عشق و مهاجرت دغدغه‌های همیشگی بشر بوده است | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۵۲
نوید محمودی در گفت‌وگو با «صبا»:

عشق و مهاجرت دغدغه‌های همیشگی بشر بوده است

عشق و مهاجرت دغدغه‌های همیشگی بشر بوده است؛ انسان‌ها همواره میل داشته‌اند که برای زندگی جای مناسب‌تری را پیدا کنند به همین دلیل مسئله مهاجرت در همه دوران‌ها برای بشر مهم بوده است

 
فیلم سینمایی «رفتن» به کارگردانی نوید محمودی پس از موفقیت در
چندین جشنواره خارجی و انتخاب آن به‌عنوان نماینده کشور افغانستان در اسکار،
بالاخره مجال اکران در کشور ایران را به دست آورده است. با نوید محمودی که پیش از
این تهیه‌کننده فیلم موفق «چند متر مکعب عشق» در سینما بوده، به بهانه اکران فیلم
«رفتن» که اولین تجربه او در کارگردانی سینما به حساب می‌آید به گفت‌وگو نشستیم که
در ادامه می‌خوانید.

چند وقتی بود که زمزمه‌های اکران «رفتن» به گوش
می‌رسید و مدتی هم به تعویق افتادن اکران آن را شاهد بودیم و البته حضور آن در
جشنواره‌‌های مختلف و… چطور شد که بعد از گذراندن این مراحل حالا فیلم در این
بازه زمانی و در گروه هنر و تجربه اکران می‌شود؟

حدود دوسال‌ونیم از تولید «رفتن» می‌گذرد؛ این فیلم در دوره‌ای
تولید شد که فیلم‌ها برای جشنواره فیلم فجر ثبت‌نام می‌کردند و ما اگر عجله می‌کردیم
بموقع فیلم را به جشنواره می‌رساندیم، نوع فیلم، خیابانی بودن آن و سایر اتفاقات، امکان
حضور در جشنواره را به ما نداد تا زمانی که فیلم آماده شد و اولین جشنواره‌ای که
ما پیش رو داشتیم، فستیوال بین‌المللی فیلم بوسان بود که ما هم شرکت در آن را انتخاب
کردیم؛ چراکه اغلب در این جشنواره کارگردان‌های فیلم‌اولی و دومی حضور دارند و این
فیلم به همراه ۱۱فیلم دیگر در بخش مسابقه حضور پیدا کرد و سرانجام جایزه ویژه برای
بهترین کارگردانی را دریافت کرد. بلافاصله بعد از بوسان مسیر جهانی «رفتن» باز شد
و تا به امروز در حدود پنجاه فستیوال بین‌المللی حضور داشته است.

تصور می‌کنید اکران «رفتن» در هنر و تجربه به
چه شکل خواهد بود؛ درواقع به همان تبلیغات شفاهی و مردمی که معمولا برای فیلم‌های خوب
هنر و تجربه اتفاق می‌افتد و مردم را به سالن‌های سینما بکشاند اکتفا می‌کنید؟

نه؛ این‌طور نیست، به هرحال این فیلم جزو کارهایی است که
توانسته از تلویزیون تیزر رایگان دریافت کند؛ یکی از کارهای بزرگ و خوب تلویزیون
این است که فیلم‌هایی که در چهارچوب تولیدات مورد توجه آن هست و اصولی که مدنظر
دارد و باید را رعایت کرده‌اند مورد حمایت خود قرار می‌دهد؛ می‌توانم بگویم این
موضوع(رعایت اصول) مربوط به بیش از ۹۰درصد فیلم‌های مختص به سینمای ایران است و
فقط شامل حال «چندمتر مکعب عشق» و «رفتن» نیست، چراکه هم‌اکنون فیلم‌های متعددی در
تلویزیون تیزر دارند؛ اگر قرار باشد که تیزر در قبال پرداخت هزینه خریداری شود،
هیچ پخش‌کننده‌ای از پس هزینه‌های آن برنمی‌آید، اما زمانی که از بخش فرهنگی و
حمایتی آن استفاده شود(که ما از شورا درخواست آن را داشتیم و خوشبختانه این اتفاق
رخ داد)؛ طبیعتا پخش این تیزرها حتی زیرنویس ‌آن‌ها در تلویزیون، اخبار لازم را به
اطلاع عموم می‌رساند و مردم از این طریق در جریان چگونگی اکران فیلم قرار خواهند
گرفت.

دو نقش اصلی فیلم «رفتن» از ستاره‌های شناخته‌شده
ایران نیستند، با این وجود می‌توان پیش‌بینی کرد که «رفتن» هم مانند «چندمترعشق
مکعب» به موفقیت‌های خوبی در زمان اکران دست پیدا کند؛ کمااین‌که در ابتدای اکران
آن فیلم دیدگاه و نظرات بسیاری از اهالی سینما چیزی غیر از نتیجه‌ای بود که شاهد
آن بودیم.

نکته مهمی که باید به آن اشاره کنم این است، طبیعتا هرگاه
فیلمی در جشنواره فجر دیده می‌شود و مورد توجه قرار می‌گیرد، همان تعداد که کار را
در جشنواره دیده‌اند به‌عنوان مبلّغ، فیلم را در طول سال تبلیغ خواهند کرد به‌علاوه
دریافت سیمرغ در جشنواره هم مضاعف خواهد شد؛ زمانی که این اتفاقات نمی‌افتد ممکن
است مردم را از دست بدهیم؛ مردمی که منتظر اخبار سینمایی و واکنش‌ها هستند، اما
قشر دانشجویی داریم که اغلب از بین دانشجویان هنر و یا سایر رشته‌ها هستند که یکی
از کارهای اصلی‌شان فیلم دیدن است، بنابراین همیشه می‌توان روی آن‌ها حساب کرد؛
درمجموع آرزو دارم اتفاقی که برای «چند متر مکعب عشق» افتاد برای «رفتن» هم رخ
بدهد به انضمام این‌که درحال حاضر نمی‌توانم راجع به آن حرفی بزنم زیرا چند روز
بیشتر از زمان اکران فیلم نمی‌گذرد و باید به فیلم زمان بدهیم؛ به نظر من هر فیلمی
که در هنر و تجربه اکران می‌شود فقط یک ماه زمان نیاز دارد تا بتواند مخاطبان خود
را پیدا کند و در این مدت است که موج مخاطبان فیلم مشخص می‌شوند.

در اکثر کارهایی که نام شما در آن دیده می‌شود
با برادرتان همکاری داشتید اما «رفتن» اولین اثری است که در آن کارگردانی را به‌تنهایی
تجربه کرده‌اید؛ چطور به این نتیجه رسیدید که این فیلم را خودتان کارگردانی کنید؟
تعاملتان در طول تولید فیلم با
برادرتان(جمشید محمودی) چگونه بود؟

سالیان سال است که ما همه کارهایمان را به اتفاق یکدیگر
انجام می‌دهیم حتی در تلویزیون. بنابراین به خلقیات و کار حرفه‌ای هم آشنا هستیم و
این روال، ادامه‌دار خواهد بود؛ در حال حاضر مشغول به آماده کردن فیلمنامه‌ای جدید
هستیم که ممکن است در هر زمانی از امسال ساخت آن را شروع کنیم؛ هر وقت هر یک از ما
قصه آماده‌ و جذاب داشته باشد راجع به آن گفت‌وگو می‌کنیم و اگر بتوانیم شرایط
تولید را مهیا کنیم آن را می‌سازیم؛ خیلی فرقی نمی‌کند که من کارگردان باشم یا
جمشید محمودی.

بنابراین این‌طور نیست که نگاه هرکدام که
کارگردانی کار را بر عهده دارد غالب باشد یا بر عکس، کاملا تعاملی پیش می‌روید؟

کسی که کارگردانی را بر عهده می‌گیرد درخصوص این بعد از کار
پاسخگوست و کسی که مسئول تهیه کار است در آن زمینه.

دو محور اصلی فیلم «رفتن» عشق و مهاجرت است؛
چیزی که در خیلی از فیلم‌ها به آن پرداخته شده و حتی در فیلم دیگر شما «چند متر
مکعب عشق» وجود داشت. نگاهتان در سینما به این دو مقوله چطور است و اصلا می‌خواهید
پرداخت متفاوتی به آن داشته باشید؟

عشق و مهاجرت دغدغه‌های همیشگی بشر بوده است؛ انسان‌ها
همواره میل داشته‌اند که برای زندگی جای مناسب‌تری را پیدا کنند به همین دلیل
مسئله مهاجرت در همه دوران‌ها برای بشر مهم بوده، عشق نیز همیشه برای انسان‌ها
جایگاه مهمی داشته است. حتی بهترین داستان‌های تاریخ، قصه‌های عاشقانه هستند و آن‌قدر
عشق ابزار عجیبی برای بیان مفهوم است که ما در قرآن هم قصه عاشقانه داریم. عشق و مهاجرت بستری را
ایجاد می‌کنند که ما بتوانیم آنچه را که می‌خواهیم بگوییم. تصورم از ابتدا این
نبود که می‌خواهم نگاه متفاوتی به این مقوله داشته باشم، نه؛ بلکه قصد داشتم قصه‌ای
را از زاویه نگاه خودم تعریف کنم، قصه دختر و پسر جوان مهاجری که من سعی کردم آن‌گونه
که مایلم تعریفش کنم.

فیلم «رفتن» از بازیگران افغان و ایرانی کنار
هم بهره برده است، اما ایفاگر نقش‌های اصلی داستان بازیگران افغان هستند؛ در «چند
متر مکعب عشق» این اتفاق نیفتاد؛ آیا داستان این‌گونه ایجاب می‌کرد که بازیگران از
هنرمندان افغان باشند؟

در فیلم «چند متر مکعب عشق» ساعد سهیلی نقش یک پسر ایرانی
را بازی می‌کند و حسیبا ابراهیم نقش یک دختر مهاجر افغان را و نادر فلاح در آن
فیلم نقش پدر او را که افغان بود بازی کرد؛ در «رفتن» دو شخصیتی که افغان‌ها بازی
کردند در قصه افغانستانی هستند، یعنی یک دختر و پسر مهاجر افغان؛ به همین علت
نیازی نبود که ما از بازیگران دیگری بخواهیم این نقش‌ها را بازی کنند؛ درواقع به‌دنبال
آدم‌هایی رفتیم که متعلق به این قصه هستند؛ ممکن است برای فیلمی احساس کنیم به
بازیگری نیاز داریم که می‌بایست یک بازیگر ایرانی آن را ایفا کند؛ می‌دانیم که این
شیوه در سینمای دنیا مرسوم است، به‌عنوان مثال ممکن است یک بازیگر عرب نقش یک
ایرانی را بازی کند و بالعکس؛ بنابراین این شرایط بسته به میزان توانایی بازیگر دارد
و ما در این فیلم احساس کردیم که این بازیگران از پس ایفای نقش برمی‌آیند.

می‌دانیم که «رفتن» غیر از کشور افغانستان تقریبا
در ۹ کشور دیگر هم به نمایش درآمده است، چه بازخوردهایی در افغانستان دریافت
کردید؟

در همان یک هفته نمایش، فیلم، مخاطبان خود را پیدا کرد؛ ضمن
این‌که فیلم برای اساتید دانشگاه هم به نمایش درآمد و خوشبختانه ارتباط خوبی با آن
برقرار کردند؛ مجموع اتفاقاتی که در افغانستان رخ داد گویای این قضیه است که مردم
فیلم را دوست دارند و ارتباط بسیار خوبی با آن برقرار کرده‌اند.

چه میزان داستان‌هایی که به آن‌ها می‌پردازید(در
افغانستان) مابه‌ازای بیرونی دارند و تا چه حد زاییده ذهن خودتان هستند؟

طبیعتا زمانی که قصد نگارش داستانی را دارید یا براساس
مواردی است که شنیده‌اید یا در ذهن خود به‌نوعی داستان را پرورانده‌اید؛ من به
اتفاقاتی که در پیرامونم رخ می‌دهند با نگاه ویژه‌تری نگاه می‌کنم، سعی می‌کنم اتفاقات
اطرافم را در ذهن بسپارم تا بتوانم در قصه‌ها از آن‌ها استفاده کنم. اما شاید
اشاره‌ای از محیط اطرافم را به کار می‌گیرم، مثلا قصه فرشته و نوید در فیلم «رفتن»
قصه‌ای نیست که من در محیط بیرون دیده باشم؛ دیده‌ام که عده‌ای از افغانستان به
ایران می‌آیند و به اروپا مهاجرت می‌کنند من این داستان کلی را دارم و شخصیت‌ها را
طراحی می‌کنم و قصه را به وجود می‌آورم.

باتوجه به همکاری ایران و افغانستان در این
فیلم(«رفتن») چقدر از پتانسیل‌های هردو کشور استفاده کرده‌اید؟

در حال حاضر ساخت و تولید فیلم به‌صورت محصول مشترک، در
دنیا مرسوم است، یک بخش عمده‌ای از این ماجرا به‌دلیل تامین سرمایه، تعلق خاطر یک
فیلمساز و… است و شاید فکر می‌کند که بعدها می‌تواند فیلم را در کشوری که با آن
همکاری داشته است هم اکران کند، مجموع این موارد باعث می‌شود فیلمی محصول مشترک
باشد، وقتی من فیلمی می‌سازم که درباره مهاجران افغان است و در ایران اتفاق می‌افتد
محصول مشترک ایران و افغانستان می‌شود، اگر قرار باشد من فیلمی را با عوامل ایرانی
در افغانستان بسازم محصول مشترک ایران با افغانستان خواهد بود، بنابراین باید دید
عناصری که در ساخت فیلم دخیل بوده‌اند چقدر در آن سهم دارند و بعد بتوان گفت که آن
فیلم محصول کجاست.


ملیکا مومنی‌راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • پول و پارتی
    ۸۷/۴۹۱/۳۰۲/۰۰۰
  • خجالت نکش 2
    86/257/789/200
  • زودپز
    ۶۷/۳۷۶/۱۵۴/۲۸۰
  • خجالت نکش
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • قیف
    25/553/393/000
  • ببعی قهرمان
    ۲۳/۸۸۵/۶۵۷/۰۰۰
  • مفت بر
    ۲۱/۵۹۱/۱۲۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۹/۷۴۳/۴۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها2
    9/123/296/500
  • در آغوش درخت
    6/277/201/500
  • آغوش باز
    2/293/917/500
  • استاد
    ۳۲۶/۵۰۵/۰۰۰
  • کارزار
    ۲۳۵/۷۹۲/۵۰۰
  • لختگی
    96/845/000
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۶۴/۲۷۵/۰۰۰