شاید بتوان گفت برنامه «پایش» تنها اثر
تخصصی تلویزیون است که به مسائل و معضلات اقتصادی و کسب و کار می پردازد و پخش آن
از شبکه یک سیما همچنان ادامه دارد؛ آنهم در برهه ای که نابسامانی فعلی مشکلات
اقتصادی عدیده ای برای مردم به وجود آورده است.
یکی از رموز موفقیت
برنامه «پایش» نوع و شیوه اجرای مجری آن کیاداوود
اسفندیاری است. او که روزنامه نگار است و به تدریس در دانشگاه مشغول است و تا چندی
پیش برنامه اقتصادی و موفق «حرف حساب» را به روی آنتن داشت، درباره دلایل موفقیت
برنامه «پایش» و شیوه اجرایش با روزنامه «صبا» گفتگو کرد.
شما پیش از آنکه مجری باشید خبرنگارید و سالها
در این عرصه فعالیت کرده اید. این موضوع چقدر بر کیفیت اجرای شما موثر بوده است؟
به نظرم اگر مجری مهارت ژورنالیستی نداشته باشد حتی نمی
تواند با اشخاص گفتگو کند و بدتر اینکه نمی تواند در کارش موفق شود.
درست می گویید، اما بسیاری از مجریان بدون دانش
و داشته های ژورنالیستی به اجرای برنامه می پردازند؛ به خصوص در سالهای اخیر که
پای سلبریتی ها نیز به این عرصه باز شده است.
طبیعتأ اگر شخصی با لابی گری و پول و پارتی به اجرای اثر
بپردازد ماندگار نخواهد بود و پس از مدتی حذف می شود. مثل این است که شخصی وارد
عرصه خوانندگی شود بی آنکه نت بداند و خواندن بلد باشد، مطمئنأ چنین آدمی به جایی
نخواهد رسید. بنابراین شخصی که فعالیت های ژورنایستی ندارد و فاقد چنین دانشی است،
نمی تواند در برنامه ای اقتصادی با سبک و سیاق «پایش» به اجرا بپردازد و در این
زمینه شانسی نخواهد داشت.
به نظرم مجری ها بر اساس نوع برنامه و عرصه ای
که در آن فعال هستند دسته بندی می شوند. موافقید؟
بله. مثلأ کسی که به اجرای برنامه های طنز می پردازد و با
گفتن لطیفه و جوک سعی در سرگرم کردن مخاطب دارد «شومن» است، یا کسی که صرفأ از روی
کاغذ اعلام برنامه می کند مجری نیست، بلکه گوینده است؛ البته برخی این دو مقوله را
یکی می دانند که اشتباه است. به هرحال چنین اشخاصی به مهارت ژورنالیستی نیازی ندارند.
در عرصه مجری گری، ژورنالیست بودن چه محاسنی
دارد؟
ژورنالیست بودن به کاراکتری خلاق نیاز دارد که اطلاعات و
دانش بالایی از حوزه کاری اش داشته باشد و از سوابق ماجراها مطلع باشد و بتواند در
لحظه، صحبت های فرد مقابل را بفهمد و بتواند از میان آنها سوالهای مناسبی را بیرون
بکشد.
مجری باید چه روندی را طی کند تا در تلویزیون
به موفقیت برسد و ماندگار شود؟
در مصاحبه های دیگر نیز براین نکته تایید کرده ام که شخصأ ارزش
نهفته ای در مجری گری نمی بینم. من همچنان ژورنالیست هستم و سالها به عنوان خبرنگار،
دبیر خبر و دبیر سرویس در رسانه های مختلف قلم زده ام و خودم را مدرس دانشگاه و
مشاور کسب و کار می دانم و با وجود این مهارت هاست که می توانم به اجرا بپردازم.
پس به این ترتیب مهمترین دلیل موفقیت شما در
اجرای برنامه «پایش» همین دانش و اطلاعات بالای شماست.
بخشی از دانش و مهارت ها را باید طی سالها مطالعه و تحقیق و
تلاش کسب کرد و در بلند مدت به دست می آید. من نیز به دلیل علاقه، سالها به مطالعه
و تحقیق پرداخته ام و همچنان در حال آموختنم، نه فقط به خاطر تلویزیون؛ زیرا آن
زمان که مشغول کسب دانش بودم به اجرای برنامه در تلویزیون فکر نمی کردم.
حرفتان درست است، اما کم نیستند مجریانی که
ساعاتی پیش از ضبط به سراغ کسب اطلاعات تخصصی مورد نیازشان می روند.
با مطالعه قبل از برنامه نمی توان به موارد تخصصی حوزه مورد
نظر پرداخت بلکه فقط می توان اطلاعات اخیرموجود را به روز کرد. مجری یک برنامه
تخصصی باید به صورت شبانه روزی و طی سالها اطلاعات موردنیاز را کسب کرده باشد.
مثلأ چگونه می توان تصور کرد که عادل فردوسی با چند ساعت مطالعه به اجرای برنامه
«نود» می پردازد! قطعا شدنی نیست و نوع اجرا، لحن و بیان فردوسی پور و مهارتش در
حوزه فوتبال حاصل سالها تلاش و آموختن اوست.
همین موضوعات و مواردی که درباره شان گفتید
برای بالا بردن کیفیت کار مجری کافیست؟
خیر. دراجراهای تلویزیونی به داشته های دیگری نیز نیاز است.
مثلأ شیوه ارتباط گرفتن با مخاطب، قدرت بیان؛ و
در کل وجوه نمایشی مجری چقدر می تواند در بالا بردن کیفیت کارش موثر باشد؟
بسیار زیاد. مجری خواه ناخواه باید به مواردی که در عرصه
بازیگری تئاتر و تلویزیون مورد توجه بازیگران است توجه کند تا در شیوه ارتباط گیری
با مخاطب موفق باشد. مثلأ اشراف داشتن بر میمیک و چهره و استفاده درست از زبان بدن
مواردی هستند که بر کیفیت کار مجری تاثیر دارند.
در اجرای زنده چطور؟ به چه مولفه هایی نیاز
است؟
در اجرای زنده کار کمی سخت تر است؛ زیرا مجری باید به طور
همزمان چند مورد مهم را مد نظر قرار دهد. مواردی مثل زوایای دوربین، موقعیت
ایستادن، استفاده درست از بدن و پیدا کردن و مدیریت زمان و ایجاد ریتم و تمپوی
درست، برخی از مواردی هستند که مجری باید با تمرکز به همه آنها توجه داشته باشد و
من نیز طی این سالها، تلاش کرده ام به این موارد توجه کنم و از همه مهمتر اینکه ،
ارتباط با مخاطب را نیز به موارد دیگر افزوده ام تا به این ترتیب سبک خودم را در
اجرا داشته باشم.
شما در نوع اجرایتان صراحت کلام دارید و خیلی
شفاف با مخاطب، مسئولان و میهمانان برنامه گفتگو می کنید این رک بودن را چقدر در
موفقیتتان موثر می بینید؟
این اتفاق خواسته مخاطب است و جزو وظایف اصلی یک ژورنالیست است
و اگر قرار باشد او با تعارف و رودربایستی پیش برود و به این شفافیت و صراحت در
کلام اهمیتی ندهد کارش بی ارزش است؛ زیرا مهمترین رسالت یک ژورنالیست این است که
مخاطب را با مسائل پشت پرده ماجراهای مختلف آشنا کند و او را در جریان حقایق و
واقعیت ها بگذارد.
این صراحت کلام از ابتدای فعالیتتان در شما
وجود داشت یا بر اساس تجارب مختلف به آن رسیدید؟
خوشبختانه یا متأسفانه شخصیت من با این روند سازگار بوده،
یعنی در زندگی عادی هم این شفافیت در کلام و نوع ارتباطاتم وجود دارد و به خاطر
شغل و تلویزیون در من ایجاد نشده است.
در برنامه «پایش» برای جذب مخاطب چه تمهیداتی
اندیشیده اید؟
با وجود محدودیت ها و دشواری ها، تلاشم این بوده که همواره
از مخاطبان در اجرای برنامه کمک بگیرم و آنها را همکار خودم بدانم، یعنی مخاطبان
به عنوان ژورنالیست به دیدن برنامه می نشینند. البته تعدای از ژورنالیست ها نیز در
طول برنامه و خارج از زمان پخش در اجرا به من کمک می کنند. به عنوان مثال درباره
ادعاهای شخصی که با برنامه ارتباط برقرار کرده به من اطلاعات می دهند و در کشف
حقایق مرا یاری می کنند. یا مثلأ از من می خواهند که درباره مسائل موجود از شخص
مورد نظر سوالاتی بپرسم.
پس به نوعی برنامه «پایش» را اثری مشارکتی می دانید؟
دقیقأ. و من به عنوان نماینده همه مردم در برنامه حضور
دارم. ضمن اینکه یکی دیگر از مواردی که به طور طبیعی در من وجود دارد و به آن
اهمیت می دهم این است که با مردم بوسیله ادبیات خودشان حرف می زنم و از زبان
پیچیده و جمله بندی های سخت استفاده نمی کنم.
یعنی نوع ادبیات و شیوه سخن گفتن تان را یکی
دیگر از ویژگی های برنامه می دانید؟
بله. بهتراین است که بگویم شیوه و نوع ادبیاتم باعث شده با
مخاطب ارتباط واقعی تری بر قرار کنم و به نظرم می توان این موضوع را به عنوان الگو
به روزنامه نگاران، فیلمسازان و نویسنده ها پیشنهاد کرد؛ تا به این ترتیب بتوانند
با مخاطبانشان ارتباط بهتری برقرار کنند.
برنامه «پایش» با وجود حساسیت هایی که در
اینگونه آثار وجود دارد، مانند آثار دیگر تلویزیون پرحاشیه نیست. به نظرتان دلیل این
اتفاق چیست؟
خودم اهل حاشیه نیستم، اما برنامه «پایش» با حاشیه های
بسیاری مواجه است که البته مخاطبان از
آنها بی اطلاعند.
مثلأ چه مواردی؟
حاشیه هایی از قبیل شکایت و تماس های تلفنی از سوی افراد و
اتفاقات دیگر! که ترجیح می دهم درباره آنها چیزی نگویم.
تلویزیون محدودیت ها و خط قرمزهایی دارد و همواره
با اظهار نظرهای سلیقه ای مسئولان مواجهیم. با توجه به اینکه شما در برنامه به
مسائل اقتصادی می پردازید و قاعدتأ با مسئولان و مدیران بخش های مهم اقتصادی در
ارتباط هستید چنین احساس می شود که با خط قرمزها و ومحدودیت های بسیاری مواجهید.
کمی در اینباره توضیح دهید.
واقعیت این است که تا به طی مسیر نپردازیم و جلو نرویم نمی
توانیم این حد و حدود را بشناسیم و تعریف درستی از خط قرمزها داشته باشیم. بله به
هرحال در طول پخش برنامه با چنین مسائلی مواجهیم. به طور مثال یادم هست که در دولت
قبلی که محمود احمدی نژاد رییس جمهور بود و با آقای مرتضی حیدری به اجرای برنامه
می پرداختم، با توجه به شرایط آن زمان از ما خواستند درباره دلار حرف نزنیم و حتی
این واژه را به زبان نیاوریم که میسر نبود زیرا به هر موضوعی می پرداختیم به دلار
می رسیدیم. در نهایت من از جمله «اسمش را نبر» استفاده کردم که خیلی هم مورد توجه
مخاطبان قرار گرفته بود و به نوعی سوژه خبری روز بود و البته دردسر ساز هم شد. حتی
گاه پیش آمده که به دلیل یک لبخند توبیخ شدم! گفته بودند طی صحبت درباره فلان
موضوع لبخند نزن و عکس العمل نشان نده که این موضوع هم دردسر ساز شد و مشکلاتی
برایم پیش آورد. به همین دلیل تلاش می کنم در نوع جمله بندی ها تغییر ایجاد کنم که
بتوانم منظورم را برسانم یا با ایجاد فضای
طنز منظورم را به مخاطب انتقال دهم.
روحیه ژورنالیستی هم در دور زدن محدودیت ها به
شما کمک کرده است؟
بله قطعأ. زیرا به عنوان یک فرد ژورنالیست تبعات کارم را می
پذیرم و می دانم که ممکن است با مشکلات زیادی روبرو شوم اما از آن ترسی ندارم.
بله برنامه شما یک اثر خشک اقتصادی نیست و طنز
کلامی شما به آن تنوع بخشیده است.
به نظرم برنامه های تلویزیونی باید سرگرم کننده هم باشد و
طنز می تواند این وجه مهم را به اثر بیفزاید.
نوع انتخابهای شما بر چه اساسی است؟
برنامه های غیر تخصصی را نمی پذیرم و اگر احساس کنم که نمی
توانم تاثیرگذار باشم پیشنهاد همکاری را رد می کنم.
شما خوش تصویر هستید. تاکنون پیشنهاد بازیگری
نداشته اید؟
راستش خیر تاکنون نقشی به من پیشنهاد نشده و جزو علائق من
نیست. البته به نظرم بازیگری با اجرا در تضاد است و اگر روزی در فیلمی بازی کنم
مخاطب دیگر مرا باور نخواهد داشت و چنین می پندارد که همچنان در حال بازی کردنم. مجری باید نقش خودش را بازی کند.
و سوال آخر اینکه، چقدر جای برنامه های اقتصادی
را در تلویزیون خالی می دانید؟
مسلما زمانی که مردم در کوچه و خیابان درباره اقتصاد حرف می
زنند و با مشکلات مالی مواجهند معنی اش این است که به تولید چنین برنامه هایی نیاز
داریم. مردم به سواد و مهارت نیاز دارند و باید در این زمینه به آنها کمک کنیم. و
هیچ توجیهی در اینباره قابل قبول نیست.
وحید خانه ساز
There are no comments yet