کار مکتوب کردن، سختیهای سرمایهگذاری را هم دارد. در این
سختیها و مرارتها که از نزدیک با آنها آشنا هستم، روزنامه «صبا» توانسته است
خودش و کیفیتش را تا حد زیادی حفظ کند. روزنامه «صبا» جزو نشریات منحصربهفرد حوزه
هنر است. این روزنامه در دورانی متولد شد که توسعه فضا برای ابلاغ اطلاعرسانی
آثار هنری مزیت بزرگی برای آثار محسوب میشد، نگاه تحلیلی این روزنامه هم مزیت
دیگر آن محسوب میشد اما از دید من باید در بهوجود آوردن شبکه اجتماعی انسانی
ورود کند و به آن توجه جدی داشته باشد. امروزه همه آدمها رسانه هستند و مخاطبانی
هستند که تولید رسانهای دارند اما در ایران کمتر بهسراغ ساختن شبکههای اجتماعی
انسانی میرویم چون قوائد شبکهسازی را کمتر بلد هستیم یا به آن توجه نداریم. از
سویی دیگر روزمرگی درآوردن یک کار مکتوب، کاری صعب و سخت است؛ به این فکر نمیکنیم
که میتوانیم شبکههای اجتماعی انسانی داشته باشیم که در آن، تولید جریانهای فکری
شکل بگیرد. اگر به روزنامه «صبا» به این وجه هم فکر کند، میتواند خود را کاملتر
کند و حوزه تولید را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد. نکته قابل تامل این است که
روزنامه «صبا» تلاش کرد در حوزه شبکههای اجتماعی متعدد هم ورود کند و به انتشار
صفحههای روزنامه در شبکههای اجتماعی اقدام کرد. چون مطالب این روزنامه، خاص
هستند، گاهی غیر از صفحههای اجتماعی خود، به صفحههای اجتماعی دیگران هم راه
پیدا میکند. یعنی مخاطبرسانه برای «صبا» شکل گرفته است، آنها پیام این روزنامه
را دریافت میکردند و در ارتباط با این پیام اظهارنظر میکردند و این اظهارنظرها به
صفحههای شخصی افراد هم انتقال پیدا میکند.
یکی از نقصهای رسانه در ایران این است که در چرخه رسانه
کامل نیستیم و رسانههایی همچون روزنامه «صبا» باید به سمت فضاهای آینده بروند و
رسانههای مکمل برای خود بهوجود بیاورند و رسانههای مکمل هم چرخه رسانه برای خود
بهوجود بیاورند. این چرخه رسانه میتواند یکی از جدیترین مزایای روزنامه باشد و
روزنامه «صبا» هم باید رشد خود را روی این چرخه رسانه قرار دهد چون فضای مکتوب
محدودیتهایی دارد و صفحههای اجتماعی متنوعی که روزنامه «صبا» دارد، چهارچوبهای محدودی
را دنبال میکنند و فکر و استراتژی روشنی را پشتوانه ندارند. اگر روزنامه «صبا» استراتژی
خود را در این جهت شکل دهد و به فکر بهوجود آوردن چرخه رسانه باشد، میتواند بهشدت
بهسمت آیندهای خوب حرکت کند.
این روزنامه میتواند در کنار فعالیتهای خود و با استفاده
از شبکه اجتماعی انسانی داخل مجموعهاش، برگزاری نشستها، کنگرهها و… را شکل
دهد و برنامهریزی داشته باشد. یعنی متخصصان، مخاطبان، اهل هنر، اهل دانشگاه و…
را در خود جا دهد و در دستهبندیهای متفاوت، برای این اقشار بستههای خبری تولید
کند. متاسفانه چنین دستهبندی و شبکههای اجتماعی انسانی را در داخل کشورمان
نداریم و باتوجه به کم شدن فضا و موقعیت محدود رسانههای محدود در دنیا تلاش میکنند
با تولید فرصتهای تازه برای خودشان راه تخصصی را هموارتر کنند و قدرت رسانهای
خود را در حوزه دیگری به وجود بیاورند و کار متفاوتتری را در کنار کار گذشته خود
انجام دهند تا مجدد قدرت بگیرند. حال که روزنامه «صبا» موفق ظاهر شده است و جای
خود را باز کرده است، حتما باید آیندهپژوهی درستی نسبت به موقعیتی که در آن هست،
داشته باشد و قوام این موقعیت را در توسعه خود با فکرهای جدید ببیند. روزنامه
«صبا» میتواند خود را در این موقعیت قرار دهد و این موقعیت میتواند قدرت جدید
برای این روزنامه بهوجود بیاورد. این قدرت تازه بدون شک میتواند به اقتصاد،
فرهنگ و هنر منتج شود و چرخه متفاوتی از نگاه و زاویهدیدهای متفاوت را برای
روزنامه «صبا» به ارمغان بیاورد.
ظهور روزنامه «صبا» باعث توسعه فکر و اطلاعرسانی در جامعه
هنری شد و این توسعه نباید راکد بماند بلکه باید به جایی برسد که با زمان خود را
سازگار کند و در عصر حاضر منتج به تولید شبکههای اجتماعی انسانی و تولید چرخه
رسانه «صبا» شود.