«محکومین» نام مجموعهای تلویزیونی به تهیهکنندگی بهروز مفید و کارگردانی سیدجمال سیدحاتمی و حسین قناعت و نویسندگی امیر عبدی و طلا معتضدی است که هر شب از شبکهیک سیما روی آنتن میرود. مضمون اصلی این سریال درمورد مجازات جایگزین است. کارگردانی ۱۹اپیزود از این سریال را سیدحاتمی برعهده دارد. او پیش از این فیلم «لاک قرمز» را کارگردانی کرده بود. درادامه متن کامل گفتوگو با این کارگردان را میخوانید.
چطور برای کارگردانی سریال «محکومین» دعوت
شدید؟
فکر میکنم با دیدن فیلم «لاک قرمز» و فضای اجتماعیای که
من در آن کار میکنم و تناسبی که با قصه «محکومین» وجود داشت، پیشنهاد این کار با
من مطرح شد.
پروسه پیشتولید و مراحل تحقیقات و پژوهش چقدر
زمان برد؟
طرح سریال «محکومین» که مربوط به مجازات جایگزین است ازطرف
آقای مفید طراحی و به شبکه ارائه شده بود و بعد از تصویب، من به کار اضافه شدم.
زمانیکه من به این پروژه ملحق شدم، آقای مفید قسمتی از کارها را انجام داده بود،
حتی در حدود ۱۰تا ۱۲قسمت از فیلمنامه توسط خانم طلا معتضدی نوشته شده بود. زمانیکه
به کار اضافه شدم بخشی از فیلمنامهها را دوست داشتم اما قسمتی از فیلمنامهها که
مطابق سلیقه من نبود را کنار گذاشتیم و آقای امیر عبدی بهعنوان نویسنده به پروژه
اضافه شد، من قبلا با او «لاکقرمز» را کار کرده بودم که در ادامه بقیه قصهها را
او نوشت؛ درواقع از بین ۱۹قسمتی که ما داشتیم ۱۳قسمت را امیر عبدی نوشت، یک قصه
را رسول نقوی و ۵قسمت را هم که از قبل خانم معتضدی نوشته بود را کار کردیم.
تغییر نویسنده و نگارش داستانها با اضافه شدن
آقای عبدی باعث نشد که قصه روند یکدستی نداشته باشد و از یک خط واحد پیروی نکند؟
در هر صورت وجهمشترک این قصهها من و آقای مفید بودیم که
شخصا به فیلمنامهها رسیدگی میکرد، بنابراین ما هماهنگیهای لازم را در قصهها بهوجود
میآوردیم؛ البته این توضیحاتی که درخصوص داستانها و نویسندهها ارائه کردم
مربوط به۱۹ قسمتی است که من کار کردم و از بقیه داستانها اطلاعی ندارم.
«محکومین» سریالی ۳۰قسمتی است؛ علت کارگردانی ۱۹قسمت
از سریال توسط شما چه بود؟ چرا ۱۱قسمت از کارگردانی کار به حسین قناعت سپرده شد؟
آیا مشکل خاصی وجود داشت؟
قرار بود که من هر ۳۰قسمت را کارگردانی کنم اما به دلیل اینکه
بنا بود در دیماه پخش داشته باشیم و پیشبینیها به این صورت بود که ما نمیتوانستیم
به پخش برسیم آقای مفید فکر کرد که یک کارگردان به پروژه اضافه شود و بهصورت
مستقل کار کند تا بتوانیم کار را بهموقع به پخش برسانیم.
اضافه شدن آقای قناعت به سریال برای شما ناراحت
کننده نبود؟
نه، چرا که بخشی از این قضیه مربوط به تعهدی است که به
تلویزیون داشتیم، همین که ۱۹قسمت از کار من بهصورت متوالی و پشتسرهم پخش میشد
برای من راضیکننده بود؛ ضمن اینکه تعهد نسبت به تلویزیون برای ما مهم بود.
همانطور که میدانیم سریال «محکومین» مضمونی
اجتماعی دارد؛ در بین سوژهها و داستانهایی که به آنها پرداختید، موضوعی وجود
داشت که به تصویر کشیدن آن ممانعت قانونی داشته باشد و اجازه پرداختن به آن را
نداشته باشید؟
ما به این مشکل برنخوردیم؛ باتوجه به این که یک مشاور
حقوقی داشتیم و او به ما کمک میکرد، مجازات جایگزین به احکامی تعلق میگیرد که
کمتر از چهارماه حبس داشته باشند، درواقع خلافهای حادی را دربر نمیگیرد که
برای بیان برخی از موضوعات آن دچار چالش شویم؛ بنابراین موضوعاتی که به ما اجازه
درام میداد و میتوانستیم متناسب با آنها قصهپردازی کنیم، با سلائق ما جور بود
و سوژه اجتماعی بهتری بود را استفاده کردیم؛ ضمن اینکه قوه قضاییه خیلی در مبحث
حکم جایگزین سابقه ندارد، تقریبا دوسال است که این مورد بهصورت قانون درآمده
است، آرشیو ما در قوه قضاییه آنقدر پررنگ نبود که بتوانیم از میان آنها سوژههای
نابی را پیدا کنیم و مورد استفاده قرار دهیم، به همین علت بخشی از قصههای ما تخیل
نویسندهها بود که به داستان تبدیل شد. به بیان دیگر خیلی از این قانون استفاده
نشده است و فکر میکنم با دیدن این سریال بخش اعظمی از مردم تازه متوجه شدند که
چنین قانونی هم وجود دارد.
با اینحساب و با مطلع شدن مردم از این قانون و
با تولید چنین سریالی با محوریت مجازات جایگزین، فکر میکنید روند اجرایی آن در
ادامه به چهصورت باشد؟
یکی از انگیزههای ما، حداقل خود من این بود که شاید تلنگری
برای مردم باشد که بدانند همچین حقی برای آنها در قانون وجود دارد، امیدوارم قضات
هم پس از پخش این سریال، از این قانون بیشتر استفاده کنند.
استفاده از یک دوربین برای تصویربرداری سریال
چند قسمتی مناسب بود؟ فکر نمیکنید بهره گیری از این روش بیشتر مناسب کارهای مستند
باشد نه یک اثر نمایشی آن هم در تلویزیون؟
اگر کارهای قبلی من را هم دنبال کرده باشید، فضای مستند در
آنها وجود دارد؛ من تلاش زیادی کردم تا اپیزودهای خودم را به فضای مستند نزدیک
کنم.
چرا؟
چون یک سوژه کاملا اجتماعی را پیش میبریم، سوژه اجتماعی که
میتواند مستندوار تعریف شود، در عین این که بخش نمایشی و درام خود را حفظ میکند،
میتواند از نظر تکنیک به سمت مستند برود تا تاثیرگذاری بیشتری در مردم داشته باشد
و مردم هم لزوما به «محکومین» بهعنوان یک مجموعه نمایشی و قصه شبانه نگاه نکنند؛
من تمام تلاشم را کردم تا در ذهن مردم بیشتر نفوذ کنم، حتی سوژههایی را انتخاب
کردیم که کمی مخاطب را به فکر فرو ببرد، هم درمورد قوه قضاییه، هم درباره خود مردم
که حق خود را بدانند، بهعلاوه تاثیرات این قانون را در روحیه متهمان و خانوادها.
تمام این موارد دست به دست هم داد تا من به این نتیجه برسم که باید کار خود را
مستندوار ارائه کنم و بسازم.
بنابراین نفوذ به افکار بیننده دلیل اصلی
انتخاب روند مستندگونه بوده است؟
بله، به اضافه اینکه مخاطب در این صورت همذاتپنداری بهتری
را با سریال انجام خواهد داد؛ من فکر میکنم وقتی با این تکنیک کار میکنید، مردم
همذاتپنداری بیشتری با یک کار اجتماعی دارند.
تکنیک دوربین روی دست وتصویر برداری به این شکل
باعث خستگی بیننده نمیشود؟
نه؛ اگر قرار است کار یکدست باشد باید به همینصورت کار
میکردیم. دوربین روی دست تکنیکی است که هماکنون در بسیاری از آثار خارجی و البته
داخلی مورد استفاده قرار میگیرد؛ این تکنیک امتحان خود را پسداده است و ما درحال
امتحان کردن آن نبودیم که بابتش نگرانی داشته باشیم؛ من در فیلم «لاک قرمز» هم از
تکنیک دوربین روی دست استفاده کردم.
اگر کار دیگری را هم از شما ببینیم این تکنیک
را در آن حفظ میکنید؟
نه؛ به نوعکاری که میکنیم بستگی دارد؛ در سریال «سرزمین
کهن» که دستیار آقای کمال تبریزی بودم واین تکنیک را استفاده نکردیم چراکه یک
مجموعه کلاسیک با قصهای کاملا کلاسیک و تاریخی را تعریف میکردیم که دوربین روی
ریل و سهپایه قرار داشت. بنابراین این مورد به سوژههایی بستگی دارد که در ادامه
انتخاب خواهم کرد.
کارگردانی فیلم «لاک قرمز» و هماکنون سریال «محکومین»؛
هردوی این کارها ژانر اجتماعی دارند، در ادامه فعالیتهای خود قصد ورود به سایر
ژانرها را دارید؟
یک، بستگی به حالو
روزم دارد که فعلا باید از این نوع فیلمها بسازم؛ دو، اگر سوژهای پیدا شود که
من را راضی کند تا از فضای اجتماعی خارج شوم شاید آن را انتخاب کنم اما فعلا در
این مسیر قرار دارم.
حتی اگر سوژه طنز
و کمدی باشد چطور؟
طنز موقعیت را
خیلی دوست دارم، اما بازهم در فضای اجتماعی؛ فکر نمیکنم در غیر اینصورت برای من
لطفی داشته باشد؛ موافق اینکه صرفا جهت سرگرمی کار طنزی ساخته شود نیستم.
ساختن مجموعه تلویزیونی اپیزودیک نسبت به
سریالی با کاری با خط داستانی واحد چه تفاوتها و احیانا دشواریهایی دارد؟
ساخت کار اپیزود قطعا سخت است و قابل مقایسه نیست. من در
مورد کار خودم میگویم، ساخت ۱۹اپیزود مانند ساخت ۱۹تلهفیلم است، با ۱۹مجموعه
بازیگر، لوکیشن، سوژه و فیلمنامه، پایانبندی و همه اینها انرژی زیادی از آدم میگیرد؛
اینکه تمام این موارد را با روند درست خود پیش ببرید تا نتیجه درستی هم بدهند کار
بسیار سختی است.
از نحوه انتخاب بازیگران وترکیب آنها هم بگویید.
انتخاب بازیگران را به هرحال دستیاران کارگردان انجام میدادند،
خانم حمیده مقدسی و آقای بیدقی و در مراحلی آقای علی جودی؛ درکل انتخاب بازیگر هم
برای کار اپیزود سخت است، پیدا کردن بازیگران اسمدار و راضی کردن آنها برای بازی
در یک اپیزود ۵۰دقیقهای، کار دشواری بود. با حساسیتهایی که من روی بازی
بازیگرانم دارم و اینکه آنها هم باید بازیهای مستندی را ارئه دهند، حتی
بایگرانی که یک یا دو دیالوگ دارند، به همین منظور کار سختی برای قالب و بازی آنها
داشتیم؛ به طوریکه باید گروهی را انتخاب کنیم تا در مسیر درست بازی قرار بگیرند،
بنابراین نباید بازیگر تکجملهای هم بد بازی کند. به همین علت دوستان انرژی
فراوانی صرف کردند، وقت گذاشتند، تست گرفتند، حتی برای بخشهایی که کودکان بازی
داشتند؛ درمجموع در روند پیشتولید و تولید از بازیگران و نابازیگران تستهای
زیادی گرفته شد که در نهایت وقتی آنها را کنار هم میچینیم ترکیب یکدستی را شاهد
هستیم.
چرا لیلا زارع را بهعنوان بازیگر ثابت انتخاب
کردید؟ گزینه دیگری هم برای این نقش وجود داشت؟
من در گذشته هم با خانم زارع کار کرده بودم؛ چه در دورهای
که دستیار کارگردان بودم و چه در «سرزمین کهن»؛ من شناخت کاملی روی خانم زارع
داشتم؛ بازی واقعی خانم زارع که به نظر من بینظیر است وجهی بود که خیلی آن را
دوست داشتم و مایل بودم که او این نقش را بازی کند و خوشبختانه بهخوبی از پس آن
برآمده است. او نقش یک مددکار را بهخوبی اجرا کرده است و من از این بابت خیلی
راضی هستم.
در ۱۱قسمتی که حسین قناعت کارگردان است، سپیده
خداوردی نقش خانم مددکار را ایفا میکند؛ در جریان این موضوع بودید؟ چرا همچنان
لیلا زارع نقش را ایفا نکرد؟
من اصلا با آن گروه ارتباط نداشتم و کاملا مستقل کارها
انجام شد البته با نظارت آقای مفید. او روی فیلمنامهها خیلی مسلط بود وبا ارتباطی
که او با من و آقای قناعت داشت قطعا توانست آن یکدستی را در فیلمنامهها حفظ کند.
موضوع ساختار هم به کارگردانی مربوط میشود که آقای قناعت جزو کارگردانان باتجربه
بوده و بهطور حتم قصههایش را بهخوبی ساختهاست.
کار جدیدی را دردست ساخت دارید؟
بله؛ یک فیلم سینمایی که در حالحاضر امیر عبدی کار نگارش
آن را برعهده دارد. این فیلم یک کار اجتماعی است.
زوم
زمان پخش سریال «سرزمین کهن» مشخص شده است؟ مگر
مشکلات برطرف نشد؟
واقعیت این است که حکایت «سرزمین کهن» همچنان باقی است؛
واقعا نمیدانیم این ماجرا به کجا کشیده میشود. تهیهکننده سریال خیلی امیدوار
است که کار به پخش برسد اما واقعا زمان و حل شدن این مشکلات هنوز مشخص نیست.
اگر بحث اصلاحات مطرح است که این اقدام عملی
شد.
ما اصلاحات را بهطور کامل انجام دادیم و هیچ نکتهای در آن
باقی نمانده که باعث سوءتفاهم شود، حتی یک کلمه؛ اما این که چرا پخش نمیشود مربوط
میشود به جریانات اجتماعی که وجود دارد، رئیسهای سازمان یا بخشی از آن مربوط به
نمایندگان مجلس است که اعتراض کردند، اما دلیل اینکه چرا کار را هنوز ندیده
اعتراض کردند، نمیدانیم.
سازمان صدا و سیما چه جوابیهای را مبنی بر عدم
پخش سریال به شما دادهند؟
سازمان پیگیر پخش سریال است تا این اتفاق بیفتد اما از جهات
دیگر مشکلاتی وجود دارد که سازمان هم نمی تواند سریال را پخش کند وگرنه ما با
نظارت خود سازمان تمام تصحیحات را انجام دادیم. اما هنوز زمان دقیق پخش معلوم
نیست.
لیلا سلمانی
There are no comments yet