سینما در بهار۹۷ شروع پرقدرتی داشت و به رسم هر سال
نوروز امسال نیز گیشه پررونقی را هم به همراه داشت اما در ادامه مسیر و شروع اکران
فیلمهای نوبت دوم بهار، حواشی بسیاری پیش آمد و در دامنه همین حواشی فیلمهای نوبت
دوم نتوانستند در شرایط مطلوبی اکران شوند. اکران دنبالهدار فیلمهای نوروز،
تخصیص سالنهای کمتر به فیلمهای نوبت دوم، تنشهای سیاسی و اجتماعی و بهخصوص
اقتصادی در نیمه فصل بهار، شروع ماه مبارک رمضان و شکست طرح افطار تا سحر، همگی
سبب شد تا آن شروع پرقدرت در ابتدای سال در ادامه کمفروغ شود. در این گزارش به
بهانه پایان فصل بهار، فیلمهای موفق و ناموفق در گیشه را به تفکیک نوبت اول و دوم
مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید.
«مصادره»
«مصادره» اولین فیلم مهران احمدی؛ بازیگر شناختهشده سینما در مقام کارگردان است. او نخستین اثر سینمایی خود را به نویسندگی علی فرقانی و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی ساخت و برای اولین بار در جشنواره فیلم فجر نمایش داد. فیلم با اینکه نتوانست از این جشنواره سیمرغی را از آن خود کند اما نظر مثبت بسیاری از منتقدان و تماشاگران را جلب کرد و وقتی که جزو فیلمهای نوبت اکران نوروز قرار گرفت برای خیلیها مسجل بود که این ساخته مهران احمدی میتواند جز پرفروشترین فیلمهای عید نوروز باشد. «مصادره» یک کمدی قصهگو است و همین، یکی از برگهای برنده آن به شمار میآید. این فیلم که روایت خود را از دهه۵۰ آغاز میکند داستان زندگی ساواکی با بازی رضا عطاران است که درگیر ماجراهایی میشود. این ساواکی در کازینو در یک بختآزمایی ۵۰۰۰ متر زمین در عباسآباد برنده میشود اما با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مجبور به خروج از کشور شده و وکالت زمین را به دوستش با بازی بابک حمیدیان میدهد و… حضور بازیگران چهره در این فیلم رضا عطاران، هومن سیدی، بابک حمیدیان، هادی کاظمی، میرطاهر مظلومی، مزدک میرعابدینی و مهران احمدی در جذب مخاطبان این فیلم بیتاثیر نیست بهخصوص اینکه رضا عطاران در یک کمدی استاندارد چون «مصادره» بهخوبی خودنمایی میکند. البته مهران احمدی در گفتوگویی که با «صبا» داشت در اینباره گفت: همه چیز بازیگر نیست خیلی ویژگیهای دیگری لازم است تا یک فیلم فروش خوبی داشته باشد بازیگر یکی از آنهاست دوستانی که فکر میکنند فروش «مصادره» فقط و فقط بهخاطر رضا عطاران است در فیلمهایشان او را ببرند امیدوارم آنها هم بفروشند. ما نیز معتقد نیستیم که فروش «مصادره» فقط بهخاطر چهرهای چون رضا عطاران است بلکه قرارگیری او در فیلمی چون «مصادره» که قصه، کارگردانی حسابشده، طراحی صحنه و لباس دقیق و… دارد به فروش بهتر اثر کمک کرده است.
«لاتاری»
«لاتاری» سومین ساخته محمدحسین مهدویان برخلاف دو اثر قبلیاش فیلمی
جشنوارهای نبود و نتوانست نظر منتقدان و حتی هیاتداوران را جلب کند اما از همان
اول به سبب درام عاشقانهای که در دل فیلم بود و همین طور فاصله گرفتن مهدویان از
فضای فیلمهای قبلیاش و سوق پیدا کردن به درامی شهریتر آنهم با موضوع پاپیولار
عشق و غیرت مشخص بود که فیلم فروش خوبی خواهد داشت. مهدویان در «لاتاری» با چیدمان
خوب و قابل قبول عاشقانه امیرعلی و نوشین دو جوان بیستویکیدوساله را به تصویر
کشیده است، عاشقانهای که در گره خوردن با مفهوم غیرت داستان خودش را به اوج میرساند.
«لاتاری» قطعا بهترین فیلم مهدویان نیست و در بهترین حالت اگر نگوییم برگشت به عقب،
باید بگوییم یک درجازدن به حساب میآید. شاید فروش بالای آن و کسب رتبه هفتمین
فیلم پرفروش سینمای ایران در ذهنمان این تصور را ایجاد کند که «لاتاری» اثر قابل
توجهتری نسبت به کارهای قبلی مهدویان است اما اینطور نیست. «لاتاری» بهواسطه
بازی قابل قبول بازیگرانش، روایت یک قصه عاشقانه و… مخاطبپسندترین فیلم اوست.
«به وقت شام»
وقتی ابراهیم حاتمیکیا دست به کار میشود تا فیلمی بسازد، از زمان پیشتولید
تا رفتن آن اثر روی پرده سینما، چه موافق و چه مخالف دیدگاهها و بیانیههای او
در فیلمهایش باشی باز هم وسوسه دیدن فیلمهای او را داری. فیلم سینمایی «به وقت
شام» وقتی در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، به جهت کارگردانی و جلوههای ویژهاش
بسیار مورد توجه قرار گرفت هر چند که نقطه ضعف آن در بحث فیلمنامه از چشم کسی دور
نماند. در اکران عموم این فیلم فارغ از آنکه عید نوروز بهترین زمان برای اکران یک
فیلم به حساب میآید اما مخاطبان بیشتر بهدلیل نام خود حاتمیکیا و موضوع فیلم که
مسئله مهم داعش بود برای دیدن این اثر ترغیب شدند. «به وقت شام» روایتگر بزنگاه
زندگی یونس و علی، پدر و پسر خلبانی است که مأموریت ویژه آنها به پرواز درآوردن
هواپیمایی در تَدمُر به سمت دمشق است، آنها باید مردم تحت ظلم داعش را بهوسیله
این پرواز نجات دهند، اما در این راه مشکلات زیادی در انتظار آنهاست... برای ساخت این فیلم هزینه زیادی صرف شده است
اما با اینکه این فیلم به یکی از پرفروشترین فیلمهای اکران نوروز۹۷ تبدیل شد
اما نتوانست برگشت مالی خوبی داشته باشد.
«فِراری»
«فراری» ساخته علیرضا داوودنژاد با سایر فیلمهای او کمی متفاوت است
و به جهت قصهای که روایت میکند کمی عامهپسندتر از سینمایی بوده که داوودنژاد در
سالهای اخیر آن را دنبال کرده است. این فیلم در جشنواره فیلم فجر به چشم خیلی از
منتقدان و حتی هیاتداوران آمد و تصور میشد فروش نسبتا خوبی هم داشته باشد اما
این اتفاق نیفتاد. درست است که این فیلم بازیگر چهرهای بهجز محسن تنابنده ندارد
و به جهت کارگردانی و فیلمنامه اتفاق متفاوتی در سینما به حساب نمیآید ولی فیلم
آبرومندی است. «فِراری» اصلا فیلم بدی نیست اما اکران و تبلیغات بدی داشت و از
همین مهم نیز ضربه خورد. در جریان اکران این فیلم حواشی زیادی پیش آمد و از
اختلافات تهیه و کارگردان این اثر نیز پردهبرداری شد.
«تگزاس»
فیلم سینمایی «تگزاس» به کارگردانی مسعود اطیابی یک اثر کمدی است و
با این پیشفرض که فیلمهای کمدی در سینمای ایران همواره مورد اقبال مخاطب قرار میگیرند،
فروش میلیاردی و پرمخاطب شدن آن چیز غریبی نیست اما این فیلم فاکتورهای دیگری
دارد که سبب میشود یکی از گزینههای اصلی مخاطب عام سینما برای تماشا باشد.
«تگزاس» یک کمدی اکشن است با ترکیب بازیگرانی که قبلا امتحان خود را در «خوب، بد،
جلف» پس داده بودند. پژمان جمشیدی، سام درخشانی و حمید فرخنژاد حالا جزو ترکیبهای
پولساز سینما به حساب میآیند. این کمدی اکشن در برزیل فیلمبرداری شده است و همین
نکته بهطور غیرمستقیم تاثیرگذار است همانطور که در فیلم «من سالوادور نیستم» نیز
کنده شدن از جغرافیای ایران و شهر تهران نیز جواب داده بود و تصاویر خوش آب و رنگ
فرنگ برای مخاطب مورد توجه قرار گرفت. «تگزاس» یک فیلم کمدی کاملا تجاری است و از
آنجایی که از فرمولهای مخاطبپسند با تکیه بر ویژگیهای فیلمفارسی تبعیت میکند
به فروش خوبی دست پیدا کرده است البته هر چند که گمان میبردیم این فیلم بیش از
اینها بفروشد.
«خجالت نکش»
قاعده کمدی در سینمای ایران خوب میفروشد، به کمک فیلم «خجالت نکش»
نخستین ساخته رضا مقصودی؛ فیلمنامهنویس باسابقه سینما، آمده است و سبب شده «خجالت
نکش» هم جزو اولویتهای مخاطب برای تماشا باشد. البته فارغ از این نکته رضا
مقصودی نویسنده فیلمهایی چون «لیلی با من است» و… دست روی سوژه بامزهای گذاشته
است که در پرداخت و کارگردانی نقطه ضعفهایی متوجه آن است. «خجالت نکش» بازیگران
خوبی را گرد هم آورده است اما هیچ کدام چهرههایی نیستند که ضمانت گیشه باشند و
یا مخاطب برای دیدن آنها بلیت بخرد و به سینما برود. یکی دیگر از نکات فیلم این
است که نوع کمدی موجود در این فیلم کاملا حسابشده و با رعایت حد و مرزهای اخلاقی
است از اینرو میتوان آن را یک کمدی خانوادگی به مفهوم واقعی کلمه قلمداد کنیم.
«چهارراه استانبول»
مصطفی کیایی از آن دسته کارگردانان جریان اصلی سینماست که همواره
توانسته یک قصه خوب و جذاب را با کارگردانی شسته و رفته و گروه بازیگران بهنام
روانه پرده سینما کند و همیشه مخاطب را راضی نگه دارد. ریتم و ضرباهنگ تند و هیجان
یکی از مولفههای ثابت آثار کیایی است و مخاطب به سبب همین ویژگی، سینمای او را
دوست دارد. پس از موفقیت فیلمهایی چون «خط ویژه»، «عصر یخبندان»، «بارکد» و… او
«چهارراه استانبول» را ساخت. این فیلم روایتگر قصهای عاشقانه حول محور حادثه
ساختمان پلاسکو است. کاربلدی و نام مصطفی کیایی شاید اولین چیزی باشد که مخاطب را
برای تماشای این فیلم مجاب کند اما در وهله دوم روایت یک عاشقانه در دل آتش و دود،
آن هم در شرایطی که حادثه ساختمان پلاسکو همچنان برای ما داغ است دلیل دیگری برای
انتخاب این فیلم از سوی مخاطب است. «چهارراه استانبول» کلاژ متنوعی است بازیگران
چهره و کاربلد سینما و تئاتر و همین مسئله هم یکی از ویژگیهای این فیلم به حساب
میآید. با این همه «چهارراه استانبول» هنوز نتوانسته آنطور که باید و شاید به
فروش خوبی دست پیدا کند و میزان فروش آن با تصوری که داشتیم فاصله بسیاری دارد.
«جشن دلتنگی»
«جشن دلتنگی» تکلیفش در زمان جشنواره مشخص شد و همه حدس میزدند
ساخته جدید پوریا آذربایجانی؛ کارگردان جوان و خوشذوق سینما، اکران خوبی نخواهد
داشت و پیشرفتی در کارنامه او به حساب نمیآید بلکه یک قدم عقبتر از سایر فیلمهایش
قرار میگیرد. «جشن دلتنگی» دغدغه فضای مجازی را دارد اما نمیتواند با مخاطبی که
درگیر این فضاست ارتباط برقرار کند. کمی شعارزدگی و غیرقابل باور بودن این فیلم
برای مخاطبی که خودش هر روز زمان زیادی را صرف شبکههای اجتماعی میکند سبب شده
تا مخاطب رضایت چندانی از فیلم «جشن دلتنگی» نداشته باشد. ترکیب بازیگران این فیلم
یکی از نقاط ضعف آن به حساب میآید و فقط میتوان گفت ساخته تازه آذربایجانی یک
محسن کیایی خوب دارد که سهمش از کل فیلم، بازی در یک اپیزود است.
ملیکا مومنیراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است