مهران احمدی را بارها در نقش های متفاوتی دیده بودیم و نامش
در لیست بازیگران خوش نام این دهه اخیر قرار میگیرد اما او حالا از جلوی دوربین به
پشت دوربین رفته و کارگردانی را تجربه کرده است. با مهران احمدی که نخستین تجربه
اش در کارگردانی به پر فروش ترین فیلم اکران نوروز بدل شده به گفت و گو نشستیم که
در ادامه می خوانید.
مصادره اولین تجربه شما به عنوان کارگردان است فیلمی که به
لحاظ بازه تاریخی یعنی نمایش قبل و بعد از انقلاب
و همین طور جغرافیایی که در داستان
وجود دارد کار پر زحمتی است. چرا در تجربه اول سراغ چنین چالشی رفتید و فیلمنامه
آسان تری را برای ساخت انتخاب نکردید؟
من اصولا مرد روزهای سبک نیستم. از سر آسودگی خیال به سمت
سینما نیامدم، سینما را با عرق ریزان آن شناختم عرق ریزانی که لزوما هم فیزیکی نبود
و نیست. به نظرم فیلمی باید روی پرده عریض سینما بیاید که از فیلمنامه گرفته تا
پروداکشن و ابعاد دیگر ارزش دیدن داشته باشد. فیلمنامه مصارده به ما می گفت که
باید از ایران تا آمریکا طی الارض کنیم جذابیت سینما هم همین است که به تو این امکان را می دهد تا مخاطب را با خود همراه
کنی و داستان و جذابیت های بصری را به او نشان دهی که شاید هیچ وقت در زندگی واقعی
نتواند آن ها را تجربه کند. تمام این ویژگی ها باعث شد که به قول شما تن به این
چالش دهم و همگی این ریسک را کنیم تا فیلمی در این ابعاد بسازیم.
در کارنامه کاری تان به عنوان بازیگر هم کار کمدی و هم
اجتماعی وجود دارد اما چرا در کارگردانی آن هم برای اولین تجربه، ژانر کمدی را
انتخاب کردید؟ قصد دارید فیلمساز این ژانر باشید؟
فکر میکنم دومین چالش مهمی که من برای ساخت فیلم اولم با آن
درگیر بودم همین انتخاب ژانر کمدی بوده. به نظرم سخت ترین ژانر برای ساخت فیلم
ژانر کمدی است. وقتی یک فیلم کمدی میسازی انتظار یک بازخورد فیزیکی از تماشاگر
داری قرار است آن فیلم تماشاگر را بخنداند و همین مسئله کار را بسیار سخت می کند
اتفاقی که در ساخت فیلم های ملودرام به مراتب از اهمیت کمتری برخوردار است در آن
دسته از فیلم ها شاید غمی در دل مخاطب ایجاد شود اما برای اینکه بفهمی موفق بودی
یا نه، لزوما توقع کنش بیرونی از او ندارید. اما وقتی فیلم کمدی است باید صدای
خنده تماشاگر در سینما شنیده شود و همین مسئله برای فیلمساز چالش بزرگی است. البته
از طرفی خود من هم به ژانر کمدی علاقه دارم و فکر میکنم نه تنها در ایران که در
تمام جهان این ژانر طیف مخاطب گسترده ای
دارد به خصوص گونه کمدی سیاه که ما به سمتش رفتیم. کمدی سیاه سال ها است در ادبیات
نمایشی و سینما جای خود را پیدا کرده است و
می توان تلخ ترین حرف ها را با این ژانر به صورتی گفت که نه سیخ بسوزد نه
کباب.
پس از ابتدا به دنبال فیلمنامه کمدی بودید؟
به دنبال فیلمنامه خوب بودم منظورم از فیلمنامه خوب
فیلمنامه ای است که بتوان از روی آن یک فیلم استاندارد ساخت. چند طرح داشتم و به
دنبال نویسنده ای بودم تا به صورت دو نفره بتوانیم روی آن ها کار کنیم. در نهایت
آقای فرقانی به من معرفی شد، برای آنکه با قلم او آشنا شوم و به این نتیجه برسم که
میتوانیم با هم کار کنیم یا نه، درخواست کردم یکی از متن های خودش را بیاورد تا
بخوانم. مصارده را خواندم و به نظرم آمد همین متن می تواند ساخته شود. نزدیک به سه
ماه آن را بازنویسی کردیم و بعد مصادره ساخته شد.
مصادره روی بزنگاه حساسی دست گذاشته ایران قبل و بعد از
انقلاب، اپوزسیون را در آن طرف دنیا نشان می دهد و تغییراتی که در ایران اتفاق می
افتد تا چه حد به این قائل هستید که نگاه تان نقادانه بوده است؟
در تمام طول ساخت فیلم مصادره احساس کردم باید کاملا بی طرفانه نسبت به اتفاقات و
مسائل نگاه کنم منظورم از نگاه بی طرفانه، نگاه خنثی نیست. در واقع سعی کردم نگاه
منصفانه ای به ماجرا های قبل و بعد از انقلاب داشته باشم و حقیقتا هر جا احساس
کردم که نگاهم به وقایع یک طرفه و جانب دارانه است خودم را حذف کردم و فقط به نگاه
حقیقت بین دوربین اکتفا کردم. از طرفی باید این را هم اضافه کنم که فیلم مصادره فیلم سیاسی نیست، فیلمی انسانی است
که در بستر سیاست داستانش را تعریف می کند. ما در کشوری زندگی میکنیم که در چهل
سال گذشته اتفاقات سیاسی و نظامی بسیاری برایش رخ داده و این وقایع ناگزیر پایش به
همه چیز زندگی ما باز شده است. با این همه، کانسپت اصلی فیلم مصادره کاملا یک
مفهوم انسانی است. کاراکتر اصلی مجبور به ترک وطنش شده و تلاش می کند هر طور شده
هویتش را حفظ کند. تلاشی که در پایان ناموفق است. کانسپت اصلی فیلم همین مسئله است
و ما هیچ نگاه سیاسی، جانب دارانه و یا یک طرفه ای نداشتیم. در سوال تان حرف از
اپوزسیون و شبکه های ماهواره ای شد باید بگویم، اینکه ما شبکه های ماهواره ای را
در فیلم نشان می دهیم هم برگرفته از کانسپت اصلی فیلم است و کاملا با واقعیت موجود
برابری می کند چرا که هنوز هستند کسانی که به دلیل خروج شان از کشور در دهه ۵۰ و
۶۰ فکر میکنند ایران هنوز در همان فضا است در صورتی که چنین چیزی نیست. کاری به
خوب یا بد شدن آن اصلا ندارم اما ایران، مردم آن و همین طور شرایط موجود بسیار
تفاوت کرده است. این نوع نگرش و برخورد واقعا گاهی خنده دار است از طرفی نگاه آن
هایی هم که فکر میکنند جایی غیر از ایران برایشان اتفاق بهتری رقم میخورد را هم
قبول ندارم. دیالوگی در فیلم مصادره وجود دارد که می گوید ایران خیلی بزرگ است و
ما خیلی کم شانسیم. واقعا معتقدم اگر قرار باشد اتفاق خوبی برای هر کسی بیفتد در
کشورش رخ می دهد نه در هیچ کجای دیگر. هر کسی در سرزمین خودش بهترین شانس ها را
دارد.
پس قبول دارید مصادره جانب دارانه نیست اما نقادانه است…
به هیچ وجه فیلم مصادره جانب دارانه نیست. من فقط سعی کردم بدون کوچکترین نگاه یک
طرفه ای و کاملا منصفانه وقایع و اتفاقات پیش آمده را به تصویر بکشم.
با این اوصاف و با ذکر این نکته که بستر داستان مصادره
سیاست است تا چه حد درگیر ممیزی و سانسور شدید؟
حدود ۱۲ مورد اصلاحیه وجود داشت که در همان مرحله بازنویسی
فیلمنامه رفع شد. ما همان فیلمنامه ای که تصویب شد را ساختیم به همین دلیل زیاد
درگیر ممیزی و سانسور نشدیم.
در مصادره سه کارگردان یعنی رضا عطاران، هومن سیدی و بازی
میکردند تعامل تان به چه شکل بود؟ چقدر بعد کارگردان بودن این بازیگران در ارائه
بازی خودشان و عملکرد شما تاثیر گذار بود؟
پیش از این با هر سه این دوستان در پروژه هایی به عنوان
بازیگر مقابل،دستیار کارگردان و… کار کرده بودم و شناختی خوبی نسبت به هم
داشتیم. هر سه این عزیزان آنقدر در کارشان حرفه ای و کار بلد هستند که اصول کار و
جایگاهشان را میشناسند. هر سه آن ها وقتی در مقام بازیگر بودند واقعا خودشان را در
اختیار کار قرار دادند. از طرفی من هم با علم به تبحر و ویژگی آن ها تعامل خوبی
برقرار کردم. در واقع با یک اجماع عقلی و مشورت جمعی پیش رفتیم و حتی اگر صدمین
فیلم را هم بسازم باز همین رویه را پیش میگیرم چرا که سینما کار گروهی است نه
فردی.
یک تعبیری وجود دارد که می گوید فلان بازیگر ضمانت فروش
است، این اتفاق در مورد مصادره هم افتاد و خیلی ها رضا عطاران را عامل پر فروشی
مصادره دانستند. خودتان فکر می کنید اگر رضا عطاران نبود باز هم فیلم فروش خوبی
داشت؟
من واقعا این تعبیر ها را متوجه نمیشوم، یعنی چی که رضا
عطاران بفروشه؟ مگر بقیه فیلم ها چطور می فروشند؟ به جای بازیگر محبوب از بقال
سرکوچه استفاده می کنند؟ فیلم های پر فروش دیگر، سراغ فرمولی غیر از این می
روند؟ همه فیلم ها یک بازیگری را انتخاب
می کنند که هم به نقش بیاید و هم مورد
علاقه مخاطب باشد. البته فیلم هایی هم بودند که با وجود آقای عطاران، سیدی و…
نفروخته است؛ چطور آن فیلم ها نمی فروشد؟ من هم قبول دارم که یکی از عناصری که سبب
فروش فیلم می شود انتخاب مناسب و درست بازیگر است اما همه چیز بازیگر نیست خیلی
ویژگی های دیگری لازم است تا یک فیلم فروش خوبی داشته باشد بازیگر یکی از آن ها
است. به هر حال رضا عطاران و خیلی های دیگر بازیگر این سینما هستند ما حق انتخاب
داریم تا بنا به فیلمنامه سراغ هر کدام برویم و آن ها هم حق دارند از میان چندین
فیلمنامه ای که به دستشان رسیده یکی را انتخاب کنند. اصلا یکی از ویژگی های فیلم
مصادره این است که رضا عطاران در آن بازی می کند اما توجه داشته باشید این مسئله
تنها عامل فروش فیلم مصادره نیست. خیلی دلایل دیگری هم در بطن فیلم وجود دارد که
توانسته آن را پرفروش کند. به علاوه اینکه مگر رضا عطاران فقط برای من است؟ مگر من
او را کشف کردم؟ دوستانی که فکر میکنند فروش مصادره فقط و فقط بخاطر رضا عطاران
است در فیلم هایشان او را ببرند امیدوارم آن ها هم بفروشند.
به هر حال درست یا غلط این یک نظریه ای است که به خیلی از
فیلم های پر فروش سنجاق می شود…
چرا فلان فیلم نمی فروشد؟ مگر پرفروش ترین بازیگر سال در آن
بازی نمی کند؟ راحت بگویم بالاخره باید یک توجیهی برای فروختن یا نفروختن فیلم
پیدا کنیم. البته من امیدوارم همه فیلم ها فروش خوبی داشته باشند هرچقدر فیلم ها
فروش بهتری داشته باشند صنعت سینمای ما قوی تر و پر رونق تر میشود و کسی هم دیگر
به کار کسی کار ندارد.
پیش از این چند بار تجربه همکاری با محمدحسین قاسمی را
داشتید چقدر این آشنایی کار را برای ساخت فیلم اول تان تسهیل کرد؟
همکاری من با محمدحسین قاسمی در فیلم شیار ۱۴۳ و نفس سبب شد
تا فیلم مصادره ساخته شود. آقای قاسمی بسیار همراه است و کار سینما و تهیه کنندگی را
به خوبی می شناسد از همه مهمتر به فیلم نگاه کاسب کارانه ندارد و بیشتر دغدغه اش
ساخت فیلم استاندارد است. کارنامه کاری او هم گواه همین مسئله است واقعا از او
تشکر میکنم و از تجربه همکاری با او همیشه رضایت مند بودم و هستم.
نرگس آبیار مشاور شما در این کار است، کارگردانی که تجربه
کار کمدی ندارد اما چقدر حضورش در مصادره تاثیر داشت؟
درست است که در کارنامه کاری او فیلم کمدی وجود ندارد اما
من نگاه نرگس آبیار به سینما را واقعا دوست دارم و در بخش فنی کار از حضورش استفاده
کردم. از طرفی کار ما کمدی سیاه بود کمدی که نگاهش به مسائل تلخ است. این نکته را
هم بگویم که در سینما معادلات اینچنین نیست که حتما در یک کار کمدی تمام اعضا
پروژه کمدین باشند به خصوص اینکه ما کمدین در این فیلم کم نداشتیم، نگاه خانم
آبیار از سمت دیگر وارد کار شد و با نظرات دیگر ادغام می شد. در کل حس خوبی که در
بین خانواده مصادره جریان داشت برایم خیلی جذاب بود و همگی تلاش کردیم فیلمی را با
عشق و تعامل بسازیم و این بعد قضیه برایم بسیار ارزشمند است.
در جلسه مطبوعاتی فیلمتان در جشنواره، به زعم من برچسب
اشتباهی به مصادره زده شد که روی خیلی از فیلم های کمدی دیگر به حق مینشیند مبنی
بر اینکه شوخی های فیلم برگرفته از مسائل دو پهلویی است…
من در همان جلسه مطبوعاتی هم گفتم من هیچ گونه مصداق بی
نزاکتی را در فیلم نیاوردم اما به نظرم هیچ مشکلی هم ندارد که کسی در ذهن خود طور
دیگری برداشت می کند اتفاقا کمدی همین جا شکل می گیرد. نه تنها در ایران که در
تمام دنیا از سینما گرفته تا لطیف و جک آن چیزی، مخاطب را می خنداند که اشاراتی به
مسائل به قول مثبت هجده دارد و به نظرم خیلی هم چیزی بدی نیست. حتی در آثار عبید
زاکانی، حافظ، مولانا و… هم مشاهده می شود اما نمی دانم چرا برخی این اتفاق را
برنمی تابند. من با استفاده دو پهلو و غیر مستقیم هیچ مشکلی ندارم اما وقتی ما به
این مسائل به صورت مستقیم اشاره میکنیم برخورنده است و من نه تنها موافق نیستم که
مخالفم متاسفانه آثاری هستند که اشاره مستقیم به این مسائل دارند و آدم را یاد
تئاتر های آزاد می اندازد که مخاطب آن هم معلوم الحال است. من فکر میکنم اگر در
لایه های زیرین یک کمدی به صورت نمادین اشارات مثبت هجده ای بگذاریم اتفاق بدی
نیفتاده. قرار نیست بچه ۵ ساله بیاید فیلم کمدی را ببیند که مخاطبش بزرگسال است او
باید فیلم مناسب خودش را ببیند. مشکل اینجاست که رده بندی سنی در تماشای فیلم
رعایت نمیشود. به نظرم بعضی ها خیلی سفت و سخت می گیرند طوری که انگار همه آفتاب و
مهتاب ندیده هستند. خنده و شوخی بالاخره از مفاهیمی برمی آید مفاهیمی که خوب نیست
از آن به صورت مستقیم یاد کنیم اما میشود بواسطه برخی چیزها به آن اشاره کنیم و
ظرایف و لطایفی ایجاد شود.
ملیکا مومنی راد
There are no comments yet