لوون هفتوان؛ بازیگر و کارگردان تئاتر و بازیگر سینما، با
فیلم «کار کثیف» در سیوششمین جشنواره ملی فیلم فجر حضور دارد. او که در ابتدا با
تئاتر فعالیت خود را آغاز کرده است، با بازی در نقش کوتاهی در فیلم «در کوچههای عشق»
ساخته خسرو سینایی در سال۱۳۶۹ سینما را تجربه کرد. هفتوان که در رشته کارگردانی
تئاتر در مقطع کارشناسیارشد از آکادمی هنرهای نمایشی روسیه فارغالتحصیل شده است،
از سال۱۳۷۴ در کانادا زندگی میکند. او با تأسیس کمپانی تولیدات هنری «لماز» و گروه
تئاتری «ریرا» در شهر تورنتو تا به امروز نمایشنامههای متعددی را کارگردانی و اجرا
کرده است. او سال۱۳۸۹ پس از ۱۹سال به ایران بازگشت و در فیلم «صدای تاریک» به
کارگردانی بهروز افخمی بازی کرد. هفتوان از سال۱۳۸۹ تا امروز در فیلمهایی همچون «لرزاننده
چربی» محمد شیروانی، «پرویز» مجید برزگر، «دراکولا» رضا عطاران، «کوپال» کاظم ملایی،
«هجوم» شهرام مکری و… بازی کرده است. به بهانه حضور لوون هفتوان در «کار کثیف»
به کارگردانی خسرو معصومی، با او گفتوگو کردهایم.
چه شد که به پروژه «کار کثیف» پیوستید؟
من ساکن تورنتو هستم. در تورنتو بودم که خسرو معصومی لطف
کرد و به من زنگ زد و از من درخواست همکاری کرد. فیلمنامه را که برایم فرستاد، از
آن خوشم آمد. مضمون اجتماعی اثر هم برای من بسیار جذاب بود. نقشی که برای من در
نظر گرفته شده بود؛ «مشتان»، نقش منفی فیلمنامه بود و برای من بازی کردن در این
نقش بسیار جذاب بود. درواقع منشأ «کار کثیف»، شخصیتی است که من آن را ایفا میکنم.
خسرو معصومی کارگردان مطرحی است که سالها در سینما کار کرده است. جمیع این دلایل
سبب شد تمایل داشته باشم در «کار کثیف» حضور پیدا کنم و سرجمع برای این پروژه یک
ماه در ایران بودم.
البته پروسه تولید فیلم بسیار طولانی بود.
بله. سال گذشته اوایل دیماه فیلمبرداری این اثر آغاز شد
چون بخشی از فیلم باید در ترکیه فیلمبرداری میشد، پروسه ساخت اثر بسیار طولانی
بود. البته من در بخشی که در ترکیه فیلمبرداری شده بود حضور نداشتم. بخشهایی که
من بازی میکردم، در شمال ایران نزدیک بهشهر فیلمبرداری شد که پیش از برگزاری
جشنواره فیلم فجر سال گذشته، کار من تمام شده بود.
شانس «کار کثیف» برای دریافت سیمرغ را چه میزان
ارزیابی میکنید و آیا به دریافت سیمرغ برای بازی در این فیلم امیدی دارید؟
فیلمهای دیگر حاضر در جشنواره را ندیدهام و از همینرو
حدس زدن در این باره کار دشواری است. نهتنها سیمرغ بلکه تمام جوایز جشنوارهها،
نسبی و مقطعی هستند و میتوان در نسبت با آثار دیگر این شانس را سنجید. البته خسرو
معصومی کارگردان بسیار خوبی است و آثار خوبی ساخته است. امیدوارم در مقایسه با
آثار دیگر در جایی قرار گیرد تا سیمرغ را دریافت کند. خودم به سی تخممرغ هم راضی
هستم! بخشی از چرخ سینما را شهرت و معروفیت میچرخاند. دریافت نکردن سیمرغ را خیلی
غیرطبیعی نمیدانم. از دید من جوایز و معروفیت دلیل بر این نیست که دوستانی که
شهرت ندارند و یا جوایز را دریافت نمیکنند، توانایی کمتری دارند، مسلما بازیگران
بسیار خوبی داریم و جوانان بسیار مستعدی داریم که گاهی دیده نمیشوند. بخشی از
دریافت جایزه به شانس و اقبال مربوط است. اعتقاد ندارم فردی که سیمرغ دریافت کرده
است بازیگر بهتری است؛ در یک مقطع زمانی تاریخی و جغرافیایی، سیمرغ روی دوش او
نشسته است.
امسال شما با یک فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور
دارید. آیا این حضور کم، به این دلیل است که چندان به حضور در مدیوم تصویر علاقهمند
نیستید؟
بله خوشبختانه و متاسفانه با یک فیلم در جشنواره هستم؛
متاسفانه از اینرو که با یک فیلم در جشنواره هستم و خوشبختانه از این جهت که در
همین یک فیلم هم بازی کردهام! من تا هفت یا هشت سال پیش هیچگاه به حضور در سینما
فکر نمیکردم و در حوزه تئاتر فعالیت میکردم. شرایط بهگونهای پیش رفت که به این
حوزه وارد شدم. الان هم از حضور در سینما ناراضی نیستم. هرچند حضور در سینما سبب
شده است میزان فعالیتهایم در تئاتر کم شود اما بازی در سینما، تجربه بازیگری
متفاوتی است.
به نظر شما در سینمای ایران آنقدر که باید به
تئاتریها پرداخته میشود یا نقشهای گذرا را به اهالی تئاتر واگذار میکنند؟
به نظر من بخشی از اهالی تئاتر جذب سینما میشوند و این
اتفاق سبب دیده شدن آنها میشود. بسیاری از بازیگرانی که امروزه از سوی مخاطب عام
شناختهشده هستند، خاستگاه تئاتری داشتهاند. از دید من اینگونه نیست که تصور
کنیم غیرتئاتریها از کانالهای دیگری جذب سینما شدهاند. اگر بخواهم به این سوال
پاسخ شخصی بدهم، باید بگویم که از نقشهایی که ایفا کردهام، راضی هستم.
برخی معتقد هستند که بازیگرانی که از تئاتر به
سینما وارد میشوند، از داشتههای تئاتری خود در سینما خرج میکنند. آیا شما هم با
این نظر موافق هستید؟
از دید من این دو مدیوم باهم متفاوت هستند و عناصر مشترکی
میان این دو وجود دارد. بهعنوانمثال، کلمه هم مبنای شعر است و هم مبنای داستان
اما داستان و شعر مدیومهای متفاوتی هستند یا ممکن است شما با نتهای موسیقی
آشنایی داشته باشید اما اجرای آن بهصورت سنتی، کلاسیک، جاز و… مدیومهای
متفاوتی است. فردی که بازیگر تئاتر است، وقت بیشتری دارد و برای حضور در پروژهها،
گرفتاری ندارد و آگاهی بیشتری از بدن و… دارد. گاهی دیدهام که بازیگر تئاتر
جلوی دوبین مشکلاتی پیدا میکند چون بهعنوانمثال به بازی زیرپوستی عادت ندارد.
درواقع بازیگر بودن در تئاتر هم میتواند مزیت باشد و هم میتواند مقابل دوربین بازیگر
را دچار چالشهایی کند. برای خود من این تفاوتها وجود دارد.
خود شما بازی در تئاتر را بیشتر دوست دارید یا
سینما؟
خودم بازیگری در تئاتر را بسیار بیشتر از سینما دوست دارم و
بازی در تئاتر را لذتبخشتر میدانم چون در تئاتر نفس تماشاگر را حس میکنیم که
تجربهای عجیب و غریب است و شاید هیچگاه تکرار نشود. هرچند هر بار که این اتفاق
تکرار میشود، حس متفاوتی را به من بهعنوان بازیگر منتقل میکند. در سینما برداشتهای
مختلفی وجود دارد که از میان آنها صحنههای موردنظر گزیده میشود و به یک قاب
تثبیتشده تبدیل میشود.
آیا تئاتر، مدیوم دشوارتری از سینما است؟
از دید من هر کدام دشواریهای خاص خود را دارند. خیلی سادهانگارانه
است که بگوییم چون در تئاتر بازیگر مجبور است متن را کامل حفظ کند، کار دشوارتری
دارد و چون در سینما کات وجود دارد، میتوان دو جمله دو جمله متن را حفظ کرد. این
دشواری وجود دارد اما این دیدگاه سادهانگارانه است. بازی کردن در هر کدام از این
دو مدیوم، ویژگیهای تکنیکی خاص خود را دارند. فقط میتوانم بگویم بازی کردن در
تئاتر لذتبخشتر است و هر کدام مشکلات خاص خود را دارند.
مینا صفار
There are no comments yet