از ۲۶اسفندماه، سالن شماره۲ پردیس تئاتر شهرزاد، میزبان
نمایش «نوروزخوانی» با نویسندگی و کارگردانی جواد انصافی شده است. در این نمایش که
بهشکل نمادین علاوه بر نوروزخوانی، ابعاد فرهنگی و تاریخی نوروز و بهخصوص فلسفه
وجودی هفتسین به تصویر کشیده شده است، احمد آهسته، رضا معراجی، امیرمحمد انصافی،
ابوالفضل عشرب، فرشته اعظمی، تینا نوروزی، نوشین نامی و فروغ یزدانی، بهعنوان
بازیگر، جواد انصافی را همراهی میکنند. به بهانه این اجرا با جواد انصافی؛
نویسنده، کارگردان و بازیگر «نوروزخوانی» گفتوگو کردهایم.
کمی درباره پروسه تحقیقتان روی آداب و رسوم
نوروز که به نوروزخوانی منجر شد، بگویید.
در طی پنج سال پژوهشم درباره آیینهای نوروزی، تفاسیر بسیار
جالبی از این آیینها یافتم و از تعدادی از این تفاسیر که سادهتر بودند، در این
نوروزخوانی استفاده کردیم. همچنین در قالب این برنامه، بحث علمی هفتسین را هم
مورد بررسی قرار دادیم. یکی از نکاتی که در این باره باید گفت این است که چیدن
سفره هفتسین نوبت دارد و باید ابعاد عرفانی این سفره را هم در نظر گرفت. بهعنوانمثال
سنجد نخستین سینی است که باید آن را روی سفره هفتسین قرار دهیم چون زمانیکه
خداوند انسان را خلق میکند، نخستین چیزی که به او میدهد، مغز است که محل تفکر
انسان محسوب میشود و سنجد از نظر لغوی از سنجیدن میآید و سمبل سنجیده عمل کردن و
اندیشیدن است. پس باید سنجد را بهعنوان نماد عقل بهعنوان نخستین سین روی سفره
هفتسین قرار داد. دومین سین که روی سفره قرار میگیرد، سیب است چون سیب نماد
سلامتی جسم است و اگر انسان سلامتی نداشته باشد، نمیتواند بسیاری از کارها را
انجام دهد و سومین سین، سبزه است چون نشان از شادابی و خرمی دارد و نماد سلامت روح
و روان است. جالب اینجاست که پنجهزار سال است که ما به این شیوه سفره هفتسین
خود را میچینیم اما هیچگاه دراینباره بحث علمی نکردهایم درصورتیکه در کشورهای
دیگر تازه بر روی سه مفهوم نخست سفره هفتسین بحث میکنند؛ یعنی میگویند که باید
ابتدا تفکر کنیم، سپس به سلامت جسم خود بپردازیم و پس از آن سلامت روح و روان را در
نظر داشته باشیم. امروزه اندیشمندان جهان دریافتهاند که اگر سلامت روح و جسم
نداشته باشیم بسیاری از موقعیتهای زندگیمان را از دست میدهیم. همچنین در کنار
این مسئله، به خاصیتهای هفتسین هم میپردازیم.
معمولا اجرای نتیجه یک پروسه تحقیقات بهصورت
تئاتر، کار دشواری است. چگونه این اثر را بهصورت یک نمایش موسیقایی دراماتورژی و
آماده کردید؟
پروسه بسیار دشواری بود. بسیاری از بخشهای متن را موزیکال
کردیم. حتی بحثهای پزشکی را هم به این شکل منتقل کردهایم. بهعنوانمثال در بخشی
از نمایش میگوییم: «سیر، سیب و سماق بابا هر سه دوا و داروئن/ سیر فشار رو تنظیم
کنه سماق چربی رو پاک کنه» و… برای تمام این بحثها را در ملودیهای خاصی در نظر
گرفتهایم. البته این کار واقعا دشوار بود و من بسیار روی این بخش از نمایش کار
کردم. هم دراماتورژی و هم موزیکال کردن این مباحث واقعا کار بسیار دشواری بود.
باید بهگونهای این اجرا را آماده میکردیم که بتوانیم برای مخاطب کشش فراهم کنیم
که فکر میکنم در این زمینه موفق عمل کردهایم چون مخاطبانی داشتهایم که سه بار
این نمایش را دیدهاند. یکی از این مخاطبان به من گفت بعد از اینکه سه بار نمایش
را دید، دریافتم چه بحثهای علمیای در نمایش مطرح میشود چون بار نخست، تنها
خندیدم و حیرت کردم از نمایش، بار دوم با دقت بیشتری اثر را دیدم اما بهقدری
مباحث مطرح شده در نمایش زیاد بود که نتوانستم به درک درستی از تمام آثار برسم. این
میزان از علاقه که مردم به نوروزخوانی نشان میدهند بسیار برای ما جذاب بود چون
بحث این اثر درباره نوروز ماست.
بسیاری عمونوروز و حاجیفیروز را با بابانوئل
مقایسه میکنند. شما شباهتها و تفاوتهای این دو شخصیت را در چه یافتید؟
درباره ظهور عمونوروز باید به داستانی قدیمی مراجعه کرد که براساس
آن، ننهسرما خانهتکانی خود را انجام میدهد و همهجا را تمیز میکند و منتظر عمونوروز
میشود اما خوابش میبرد و وقتی عمو نوروز به خانه ننهسرما میآید میبیند که
خوابیده است. عمونوروز او را بیدار نمیکند، هدیه خود به ننهسرما را کنار او میگذارد
و کمی از نوشیدنیای که ننهسرما برای او درست کرده است، میخورد و میرود تا ننهسرما
بفهمد که عمونوروز آمده است و سپس میرود تا بهار را به ارمغان بیاورد. این داستان
بسیار کهنتر از ظهور بابانوئل است. اسنادی پیدا کردهام که براساس آنها، بابانوئل
را از روی عمونوروز و حاجیفیروز کپی کردهاند. بحث بسیار مهمی که در این بخش مطرح
میشود، این است که بابانوئل هدیه میدهد اما حاجیفیروز ما دست دراز میکند. با
این بحث، قصد تخریب ما را دارند و متاسفانه کسی بلد نیست پاسخ این افراد را بدهد.
ما در این اثر، به این مسئله پاسخ دادهایم؛ هیچکدام از پیامآوران نوروزی ما جلوی
مردم دست دراز نمیکنند بلکه آنها خورجینی همراه خود دارند و مخاطبان آنها به
این دلیل که با شنیدن پیامهای نوروزی آنها شاد میشوند، به آنها شادباش و
عیدانه میدهند. حتی پیامآوران نوروزی ما، دست دراز نمیکردند که این هدایا را
دریافت کنند و مردم هدیهها را در خورجین آنها میگذارند. من سند مکتوبی از دوران
ساسانیان پیدا کردهام که براساس آن، شخصی به نام خجسته یا مبارک در کاخ حضور داشت
که تنها فردی بود که مجاز بود بدون اجازه به هر مکانی وارد شود. به همین دلیل او
نخستین انسانی بود که خبر آمدن بهار را به پادشاه میداد. پادشاه به او عیدانه میداد.
شاباش دادن به حاجیفیروز و حتی سنت عیدی دادن مردم به هم، از همین زمان باب شده
است.
امسال برای نخستینبار در پردیس تئاتر شهرزاد،
برنامه «نوروزخوانی» را برگزار کردید. چه شد که این مکان را برای اجرا انتخاب
کردید؟
لطف گردانندگان پردیس تئاتر شهرزاد؛ قاسم جعفری و شهرزاد
جعفری به گروه ما باعث شد این برنامه را در این مکان اجرا کنیم. درواقع این دوستان
به من گفتند که از تحقیقات من درباره نوروزخوانی و برگزاری نوروز در شهرهای مختلف
خبر دارند و از من خواستند تا در ایام نوروز این برنامه را در سالن شماره۲ پردیس
شهرزاد اجرا کنم. من در ابتدا چندان موافق نبودم چون فکر میکردم در ۱۵روز نخست
سال، تهران تعطیل است کسی برای دیدن تئاتر به سالن نمیآید اما این دوستان به من
گفتند که چون بسیاری از مردم از شهرستانها به تهران میآیند، وقتی بدانند در
سالنی درباره نوروز برنامه اجرا میشود، برای دیدن آن به سالن میآیند. درواقع به
همت این دوستان بود که نوروزخوانی را اجرا کردیم.
باتوجه به سنگینی پروژه و حجم تحقیقات این اثر،
آیا پرونده نوروزخوانی در پردیس تئاتر شهرزاد بسته میشود؟
البته پروسه تحقیق من درباره آیینهای نوروزی به سه نمایش
تبدیل شد. سال۹۱ بخش نخست این تحقیقات که بیشتر برای بزرگسالان مناسب بود، در
تماشاخانه سنگلج اجرا شد. سپس یک بخش برای کودکان آماده کردم که بسیار سادهتر بود
و بخش ننهسرما و عمونوروز را در آن قرار دادم. نکاتی که نتوانستم آنها را در دو
اجرای قبلی بگویم را در نوروزخوانی اجرا کردم. درواقع سختترین بخشهای این پژوهش
باقی مانده بود که در این اجرا آنها را به مخاطبان ارائه کردم. بهعنوانمثال
فلسفه هفتسین را نمیتوانستم در آن دو اجرا بگنجانم و آن را در این بخش آوردم. خوشبختانه
حاصل این پژوهش بهصورت کتاب منتشر شده است که در پردیس شهرزاد برای فروش ارائه میشود.
همچنین پژوهشهای دیگرم؛ یعنی چهارشنبهسوری و شب یلدا هم بهصورت کتاب منتشر شده
است. قسمت نخست این کتابها پژوهش من است و در قسمت دوم، یک نمایشنامه سیاهبازی براساس
این آیینها وجود دارد. بهعنوانمثال نخستین نمایشی که براساس پژوهش آیینهای
نوروزی در سنگلج اجرا شده است در کتاب آیینهای نوروزی چاپ شده است. چه دانشجویان
و چه مخاطبان عادی بسیار از این کتابها استقبال کردهاند. حتی افراد مسنتر هم
این کتابها را خریدهاند و از آنها استقبال کردهاند. قصد داریم روی آیینهای دیگر
هم کار کنیم.
وحید خانه ساز
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است