مخاطب «زنانی با گوشواره‌های باروتی» ما جهانی است | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۵۶
رضا فرهمند:

مخاطب «زنانی با گوشواره‌های باروتی» ما جهانی است

««زنانی با گوشواره‌های باروتی» سعی می‌کند زبان مشترکی با همه طبقات اجتماعی داشته باشد.»

«زنانی با گوشواره‌های باروتی» یکی از خاص‌ترین نگاه‌هایی است که می‌شود به مسئله داعش و اتفاقاتی که پیرامون آن در خاورمیانه رخ داده است داشت. حتی همین چند‌روز پیش بود که مجید مجیدی؛ کارگردان پیشکسوت و شناخته‌شده سینمای ایران نگاه جسورانه و انسانی کارگردان این مستند را ستود و این ابدا بعید به‌نظر نمی‌رسد که در آینده تحسین‌های پر‌شمار دیگری هم تقدیم این اثر شوند.

چطور شد سراغ سینمای جنگی رفتید؟
‌‌من تا‌به‌حال کار جنگ نکرده‌ام ‌و در این‌مورد هم‌ ابتدا برای یک تحقیقات میدانی به عراق و تلعفر رفتم. رفتن من‌ از همان زمانی بود که جنگ تلعفر شروع شده بود. آن‌جا یک قسمتی بود که صبح خبرنگارها می‌رفتند و بازشب به همان‌جا باز می‌گشتند. من آن‌جا نور را دیدم که یک خانم تنها بین مردها بود. دیدن نور جرقه خاصی در ذهن من زد چون ما در کارهایی که تابه‌حال راجع‌به عراق ساخته شده، هیچ‌چیزی در‌مورد زنان نمی‌بینیم و تصویر و بک‌گراندی نسبت‌به زنان داعشی و یا کلا زن در جنگ نداریم. این هم در فضای داستانی است و هم مستند. به همین‌خاطر وقتی این معادلات شکل گرفت، من تصمیم گرفتم که با نور گفت‌و‌گو کنم و همان شب گفت‌و‌گو کردم و دیدم که خوب است من بمانم و فردای آن روز به اتفاق نور وارد کمپ شدیم.

یعنی آشنایی شما با موضوع زنان داعشی که شوهرانشان فرار کرده‌اند هم از طریق خانم نور بود ؟
نمی‌شود گفت که آشنایی من با زن‌های داعشی از طریق نور بود، بلکه به‌طور‌کل آشنایی من با موضوع زن در جنگ، آن‌هم در کشورعراق توسط نور بود که شکل گرفت و از طرف دیگر ما یک مدیر‌تولید داشتیم که در پژوهش هم بسیار کمک کرد و به لوکیشن‌های موجود در عراق خیلی تسلط داشت. مثلا این‌که در کجا چنین اتفاقاتی افتاده، در فلان‌جا فلان‌خانم هست و کمپ‌هایی هستند و این نقشه کلی را از پژوهش و از مدیر‌تولید گرفتم و بعد وقتی وارد ماجرا شدیم من قصه‌های خود را وارد کردم.

شما خودتان با این خانم‌های کمپ احساس همدلی کردید؟ چون بالاخره این‌ها داعشی هستند و یک تصویر منفی از آن‌ها در ذهن‌ها هست. شما آیا چیزها و جنبه‌های دیگری هم در این آدم‌ها دیدید؟
‌آنچه که برای من مهم بود و هر انسان را ممکن است تکان دهد این است که این‌ها مستقل از پیوستن به داعش انسان، زن و مادر هستند. در این فیلم من تلاش کردم که این بخش را ببینم. البته که هیچ آدمی را نمی‌توان مستقل از پیوست‌ها سنجید. نور اولین‌بار با من وارد این کمپ شد، ما نگاهمان اولین‌بار مستقل از این اتفاقاتی بود که برایشان افتاده بود.
به این معنی که این یک زن غریبه است که شوهر ندارد و به‌خاطر اشتباهات شوهرش و اعتقادات نادرستش وارد این مشکلات و مسائل شده است.

خود این خانم‌ها هم چنین اعتقاداتی نداشتند؟ به‌هر‌حال در محیط بزرگ شده بودند.
در فیلم دو کمپ هست. یعنی زنان داعشی که در همان موقعیت سکونت دارند و عراقی هستند و بخشی هم زنان خارجی داعش‌اند. نمی‌شود گفت که همه این‌ها پشیمان بودند. چون بعضی از این‌ها معتقدند که داعش خوب بود. بالاخره بر این افراد سرگذشت‌های عجیب و پرماجرایی گذشته است که به این‌جا رسیده‌اند و چنین اعتقادی پیدا کرده‌اند. اما ما نیاز نداریم که آن‌ها را ببینیم و مخاطب مسیرش را در ذهنش رفته. مهم‌ترین چیزی که من به آن اتکا کردم و گذاشتم حتی آنان که با داعش موافقند را در فیلم ببینیم، همان ذهنیتی است که مخاطب در خاطرش دارد. در هیچ‌کدام از اکران‌های ما هیچ‌وقت نشنیدیم که مخاطب بگوید داعش خوب است. یعنی داعش این‌قدر برای همه شناخته شده است که حتی همدلی یک فیلم با چند زن داعشی البته اگر چنین چیزی باشد، باعث تغییر‌نظر مخاطب نمی‌شود و از این‌جهت ترسی وجود ندارد.

یعنی تا این‌حد روی ذهنیت منفی مخاطبان نسبت به داعش حساب باز کرده بودید که نگران تاثیرگذاری منفی فیلم‌ روی هیچ‌کس نبودید؟
این اولین‌بار است که این اتفاق می‌افتد و در یک فیلم دیالوگی را از زنی می‌شنویم که می‌گوید داعش خوب است و این بسیار حساس است؛ از این‌جهت که مخاطب دچار همذات‌پنداری با این‌ها به این معنی که داعش خوب است نشود و واقعا سخت بود که چگونه این‌ها را استفاده کنیم و تیم هم نگران بود که نکند بازتاب ‌منفی‌ای روی مخاطب ما بدهد، اما ذهنیتی که مخاطب نسبت‌به داعش دارد مشکلاتمان را حل کرده و این موفقیت بزرگی است که در پروسه تولید یک بخشی را داریم که زنان داعشی از اتوبوس‌ها پیاده می‌شوند و آن صحنه به‌خصوص شکل می‌گیرد. یکی از اعضای تیم من گفت که اگر این‌ها را فیلم بگیرید استفاده‌ای از آن‌ها نخواهید داشت چون بازتاب منفی می‌دهد. اما من گفتم که می‌گیریم و می‌دانیم که چگونه از آن‌ها استفاده کنیم. در همان زمان در ما همین نگرانی‌ها وجود داشت. موضوع داعش کوچک نیست و مردم دنیا با آن درگیر هستند اما ما خودمان را دچار خودسانسوری از پیش آزمایش‌شده نکردیم و این مهم است و مسئله‌ای که اتفاق افتاد این بود که در این فیلم حتی قهرمان هم در یک بخشی اشتباه می‌کند و با آن زن داعشی درگیر می‌شود و به هر‌صورت بعدا برای آن دعوا خودش هم پشیمان می‌شود.

نگاهی که به زن مسلمان وجود دارد نگاهی است که آن‌ها را بنیادگرا می‌داند و با پوششی که یک فوبیا هم نسبت‌به آن‌ها وجود دارد، تصویرشان در ذهن‌ها شکل گرفته است. یعنی فارغ از داعش هم چنین نگاهی به زن مسلمان هست؟

این موضوع وقتی‌که می‌خواستیم یک فیلم زنانه در‌مورد زنان مسلمان بسازیم مد‌نظر ما بود. این فیلم سعی می‌کند زبان مشترکی با همه طبقات اجتماعی داشته باشد و وارد حوزه‌های پیوست‌گونه این‌چنینی نمی‌شود مثلا زن یهودی و مسلمان و غیره. در هر‌چیزی که افراط به‌وجود بیاید بازتاب منفی‌ای دارد و این اگر در حوزه اسلام هم باشد نهی شده و وقتی یهودیت دچار افراط‌گرایی می‌شود بازتاب‌های جهانی پیدا می‌کند. داعش افراطی‌گری شدید مسلمانان است و عقبه‌ی القاعده و طالبان به‌حساب می‌آید. اگر این افراطی‌گری وجود نداشت، بازتاب منفی‌ای نسبت‌به داعش هم به‌وجود نمی‌آمد و اگر این کشتارها و جنایات عظیم آن‌ها نبود مطمئنا داعش به این راحتی از بین نمی‌رفت. مثلا ماجرای خوارج در زمان امام‌علی‌(ع)، شکل نادانی افراطی یک مسلمان است و هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید آن‌ها مسلمان نبودند اما افراطی‌گری و کج‌فهمی نسبت‌به ارزش‌ها و حرف‌ها و گفته‌ها سبب می‌شود داعش به‌وجود بیاید که بعدا شده است ‌طالبان القاعده و داعش.

مخاطب فیلم شما همان‌طور که گفتید جهانی است. فکر می‌کنید در اکران فیلم شما چه وضعیتی پیدا کند یعنی خارج از کشور هم می‌خواهید شرکت کنید؟

به هر‌صورت اکران اولیه این فیلم جشنواره حقیقت بود و هنوز فستیوال خارجی را در‌نظر نگرفتیم چون موضوع آن داغ است. مثلا آزادسازی تلعفر برای چند‌ماه‌پیش بوده و فاصله زیادی وجود ندارد اما اکران اولیه این پیام را به ما داد که هر مخاطبی می‌تواند با فیلم رابطه برقرار کند و آنچه ما می‌خواهیم را بفهمد.

در‌مورد اکران داخلی فیلمتان، قطعا هنر و تجربه می‌تواند موقعیت مناسبی را در‌اختیار شما قرار بدهد.

در‌مورد اکران هنر و تجربه من نمی‌توانم تصمیم‌گیری کنم، یعنی من فقط می‌توانم علاقه‌مندی‌ام را ابراز کنم. حالا تهیه‌کننده اگر بخواهد اکران هنر و تجربه می‌گیرد، یا اگر بخواهد فیلم را نگه دارد. این مربوط به حوزه تهیه‌کننده است. احساس من در‌مورد اکران‌های خصوصی‌ای که داشتیم این است که فیلم زبان جهانی دارد و می‌تواند بخش‌های مختلف جامعه رابطه برقرار کند.

این تعبیر زبان جهانی داشتن به‌معنای کلیشه‌شدن نیست؟
ابتدا ممکن است این‌طور به‌نظر برسد، اما در‌مورد این فیلم این مسئله وجود دارد و آن هم این‌که نسخه مشابه ندارد و تابه‌حال تصویر مشخصی نسبت به زن‌های داعشی در ایران و خارج از ایران وجود نداشته است. یعنی این اولین مستندی است که در‌مورد زنان داعشی‌های حاضر در جنگ ساخته شده و ما پیشرو در این ماجرا هستیم و به همین‌خاطر است که فیلم در بخش فیلم‌های بین‌المللی از طرف هیات‌داوران پسندیده شده و معتقدند این فیلم کاملا برای جامعه جهانی ضروری است.

از هشت مستند دیگری که وجود داشتند و مثل کار شما و آقای رزاق‌کریمی به جشنواره نیامدند، شما کدام را تماشا کردید؟
خوب نیست که من به‌عنوان یک مستندساز در‌مورد همکاران دیگرم نظری بدهم چون این کار من نیست بلکه کار هیات داوران است.

نظر شخصیتان را بفرمایید
به‌نظرم خوب نیست نظری بدهم. آن‌هایی که در جمع این ده‌نفر بودند از مستندهای خوبی به‌حساب می‌آمدند که همه‌شان ارزشمند بودند. من«در جستجوی فریده» و «فریاد رو به باد» را دیدم و بخش زیادی از آن‌ها را ندیدم.

فیلم در «جستجوی فریده» را که دیدید به‌نظر شما چطور بود؟
‌فیلم سرپا و درستی است. به‌هر‌صورت کارگردان‌های آن از رقبای ما در جشنواره حقیقت بودند و ما در هفت‌رشته کاندیدا و آن‌ها هم در هفت‌رشته کاندیدا بودند. مستندهایی که وارد بخش اصلی می‌شوند نباید دچار درگیری‌های بین خودشان شوند. مستند در جشنواره فجر امسال غریب است. مستندها باید با فیلم‌های حاتمی‌کیا و توکلی و غیره رقابت کنند و این بسیار مشکل است.
یعنی می‌فرمایید مستند‌ها نباید زنگ تفریح مخاطبان جشنواره باشند.
بله شماها باید کمک کنید که این اتفاق نیفتد و مخاطب هم می‌تواند رابطه خوبی با این فیلم برقرار کند.

شانس‌های خودتان برای نامزدی در رشته‌های مختلف را چقدر جدی می‌گیرید؟
به‌هرحال بدون شانس هم نیستیم. مثلا موسیقی ما، موسیقی آقای کریستوف رضایی است که پارسال سیمرغ فجر را داشته و ما روی همین موسیقی خیلی حساس بودیم و تلاش کردیم که بتوانیم رابطه خوبی با مخاطب برقرار کنیم. فیلم ما در روز آخر جشنواره اکران شد اما نمی‌شود اعتراضی داشت چون این قرعه را خودم از گوی در آوردم. به‌هر‌حال غیر از آقای رضایی، ما شانس‌های دیگری هم داریم اما خوشبختانه امسال نامزدها را زود اعلام نمی‌کنند که کسی به روز آخر جشنواره نیاید. این را از آن جهت در پاسخ شما می‌گویم که از مدت‌ها پیش امیدوارم هم نمایش خوبی داشته باشیم و هم در فصل جوایز مورد‌توجه قرار بگیریم. البته از همه مهم‌تر مردمی هستند که باید فیلم را بپسندند.

میلاد جلیل‌زاده

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۱۰۳/۶۷۲/۱۴۵/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۱/۲۱۰/۳۴۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    ۱/۱۱۵/۶۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۹۰/۹۵۰/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۲۴/۹۸۷/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    ۱۵/۲۳۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۶۰/۰۰۰