیقه و علاقه خودتان شاید فیلمی شبیه به
«دشمن زن» نیست اما به‌خاطر مخاطب‌شناسی، به این سمت و سو رفتید!

قطعا سلیقه و راه مورد‌ نظر من در فیلمسازی این مسیر نخواهد
بود، اما فیلمساز برای سینماست و سینما برای سرگرمی مخاطب است. شاید یک فیلم
اجتماعی به‌خوبی دیده شود و مخاطب خوبی را هم به سینما بکشاند اما در حال حاضر
شرایط به گونه‌ای است که مردم برای تماشای فیلم کمدی به نسبت یک اثر اجتماعی بیشتر
ترغیب می‌شوند.

به هر حال فیلم اول پیشانی کارنامه هر
کارگردانی است و او را به مخاطب و سینما معرفی می‌کند، به این فکر نمی‌کنید که بعد‌‌ها
اگر بخواهید فیلم اجتماعی بسازید در برابرتان گارد بگیرند؟

در زمان نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم همواره به کیفیت فیلم
توجه داشتم. به نظرم این طور نیست که یک کارگردان با ساخت فیلمی کمدی تجاری قضاوت
شود کمااین‌که کارگردانان موفق و مطرح زیادی داشتیم و داریم که در کارنامه خود
فیلم کمدی دارند، مثل مصطفی کیایی که چند کار اول او کمدی بود، مخاطب خوبی هم جذب
کرد و من نیز اتفاقا به جنس فیلمسازی او بسیار علاقه دارم. اگر شخصی فیلمساز بدی
باشد فرقی نمی‌کند فیلم کمدی بسازد یا فیلم اجتماعی، مردم او را انتخاب نمی‌کنند.
ما فیلم‌های زیادی را روی پرده دیدیم که با وجود بازیگران چهره نتوانستند به فروش
خوبی دست پیدا کنند چرا که مردم آن فیلم را انتخاب نکردند درنهایت همه چیز دست
مردم است. رسالت سینما سرگرمی است اما کارگردان باید در کنار آن به‌صورت هنرمندانه
و با ظرافت خاص خود حرف حساب بزند و این طور نباشد که فقط یک کمدی سطحی را برای
گیشه پر و پیمان راهی پرده سینما کند. شخص به‌عنوان کارگردان باید به شعور مخاطب
احترام بگذارد و اثری باکیفیت را به او نشان دهد.

شما سال‌ها دستیار کارگردان بودید و با
کارگردانان بسیاری همکاری کردید، کدام یک بیشتر روی شما تاثیرگذار بودند؟

قصه‌شناسی را از فریدون جیرانی یاد گرفتم، بسیار تحت تاثیر
علیرضا امینی بودم و به نظرم به سبب شرایط نتوانسته آن طور که باید و شاید در
سینما بدرخشد. اقتصاد سینما را از روی دست آقای فرح‌بخش یاد گرفتم. خیلی‌‌ها هستند
که در نگاه من به سینما تاثیرگذار بودند آقای موتمن، آقای نادری که به نظرم یک
فیلمساز آوانگارد است و… همگی به‌صورت غیرمستقیم و ناخودآگاه در نگرش من به
سینما تاثیر گذاشتند. وقتی انسان سال‌ها دستیاری کارگردان می‌کند این اتفاق اجتناب‌ناپذیر
است البته این را هم بگویم که این حرف به آن معنا نیست که یک‌‌ آش شل قلمکار به
مخاطب ارائه می‌دهد. وقتی سال‌ها دستیاری کارگردان کردی ناخودآگاه چیزهایی را از
آن کارگردانان به ارث می‌بری اما در استفاده از آن مختاری و می‌توانی خودت را
کنترل کنی.

فیلم‌های کمدی به نسبت فیلم‌های اجتماعی مخاطب
بیشتری دارند و در حال حاضر اولویت تماشاگر بیشتر فیلم‌های کمدی است، این اقبال
عمومی چقدر برایتان مهم است؟ به این فکر می‌کنید که به سبب همین اقبال در آینده هم
نگاه و انرژی خودتان را معطوف به این ژانر کنید؟

همه چیز بستگی به شرایطی که در آینده پیش می‌آید دارد،
طبیعتا این‌که کارهایت مخاطب داشته باشد اتفاق خوبی است. اما حقیقت‌‌اش این است که
به خاطر شرایط موجود خودم نیز درگیر یک یاس و ناامیدی شدم و به هیچ چیز جز مردم فکر
نمی‌کنم. اگر مردم چیزی را دوست دارند، چرا ما آن خوراک را تامین نکنیم؟ نمی‌گویم
صددرصد مخاطب و فیلمساز خودش را نادیده بگیرد، اما زمانی که می‌دانیم مخاطب برای
تماشای فیلم‌های کمدی علاقه بیشتری نشان می‌دهد ما به‌عنوان فیلمساز نیز می‌توانیم
فیلم کمدی با لحن‌‌های متفاوت بسازیم. این حرف را که می‌گویند ما باید سلیقه
تماشاگر را بالا ببریم، خیلی درک نمی‌کنم. سلیقه تماشاگر از ابتدا همین بوده است.
او «گنج قارون» را دوست داشته و هنوز هم از دیدن آن هیجان‌زده می‌شود اتفاقا که
این فیلم بسیار جریان‌ساز بوده چرا که به‌واسطه آن صد سالن سینما ساخته شده است.
می‌دانید منظورم این است که فقط فیلم اجتماعی جریان‌سازی نمی‌کند. جریان را باید
در دل مردم ایجاد کرد حالا با ساخت فیلم کمدی یا اجتماعی خیلی فرق نمی‌کند. مگر می‌شود
کارهای بیلی وایلدر را از یاد برد؟ آن همه طعنه و نقد ر ا با زبان کمدی بیان کردن
هنرمندی می‌خواهد. اگر قرار باشد از سه فیلم داریوش مهرجویی یاد کنیم بدون شک یکی
از آن‌ها «اجاره‌نشین‌ها» است. پس می‌توان با فیلم کمدی هم جریان‌ساز و ماندگار
بود و چه بهتر که این جریان‌سازی در میان مخاطب با فیلم کمدی اتفاق بیفتد.

از «گنج قارون» گفتید! به این قائل هستید که
توده مخاطب سینما همچنان فیلم‌فارسی دوست دارد!

قرار بود مرزی میان سینمای روشنفکر و سینمای عامه‌پسند قبل از
انقلاب کشیده شود واژه فیلم‌فارسی آمد که هر کس آن سمت است می‌فهمد و هرکس سمت
دیگر این مرز نمی‌فهمد. در حالی که شما فحشا را از سینمای قبل از انقلاب بگیرید
فیلم‌ها بسیار دینی‌تر از آن چیزی است که در حال حاضر ساخته می‌شود. به نظرم تعبیرمان
از این واژه درست نیست در حالی که فیلم‌فارسی برای خودمان است. کدام فیلم‌ها ۱۵میلیاردی
می‌شود و مردم با حال خوب از آن بیرون می‌آیند؟ چرا «لاتاری» مهدویان می‌فروشد؟
چون دست می‌گذارد روی رگ غیرت مردم. فیلم‌فارسی با باور‌‌های ما بیشتر کار دارد.
در دنیا پرفروش‌ترین فیلم‌ها کدامند؟ فیلم‌های کمدی، انیمیشن، فانتزی و… کمتر
پیش می‌آید فیلم هانکه در صدر فروش قرار بگیرد. کسی که در هالیوود فیلم معناگرا می‌سازد
از تعداد سالن و شرایط اکران آنقدر مطمئن هست که نگرانی برگشت سرمایه را نداشته
باشد اما در ایران شرایط به گونه دیگری است. این‌جا اگر رانت و یارانه را از
سینمای ایران بگیریم تولید سالی بیست فیلم هم زیاد است.

حسین فرح بخش یکی از وزنه‌‌های سینمای تجاری
است و خوب حساب و کتاب را در سینما بلد است، با وجود تهیه‌کننده‌ای مثل او پشت
فیلم «دشمن زن»، تصورتان از اکران این فیلم چیست؟

واقعا پیش‌بینی درستی نمی‌توانم از فروش «دشمن زن» داشته
باشم. خوشبختانه تا به امروز میلیاردی شدیم اما با وجود شرایط اقتصادی و اجتماعی
حال حاضر نمی‌دانم در ادامه چه اتفاقی خواهد افتاد. کاش آنقدر توانایی داشتم که
تمام مردم ایران را مهمان می‌کردم تا فیلم «دشمن زن» را ببینند. درباره حسین فرح‌بخش
هم باید بگویم به نظرم او تنها بازمانده سینمای خصوصی است که از جیب خودش خرج می‌کند
و فیلم می‌سازد. از حمایت‌‌هایش ممنونم و امیدوارم همچنان برای رونق سینمای ایران
قدم بردارد.

در فیلم شما جواد یساری خواننده قدیمی ایران
حضور دارد، چطور شد که او را انتخاب کردید؟ حضور او می‌تواند یک جنبه تبلیغاتی
برای مخاطب عام سینما به‌خصوص قدیمی‌تر‌‌ها داشته باشد! چقدر این مسئله در تصمیم‌تان
اثرگذار بود؟

زمانی که فیلمنامه در مرحله نگارش بود در مورد سکانسی که
باید یک خواننده در آن می‌خواند باهم صحبت کردیم و حضور جواد یساری به‌عنوان یک
پیشنهاد مطرح شد. آقای فرح‌بخش که به‌جرأت می‌توانم بگویم حامی‌ترین تهیه‌کننده
ایران است، پشت این قضیه را گرفت و پای آن ایستاد چرا که اگر یک‌درصد این امکان
لغو می‌شد او باید ضرر زیادی را متحمل می‌شد. خوشبختانه این اتفاق افتاد و باید از
مسئولان سازمان سینمایی آقایان حیدریان و داروغه‌‌زاده نیز بسیار تشکر کنم چرا که
با وجود همه فشارهایی که می‌دانم روی آن‌ها بود، دست به کار شدند و اقدامی ماندگار
را رقم زدند.


ملیکا مومنی‌راد

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۵۸/۴۰۱/۱۱۷/۰۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۵۲/۶۸۶/۲۸۹/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۳/۹۹۲/۷۷۷/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۵۵۶/۱۷۳/۰۰۰
  • استاد
    ۸۸۸/۵۲۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۶/۴۵۲/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۲۴۳/۱۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۴۲/۷۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۱۸/۹۳۵/۰۰۰