از دیرباز تاکنون، معمولا اینگونه بوده که مخاطبان
عام تلویزیون کیفیت اثر را با رجوع به نام کارگردان و بازیگران تشخیص میدهند و پس
از آن به تماشای آن مینشینند. البته در سینما نیز چنین روالی وجود دارد و آنچه مورد توجه
مخاطبان است بازیگران و میزان شهرت آنهاست.
کمتر پیش میآید که مخاطبان تلویزیون در تیتراژ ابتدایی و
انتهایی سریال بهدنبال نام نویسنده بگردند و کیفیت فیلمنامه را ملاک انتخابهایش
قرار دهند. در صورتیکه مهمترین عنصر هر اثر نمایشی داستان، فیلمنامه و قصهای است
که توسط نویسنده به رشته تحریر درآمده؛ اما با این حال نهتنها مخاطبان که
فیلمسازان، برنامهسازان تلویزیون و مسئولان و مدیران رسانه ملی نیز به این مهم
توجه نمیکنند.
بهجز برخی از
برنامههای گفتوگومحور که گاه به نقد سریالها و فیلمها میپردازند، چند
برنامه را میتوان سراغ داشت که در آنها به فیلمنامه و ضعفها و نقطه قوتهای آن
پرداخته شود؟ یا در کدام برنامه، مجری و کارشناس به گفتوگو با نویسندهای موفق یا
ناموفق پرداختهاند و اثر باکیفیت یا بیکیفیت او را در حضور خودش نقد کردهاند تا
به این ترتیب مخاطبان به اهمیت فیلمنامه پی ببرند! اگر کمی جزییتر بنگریم خواهیم
دید که اهالی رسانه نیز رابطه پررنگی با فیلمنامهنویسان تلویزیونی و سینمایی
ندارند و بیشتر بهدنبال پرداختن به چهرهها و سلبریتیها هستند تا به این ترتیب
به تعداد مخاطبان خود بیفزایند. همه اینها در حالی است که همواره از ضعف فیلمنامه
در سینما و تلویزیون مینالیم بیآنکه به دلایل زنجیروار آن فکر کنیم و در جهت رفع
این کاستی بکوشیم. در آخر باید گفت این
هنرمندان، مسئولان و اهالی رسانه هستند که باید در ارتقای سطح سلیقه مخاطبان
بکوشند و ملاک تشخیص آنها را تغییر دهند تا به این ترتیب بتوانند آثار باکیفیت را
از بیکیفیت تمیز دهند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است