حساسیتم برای حضور در تئاتر بیشتر شده است | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۱۹
چراغی‌پور:

حساسیتم برای حضور در تئاتر بیشتر شده است

این روزها با دقت و سختگیری بیشتری تئاتر‌ها را برای حضور انتخاب می‌کنم، چون حضور در نمایش باکیفیت برای من مهم است.

سیاوش چراغی‌پور از قدیمی‌های تئاتر است و سال‌ها در این
حوزه فعالیت داشت. سال۸۲ با سریال «باغچه مینو» او تبدیل به چهره آشنایی برای
بینندگان تلویزیون شد و پس از آن حضورش را در هر سه مدیوم سینما، تئاتر و تلویزیون
حفظ کرده است. حضور پررنگ او در سریال «لیسانسه‌ها» سال گذشته محبوبیت او را دوچندان
کرد اما فعالیت او محدود به تلویزیون نبود و امسال با پنج فیلم در جشنواره فیلم
فجر حضور دارد. گپ کوتاه ما با او به بهانه فعالیتش در سال جاری را می‌خوانیم.

امسال در جشنواره چند فیلم دارید و شما را با چه
فیلم‌هایی در جشنواره خواهیم دید؟

امسال با بازی در پنج فیلم در جشنواره فیلم فجر حضور دارم، البته
به‌علت کم‌لطفی بعضی از اهالی سینما در اخبار معمولاً نام بازیگران اول یا نهایتاً
بازیگر دوم فیلم درج می‌شود و نامی از نقش‌های مکمل به میان نمی‌آید. یکی از این آثار
«حکایت دریا» آخرین ساخته بهمن فرمان‌آراست. دیگر فیلمی که در آن بازی کردم «مخفیانه»
نام دارد. در «سرو زیر آب» ساخته محمدعلی باشه‌آهنگر هم یک نقش جدی و پررنگی دارم.
در یک فیلم اولی به‌نام «ترانه» ساخته مهدی صاحبی نیز ‌بازی کرده‌ام و هم‌اکنون مشغول
بازی در آخرین سکانس‌های فیلم «خودسر» جدیدترین ساخته کمال تبریزی هستم که فیلمبرداری
بخش کوتاهی از آن باقی مانده و اگر این فیلم هم با تلاش دوستان به جشنواره فجر برسد
امسال با پنج فیلم در این جشنواره حضور پیدا خواهم کرد.

امسال در دو فیلم‌اول بازی کرده‌اید. کمی در مورد
فیلم «موریانه» ساخته مسعود حاتمی که یکی از این دو فیلم است برای ما صحبت کنید، چون
شنیده‌ایم که این فیلم حال و هوا و فضای خاصی دارد.

این فیلم اولین ساخته کارگردانش هست و فیلمی بسیار متفاوت در
سینمای ایران است، برای این‌که کل فیلم در سه یا نهایتاً چهار روز فیلمبرداری شد و
از آن دسته فیلم‌هایی بود که فیلمبردار از صبح تا شب در کنار بازیگران بود و همه چیز
ترکیبی از بداهه و یک خط داستانی از فیلم پیش می‌رفت. درواقع ما به‌عنوان بازیگران
فیلم تنها به اندازه یک خط داستانی از فیلم اطلاع داشتیم. نقش من هم در این فیلم نقش
یک مکانیک است که دختری دارد و نقش این دختر را خورشید چراغی‌پور دختر خودم ایفا می‌کند.
ما این خط داستانی را می‌دانستیم اما این‌که قرار است در فیلم چه اتفاقی بیفتد یا با
چه چالش‌های موضوعی روبه‌رو بشویم خبر نداشتیم و تقریباً می‌توان گفت که ۸۰درصد اتفاقات
در این فیلم بر مبنای بازی‌های بداهه در فیلم بود که از این جهت می‌توان گفت «موریانه»
فیلمی بسیار عجیب است، چون اتفاقات پیش‌بینی‌نشده‌ای به وجود می‌آمد که ما در حضور
دوربین باید نسبت به آن‌ها عکس‌العمل نشان می‌دادیم و این موقعیت‌های عجیبی را برای
ما ایجاد می‌کرد که در نوع خودش کاری متفاوت در سینمای ایران بود. امیدوارم در تدوین
اتفاق خوبی برای فیلم بیفتد و ریتم کار از بین نرود چون راش‌های بسیاری برای این کار
گرفتیم اما قطعاً برای این‌که فیلم به استانداردهای زمانی سینمای ایران و آنچه مدنظر
کارگردان است برسد قطعاً بسیاری از آن لحظات و موقعیت‌ها باید در تدوین حذف شود.

ساختار فیلم بسیار جذاب بود و تاکنون در سینمای
ایران چنین چیزی سابقه نداشته است. به نظرم بازیگران این فیلم مانند خود شما، باید
از بازیگرانی باشند که سابقه‌ کار تئاتر را دارند تا بتوانند در چنین موقعیت‌هایی به‌خوبی
عکس‌العمل نشان دهند.

شاید اگر این‌گونه بود در فیلم اتفاق دیگری می‌افتاد اما در
فیلم این‌گونه نشد. دو بازیگر اصلی فیلم که دوربین از ابتدا تا پایان فیلم آن‌ها را
همراهی می‌کند خانم مریم مقدم و آقای بهتاش صناعی‌ها هستند و این دو بزرگوار تا جایی
که اطلاع دارم تجربه تئاتری ندارند و بهتاش صناعی‌ها اصولاً به‌عنوان کارگردان شناخته‌
شده ‌است اما نقشه‌های اصلی داستان را بر عهده‌ دارد و نقش مکمل مقابل آن‌ها را همان‌گونه
که گفته‌ام من به همراه دخترم بازی می‌کنیم و به‌عنوان پدر و دختر در این فیلم نقش
یک پدر و دختر را ایفا کردیم و سایر بازیگران فیلم، نقش‌های بسیار کوتاه‌تری را دارند
اما مبنای اصلی داستان فیلم «موریانه» بر پایه دو شخصیت اصلی و در کنار آن من و دخترم
به‌عنوان شخصیت‌های مکمل اصلی بنا شده است.

فیلم دیگری که به آن اشاره کردید و بسیاری شدیداً منتظر دیدن آن هستند «سرو
زیر آب» جدیدترین کار محمدعلی باشه‌آهنگر است؛ یکی از فیلمسازان دفاع مقدس که همیشه
حرف جدیدی در این سینما برای گفتن دارد و با هر فیلم، مخاطب را متحیر می‌کند. کمی هم
در مورد این فیلم و نقش خاص و متفاوتی که در آن دارید برای ما بگویید.

من با شما هم‌عقیده‌ام و به نظر من باشه‌آهنگر جزو پرچمداران
ژانر دفاع مقدس و جنگ در سینما به حساب می‌آید و هر بار هم رویکرد متفاوتی را در آثار
او می‌بینیم. این‌بار هم یکی از ویژگی‌های این کار به نظر من که در آن حضور داشتم پرداختن
وی به داستانی در حوزه معراج شهداست که ما در این حوزه هیچ داستان جدی در سینمای دفاع
مقدس نداشتیم. می‌دانیدکه معراج شهدا مرکزی بود که بعد از جنگ برای شناسایی شهدا و
اجسادی که قابل تشخیص نبودند تاسیس شد و درواقع در این مرکز پیکر شهدا را براساس بعضی
از معیارهایی مانند وسایل شخصی و پلاک شناسایی می‌کرده‌اند. «سرو زیر آب» به این بخش
از داستان جنگ پرداخته است و داستان آن مستقیماً ارتباطی به خود جنگ ندارد اما بی‌ارتباط
با پدیده نفرت‌انگیز جنگ هم نیست، همین مسئله باعث شده که این فیلم کار متفاوتی باشد.
نکته دیگر این که فیلم بسیار پروداکشن قوی داشت، آن‌هم در موقعیتی که در سینما برای
خیلی از اتفاقات مهم هزینه‌ای انجام نمی‌شود اما آقای باشه‌آهنگر با سعه صدر و صبوری
تمام یک فیلم بسیار سنگین از لحاظ حجم سکانس‌ها و موضوع، رهبری کرد. از دیگر ویژگی‌های
مهم این فیلم باید به بازیگران پرتعداد آن اشاره کنم که همه از بازیگران خوب و قوی
سینما تلویزیون و تئاتر هستند که وجود آن‌ها در کنار هم ترکیب جذابی را از جهت گروه
بازیگران در کنار عوامل پشت دوربین که آن‌ها هم از حرفه‌ای‌‌ترین‌های سینمای ایران
هستند به وجود آورده است. درمجموع «سرو زیر آب» کاری خوب و جذاب است. خود من به‌شخصه
تمام کارهای باشه‌آهنگر را دنبال می‌کردم و به وی ارادت بسیاری دارم. خوشبختانه این
سعادت نصیبم شد که با او کار کنم. نقش متفاوتی هم در این فیلم دارم که مقداری از خودم
دور است و با یک گویش محلی آن را ایفا می‌کنم؛ چیزی که هرگز برای من تعریف نشده بود.
من نقش یک استوار ژاندارمری را در آن فیلم بازی می‌کنم که در روستایی در لرستان است
و تمام این‌ها جزو جذابیت‌های نقش برای من بود. در آن فیلم با یک لهجه کرمانشاهی شیرین
صحبت می‌کنم و امیدوارم در روند فیلم جا بیفتد و تماشاگران از دیدنش لذت ببرند.

از سال۸۰ فعالیت شما در سینما پررنگ‌تر شد و اخیراً
با بازی در سریال «لیسانسه‌ها» به یک چهره محبوب تلویزیونی هم تبدیل شده‌اید، اما شما
به‌عنوان بازیگری که خاستگاه تئاتری دارید شناخته می‌شوید. مدتی شما را در تئاتر ندیده‌ایم
دلیل این کم‌کاری چیست؟ آیا مسئله این است که فعالیت‌های تصویری زیاد وقت شما را
می‌گیرد؟

هرگز برای کسی که تجربه تئاتر دارد و کارش را از تئاتر شروع
می‌کند امکان این‌که از تئاتر دور شود و دوباره به سمت آن برنگردد اتفاق نمی‌‌افتد
و این امری محال است. همه بازیگران تئاتر در هر شاخه‌ای فعالیت کنند دلشان برای صحنه
می‌تپد. من تا سال گذشته سالی یک یا دو نمایش را در کارنامه خود داشتم اما این سعادت
من است که دوستان در سینما به‌نوعی من را بیشتر دیدند پسندیدند و پس از این سال‌هایی
که در حوزه تئاتر بودم بیشتر در سینما و تلویزیون دعوت به کار شدم. این هم باعث افتخار
من است که در سینما و تلویزیون به‌عنوان دو مدیوم متفاوت تصویری حضور داشته باشم و
دیده شوم اما این یک سال اخیر حجم کارهای تلویزیونی و سینمایی من به اندازه‌ای بالا
بود که خیلی فرصت نداد به تئاتر برسم، ضمن این که این روزها با دقت و سختگیری بیشتری
تئاتر‌ها را برای حضور انتخاب می‌کنم، چون حضور در نمایش باکیفیت برای من مهم است.
از سال۶۶ روی صحنه به‌صورت حرفه‌ای اولین حضورم را در تئاتر شهر داشتم و سی سال از
آن روزگار می‌گذرد، ضمن این‌که با کارگردان‌های متنوعی از پیشکسوتان قدیمی و کارگردانان
جوان فعالیت داشته‌ام و همیشه علاقه‌مند به همکاری با جوانان بودم، اما کمی از من گذشته
است که بخواهم هر کاری را بپذیرم و برایش وقت بگذارم چون انرژی‌ای که بازی در یک تئاتر
از بازیگر می‌گیرد هم از نظر روحی روانی هم از نظر زمان و مسائل مالی، بیشتر از یک
کار عادی است و آن تئاتر باید خیلی ویژه باشد که بتوانید وقتتان را در این سنی که اکنون
من به آن رسیده‌ام و دیگر چندان جوان نیستم و وقت تجربه‌اندوزی ندارم برای کار اختصاص
دهید. شاید این سختگیری من از دلایل کم‌کاری من بوده است، ضمن این‌که همان‌طور که گفتم
در یک سال گذشته فقط برای سریال «لیسانسه‌ها» به‌مدت یک سال از شهریور سال گذشته تا
امسال درگیر بودم. در کنار آن چند کار سینمایی هم انجام داده‌ام ضمن این‌که این نکته
را هم بگویم که در این یک سال، چهار یا پنج فیلم‌کوتاه را با کارگردانان جوان و دانشجو
بازی کردم که برای بعضی از این فیلم‌ها در جشنواره‌های جهانی اتفاقات خوبی افتاده
است. من هم به‌عنوان کسی که اندکی تجربه در این زمینه داشتم سعی کردم در کنار این جوانان
باشم تا هم دلگرمی بیشتری به آن‌ها و کارشان بدهم هم به سهم خودم ادای دینی به کسانی
کنم که زمانی که ما جوان بودیم بزرگ‌ترهای روزگار ما بودند و به ما کمک می‌کردند و
حالا وظیفه ماست که با حضورمان از جوان‌ها حمایت کنیم.

فیلمی که درباره آن از شما نپرسیدم «حکایت دریا»
آخرین ساخته بهمن فرمان‌آراست؛ فیلمی که نقش اصلی آن را خود ایشان بازی می‌کنند و حضور
این همه بازیگر، کنجکاوی‌ها را در مورد آن و داستانش برانگیخته است. کمی درمورد نقش
خود در این فیلم برای ما صحبت کنید.

بهمن فرمان‌آرا از بزرگان و به نظرم به‌نوعی پدر سینمای ایران
است و برای من و بسیاری دیگر در سینمای ایران حکم استاد را دارد و به نظر من حضور او
برکت سینمای ایران است. این سومین تجربه همکاری من با وی بود و این اتفاق برای من هیجان‌انگیز
است که در هر فیلمش به یاد من هست، حتی به اندازه یک سکانس کوتاه. کافی است که او لب‌
تر کند تا من به استقبال حضور در فیلم وی بروم. «حکایت دریا» چنین داستانی داشت که
او و گروهش در ویلایی در رامسر که کنار دریا بود و داستان فیلم در آن می‌گذرد مستقر
بودند. خود وی نقش اصلی را در فیلم بازی می‌کند که خود این مسئله به کار ویژگی می‌دهد
و دیدن او روی پرده سینما به اندازه کافی هیجان‌انگیز است و حضور وی در این فیلم یک
غنیمت است. فرمان‌آرا از حضور بازیگران زیادی هم در این فیلم استفاده کرده که در نقش‌های
کوچکی بازی می‌کنند. نقش اصلی فیلم بر عهده خود آقای فرمان‌آرا و خانم فاطمه معتمدآریا
است که نقش یک زن و شوهر را در داستان دارند، اما دیگر بازیگران در نقش‌های کوتاه و
نیمه‌بلند در این فیلم حضور دارند که حضور در این فیلم برای من هم اتفاق خوبی بود.
نمی‌‌توانم زیاد در مورد داستان این فیلم صحبت کنم اما می‌دانم که سال‌هاست فرمان‌آرا
دلش می‌خواست چنین داستانی را بسازد و یک بار به ما گفت که در گفت‌وگو با مرحوم کیارستمی
وقتی درباره این فیلم صحبت می‌کردند آقای کیارستمی به وی گفته بود: تو خودت باید نقش
اصلی فیلم را بازی کنی، چون این شخصیت را فقط خودت می‌توانی درک کنی و به همین دلیل
است که او خودش بازیگر نقش اول این فیلم شده و این برای من به‌عنوان بازیگر جالب بود
و امیدوارم اتفاق خوبی برای این فیلم بیفتد، چون نمی‌‌دانم چرا گاهی رفتار‌هایی که
در شأن آقای فرمان‌آرا بوده با وی نشده است. امیدوارم این فیلم حضور خوب و جذابی در
سینما داشته باشد و آن‌گونه که لیاقت بهمن فرمان‌آراست با آن برخورد کنند.


علی ظهوری‌راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۸/۰۷۵/۴۶۸/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • زودپز
    ۱۵۶/۹۶۸/۵۵۳/۰۰۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۵۱/۳۱۲/۱۴۴/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۳/۹۹۲/۷۷۷/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۱/۳۷۲/۹۰۸/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۳/۵۵۶/۱۷۳/۰۰۰
  • استاد
    ۸۸۸/۵۲۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۸۶/۴۵۲/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۲۴۳/۱۴۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۱۴۲/۷۲۵/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۱۸/۹۳۵/۰۰۰