علاقهمندانی که روزاول جشنواره سینما حقیقت، پشت در یکی از
سالنهای چارسو صف بسته بودند تا «بانو قدس ایران» را ببینند زمزمهای شنیدند در
اینباره که کارگردان اینکار ازحضور در جشنواره انصراف داده است! رزاقکریمی یکی
از نامهای مهم در عرصه مستندسازی ایران است و موضوعی که او اینبار سراغش رفته
بود هم بهدلیل بداعت و تازگیاش کنجکاویها را چندبرابر میکرد. «بانو قدس ایران»
در سانس اصلیاش پخش نشد و در روزهای آتی جشنواره حقیقت بهنمایش درآمد. در اینبین
حواشی متعددی هم برای فیلم بهوجود آمد اما نهایتا کار به آنجا رسید که این اثر
یکیاز ۲۶سانس سینمای
مطبوعات در جشنواره فیلم فجر را بهخودش اختصاص داد. حالا نسخهای که بهجشنواره
فجر میآید از نسخهای که در جشنواره حقیقت نمایش داده شد هم کاملتر است چون یک
شخصیت دیگر بهکار اضافه شده. گفتوگو با مصطفی رزاقکریمی؛ کارگردان بانوان ایران
را درادامه میخوانید.
آقای رزاقکریمی خیلی خوشحالیم که فیلم شما را در جشنواره میبینیم
اولین سوال را از اینجا شروع میکنیم که شما یک مستندساز حرفهای هستید. برای
جوانانی که فکر میکنند مدیوم مستند پلی است برای سینمای داستانی و فکر میکنند تنها
با فیلم داستانی است که احتمالا در سینما دیده میشوند، چه توصیهای دارید؟
خود من ریشهام از سینمای مستند
برخاسته و کنارش کار داستانی هم کردهام. فقط یکچیز هست که باید به آن اشاره کرد؛
و آنهم اینکه مستند به خودیخود آنقدر اعتبار دارد که نیازی نباشد پلی باشد
برای رسیدن به سینمای داستانی به حسابش بیاوریم. مستند ابعاد بسیار زیاد و پیچیدهای
دارد و رسیدن به این ابعاد و جذب کردن مخاطب، یک کار بسیار بزرگ است. مستند باید
در ساختار مستند ساخته شود.
اگر یک مستندساز از ابتدا سودای سینمای
داستانی را داشته باشد، آیا این لطمهای به کار مستندسازی او هم خواهد زد؟
برخی از مستندسازها در مستندشان از
میزانس سینمای داستانی هم استفاده میکنند که بعد به تهیهکننده بگویند؛ حتما میدانید
که من سینمایی هم میتوانم کار کنم. بهنظرمن این چیزها لزومی ندارد. من هیچوقت
در کارهای مستند لحظهای به سینمای داستانی فکر نکردم.
برای ساختن مستند ابتدا به چهچیز فکر
میکنید؟ یا بهعبارتی اجازه بدهید اینطور بپرسم که تفکر مستندسازی از کجا شروع
میشود؟
پژوهش خوب برای قصه خوب و ببینیم در
این عرصه چطور میشود به مخاطب رسید. این اساسکار مستند است. من همیشه گفتهام که
در مستند سهاصل اساسی داریم. اول پژوهش، دوم پژوهش و سوم هم پژوهش.
ولی خود شما هم فیلم داستانی کار کردهاید.
حالا اگر پیشنهادی شود که بخواهند
داستانی کارکنم. آن قضیهاش فرق میکند. بحث مستند از کار داستانی جداست. این پل
آن یکی نیست و برعکس آن هم همینطور. من بهشخصه به عرصه مستند احترام میگذارم و به
آن علاقه بسیار زیادی دارم و نیازی ندارم که در فیلمهایم کاری کنم که بگویند
سینمایی هم بلد است.
شما فضای سینمایی خارجازکشور را هم
درک کردهاید. فکر میکنید ما چه خلاهاییداریم که یک مستندساز بتواند اثر را به
مخاطب برساند؟
ما الان در ایران بهقدری تجهیزات فنی
و دیجیتال و پرنده و عقاب و همهچیز داریم که نمیشود گفت از اینجهت مشکلی هست؛
اما مشکل محتوا داریم .تحقیق خوب برای ایده و پرداخت خوب، چیزی است که کم داریم.
البته در سالهای اخیر قدمهای خوبی برداشته شده و فیلمهای مستند خوبی ساختهاند.
مخصوصا یک نسل جوانی آمدهاند که با ذهن پویایی کار میکنند و باید از این
فیلمسازان جوان استقبال کرد. اما من اعتقادم این است که آنقدر مجذوب امکانات فنی
مدرن نباشیم و بیشتر به محتوا و تحقیقات خوب برای ایده خوب توجه داشته باشیم و روی
آن کار کنیم. ما باید مخاطبشناسی کنیم و ببینیم چه مهندسیای میخواهیم ارائه
دهیم که بیننده بتواند با اثرمان ارتباط برقرار کند.
در ایران حمایت لازم از مستندسازی صورت
میگیرد؟
سینمای مستند دو جایگاه حمایتی خوب
دارد؛ یکی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و یکی شبکه مستند. اینها همواره
مشوق خوبی برای نسل جوان هستند و پیشکسوتها هم در آنجا کار میکنند که احترامشان
واجب است.
اخیرا احساس میشود که مستندسازهای ما
به تاریخ معاصر خیلی علاقهمند شدهاند. شما این را متاثر از چه میدانید؟ آیا
متاثر از خود جامعه است یا بحث آن مربوط به سینمای مستند میشود؟
بهنظرم در این بخشها جوانان ذهن پویاتری
نسبتبه جامعه خودشان دارند وکنجکاویهای آنها بیشتر شده و این طبیعی است. دنیا
با سرعت درحال حرکت است و ما هم جدای از دنیا نیستیم و این بچههای نسل جوان بهخصوص
دنبال موضوع جدید هستند و سوال و اما و چرا زیاد دارند و دنبال این موضوعات میروند.
درمورد شما اگر بگوییم علاقهمند به
مستند پرتره هستید آیا این تلقی درستی است ؟
نه، پرتره یک موضوع خیلی ویژهای است و
آن شخصیت باید برای من یک ویژگی خیلی خاصی داشته باشد که بخواهم دربارهاش کار کنم؛
چه در اروپا که کار کردم و چه در ایران، باید یک نقطهعطفی داشته باشد تا بشود
سراغش برویم؛ وگرنه پرتره این نیست که بگوییم فقط مصاحبه میگیریم و وقتی فیلم را
دیدند بگویند این که یک خاطره تعریف کردن است. باید زوایای پنهان شخصیت را دید
کجاست. شخصیت زوایایپنهان دارد و پیدا کردن این زاویهها و دچار کلیشهها نشدن در
ساختار و همینطور موسیقی و تدوین است که اهمیت دارد. باید با مخاطب روراست بود
چون مخاطب کلیشهها را پشتسرگذاشته و آنها میشناسد و اینقدر تیز شده و فیلم
می بیند که باهوش شده. بیننده خواهان صداقت است.
چطور شد که پذیرفتید درمورد همسر امامخمینی(ره)
کار کنید؟ امتیازی که در این شخصیت دیدید چه بود؟
شخصیت همسر امامخمینی(ره) فوقالعاده
مهم بود. تمام صحبتهایی که کردیم، درباره نوع شخصیتی بود که قهرمان یک مستند باید
داشته باشد و همسر امام(ره) آن ویژگیها را داشت.
درمورد کسی مستند ساختید که هیچ تصویری
از او وجود نداشت.
بله؛ هیچ تصویری نداشتیم و فقط چندعکس
بود. اوایل خیلی دنبال تصویر و فیلم بودم اما وقتی تحقیق تمام شد و به سناریو
رسیدیم، دیدم دیگر نیاز به تصویر نیست. وظیفه من بهعنوان کارگردان این است که
مستند را خودم تعریف کنم، بدون اینکه بخواهم از او تصویری نشان دهم. آن نهانخانه
جای خود بماند. وظیفه اصلی من این است که زوایای ظریف و علایق اینها به هم و اینکه
چطور توانستند بالای ۶۰سال باهم خوب زندگی کنند را نشان دهم.
شما فکر میکنید مستندی که ساختید
شناخت ما را از امامخمینی(ره) تکمیل میکند یا اینکه اساسا به همسر امام(ره) میپردازد
؟
خانم جدای از امام(ره) نیست. اگر با
یک شخص دیگری ازدواج میکرد که خانم نمیشد. اینکه با امام(ره) ازدواج کردند،
تبدیل شدند به بانو قدس. از امام(ره) که نمیتوان او را جدا کرد. اینها باهم
زندگی میکردند و مراحل بسیار سختی را گذراندند و زاویه دید این فیلم از زبان خانم
است نسبت بههمسرش.
صحبت میشود که امام(ره) بهرغم شخصیت
کاریزماتیکی که داشتند، در زندگی شخصیشان خیلی نرمتر بودند. شما که این مستند را
ساختید آیا به این مسئله رسیدید؟
این را همه میدانند و میگویند امام(ره)
در زندگی شخصیاش رئوف ودوست داشتنی بوده و حرف درستی است اما مسئله من صرفا این
نبود، بلکه زوایای پنهانی بین امام(ره) و همسرش بود که باید در آنها جستجو کرد
تا ببینم چه گذشته.
او در مسائل ایدئولوژیک هم تصور مستقلی
داشت یا آن استقلال صرفا مربوط به مسائل شخصی میشد؟
او یک همراه برای یک مرد انقلابی بوده
و تفکر و مدیریت بسیار قویای برای مدیریت زندگی داشت و امام(ره) هم وقتی آنقدر
مسائل زیادی داشتند، یکی باید اندرونیشان را مدیریت میکرد. این خانم یک مدیر قوی
و با اعتمادبهنفس بود و این مسیری است که در زندگی ایو حائز اهمیت بهنظر میرسد.
مستند شما را میتوان یک فیلم زنانه
دانست ؟
بله مطمئنا. چون روایت، متن و نوشته
برای یک زن است.
امسال دو مستند داریم و هردو هم درمورد
زنان هستند. برعکس فیلمهای داستانی امسال که این فضا را کمتر دارند.
من دنبال این نبودم، اما وقتی پیشنهاد
شد، در این عرصه پیش رفتیم و خوشبختانه به اینجا رسیدیم. البته لیاقت این خانم
خیلی فراتر از اینهاست و در یکفیلم نمیتوان همهچیز را تعریف کرد.
یگانه عرب
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است