مجید سالاری خوانندهای است که پیشتر با امیر دارابی کار میکرد و
مردم و اهالی موسیقی، بیشتر با بازخوانی او از قطعه «تفنگ دستهنقره» با صدای
نامتعارف و خاصش آشنا شدند. حالا مدتی میشود گروه سلیدون تشکیل شده و سالاری بهعنوان
خواننده با این گروه همکاری میکند. این گروه بندرعباسی قرار است ۱۹اردیبهشتماه
در فرهنگسرای نیاوران کنسرتی را اجرا کنند که بهنظر میرسد در نوع خودش کمنظیر
باشد. چند سالی میشود که موج جدیدی موسوم به «جنوبجز» یا «جزبندری» در موسیقی
ایران برخاسته که تاثیرگذاری زیادی در میان مخاطب جوان و البته پیگیر موسیقیهای
متفاوت داشته است و بهنظر میرسد آثار و فعالیتهای گروه سلیدون را هم میتوان
ذیل همین رسته جای داد. به مجید سالاری درباره چند و چون کنسرت نیاوران و ایدهآلهایش
در موسیقی گفتوگو کردهایم.
پیشتر قطعه «تفنگ دستهنقره» را از شما شنیده
بودیم. اکنون شما در چهارچوب گروه سلیدون قرار است ۱۹اردیبهشتماه در نیاوران
کنسرت داشته باشید. لطفا درباره این گروه توضیحاتی بدهید.
من قبلا با امیر دارابی کار میکردم و بند ما بعد از رفتن
امیر، دیگر فعالیتی نداشت و هرکس دنبال زندگی خودش رفت. دیماه ۱۳۹۶ بود که بند
سلیدون را تاسیس کردیم که در فستیوال شبهای جنوب یک شب اجرا داشتیم که
برگزارکنندهاش «سازباز» بود. در این اجرا با نوید نجار قویدل همکاری کردیم که
بسیار موزیسین باسوادی است و نظیرش را تاکنون ندیدهام. قرار بود باهم کنسرت
بگذاریم اما نوید بهعلت مشکلاتی که داشت نتوانست برای اجرا بیاید و در نتیجه من،
حمزه یگانه، مهرداد علیزاده، ابراهیم علوی و شجاعالدین اشعری که خودش کارگاه
عودسازی در قشم دارد و نوازنده فوقالعاده عود است، قرار شد برای این کنسرت آماده
شویم. اسم سلیدون را هم خودم انتخاب کردم و بهمعنای آشپزخانه لنچ است. ما غذا میخوریم
که شکممان سیر شود تا بتوانیم زنده بمانیم. در کنار آن موسیقی گوش میکنیم تا
روحمان سیراب شود و اگر موسیقی نبود روح ما میمرد.
در کنسرت پیش رو قرار است چه قطعاتی اجرا شود و
آنسامبلتان از چه سازهایی تشکیل شده است؟
حمزه یگانه(پیانیست)، ابراهیم علوی(گیتار بیس)، مهرداد
علیزاده(پرکاشن)، شجاعالدین اشعری(عود) و محمدجواد قریشی هم که کوبهایهای
بندرعباسی را مینوازد. از طرف دیگر ما اکنون در پروسه آزمون و خطا هستیم و روی یکسری
موسیقیهایی که قبلا تنظیم کرده بودم فعالیت میکنیم. ادعایی برای جز و فیوژن
نداریم و شاید تا حد زیادی به سمت موسیقی مردمی(پاپیولار) هم حرکت کنیم اما خاصیت
و ویژگیهای خودمان را هم نسبت به موسیقیهایی که اطرفمان میشنویم داریم. رویه ما
فعلا آزمون و خطاست و میخواهیم ببینیم چه سیاقی تاثیر بیشتری بر مخاطب ما میگذارد.
بههرحال بعد از اجرا و بنا بر ویدئوهای و صوتهایی که منتشر میشود بازخوردهایی
به ما برمیگردد و فکر میکنم این بازخوردها بسیار برای ما اهمیت داشته باشد.
مطمئن هستم موسیقی ما را خوب میشنوند و انتقادها و پیشنهادهایی که به ما میشود
در کارمان ثمربخش خواهد بود. کنسرت پیش رو نیز دو بخش دارد. بخشی از آن بازخوانی
آثار ابراهیم منصفی است و بخش دیگرش اجرای آثار فولکلوریک بندرعباسی است.
در بخش بازخوانی آثار ابراهیم منصفی، قرار است
تنظیمهای متفاوتی از این آثار را شاهد باشیم؟
شعرهای ابراهیم منصفی این قابلیت را دارد که بارها تنظیم
شود و هر دفعه حس دیگری به مخاطب میدهد. غیر از اشعار ابراهیم منصفی، فعلا روی
شعرهای بندری کار میکنیم و با شعرای خیلی خوبی هم صحبت کردهایم که آثاری از آنها
اجرا کنیم ازجمله محمود طلوعی و احسان گودرزی، ولی فعلا فقط ملودی ساختهایم و در
اختیار شاعران قرار دادهایم تا براساس آن وزنها و ریتمها، شعر روی آن بگذارند. همانطور
که پیشتر هم اشاره کردم اکنون در مرحله آزمون و خطا هستیم و مطمئنا تا زمان
انتشار آلبوم به نتایج مشخصی خواهیم رسید.
چه زمانی فکر میکنید آلبومتان نهایتا آماده میشود؟
ما در اولین فرصتی که بتوانیم با دوستان جمع شویم تاریخ
هدفمان برای انتشار آلبوم را تعیین میکنیم چون دوستان هرکدام با گروههای دیگر و
برای پروژههای دیگر قراردادهایی دارند و نمیتوانند تماموقت با گروه باشند. بههرحال
باید بهسمتی برویم که دلمشغولیهایی که دارند برطرف شود و باید بتوانم شرایط
راحتی فراهم کنم تا بتوانند کار خلاقهشان را بکنند و آن زمان حتما سراغ ضبط آلبوم
میرویم. بیشتر بستگی به شرایط من و تلاش دیگر دوستان دارد. ما تلاشمان را میکنیم
اما کارمان را به سرنوشت هم سپردهایم و ببینیم به کدام سمت ما را میبرد.
چند سالی میشود که اقبال زیادی نسبت به
بازخوانی آثار ابراهیم منصفی بهوجود آمده است و خوانندگان و موزیسینها آثار
منصفی را اجرا و بازخوانی میکنند. دلیل این اقبال چیست و خود شما چرا به این سمت
متمایل شدهاید؟
این موهبتی بوده که نصیب ما هم شده است و ما واقعا از آن
سوءاستفاده میکنیم و امیدوارم این ماجرا را بهجای درستش برسانیم. از طرف دیگر
ابراهیم منصفی نیازی ندارد که ما به مردم بشناسانیمش و اگر میخواست خودش همان
زمان میتوانست. ولی ما خودمان دوست داریم مردم بیشتر او را بفهمند و بشناسند،
بیشتر با گویش بندری آشنا شوند و بدانند شاعری بوده که با این گویش به بهترین شکل
ممکن اینها را نوشته و ما مثل منصفی نداشتهایم که بتواند به این خوبی ترانههایی
با گویش بندری بگوید و اجرا کند.
از چه زمانی با موسیقی فولک جنوب و همچنین
ابراهیم منصفی آشنا شدید و از چه زمانی تصور کردید فعالیت موسیقاییتان میتواند
معطوف به این شکل و شمایل از موسیقی شود؟
حدودا از ۱۱سالگی با ابراهیم منصفی آشنا شدم چون موزیسینهای
زیادی خانه یکی از دوستانم میآمدند و با پدر این دوستم در ارتباط بودند و من اسم
ابراهیم منصفی را آنجا زیاد میشنیدم که ترانههایش را با گیتار اجرا میکرده
است. در بندرعباس تقریبا در هر خانه یک گیتار هست و آنجا هم با گیتار ترانههای
منصفی را اجرا میکردند و من با همان اجراها این ترانهها و آهنگها را حفظ میشدم
و روی من تاثیر میگذاشت. وقتی بزرگتر شدم و سمت تئوری موسیقی رفتم تازه فهمیدم
ابراهیم منصفی در موسیقی چه کار کرده است و چقدر کارهایی که کرده واجد اهمیت و
اثرگذاری هستند، همان زمان احساس کردم این شکل از موسیقی درکش برایم راحتتر است و
با روحیات خودم هم سازگار است و تاثیر عجیبی بر زندگیام داشت؛ باعث شد تهران
بیایم و کنسرت بگذارم. منصفی بیشتر شعرهایش را خودش ملودیپردازی کرده است و با سه
آکورد بیشتر نبوده و خیلیها ازجمله خود من آمدهاند آکورد به آنها اضافه کردهاند
و تزییناتی به آنها دادهاند و کاملترشان کردهاند. کم پیش آمده که کسی موسیقی
اورجینالی روی ترانههای منصفی بگذارد و معمولا براساس همان زمینه ملودیهای منصفی
کارها را دوباره تنظیم کردهایم.
جنس صدای شما جنس خاصی هست و دامنه صوتی را در
بر میگیرد که خیلی کم شنیده شده است. تصور من این است که اقبال زیادی نسبت به این
دامنه صوتی میشود. تاکنون بازخوردها چگونه بوده است؟
بعضیها میگویند صدای من شبیه صدای خانمهاست و عدهای
خوششان میآید و عدهای هم نه. تاکنون موزیسینها و اهالی موسیقی بسیار از این
دامنه صوتی استقبال کردهاند و این تفاوت که یک خواننده تا این میزان بتواند بالا
بخواند برایشان جالب بوده است.
برخی فکر میکنند شما برای خواندن در این دامنه
خیلی به حنجرهتان فشار میآورید. این موضوع صحت دارد؟
خیر. اصلا اینطور نیست و خیلی راحت میخوانم و گستره صدای
من اصلا در همین محدوده است؛ یعنی حد فاصل آلتو و متسوسوپرانو.
وجه تسمیه گروهتان را توضیح دادید که به فرهنگ
بندرعباس برمیگردد و سرشار از ریتمها، آواها و اشکال مختلف موسیقی آیینی است. چقدر
قرار است به این آیینها توجه کنید و آنها بازخوانی کنید؟
صد درصد. مسلما من از آنجا میآیم و از آوزاها و ملودیهای
آنها تاثیرات زیادی گرفتهام. حتی ما در سلیدون بهجز این که شعرهای جنوبی را
اجرا میکنیم، خود من آواهای بدونکلامی را هم استفاده میکنم که در آنها تحت
تاثیر اتمسفر موسیقی فولک بندرعباس هستم و البته برخی آیینها. این آواها همه تحت
تاثیر آیینهایی مثل زار، نوبان، ریتمهای بندری و حتی موسیقی عروسی در بندرعباس
خلق میشوند. موسیقی زار موسیقی عجیبی است و زیاد هم نیاز نیست عمق آن را در
موسیقی مدرن روی استیج بیاورید چون موسیقی درمانی است و همیشه حساسیتهایی درباره
آن وجود داشته است و کم پیش میآید کسی بخواهد این کار را بکند و از معدود کسانی
که این کار را به بهترین شکل ممکن میکند نوید نجارقویدل است.
البته دورهای در تلفیق موسیقی زار و نواختن و
خواندن آن با گیتار پویا محمودی بهنوعی پیشگام بوده است. اینطور نیست؟
بله و البته نوید و پویا محمودی دوست بودهاند و نوید در
این باره خیلی به پویا محمودی کمک کرده است.
سهند آدمعارف
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است