محمدهادی کریمی؛ کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است. او فارغالتحصیل
دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران است. فعالیت هنری وی از سال۷۶ با نگارش فیلم
«ساغر» به کارگردانی سیروس الوند آغاز شد و از دیگر فعالیتهایش میتوان به مدیرمسئول
و صاحب امتیاز نشریات تصویر روز و سینما جهان اشاره کرد.
کریمی اولین فیلمش «غیرمنتظره» را در سال۸۵ ساخت و تا سال۹۵ پنج فیلم
را در کارنامه کارگردانی خود ثبت کرد؛ فیلمهایی معمولا با مضامین روانشناسانه و جامعهشناسانه
که البته نمونه آن را در فیلمنامههایش هم میدیدیم اما خود او در مقام کارگردان
با علاقه بیشتری چنین مضامینی را دنبال میکرد. حالا فیلم جدید کریمی «کمدی انسانی»
اکران شده و این بهانهای بود که سراغ این کارگردان برویم و از او درباره ویژگیهای
جدیدترین اثرش بپرسیم.
آقای کریمی در اغلب فیلمهایی
که کارگردانی کردهاید شاهد دغدغههای اجتماعی شما در کنار تلاشتان برای بررسی موجودیت
و فردیت انسان در جامعه و تقابل با جامعه بودهایم.آیا چنین مضمونی در «کمدی انسانی»
هم هست؟
بله، جانمایه اصلی فیلم «کمدی انسانی» هم همین مسئله موجودیت و فردیت
انسان در جامعه است که در این فیلم بهشدت و پررنگتر از سایر آثارم شده است. درواقع
اگر بخواهم خیلی ساده بگویم کمدی انسانی فیلمی است در ستایش فردیت. اینکه چطور میتوانیم
فردیت خود را بشناسیم و با بهرهگیری از این شناخت، آنچه را که نقطه ضعف ما محسوب
میشود تبدیل به نقطه قوت خود کنیم. این فیلم مضمون اجتماعی خود را مثل کارهای قبلیام
براساس یک نگاه روانشناسانه به فرد پیش میبرد. در این فیلم هم ما با یک فرد طرف هستیم
که در چالشهای مختلفی با محیط اطرافش بهخاطر شخصیت منحصربهفردش و فردیت خاصی که
دارد مواجه میشود و درنهایت به این نتیجه میرسد که راه رستگاری و نجات در این است
که به خود برگردد و از خودش آغاز کند.
باتوجه به خلاصه داستان منتشرشده از فیلمتان، به نظر میرسد این بار خواستهاید
کمی جنبه طنز ماجرا را در فیلمتان افزایش دهید. آیا این مسئله برای جذب مخاطب بیشتر
بوده یا خواستید با کاستن از تلخی فضای فیلم، مخاطبان پیام آن را بهتر بفهمند؟
به هرحال لحن داستان «کمدی انسانی» آن چیزی است که این داستان آن را میطلبید و باید با همان حس فیلم را تعریف
میکردیم. جنس این فیلم جنسی نیست که بگوییم بهخاطر فروش بیشتر لحن کمدی را برای این
فیلم انتخاب کردیم بلکه همانطور که گفتم داستان و روایت این فیلم این حال و هوا و
لحن کمدی را میطلبید. ضمن اینکه از قدیم
این یک اصل است که وقتی تراژدی تکرار شود تبدیل به کمدی میشود یا کمدی بعضی
از دید برخی افراد یک تراژدی است که از زاویه متفاوتی به آن نگاه میکنیم. در ادبیات
فارسی هم این مضمون را داریم که «کارم از گریه گذشته است به آن میخندم» درواقع وقتی
یک تراژدی مدام در حال تکرار شدن است تلخی خود را از دست میدهد. چهبسا چیزی که در
یک نمای نزدیک برای ما تراژیک باشد در یک نمای دور شاید کمدی باشد و چهبسا که این
دو یعنی تراژدی و کمدی در طول سالیان به هم تبدیل شدهاند.
این فیلم هم مثل سایر ساختههای شما پر از بازیگران مطرح است. کمی در
مورد روند انتخاب بازیگران و تطابق آنها با نقش بگویید و اینکه آیا باتوجه به بازیگران
فیلمنامه را بازنویسی هم کردید یا خیر؟
همه بازیگران مهمی که در فیلم حضور دارند دوستانی بودند که به من افتخار
همکاری دادند و به نظرم برخی از آنها بهترین بازیهای خود را در این فیلم انجام دادند.
من از تمام آنها سپاسگزارم. لازم است بگویم تمام این بازیگران اولین انتخابهای من
برای حضور در فیلم بودند و براساس آنچه از داستان در ذهن داشتم به همان بازیگرانی که
در ذهنم بود رسیدم و آنها در فیلم حضور دارند. در طول کار بازنویسیهایی انجام
میدادم که آن هم بنا بر پیشنهاداتی بود که بازیگران گاهی به من میدادند یا خودم سر
صحنه به نکاتی میرسیدم که براساس آن لازم بود چند نکته را در فیلمنامه بازنویسی کنم،
اما بازنویسی فیلمنامه «کمدی انسانی» تنها در همین حد بود نه بیشتر.
بهعنوان یکی از اشخاصی که از سالهای دور بهعنوان فیلمنامهنویس فیلمهای
اجتماعی در سینمای ایران فعال بودید، وضعیت فعلی سینمای اجتماعی را چگونه میبینید؟
به نظر شما سینمای اجتماعی امروز چه تفاوتی با دهه۷۰ کرده است؟
سینمای اجتماعی از نظر من روند رو به رشدی در این سالها در سینمای ایران
داشته است. چرا؟ چون سینمای اجتماعی از حالت سینمایی که در آن فیلمهایی مثل تیتر صفحات
حوادث باشند یا فیلمها نگاه ژورنالیستی به جامعه را داشته باشند بیرون آمده است. زمانی
بود که هر فیلمی اگر به سراغ موضوعی که خط قرمز بود و یا ملتهب بود میرفت یا موضوعی
در آن بود که از جنس کارهای ژورنالیستی بود، فیلم بهعنوان یک فیلم پیشرو اجتماعی تلقی
میشد. این روزها فیلمهای اجتماعی فیلمهایی هستند که تحلیل داشته باشند و باید ترسیم
همهجانبه یک موضوع را در آن بینیم. چرا؟ دلیل آن هم این است که وقتی برای مثال شبکه
خبر در مستندی از گورخوابها فیلم تهیه میکند یا از معتادان متجاهر فیلم تهیه میکند
و در رسانه ملی این فیلمها پخش میشود، این مسئله نشان میدهد که مرزها از آن ممنوعههایی
که شاید فیلمهای اجتماعی، زمانی به پشتوانه آنها جلو میآمدند جابهجا شده است، درنتیجه
فیلمهای اجتماعی امروز باید حتما تحلیل داشته باشند، باید دگردیسی آدمهایی را که
در آن وضعیت گیر افتادهاند در فیلم ببینیم، باید یک نقطه عزیمتی برای آدمهای این
فیلمها وجود داشته باشد. درواقع یک سیر مشهود در داستان و روایت باید از چگونگی روابط
علت و معلولی و دال و مدلولی از اینکه چگونه موقعیتی که در فیلم میبینیم شکل گرفته
و چگونه میتوان از آن بیرون رفت یا حتی دوام آن به چه عواملی بستگی دارد باید در فیلمهای
اجتماعی دیده شود و فقط نمیتوان به بهانه نشان دادن بعضی از مسائل حادی که ممکن است
در جامعه وجود داشته باشد یا بعضی از آسیبهای اجتماعی بتوانیم عنوان اجتماعی را به
فیلم اطلاق کنیم. درصورتیکه در دهههای پیش وضعیت این بود که شما کافی بود به یک آسیب
اجتماعی اشاره کنید و آن فیلم با پشتوانه همین مسئله، تبدیل به فیلم اجتماعی میشد
ولی امروز اینگونه نیست و سینما در وهله اول باید سینما باشد و بعد مضمون اجتماعی
خود را ارائه دهد و دیگر نمیشود فیلمی به خود سینما بیاعتنا باشد و فقط بهخاطر مسائل
اجتماعی که در آن مطرح میشود مورد توجه قرار گیرد.
فکر میکنید که «کمدی انسانی» تا چه حد در جلب مخاطبان موفق باشد؟
امیدوارم فیلم در اکران موفق باشد، چون ما کمپینی هم در کنار این
فیلم داریم که شعار آن این است: «با نفی تبعیض، تفاوتها را پذیرا باشیم». امیدوارم
که فیلم مورد استقبال مخاطبان قرار بگیرد. چون علاوه بر اینکه فیلم وقتی مورد استقبال
قرار میگیرد به چرخه تولید در سینمای ایران کمک میشود، بلکه دوست دارم دیده شدن این
فیلم به این کمپین و این تلاش دستهجمعی رونق بیشتری ببخشد و امیدوارم فیلم «کمدی انسانی»
یک قدم باشد در بین هزاران قدمی که برای نفی تبعیض در جامعه برداشته میشود چون «کمدی
انسانی» هم از تبعیض میگوید.
علی ظهوریراد
There are no comments yet