ساسان سالور جزو
آن تهیهکنندههایی است که مفسر فیلم خودشان هم هستند و این نشان میدهد که او فقط
به جزییات مالی تولید و هماهنگیهای پروژه و مذاکره با عوامل مشغول نبوده است.
سالور میگوید که باید «هایلایت» را یک درام اجتماعی دانست. درباره داوریهای
جشنواره سیوششم هم امیدوار است که امسال داوری عادلانهای را شاهد باشیم. متن
کامل گفتوگو با این تهیهکننده را مشاهده میکنید.
میتوان گفت که فیلم یک مینیمال
عاشقانه است؛ اول میخواهیم یک تعریفی از عشق در سینما داشته باشید؛ چرا که یک
تصویر دختر و پسری(برای مضمون عاشقانه در سینما) از سالهای پیش وجود دارد که شما بهنوعی
دیگر آن روایت کردهاید؟
مینیمال عاشقانه برای زمانی بود که طرح
«هایلایت» را به وزارت ارشاد برای گرفتن پروانه ساخت داده بودیم، با این حساب نمیتوان
اسم آن را مینیمال عاشقانه گذاشت بلکه یک درام اجتماعی است که یک نگاه جدید به یک
سوژه میکند که اتفاقا ممکن است سوژه به دفعات در سینمای ایران تکرار شده باشد اما
در این فیلم این نگاه ویژهتر است و یک تازگی در آن است، بنابراین به نظرم بهجای
مینیمال عاشقانه، میتوان اسم آن را یک درام اجتماعی گذاشت.
در همان درام اجتماعی هم با فیلمهایی
که تابهحال در موضوع اجتماعی ساخته میشدند یک تفاوتی وجود دارد، بهطوری که یک
طیف بخصوصی از جامعه را مورد توجه قرار داده و سراغ کسانی رفته که کمتر در سینما
دیده میشوند.
در کلیت قصه اگر بخواهم بگویم یک تفاوت
بین گناه و لغزش است همه ما این را در درونمان داریم، ما هم یک جاهایی لغزش میکنیم.
به نظر من در «هایلایت» به این پرداخته شده است، یعنی اینکه این تفاوت را میتوانیم
درک کنیم، چراکه تفاوت است بین کسی که گناه میکند و شاید به تعداد لغزشهای
فراوانی که انسان در زندگیاش انجام میدهند و تبدیل به گناه میشود و اینگونه
ادامه پیدا میکنند و از درون، انسان را تیره و تار میکنند؛ بنابراین فلسفه پشتش
این است و یک جایی کاراکتر ما باید تصمیم بگیرد که او هم خود را در معرض این گناه
بزرگ قرار بدهد یا نه؛ و یا اینکه از کجا شروع شده است. گاهی سوالاتی ذهن ما را
مشغول میکنند و میپرسیم که از کجا شروع شد و این از کجا شروع شد را بهصورت خیلی
ساده مطرح کردیم که این شروع شدن میتواند حتی از یک نگاه شروع شود.
اما در مورد بحث معدن پارسال هم یک
اتفاقی در معدن آقدره در شمال افتاد. الان هم فیلم شما گویی در آن فضا قرار گرفته
است.
نه، به کلیت قصه مربوط نمیشود؛ کاراکتر فیلم
مهندس معدن است و بهلحاظ زیباییشناسی و بصری طراحی شده است. معدن مسافت و فاصله
زیادی دارد و تاثیرش این است که این شغل سبب شده شخصیت، از زندگی خودش مقداری منفک
شود. درنهایت معدن به این دلیل است و اینکه چه اتفاقی میافتد به قصه ربطی ندارد.
یعنی ما رنج کارگران معدن را نمیبینیم؟
خیر، اصلا ربطی به این ماجرا ندارد.
با این تفاصیل قصه فیلم، داستانی شهری
است؟
بله، کاملا شهری است اما بهلحاظ اینکه جابهجایی
لوکیشن داشته باشیم و بهلحاظ بصری بتوانیم یک تعریفی ارائه کنیم و حتی از نظر
منطق، یعنی بهعنوان مثال اگر من در شهر سوپرمارکت داشته باشم میتوانم هر شب به
خانه بروم اما اگر در معدن کار کنم ممکن است یک هفته نتوانم به خانه بروم.
باتوجه به اینکه گفتید «فیلم» فیلم
سادهای است اما تعدد لوکیشن دارد، این تعداد لوکیشن کار را سخت نکرد یا هزینه را
بالا نبرد؟
منظورم از سادگی مضمون است نه سادگی در تولید؛
بلکه در تولید فیلم سختی است و برای تهیهکنندگی و بازی دشوار است، اما سادگی به
این معنی که شما با این دید نگاه نکنید که یک فیلم عجیب و غریب و شلوغ میبینید
بلکه فیلم، فیلم سادهای است و به یک قصهای پرداخته که کاملا بازیگرمحور است. ما
هر ۱۲ساعت تقریبا یک لوکیشن عوض کردیم و این نشان میدهد که ما چقدر تلاش کردیم که
این فیلم مدیوم سینما را داشته باشد و از تلویزیون فاصله بگیرد.
پیشبینی شما در مورد برخورد هیاتداوران
چیست؟
من در همه مصاحبههایم از دکتر داروغهزاده بهعنوان
دبیر جشنواره تشکر کردم، چون یک حرکتی در قرعهکشی فیلمها انجام داد و ما هم رای
خوب آوردیم؛ این حرکت نشان داد که میخواهد یک عدالتی را در سیستم برقرار کند و
امیدوارم این عدالت در بحث رای هیاتداوران هم وجود داشته باشد. کما اینکه اگر هیات
انتخاب فیلم ما را انتخاب نمیکرد هم به رای آنها احترام میگذاشتیم؛ حالا که ما
ورود کردهایم و حالا که این نوید را آقای داروغهزاده در برقراری عدالت میان فیلمهای
پشتیباندار و مستقل داده؛ امیدوارم که در هیات داوری و سیمرغ هم این اتفاق بیفتد؛
به هرحال وقتی که به یک جشنواره ورود کردهایم مناسبات آن را پذیرفتهایم و فرم را
پر کردهایم، بنابراین رای هیاتداوران برای ما محترم است و تمکین میکنیم و
امیدوارم عادلانه باشد و به این موضوع توجه نکنند که چون این فیلم پشتوانه بیشتری
دارد و چون هنرپیشه پرزرقوبرقتری دارد سیمرغها باید به آن تعلق بگیرد. برخورد
با هر فیلم باید به اندازه همان فیلم باشد یعنی من نظرم این است که فیلم اصغر
نعیمی را باید با فیلمهای گذشته او مقایسه کرد و دید این کارگردان روندش نسبت به فیلمهای
قبلیاش به چه شکلی بوده است؟ آیا رو به پیشرفت بوده است؟ اگر بوده باید تشویق شود
و این را فقط آن جوایز و صحبتهایی که میشود میتوانند به همراه داشته باشند.
میلاد جلیل زاده
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است