حامد حسینی تازه به عرصه تهیه فیلم
وارد شده و برای اولین کار، سراغ کارگردان و کار سختی رفته است؛ فیلمی که تولید آن
با سختی همراه بوده است. اما حسینی میگوید که از اولین تجربه رسمی خود در مقام
تهیهکننده سینما رضایت دارد.
آقای حسینی شما یکی از جوانترین تهیهکنندههای
عرصه سینمای دفاع مقدس هستید و با وجود سابقه کاری که در جاهای مختلف مثل تلویزیون
و سینما داشتید این اولین فیلم مهم شما در مقام تهیهکننده است که یک فیلم متفاوت
در مورد سینمای دفاع مقدس است و پروژه سختی هم بوده است. چه شد که خواستید آن را
تولید کنید و چه سختیهایی باتوجه به روند تولید داشت؟
همین که انگیزه این را دارید که فیلمهای
خوب را رصد کنید و پیدا کنید از شما تشکر میکنم. انتخاب این فیلم برای ساخت پس از
«ملکه»، به این دلیل بود که من خودم حساسیت زیادی روی فیلمنامه دارم. چون یک فیلم
خوب باید رصد کارشناسانه شود تا آن را برای تولید انتخاب کنیم. چون هم زمان زیادی
میبرد و هم هزینه زیادی میخواهد، پس باید این هوشمندی وجود داشته باشد که یک
فیلمنامه انتخاب شود و طبیعتاً سوژه و فیلمنامه «سرو زیر آب» یکی از بهترین
فیلمنامههایی بود که خواندم و به سینما و اصالت آن نزدیک بود و این قابلیت را
داشت که بتوان از این فیلمنامه یک کار خوب درآورد. ششسال پیش بود که طرح این فیلم
مطرح شد و از همان موقع زمینه پژوهشی خوبی برای آن مطرح شد و وقتی طرحی یک پایه
پژوهشی داشته باشد لاجرم فیلم میتواند استانداردهای سینما را رعایت کند و به یک
رتبه خوبی در سینما برسد. درنهایت فیلمنامه ارائه شد و ما به رایزنی خیلی مفصلی
پرداختیم چون تهیه سرمایه برای فیلم در یک جاهایی طاقتفرسا بود به این دلیل که خود
فیلمنامه یک حرف جدیدی داشت و در این موارد است که مخالفتها زیاد است و یکسری
دستاندرکاران سرمایهگذاری در سینما سلیقهشان ممکن است یک قدم عقبتر از سینما
باشد و مجاب کردن آنها برای اینکه فیلم جدید را کار کنید سخت بود و پروسه طولانی
را طی کرد و اصلاحات زیادی خورده است. آقای باشهآهنگر بازنویسیهای زیادی کرد تا
بتواند دیگران را هم متقاعد کند که «سرو زیر آب» میتواند فیلم خوبی باشد. آن
پروسه تهیه سرمایه اولیه فیلم کار سختی بود ضمن اینکه سالها چند مرکز بودند که
باهم ارتباط خوبی نداشتند و «سرو زیر آب» این فضای آشتی و همکاری این سه ارگان را
سر یک میز فراهم کرد و ما پس از سالها توانستیم سه ارگان مختلف را که سلیقههای
خیلی متفاوتی داشتند سر یک میز جمع کنیم و بتوانیم یک فیلم بسازیم. این ارگانها
را جمع کردند برای فیلمنامهای که حرفهای خوب در آن زیاد بود. خود ساخت فیلم کار
سختی بود یک فیلمنامه خوب که میخواهد حرف جدیدی را بزند، متقاعد کردن سرمایهگذار،
یک پروسه سنگینی است و گاهی خیلی از تولید سختتر است. بخش تولید ۳۰ یا ۴۰درصد از
یک فیلم خوب را دربرمیگیرد و پس تولید هم خودش یک پروژه بزرگ است و فکر میکنم که
این تجارب قبل از تولید «سرو زیر آب» خودش کمک بزرگی کرد که بتوان فیلم را جمع کرد.
امیدواریم کارمان نتیجه بگیرد چون یک تیم صدوچندنفره دور هم جمع شدهاند که
بتوانند یک فیلمنامه خوب را تبدیل به یک فیلم خوب کنند. این به نظرم نتیجه خوبی میتواند
داشته باشد و مخاطب به این فهم برسد که یک فیلم خوب میبیند.
موضوعی که همیشه در مورد فیلمهای دفاع
مقدس مطرح است این است که خیلی از منتقدان میگویند زبانش خیلی بومی است و فهمش
برای مخاطب جهانی نیست. آقای باشهآهنگر در فیلمهای قبلیاش نشان داد که این
مسئله جهانیتر از این حرفهاست و وقتی در مورد ذات جنگ صحبت شود این مسئله قابل
طرح در دنیا هست. به نظرتان این ویژگی جهانفرهنگ بودن در «سرو زیر آب» هم هست و
آیا شما بهعنوان تهیهکننده با این نگاه فیلم را ساختید که بتواند در سطح بینالمللی
هم پخش شود؟
فیلم «سرو زیر آب» در ابتدا یک فیلم انسانی است
و بعد یک فیلم دفاع مقدسی. اگر بخواهیم به برشهای تاریخ فقط به اقتضای آن شرایط
تاریخی بپردازیم کارکردش در همان سطح میشود و اگر یک ابزاری شود که به یک فهم
بالاتر که جهانشمول و انسانی است و فارغ از دین و مذهب و ملیت است برسیم، رفتار
همه آدمهای دنیا با آن میتواند یک رفتار کاملا انسانی باشد و وقتی قرائت تو در
مقام یک هنرمند از یک ابزار انسانی باشد مخاطب تو انسان میشود. مخاطب «سرو زیر آب»
اول انسان است و بعد ایرانی. ما در مورد یک موضوع انسانی صحبت میکنیم شاید با این
لوکیشن زمان جنگ فیلمهای زیادی ساخته شده باشد ولی به ما میگویند که چرا یک
موضوع را با این عظمت میبینید. وقتی ما در ارتباط با شکوه انسانی صحبت میکنیم طبیعتاً
باید فیلم در خدمت این نوع باشد و شکوهمند ساخته شود. «سرو زیر آب» قابلیت انسانی
بسیار بالاتر از قرائت و فهم یک ملت را در خود دارد. اگر فرهنگ یک ملت زیرمجموعه
فهم انسانی و فطری باشد میتواند تاثیرگذار باشد و انسان به ما هو انسان. از
ابتدای طرح و ایده تا پایان و همین الان هم که در دست تولید هستیم همیشه این دغدغه
بوده که قابلیت کارکرد جهانی و انسانی داشته باشد به همین سبب از ایده تا انتها
همیشه به این فکر میکردیم که مخاطب ما باید جهانی باشد چون احساس میکنیم که این
ابزار میتواند بشریت را در راستای کمال، کمک کند.
در مورد مرحله پیچیده تولید فیلم صحبت
کنید.
قابلیت آقای باشهآهنگر در فیلمسازی این است که
به موضوع صحنه و پروداکشن و عظمت پلان سینمایی به شکل سینمایی نگاه میکند یعنی هر
چیزی کارکرد خودش را داشته باشد و اینکه به مخاطب احترام بگذارید که قرار است یک
فیلم در سینما ببیند. آقای باشهآهنگر این ویژگی را دارد و کسی که میخواهد با او
کار کند از اول میداند که تولید فیلم این سختی را دارد ولی میداند که خروجی
پروداکشن خروجیای است که بهشدت به مخاطب برای فهم فیلم کمک میکند و اضافات آن زیاد
نیست ضمن اینکه از چیزی هم کوتاه نمیآید. پروداکشن این فیلم سنگین است و به جهت
تولید و تدوین و… پروژه سختی داشتیم. وقتی میخواهیم یک ایرانی را با ملیت و
اقلیم و اقوام در یک فیلم بهعنوان المان استفاده کنیم باید به آنها سر بزنید و
طبیعتاً خیلی پروداکشن متفاوتی میشود. یک موقعی هست که برای یک فیلم دفاع مقدسی به
آبادان و خرمشهر میرویم و فیلم را جمع میکنیم که شاید هم فیلم خوبی شود و ما فیلمهای
دفاع مقدسی خوب زیاد داریم که شاید این حجم از پروداکشن را ندارند. اما وقتی میخواهیم
فراتر از دفاع مقدس کار کنیم و طبیعتاً میخواهیم پای آدمها را وسط بکشیم باید
حداقل به چهار اقلیم سر زد و ما از لحاظ لوکیشن چهار استان و هشت شهر با جغرافیای
متعدد رفتیم. تیم وقتی با این حجم از پروداکشن میخواهد از یک سوی ایران به سوی
دیگر برود بسیار سخت است از لحاظ مسائل مالی تولید و عدم حمایت و هزار چیز دیگر،
اما درکل کار پرپروداکشن و بهشدت سخت بود. حجم بازیگران و فصلی هم که کار میکردیم
تاثیرگذار بود. ما در سرمای ۱۰ تا ۱۵درجه زیر صفر را در یک سوله عظیم که بیست روز
نورپردازی آن طول کشید کار کردیم. طبیعتا فیلمی است که پروداکشن زیادی دارد ما هم
سعی کردیم در حد بضاعت و توانایی اتفاق خوبی را رقم بزنیم.
مقداری هم در مورد پستولید کامپیوتری
آن صحبت کنید چون گویا بخشی از پروداکشن شما هم در این بخش اتفاق افتاده است.
ما قائل به این نبودیم که ویژوال باید صفر تا صد
کار را انجام دهد و یک بستر خوبی مهیا کردیم که ویژوال بتواند کار خوبی در آن
انجام دهد و قبلش پیشبینیهای لازم انجام شد که بتواند آن کارکرد ویژوال در جای
خود را بهصورت دقیق قرار بگیرد و اضافه نباشد چون از آفات کار وقتی دقیق عمل
نکنیم این است که هزینه کار را بالا میبرد و بعد اینکه تو را با تنوع انتخاب
مواجه میکند. مثل این است که وارد فروشگاه شویم و بخواهیم تیشرت بخریم و تکلیفی
هم قبل از ورود به فروشگاه نداریم بهخاطر همین وقتی انتخاب میکنیم و بیرون میآییم
باز هم راضی نیستیم. این اتفاق در ویژوال با دقت زیادی از پیشتولید به آن فکر شد
و زیاد هم اضافهگویی نبوده ولی دقیق بوده و در جای خودش انجام شده و کار سختی هم
هست، اما فیلمی نیست که ما بخشی از کار را انجام ندهیم که آن را ویژوال انجام دهد
بلکه دقیقاً کارکرد خودش را برای این فیلم رعایت کرده است.
There are no comments yet