در سال۵۳،
مرگ جوانی در دانشگاه، برادر و دوستانش را برمیآشوبد. بحران آن سالها، اختناق
فضای موجود و شور جوانی، یوسف را وارد بازی پیچیدهای میکند که اسلحه و خشونت
تنها راهکار عملی اوست. کار به جایی میرسد که او باید مخفیانه در شهر تهران
روزگار بگذراند. حال، سکوت خفته راهکار دیگری را پیشنهاد میکند. پسری که مثل خیلی از جوانهای دهه۵۰ بنا بر
جو سیاسی زمان خودش، وارد یک حزب سیاسی میشود که این تصمیم مجموع اتفاقاتی را
برای او رقم میزند. بازیگر کاراکتر یوسف در سریال «رنج پنهان» که از او صحبت میکنیم
را کاوه خداشناس ایفا کرده است. خداشناس درخصوص داستان این سریال معتقد است که در
سرزمین خودمان و در دهه۵۰ مجموعههای فراونی از قصهها را داریم که به بخش عمدهای
از آنها هنوز پرداخته نشده است؛ او میگوید سریال «رنج پنهان» دارای نقطه قوتهای
فراوانی است که بخش عمده آن مربوط به فیلمنامه کار است؛ ما هر چه جلوتر میرویم
فراز و فرودهای فیلمنامه برای مخاطب جذابتر میشود؛ خداشناس در این سریال به کارگردانی
بیژن میرباقری و تهیهکنندگی رضا جودی در کنار بازیگران نامآشنایی مثل بهنام
تشکر، قطبالدین صادقی، اتابک نادری و… قرار گرفته است. او نقش محوری را در این
سریال بازی میکند. خداشناس در گفتوگویی که با «صبا» داشته راجع به این سریال و
ویژگیهای آن گفته است که در ادامه میخوانید.
قصههایی با مضمون پرداختن به داستانهای دهه۵۰ و چریکها در
تلویزیون با کارهای جلیل سامان مثل «ارمغان تاریکی» و «پروانه» پررنگتر شد؛ زمانی
که بازی در «رنج پنهان» به شما پیشنهاد شد شباهتی با آن سریالها احساس نکردید؟
در مرحله اول فکر میکنم دهه۵۰ باتوجه به خاصیت و مجموعه اتفاقاتی که
در آن رخ داده است، چه در ایران و چه در کل جهان، جزو دهههایی است که در تاریخ
معاصر و صد سال گذشته بسیار مهم است؛ در سرزمین خودمان و در دهه۵۰ مجموعههای
فراونی از قصهها داریم که احساس میکنم به بخش عمدهای از آنها هنوز پرداخته
نشده است اما در هر صورت، ته ذهنم بهدنبال پیدا کردن شباهت بین این کارها نبودم؛
چرا که همانطور که گفتم هر قصهای میتواند ویژگیهای مختص به خود را داشته باشد،
علیالخصوص وقتی قصه به دههای تعلق دارد که پر از التهاب، اتفاق و جریانات مهم
تاریخی بوده است.
از همان ابتدا بازی در نقش یوسف به شما پیشنهاد شد؟
باتوجه به جنس شخصیت یوسف که یک دانشجو بود، فکر میکنم که گروه
ابتدا به ساکن، دنبال یک بازیگر جوانتر بود یا بهتر است بگوییم کمسنوسالتر؛
اما شاید در بررسیهایشان به این نتیجه رسیدند که بهتر است این نقش را چون خاصیت
نقش یک قصه را داشت به کسی بدهند که سابقه بیشتر و چهرهای تعریف شدهتر داشته
باشد تا به درک درستتری از نقش باتوجه به سابقه کاری که داشته است برسد؛ بر همین
اساس به این نتیجه ر سیدند؛ گروهی که متشکل از آقایان میرباقری(کارگردان)،
جودی(تهیهکننده)، جلالی(مدیر تولید) و هاشمی(برنامهریز و دستیار کارگردان) بود و
در برآیندها و بررسیهایی که داشتند به این نتیجه رسیدند که برای نقش یوسف با من
وارد مذاکره شوند.
فضای داستان چقدر برای بیننده امروز باورپذیر است؟
در هر صورت بیننده تلویزیون چه بخواهد و چه نخواهد با دهه۵۰ بهخوبی
آشناست؛ چه از طریق فیلمها و سریالهایی که در طی این سالها دیده و چه از طریق
تمام دهههای فجری که در مدت ۳۹ سال برگزار شده و اتفاقات، خاطرات، حوادث و وقایع
مرور و ورق زده شدهاند؛ روی همین حساب همیشه برای مخاطب هم این دهه بسیار جالب
است و طبیعتا اتفاقات آن هم برای آنها دراماتیکتر میشود؛ درنتیجه برای مخاطب
خالی از لطف نیست.
فضاسازی، طراحی لباس و صحنه چقدر در ایفای نقش به شما کمک کرد؟
اندازه مشخصی از امکانات و بودجه برای این جریان مهیا بوده است؛ آنچه
که من شاهد آن بودم این بود که دوستان با تمام توانشان (خانم گلزار در جایگاه طراح
لباس و بهنام جعفری در جایگاه طراح صحنه) و امکانات موجود سعی کردند به بهترین شکل
ممکن کاراکترها، فضا، محیط و مخاطب را به حال و هوای آن دوران نزدیک کنند؛ من بابت
این تلاشها به آنها خسته نباشید میگویم چرا که باتوجه به شرایط و امکانات
موجود کار سختی داشتند.
نقاط قوت سریال را در چه نکاتی میبینید؟
به زعم من سریال «رنج پنهان» دارای نقطه قوتهای فراوانی است که بخش
عمده آن مربوط به فیلمنامه کار است؛ ما هر چه جلوتر میرویم فراز و فرودهای
فیلمنامه برای مخاطب جذابتر میشود؛ گروه جوان بازیگران، یعنی بازیگران جدید و
چهرههای تازه که شاید به نظر بسیاری پسزننده باشد میتواند برای هر کاری طراوت
به همراه داشته باشد و دارای یک سری ویژگیهای مخصوص به خود برای مخاطب باشد؛ فضای
کار در پشتصحنه و البته جلوی دوربین، دوستانی که دست به دست یکدیگر دادند، با گروه
نازنین و درجه یک «رنج پنهان» کار کردن، پنج ماه کنار هم بودن و اینکه سعی کردیم
در درجهیکترین حالت ممکن همکاری کنیم و در نتیجه حفظ رفاقت و دوستی و انغکاس آن
جلوی دوربین و… ازجمله نقاط قوت کار است.
بازی در سریالی مناسبتی، تاریخی و امثالهم چقدر به آینده بازیگر کمک
میکند؟ «رنج پنهان» چقدر در این زمینه کمککننده است؟
خیلی به این موضوع بهطور کل تفکیکشده(تفکیک سریالها) فکر نکردهام؛
البته که سریالهای ماه رمضانی یا ایام نوروز، بهدلیل مناسبت شاخص آنها و تاکیدی
که این روزها در فرآیند مخاطب به آنها شده است، برای من همیشه تجربهخوبی را به
همراه داشته است؛ من سریال ماه رمضانی «برادر» را در کارنامه دارم که خوشبختانه
تبدیل به یک سریال پرمخاطب و حائزاهمیت شد؛ در هر صورت نقش قصه و کارگردان را هم
نباید نادیده گرفت، عمدتا این گونه سریالها این شانس را دارند که بیشتر از اوقات
دیگر مورد توجه قرار بگیرند؛ روی همین حساب به نظرم «رنج پنهان» هم از این قضیه
مستثنی نیست و کار خود را خواهد کرد؛ تاکنون هشت قسمت از کار پخش شده است و در
قسمتهای باقیمانده بخش عمدهای از اتفاقات دراماتیک و جذاب قصه پیش روی مخاطب
است که به نظرم با کارگردانی هوشمندانه آقای میرباقری، «رنج پنهان» میتواند یک
اثر بهیادماندنی باشد.
برای به اصطلاح درآمدن نقش یوسف چقدر پژوهش و مطالعه و تحقیق داشتید؟
باتوجه به مطالعاتم در زمینه تاریخ معاصر، که بخشی از آن مربوط به
دهه۵۰ است همچنین از طریق گپوگفت با آقای میرباقری، مشاوران و دوستانی که سر
پروژه حضور داشتند، نسبت به موضوعات مختلف مربوط به کار اشراف پیدا کردم، از طریق
فضای مجازی و مطالبی که برای هم ارسال میکردیم هم همین طور؛ در مجموع همه این
موارد در روند رسیدن به نقش به من کمک کردند اما درنهایت ما یک اسکلت کلی از یوسف
را داشتیم، پسری که در بحبوحه جریانات سیاسی دهه۵۰ نمیداند که باید چه خطمشی را
برای خود انتخاب کند؛ به نظر من این ندانستن، بارزترین وجه شخصیتی یوسف است.
کلام آخر.
خیلی خوشحالم از اینکه در کنار این گروه بودم و با آنها کار کردم،
امیدوارم سریالهایی که ساخته میشوند و برای آنها کلی انرژی و هزینه صرف میشود
خیلی بیشتر از جانب سازمان صداوسیما مورد حمایت قرار بگیرند؛ آن هم بهلحاظ
تبلیغات قبل از شروع کارها؛ اتفاقات زیادی در حوزه تبلیغات وجود دارند که خیلی
ضعیف با آنها برخورد میشود، چرا که تبلیغات بخش بسیار مهمی محسوب میشود؛ حیف
است برای کاری که این همه انرژی افراد جوان و خلاق در آن وجود دارد و برای آن
زحمت کشیدهاند، با وجود هزینه فراوان در حد ۲۰-۱۵شب روی آنتن باشد بدون آنکه اطلاعرسانی
درستی نسبت به آن انجام شود و تماشاگر بهخوبی در جریان آن قرار نگیرد. جالب است
بگویم که بعد از پخش سه قسمت از سریال، در فضای مجازی برای من پیغام میگذارند که
کار چه زمانی آغاز میشود؛ به عقیده من بخش عمدهای از این اتفاقات مربوط به اطلاعرسانی
ضعیف سازمان است؛ امیدوارم این نقص تبلیغاتی هم برطرف شود.
لیلا سلمانی
There are no comments yet