دوازدهسال از تولید «کافهترانزیت» ساخته کامبوزیا پرتوی میگذرد و
حالا او با «کامیون» دوباره به جشنواره فیلم فجر آمده است. فیلمیکه خیلیها منتظر
دیدن آن هستند و مضمونی درباره وقایع منطقه دارد. او در کنار تورج اصلانی؛ مدیر
فیلمبرداری در یک گپوگفت کوتاه درباره فضای کامیون و شرایط این کار سخن گفت.
آقای پرتوی، شما در اکثر فیلمهایتان مضامینی چون جهانوطنی و همینطور
دوستی و دوستداشتن را درونمایهی کارهایتان دارید؛ از «ماهی» و «بازی بزرگان» گرفته
تا «کافه ترانزیت» و حالوهوای «کامیون» هم در همین فضا است. اما میخواهم ببینم شما
امسال و پس از گذشت ۱۲سال
از ساخت «کافه ترانزیت»، از چه زاویهای به این مسائل پرداختهاید؟
«کامیون» شاید برای این مضامینی که میگویید دیر باشد. پارسال نقاط مختلف
جهان پر از پناهجو بود و من سعی کردم این فیلم واقعا برخوردی باشد با مسئله پناهجویی
و پناهنده شدن. البته نه اینکه چنین موضعی فقط مختصبه سال گذشته باشد اما منظورم
این است که شاید زودتر از اینها باید بهطورجدی دربارهی این مسائل فکر میکردیم
و سخن میگفتیم.
در کافه ترانزیت مسئله زنی را داشتیم که با وجود اینکه به ظاهر خانواده
و جایگاهی داشت اما بیپناه بود و میخواست پناه خود را در یک شخص بخصوص پیدا کند.
اینجا به چهشکلی به این جریان نگاه کردید؟
من نمیتوانم بگویم که آن پناهگاه دقیقا و مصداقا چیست اما میتوانم
این پیشنهاد را بدهم که پناهجوها را باید خودمان پناه دهیم و درکنار خودمان فضایی
بسازیم که آنها احساس آرامش و امنیت کنند. این فیلم فقط همین را میگوید.
اصولاً شما به تولید فیلمهای آسان عادت ندارید و چندفیلم آخرتان حجم
پروداکشن زیادی داشت. این اتفاق در مورد «کامیون» هم افتاد. چون آنچنان که میبینیم
همهی صحنهها خیابانی هستند و حتی یک مقداری هم جادهای. این طرز کار شما را خسته
نمیکند یا به هراس نمیاندازد؟
اصلانی: فیلم کامیون تعدد لوکیشن زیادی دارد چون
اساسا دربارهی مهاجرت و پناهجویی است و شخصیتهای آن به کشور همسایه پناه میآورند.
این یک فیلم پلاتویی و طبیعتا شهری و محدود به چند خیابان یک شهر نیست و شرایط ویژه
خود را دارد. از اینلحاظ که در هر لوکیشن، فیلم فرهنگ رفتاری خاص خود را میپسندد.
شما اگر یک فیلم را در تهران کار کنید مدیر تدارکات شما با چند خیابان سرو کار دارد
و میداند در کدام منطقه تهران است و ازلحاظ روانی میتواند فردا و پسفردای تیم را
هم پیشبینی کند؛ اما در این فیلم ما هرچند دقیقه یکبار، از یک شهر و لوکیشن عبور
میکنیم و آدمهای هر لوکیشن و نوع همکاری و کیفیت کاری آنها فرق دارد. حتی نوع علاقه
و برخورد آنها با سینما هم متفاوت است و همین مسئله کار را از نظر تولیدی و هماهنگیهای
تولیدی با چالش دیگری مواجه میکند. از اینجهت یعنی قرار گرفتن فیلم ذیلگونهی فیلمهای
جادهای و توام شدنش با تم مهاجرت، دستبهدست هم دادهاند که تولید کار شکل ویژهای
داشته باشد. قطعا چنین کاری صبوری میخواهد و تولید آن پرچالش است.
آقای پرتوی بازیگر اصلی شما آقای سعید آقاخانی است که گریم او در این
فیلم خیلی متفاوت است و در این چندسال اخیر هم ما بازیهای متفاوتی از او زیاد دیدهایم.
شما باتوجه به چه عنصری او را برای «کامیون» انتخاب کردید؟
پرتوی: من پارسال در یک شبکه تلویزیونی، فیلمی
که آقای مؤتمن ساخته بود، یعنی «خداحافظی طولانی» را دیدم. او در آن فیلم سبیل داشت
و من فکر کردم که چهره تازهای است و از طرفی خودش هم کُـرد بود و دیدم چقدر شانس خوبی
برای من است که چنین شخصی را داریم. این شد که تماس گرفتم فیلمنامه را برایش ارسال
کردم و او خواند و پسندید.
چالشی در صحنه با او نداشتید؟
پرتوی: خیلی با او نمیتوان چالش داشت چون خودش
پیشنهادات خوب زیادی دارد و در جهت بهبود کار ارائه میدهد.
فکر میکنید باتوجه به موضوع جهانشمولی که فیلم دارد، چقدر زمان پخش
جهانی مثل «کافه ترانزیت» موفق باشد؟
پرتوی: واقعا نمیتوان درباره این سؤال پاسخ قطعی
و قاطعی گفت. چون ممکن است کلجهان به مسئلهای بپردازند که مسئله ما نیست و آن موقع
ما عقب هستیم اما امیدوارم پناهجویی، هنوز برای کل جهان مسئله باشد و آن موقع است که
خود بهخود این فیلم هم موردتوجه قرار میگیرد.
علی ظهوریراد
There are no comments yet