ارکسترها برای که به صدا درمی‌آیند!؟


اجراهای مجموعه منتخب ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد
روحانی و ارکستر ملی به رهبری فریدون شهبازیان در حالی در روسیه برگزار می‌شوند که
حضور اندک مخاطبان ایرانی در تالار مجلل کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو از نکات جالب توجه
این اجراهاست. متاسفانه به‌علت برنامه‌ریزی نامناسبی که در مسکو برای ارکسترها تدارک
دیده‌ شده است، ایرانی‌های بسیار کمی از حضور و اجرای برنامه‌ها خبردار شده‌اند و
حتی اعضای تیم‌ملی که اساسا این ضیافت برای آن‌ها برگزار می‌شود هم نتوانستند از
اجرای دو ارکستر استفاده کنند.

در دومین شب از اجرای این مجموعه که پس از دیدار گروه با محمد
سلطانی‌فر؛ وزیر ورزش و جوانان و سنایی؛ سفیر کشورمان در روسیه، صورت گرفت، مجموعه
منتخب ارکسترهای دولتی که به دعوت کنسرواتوار چایکوفسکی در کشور روسیه به‌سر می‌برد
ضمن اجرای قطعاتی از آثار آهنگسازان روسی چند قطعه از آثار آهنگسازان ایرانی ازجمله
حشمت سنجری، حسین دهلوی، احمد پژمان و شهرداد روحانی به اجرای چهار قطعه باکلام و
بی‌کلام ایرانی دیگر با مضمون ملی میهنی به آهنگسازی شهرداد روحانی، فریدون شهبازیان
و بابک زرین پرداختند. سالار عقیلی نیز همچون اولین اجرای این گروه در سن‌پترزبورگ
به‌عنوان خواننده قطعات باکلام حضور داشت.

پیشنهاد بی‌سرانجام

شهرداد روحانی در بخش‌های این کنسرت ضمن ارائه توضیحاتی از روند
انعقاد تفاهم‌نامه بنیاد فرهنگی هنری رودکی با کنسرواتوار چایکوفسکی برای اجرای چند
برنامه موسیقایی در ایران و روسیه از روند تولید چهار قطعه بی‌کلام و باکلام مجموعه
ارکسترها به مناسبت هم‌زمانی حضور این گروه در روسیه با جام جهانی فوتبال سخن گفت و
پس از آن از حضور تماشاگران ایرانی و غیرایرانی حاضر در سالن و میزبان روسی برای مهمان‌نوازی‌شان
قدردانی کرد.

دومین کنسرت مجموعه منتخب ارکسترها در تالار مجلل کنسرواتوار
چایکوفسکی در حالی برگزار شد که ظهر روز برگزاری کنسرت، علی‌اکبر صفی‌‌پور؛ مدیرعامل
بنیاد رودکی در ضیافت ناهار سفیر کشورمان در روسیه به وزیر ورزش پیشنهاد داده بود در
صورت امکان شرایطی فراهم شود تا تعدادی از اعضای تیم ملی فوتبال کشورمان از این کنسرت
دیدن کنند که به‌دلیل برگزاری جلسه اعضای تیم ملی فوتبال این امکان میسر نشد.

اجرای بی‌خروجی

هر چند از ابتدا نقدهای زیادی به قطعات آماده‌شده به افتخار
حضور تیم ملی در جام جهانی روسیه وارد شده بود اما این احتمال می‌رفت که حضور
ارکسترهای ملی و سمفونیک یعنی دو ارکستر دولتی که از سرمایه‌های فرهنگی ایران به‌شمار
می‌روند و در طی ادوار مختلف تاریخی معاصر توانسته‌اند خودشان را با عشق استادان و
نوازندگان سرپا نگه دارند، بتواند شور حماسی مثبتی را در اردوی ایرانیان حاضر در
روسیه برپا کنند اما اینچنین نشد و ارکسترها در حالی در سالن‌های مختص موسیقی
کلاسیک در روسیه به‌اجرای کنسرت پرداختند که ایرانیان اندکی در سالن حضور داشتند و
هیچ نماینده‌ای هم از ملی‌پوشان در این اجراها نتوانست قطعات را به‌صورت زنده
بشنود.

انتخاب قطعه‌ای قدیمی؛ تیر خلاص بر همه فعالیت‌ها

از سوی دیگر در دقایق قبل از بازی اول یعنی بازی ایران با مراکش
آنچه به‌عنوان موسیقی تیم ملی ایران شنیده شد نه «یازده ستاره» و نه هیچ یک از قطعات
ریز و درشتی که در این مدت کوتاه برای تیم ملی ساخته شده؛ که ترانه «پیش تا پایان»
گروه آریان بود! گروهی که مدت‌هاست منحل شده است. آنچه به گوش رسید ترانه‌ای بود که
بیش از یک دهه از ساخته شدن آن گذشته بود. اولین واکنش رسمی به این اتفاق انتشار این
جمله از زبان نمی‌دانم چه کسی بود که «هیچ قانونی برای پخش آهنگ در استادیوم وجود ندارد
و برگزارکننده خود دست به چنین انتخابی زده است».

فرض بر این است که برگزارکننده جدای از قطعه «یازده ستاره» قطعات
دیگری را هم در این رابطه شنیده و درنهایت دست به انتخاب ترانه گروه آریان زده
است، اما پرسش اصلی و ساده این است که چرا؟

«پیش تا پایان» چه داشت که هم «یازده
ستاره» و هم دیگر آثار از داشتن آن محروم بودند؟ تا حدی که مخاطب روسی‌زبان ناآشنا
به ادبیات فارسی هم آن ‌را مناسب‌تر از هر قطعه دیگر دانست. نگارنده فرض را بر این
گذاشته که شما این مهم را می‌دانید که برای درک یک موسیقی نیازی به آشنایی با زبان
ترانه نیست.

در لحظه نگارش این متن و برای پاسخ به پرسش مطرح شده کسی را
مناسب‌تر از علیرضا طباطبایی؛ نوازنده درامز گروه آریان در سال‌های فعالیت گروه که
اکنون بیشترین زمان خود را صرف آموزش این ساز به هنرجویان کرده و از اعضای اصلی هیات
موسس انجمن ایرانیان درامر و ایده‌پرداز این تشکل نیافتیم.

نوازنده گروه آریان: ماه پشت ابر نمی‌ماند

طباطبایی در این باره معتقد است که ماه هرگز زیر ابر نخواهد
ماند و از این‌که تلاش گروه آریان در زمان ساخت قطعه «پیش تا پایان» بالاخره روزی شنیده
می‌شد و از این‌که این اتفاق در مهم‌ترین تورنمنت فوتبالی دنیا صورت گرفته شاکر و خوشحال
بود.

طباطبایی در ادامه این گفت‌وگو می‌افزاید: این کار سال‌ها قبل
با جان و دل انجام شده بود در زمانی که هنوز این کارها نه مد روز بود و نه اپیدمی جامعه
موسیقی. برای این کار هزینه‌‌های زیادی صرف شد تا کار به مرحله ضبط و ساخت کلیپ برسد.

او در پاسخ به این سوال که راز موفقیت این ترانه چیست؟ به
خبرنگار «صبا» می‌گوید: این قبیل کارها با ضرب و زور و سفارش و دستور صرف هزینه‌های
دولتی و با یاری سلبریتی‌های همیشه حاضر در همه جا به سرانجام نرسیده و نمی‌رسد و نخواهد
رسید. این قبیل آثار باید داری حس و (آنی) باشد که فقط و فقط از بطن جامعه و از کف
خیابان‌های ایران و حس و حالی که همیشه در استادیوم‌ها جاری و ساری است دریافت خواهد
شد. آهنگساز و تنظیم‌کننده این قطعه نینف امیر خاص بود که با هوشمندی فوق‌العاده سه
مولفه اصلی برای این قطعه در نظر گرفت که همان سه مولفه به اعتقاد من رمز ماندگاری
این اثر شده است.

طباطبایی تاکید می‌کند: در همه جای دنیا و در ساخت این قبیل
آثار فوتبالی و کلا ورزشی از صدای همهمه جمعیت استفاده می‌شود و مولفه اصلی موفقیت
این اثر هم همان صدای کر اول قطعه است که تداعی‌کننده حال و هوای استادیوم‌هاست. مولفه
دوم شعر حماسی این اثر است که شنونده به‌راحتی حفظش می‌کند و به‌راحتی هم خوانده می‌شود
که این از مولفه‌های اصلی یک قطعه پاپ است. طباطبایی معتقد است این قبیل آثار بیش از
این‌که حال‌وهوا و فضای رسمی و ارکسترال داشته باشند می‌بایست دارای شرایطی باشند که
به‌راحتی توسط مخاطب درک، حفظ و اجرا شوند. سومین مولفه موفقیت این قطعه ضرب‌آهنگ «ایران
ایران» در این قطعه است که آن هم دقیقا تداعی‌کننده حس و حال ورزشگاهی و استادیومی
است.

این نوازنده که به هیچ عنوان زیر بار مقایسه این اثر با آثار
مشابه دیگر نرفت چون معتقد بود هر قطعه موسیقیایی ارزش‌های خود را داراست در انتها
اشاره می‌کند: «پیش تا پایان» یک قطعه کاملا احساسی بود که با دل و جان ساخته و اجرا
شد و خوشحالم بعد از این‌همه سال این قطعه در استادیوم سن‌پترزبورگ پیش از آغاز بازی
ایران پخش شده و به‌قولی جایگاه خود را یافت.

همه هزینه‌ها برای سالار عقیلی!

سالار عقیلی در شرایطی برای اجرای قطعات ملی و میهنی ساخته
شده برای جام جهانی به روسیه رفته است که همه تخم‌مرغ‌های ارکسترها برای خواندن
قطعات در سبد او قرار گرفته اما صدای او هیچ‌گاه مورد توجه عموم مخاطبان حتی علاقه‌مند
به موسیقی ایرانی هم نبوده است و شاید صرفا دوستداران سریال‌های تاریخی تلویزیون
آثار او را پیگیری می‌کردند. این روزها سالار عقیلی بسیار پرکار است و شاید به‌طور
متوسط هر دو ماه یک آلبوم منتشر کند و چه‌بسا همین عامل هم متولیان ارکسترها و
بنیاد رودکی را وا داشته که روی صدای او برای حضور موفق موسیقی ایران در روسیه
سرمایه‌گذاری کنند. اما متاسفانه همه تلاش‌ها درنهایت بی‌نتیجه ماند و درنهایت
ترانه پیش از آغاز بازی در استادیوم را از میان ترانه‌های سال‌ها پیش ساخته‌شده
گروه آریان انتخاب کردند. ترانه‌ای ساده با وکالی روان و به دور از زوائد که به
معنای واقعی می‌توان به آن یک قطعه موسیقی پاپ اطلاق کرد. این انتخاب برای پیش از
بازی ایران در جام جهانی باز هم نشان داد چه میزان از تناسب‌ها دور هستیم. هیچ‌کس
در ارزش‌های موسیقی ایرانی شکی به خود راه نمی‌دهد و نمی‌تواند منکر شود که موسیقی
ارکسترال وزین‌ترین فرم موسیقی است که می‌تواند به‌طور زنده یا ضبط‌شده شنیده شود اما
باید این را هم پذیرفت «هر سخن جا و هر نکته مکانی دارد» و بهتر بود با کمی پژوهش،
مطالعه و اطلاع یافتن از شرایط موسیقی‌های مناسب این جنس رویدادها، هم به سالار
عقیلی این همه زحمت نمی‌دادیم و هم کاری می‌کردیم برای یافتن آهنگ مناسب با حال و
هوای استادیوم، سراغ قطعه‌ای متعلق به یک دهه و اندی پیش نروند و موسیقی و کلام
امروزمان را بشنوند. امیدواریم پس از هر بار که این گونه در برنامه‌ریزی و تولید
شکست می‌خوریم، در دفعات بعدی سعی نکنیم چرخ را از نو اختراع کنیم و دست‌کم از
تجربیات بسیار تکرارشده خودمان استفاده کنیم.


علیرضا ایرانی‌نژاد

سهند آدم‌عارف

There are no comments yet