نمایش «دپوتات» با کارگردانی اتابک نادری از هفتم فروردینماه
و همزمان با روز جهانی تئاتر ساعت۲۱:۳۰ سومین دوره اجرایی خود را در سالن شماره۲
پردیس تئاتر شهرزاد آغاز کرده است. غزاله جزایری، یاشار نادری، قاسم روشنایی، شبنم
قلیخانی، وحید نفر، هادی عطایی و پندار اکبری بههمراه اتابک نادری؛ کارگردان
اثر، گروه بازیگران این نمایش ۹۰دقیقهای را تشکیل میدهند. در خلاصه نمایش
«دپوتات» که براساس نمایشنامه «بهدنبال دروغگو»، نوشته دیمیتری پساتهاس و با
ترجمه کریم عظیمی نوشته شده، آمده است: «فریکس نماینده مجلس یونان و در شهر آتن، برای
رهایی از شر مراجعهکنندگانش بهدنبال یک رئیس دفتر مناسب میگردد، در این بین افراد
مختلفی به او پیشنهاد میشوند؛ درنهایت تئودور بهعنوان رئیس دفتر وی انتخاب میشود
و پس از آن، زندگی این نماینده مجلس برای همگان عیان میشود.» به بهانه اجرای
«دپوتات» با اتابک نادری؛ کارگردان و بازیگر نمایش و پندار اکبری و شبنم قلیخانی؛
دیگر بازیگران این نمایش، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
در زمان ورود مخاطبان به سالن، موسیقی راکاندرول
پخش میشود که با فضای نمایش بسیار نزدیک است. انتخاب موسیقی ورودی چگونه صورت
گرفته است؟
اتابک نادری: موسیقی ابتدایی نمایش بهعنوان پیشمقدمه استفاده شده است. در نمایش ایرانی با
موسیقی یخ مخاطب را باز میکنند. سابق بر این از پیشپردهخوانی برای این منظور
استفاده میکردند که در دوران حاضر موسیقی جایگزین آن شده است. من هم از این شیوه
استفاده کردم. از سویی دیگر این موسیقی مخاطب را با فضای نمایش آشناتر میکند. از
سویی دیگر به مخاطبان تاکید میکنیم که ۹۰دقیقه به نمایش توجه کنند و از فضای
بیرون، دور شوند.
البته آمادهسازی مخاطبان تنها به موسیقی محدود
نمیشود. عادت کردهایم صدایی ضبطشده به مخاطبان درباره استفاده نکردن از تلفنهمراه
بگوید اما شما از خود بازیگران و عنصر طنز در این بخش استفاده کردید. بهعنوانمثال
غزاله جزایری بازیگر نقش کارلا، از مخاطبان با داستانی طنز درباره هواپیما میخواهد
تلفنهای خود را خاموش کنند. کمی درباره شکلگیری این ایده بگویید.
اتابک نادری: این بخش ادامه طنازیهای ماست. هر شب یکی از بازیگران این خواسته را مطرح میکند.
بهعنوانمثال یاشار نادری میگوید: «خواهش میکنم چیپسهای خود را باز کنید و
بخورید، صدای موبایلهایتان را تا حدی که دوست دارید، بلند کنید، اگر کودکانتان
خواستند روی صحنه بیایند، جلوی آنها را نگیرید!» در پایان میگوید: «دوستان عزیز
برای اجرای تئاتر ما و شما نیاز به تمرکز داریم، در ایجاد این تمرکز ما را همراهی
کنید» خود من هم این کار را انجام دادهام. من گفتم: «قرار است ۹۰دقیقه با قصه
همراه باشیم. برای اینکه با قصه همراه باشیم، لازم است از فضای مجازی بیرون
بیایید و برای این منظور باید تلفنهمراه خود را خاموش کنید» درواقع بسیار راحت با
مخاطبان برخورد میکنیم. حتی برای گرفتن عکس پس از پایان اجرا، مخاطبان سر جای خود
مینشینند و ما نزد آنها میرویم چون برخی از مخاطبان از اینکه به هنرمند بگویند
میخواهند با او عکس بگیرند، خجالت میکشند. همچنین هدفی که من همواره بهعنوان یک
تئاتری دارم، اشاعه و گسترش فرهنگ تئاتر است. معتقد هستم باید اخبار و عکس تئاتر
در جامعه منتشر شود.
پندار
اکبری: از ابتدا تا انتهای نمایش و حتی در
زمان تقدیم نمایش و رورانس سعی میکنیم با مخاطب شوخی کنیم اما در تراژدی این
اتفاق نمیافتد. همواره ترجیح دادهام در آثار طنز بازی کنم چون میتوانیم این فضا
را برای تماشاگر ایجاد کنیم که بخندد و تخلیه شود و درواقع حال خوبی را به تماشاگر
منتقل میکنیم.
شبنم قلیخانی: تمام ما این صداها را ضبط کردیم و این صداها بهمرور در سالن پخش میشود. این
بخش طبیعتا برای مخاطبان جذابیت دارد و خود ما هم خلاقیتهایی را در گفتن این بخش
اعمال میکنیم تا برای مخاطبان دلنشینتر باشد و حتی تلفنهای خود را خاموش کنند،
هر چند در یکی از شبها، تلفن یکی از مخاطبان زنگ زد! این ایده واقعا از دید من
جالب بود.
از فرودین تا خردادماه سال۱۳۹۵ «دپوتات» در دو
دوره و با تغییراتی در زمینه بازیگران، در تالار آفتاب ایوان شمس روی صحنه رفته
بود. چه شد که تصمیم گرفتید بعد از دو سال، بار دیگر این نمایش را روی صحنه ببرید؟
اتابک نادری: ایوان شمس، سالنی چندمنظوره است و چندان مورد استقبال مخاطبان تئاتر قرار نمیگیرد.
«دپوتات» در این مکان ۵۵ اجرا تجربه کرد که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. از سویی
دیگر همواره معتقدم عید نوروز زمان بسیار خوبی برای اجرای تئاتر است اما در تئاتر
مغفول مانده است. وقتی قاسم جعفری؛ مدیر پردیس تئاتر شهرزاد از من خواست تا اجرایی
نوروزی در این پردیس داشته باشم، تصمیم گرفتم ریسک نکنم و نمایشی را روی صحنه ببرم
که پیش از این، مورد اقبال قرار گرفته
است. البته در این میان کامنتهایی که در فضای مجازی گرفته بودیم هم بیتاثیر
نبود. در دور قبلی اجرای نمایش، بسیاری از مخاطبان به ما میگفتند که امکان دیدن
نمایش در تهران را ندارند و از ما میخواستند نمایش را به شهر آنها ببریم. اتفاق
بسیار خوبی در اجرای نوروزی ما رخ داد. از هفتم الی یازدهم فروردینماه سالن ما
کاملا پر بود. جالب اینجاست که حدود ۴۰درصد از تماشاگران ما، در تهران زندگی نمیکردند،
از همدان، کرمانشاه و…. به تهران آمده بودند!
پندار اکبری: زمانیکه قرار شد این نمایش برای بار سوم اجرا شود، با کمال میل پذیرفتم چون
فارغ از خاطرات بسیار خوبی که با گروه داشتم، شخص اتابک نادری که برای من بسیار
عزیز و محترم است. درواقع علاقه من به اتابک نادری و شیوه کارش و همچنین متن جذاب
و گروه همدل، دلیلی شد دوباره برای حضور در نمایش علاقهمند باشم. از سویی دیگر
این نکته که میدانستم بازیگران جدیدی به گروه اضافه میشوند هم برایم جذاب بود
چون کار کردن با آدمهای مختلف، تجربهای بسیار خوب و ارزنده است. از حضور در این
نمایش واقعا خوشنود هستم. همچنین در مجموعه شهرزاد اجرا رفتن نسبت به سالن قبل
جذابتر است چون مرکزیت بیشتری و مخاطبان تئاتریتری دارد.
البته «دپوتات» در شهرستانها هم اجرا شده بود.
اتابک نادری: در دور نخست اجراها، بعد از تهران به اردبیل رفتیم و در دو شب چهار بار نمایش
را اجر کردیم. سپس در تبریز در دو شب سه اجرا داشتیم اما بهخاطر مشغلههای کاری
بازیگران و درگیری خودم در کارهای اجرایی نتوانستم نمایش را به اجرا ببرم.
گویا فروردین که اغلب جشنوارهها به اتمام
رسیدهاند، برای خود شما هم زمان مناسبتری برای اجرای تئاتر محسوب میشود.
اتابک نادری: بله. چون جشنواره تئاتر فجر تمام شده است و برنامه سازمانیای در این ایام برگزار
نمیشود که مرا به خود مشغول کند و به سراغ اجرای تئاتر میروم!
به استقبال مخاطبان از نمایش خود اشاره کردید.
آیا از دید شما میتوان به اینکه اجرای نوروزی نمایشها مورد استقبال هنرمندان هم
قرار بگیرد، امیدوار بود؟
اتابک نادری: پیشبینی من این است که دو سال دیگر، کارگردانها و گروههای نمایشی بر سر
داشتن اجرای تئاتر در نوروز دعوا خواهند کرد و اجرای نوروزی تئاتر مثل اکران
نوروزی سینماها مورد اقبال هنرمندان قرار خواهد گرفت. ما این پتانسیل را نادیده
گرفتهایم.
آقای اکبری شما در نوروز۹۵ سر تمرینهای
«دپوتات» حضور داشتید و نوروز۹۷ درگیر پروسه اجرای همین نمایش بودید. معمولا نوروز
زمان استراحت هنرمندان محسوب میشود. از اینکه کاملا این تعطیلات را از دست
دادید، چه حسی دارید؟
پندار اکبری: کمی سخت بود. تا روز شروع تمرینهای دور جدید اجرای «دپوتات» سر فیلمبرداری
بودم و بهمحض اینکه فیلمبرداری تمام شد، باید سر اجراهای «دپوتات» حاضر میشدم!
واقعا نیاز داشتم زمانی را برای خودم و خانوادهام صرف کنم، مسافرت بروم تا آرامش
پیدا کنم اما بهنوعی ناچار بودیم کار کنیم که این اجبار، به تعهد اخلاقی ما مربوط
میشود. البته این مسئله اصلا تقصیر اتابک نادری نیست و اجرای ما در این زمان، به
حس او به تماشاگران تئاتر مربوط میشود که دوست دارد در ایام عید برنامهای برای
دلخوشی مردم کشورش داشته باشد.
خانم قلیخانی برای شما اجرای نمایش در نوروز
چه شرایطی را رقم زد؟
شبنم قلیخانی: تنها دو یا سه روز نخست عید را استراحت کردم و بعد از آن، تمرینها را دوباره
پی گرفتیم و از هفتم نوروز هم اجراهای ما آغاز شدند. فکر میکنم ما بازیگران هم
همچون بسیاری از اقشار جامعه همچون پزشکان و… که روز تعطیل برای آنها تعریف
نشده است، روز تعطیلی چندانی نداریم. از سویی دیگر برای خود من سر کار بودن جذابیت
بیشتری دارد. حتی میتوانم بگویم که برای من، کار بسیار مفرح است و ترجیح میدهم
سر کار باشم تا در خانه بمانم. تلاش میکنم از وقتم بهخوبی استفاده کنم. همچنین
چون تئاتر معمولا شبها اجرا میشود، در ایام نوروز این فرصت را داشتم صبحها را
با فرزندم بگذرانم و دیدوبازدیدهای عید را انجام دهم.
آیا بازخورد از مخاطبانی که در ایام نوروز به
تماشای نمایش شما نشسته بودند، انرژی مورد نیازتان را به شما منتقل کرد؟
پندار اکبری: بسیار زیاد. کار طنز این ویژگی را دارد که اگر تماشاگر همراه شما نباشد، اتفاق
خوبی نمیافتد. تماشاگر است که به شما چه زمانیکه روی صحنه هستید و چه بعد از اجرا
انرژی میدهد. این انرژی باعث میشود گروه بتواند به کار خود ادامه دهد. شبهایی
که تماشاگر نمیخندد، حال همه ما بد است. تماشاگر رکن اصلی کار است. البته این مسئله
تنها به تئاترکمدی مربوط نیست. دلخوشی هنرمندان تئاتر به این است که سالنشان پر
باشد. امیدوارم برای تمام سالنها این اتفاق بیفتد.
شبنم قلیخانی: اتفاقا مخاطبانی که در ایام عید نمایش را میدیدند، بسیار زیاد بودند و چون
مردم دوست دارند در ایام نوروز از منزل خارج شوند، تماشاگران خوب و شادی در سالن
داشتیم. البته اصولا مخاطب برای تئاتر بسیار اهمیت دارد. اتفاقا در پروسه تمرین
یکی از بازیگران به من گفت تمام دشواری کار در تمرینهاست. در زمان اجرا وقتی
مخاطب میخندد، انرژی بازیگر دوبرابر میشود. واقعا این اتفاق میافتد. شبهایی که
سطح خنده بیشتر است و صدای خنده مخاطبان بلندتر است، احساس میکنم بیشتر انرژی
دارم تا شبهایی که تماشاگر کم است یا سختتر میخندد. خنداندن آدمها سخت بوده
است اما در این دوران این کار سختتر شده است اما شبهایی هست که واقعا مخاطبان از
خنده رودهبر میشوند و این حس، برای من بسیار شیرین است چون احساس میکنم تنها
کمدی تئاتر آزاد تماشاگر را نمیخنداند و کاری همچون «دپوتات» که یک کمدی اندیشهورز
و منتقد است هم تماشاگر را میخنداند.
اجرا کردن تراژدیهای خارجی کار سادهتری است
تا اجرای نمایشنامههای طنز و کمدی غیرایرانی، چون آداپته کردن طنز بسیار دشوار
است. چگونه این بخش از نمایش را پیش بردید که برای مخاطب ایرانی قابل درک باشد؟
اتابک نادری: نکته مهم در «بهدنبال دروغگو» که «دپوتات» را براساس آن نوشتیم این بود که
طنز آن، کلامی نیست. این متن پتانسیل خاصی دارد؛ رفتارهای انسانی را نقد کرده است.
دروغ در سراسر دنیا بد است. نکته اینجاست که ما بهلحاظ ساختار اجتماعی بسیار به
یونان نزدیک هستیم. وقتی متن را خواندم بسیار از این شباهتها متعجب شدم. البته
تغییراتی بر متن وارد شده است. بهعنوانمثال در «دپوتات» پرومته و کولا که دو
شخصیت سالم و درواقع شخصیتهای سفید نمایش هستند، که با یکدیگر وصلت میکنند که در
نمایشنامه اصلی این وصلت وجود ندارد و در دراماتورژی، سرانجامی خوش را به نمایش
اضافه کردهایم که الگوی نمایش ایرانی است. در این نمایش تمام شخصیتها بهغیر از
پرومته و کولا دروغگو هستند. حتی جستوجوگر نمایش هم بهخاطر پیشبرد کارش دروغ میگوید
اما پرومته بهدنبال راستی و حقیقت است و یا کولا، اصلا نمیتواند دروغ بگوید و
معتقد است دروغ کوچک و بزرگ ندارد و اصلا نباید دروغ گفت.
زوم:
اتابک نادری: رسیدن به ظرافتهای رفتاری کمدی
را میسازد
معتقدم طراحی موقعیت کمدی را میسازد. بهعنوانمثال بهتازگی
یک مصاحبه بسیار مستند از استنلی لورل و اولیور هاردی را دیدم. در آن هاردی در حال
صحبت کردن است اما لورل مدام روی شانه او میزند. هاردی از لورل میخواهد صبر کند
تا مصاحبه تمام شود. پس از اصرار لورل، هاردی از او میخواهد حرفش را بزند و لورل
میگوید: «پات رو از رو پام بردار»! مخاطب از این شوخی میخندد. رسیدن به این
ظرافتهای رفتاری کمدی را میسازد. از سویی دیگر معتقدم هنرمند طرح سوال نمیکند و
پاسخ هم نمیدهد چون این، وظیفه مدیران و سیاستمداران است. نویسندهای همچون
دیمتری پساتهاس، با طنازیای خاص روابط میان آدمها را میبیند و آن را مینویسد،
من هم باید اینها را نشان دهم. نتیجهگیری بر عهده مردم است و کار کردن بر روی
معضلات و برطرف کردن آنها، وظیفه مسئولان.
مینا صفار
There are no comments yet