برگزاری کنسرت دشوار است! | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۱۷
مهدی یغمایی:

برگزاری کنسرت دشوار است!

«اگر حقیقتش را بخواهید کنسرت کمی دشوار است زیرا خارج از تعارف مردم خیلی کنسرت‌برو نیستند مگر این‌که خواننده‌ای به‌یکباره برجسته شود و مردم نهایتا 20‌سانس کنسرت‌هایش را پر‌کنند.»

مهدی یغمایی؛ خواننده و آهنگساز ،از سال‌۸۰ به‌طور جدی وارد
عرصه موسیقی‌پاپ شده است و تاکنون نزدیک‌به ۱۰۰‌قطعه موسیقی اجرا‌کرده است.
تابستان‌۹۴ بود که به‌واسطه داوری در برنامه استعدادیابی شب‌کوک تماشاگران
تلویزیون با چهره و صدای او بیشتر آشنا شدند و قطعاتش بارها و بارها در فضای‌مجازی
شنیده و دست‌به‌دست شد اما یغمایی موسیقی را با آواز سنتی شروع کرده و بعدها گونه
فعالیت خود را تغییر داده است. با او درباره مسائل مربوط به موسیقی پاپ و به‌خصوص
برنامه‌های استعدادیابی در زمینه موسیقی گفت‌و‌گو کرده‌ایم.

این‌روزها مشغول‌به چه فعالیتی در زمینه موسیقی
هستید
؟

این‌روزها مثل همه همکارانم در عرصه، در‌حال فعالیت در
زمینه موسیقی هستم تنها با کمی تفاوت نسبت‌به گذشته. همه من را خواننده موسیقی پاپ
می‌دانند اما به‌واسطه این که موسیقی را از سنتی آغاز کرده‌ام، قصد دارم به‌نحوی
بازگشتی به گذشته داشته‌باشم اما با تنظیم‌های مدرن. این رویکرد جدیدی است که
خواهم‌داشت و تا تعطیلات نوروز تقریبا ماهی یکی‌دو قطعه در این زمینه منتشر می‌شود.
تعداد زیادی غزل در این آثار مورد‌استفاده قرار داده‌ام و از آثار استاد عزیزم
محمدعلی بهمنی و همچنین علیرضا بدیع استفاده کرده‌ام. به‌مرور این آثار را منتشر
می‌کنم و امید دارم که مورد‌توجه مردم هم قرار بگیرد.

به‌نظرتان این ریسک بزرگی برای یک خواننده نیست
که بخواهد در کارش یک تغییر بزرگ را به‌وجود بیاورد و شما با این چالش چگونه روبرو
شده‌اید؟

بله این ریسک است. من ریسک‌پذیر هستم، می‌شود نامش را ایراد
گذاشت و در عین‌حال می‌تواند حسن تلقی شود. اما همواره دوری کرده‌ام از این‌که خودم
را تکرار کنم. اگر دقت کرده‌باشید نزدیک به ۱۰۰‌قطعه و چهار آلبوم منتشر‌کرده‌ام
اما دشوار است دو‌اثر شبیه به‌هم پیدا کنید. ولی اغلب این اتفاق برای خوانندگان می‌افتد
که وقتی یک آهنگشان می‌گیرد و گل می‌کند، بقیه آهنگ‌هایشان را شبیه به‌همان یکی می‌سازند؛
این قضیه را سخت می‌کند چون مردم ما دوست دارند آن‌چه را که برایشان خاطره ساخته
است را در حالات مختلف بشنوند اما من این کار نکردم و شاید ۱۰ تا ۱۵‌سال دیگر مردم
به آثارم رجوع کنند و متوجه این تفاوت میان قطعات بشوند. در‌رابطه با تغییر‌سبک هم
اعتقاد دارم که بله؛ ممکن است برایم مشکل‌ساز هم بشود اما مسئله این است که قبلا
هم این کار را کرده بودم. یعنی کسانی‌که مرا می‌شناسند خیلی با اصیل و دستگاهی
خواندن من ناآشنا نیستند. به‌قول‌معروف حالا کمی کلاسه‌شده و چهارچوب‌مندتر این
اتفاق می‌افتد.

برای برگزاری کنسرت‌ هم برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

اگر حقیقتش را بخواهید کنسرت کمی دشوار است زیرا خارج از
تعارف مردم خیلی کنسرت‌برو نیستند مگر این‌که خواننده‌ای به‌یکباره برجسته شود و
مردم نهایتا ۲۰‌سانس کنسرت‌هایش را پر‌کنند. مابقی به‌سختی پر می‌شود. راحت باید
بگویم که مارکت کنسرت خیلی تروتمیز نیست و اقتصاد درستی ندارد. غیر از تعداد
معدودی بقیه اتفاقاتی که در بخش کنسرت‌ها می‌بینید مثلا سولد‌آوت‌ها و غیره، شوآف
و تبلیغات است. اصل قضیه بزرگنمایی شدن نیست. قضایای دیگری هست که کمک می‌‌کند یک
خواننده در مارکت بماند. این‌گونه نیست که تا شما گیت را باز کنید همه هجوم
بیاورند. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و پیش آمده بخواهم کنسرتی در یک‌سالن
۲۵۰۰‌نفره برگزار کنم و خودم بترسم. می‌گویند «سفره پهن نکرده ننگ ندارد» پیش خودم
می‌گویم نکند از ۲۰۰۰‌صندلی ۵۰۰ بلیت بیشتر نخرند. من آدم شفافی هستم و به‌خودم
دروغ نمی‌گویم. به‌ همین‌دلیل با حواس جمع‌تر کنسرت برگزار می‌کنم. آخرین کنسرتم
در تالار‌وحدت در زمستان‌۹۵ بود. اکنون هم منتظر هستم که شرایط برای کنسرت مساعد
شود. باید به مردم عزت و احترام گذاشت. باید دست‌کم یکی‌دو اتفاق غیرمنتظره و
متفاوت برای مردم بیفتد تا کنسرت به آن‌ها خوش بگذرد. تاکی رقص نور بگذاریم و مردم
جیغ بزنند و با گوش‌های خراشیده شده از سالن بیرون بیایند. امیدوارم آن اتفاق
متفاوت برای من بیفتد. اگر خدا بخواهد قبل از عید کنسرت را برگزار خواهم‌کرد.

بسیاری از مردم در برنامه «شب‌کوک» خیلی بیشتر
با چهره شما آشنا شدند و یکی از تلنت‌شوهای موفق تلویزیون بود. چرا به‌نظر شما
تلنت‌شوها در سراسر دنیا خیلی در چهره‌سازی موفق‌ نمی‌شوند و فعالیت برندگان این
برنامه‌ها خیلی استمرار پیدا نمی‌کند؟

در تلنت‌شوهای فارسی‌زبان خارج از ایران این اتفاق افتاده
است؛ نام نمی‌آورم ولی اگر خاصه درباره «شب‌کوک» صحبت می‌کنیم نخستین تجربه ما بود
و طبیعتا اولین برنامه در هر‌جای جهان یک‌سری کم‌و‌کاستی‌هایی دارد و ایرادهایی به
آن وارد‌ است ولی خروجی بدی هم نداشت؛ چند‌نفر از ۱۲‌نفر برگزیده آن برنامه در‌حال
فعالیت هستند و قطعاتی هم منتشر کرده‌اند. شاید آن اتفاقی که مد‌نظر شما است به‌صورت
خیلی گسترده نیفتاد ولی در نوع‌خودش مطلوب بود.

نه‌فقط «شب‌کوک». در تلنت‌شوهای خارج از ایران
و حتی غیرفارسی‌زبان هم این اتفاق می‌افتد که وقتی برنامه در‌حال پخش است
برگزیدگان در مرکز توجه هستند و وقتی برنامه تمام می‌شود کم‌تر کسی سراغ آنان می‌رود.

چرا؟ این علت دارد. دلیلش این است که رسانه‌ها دیگر او را
پروموت نمی‌کنند. برخی از تهیه‌کنندگان هم اعتقاد دارند سراغ این آدم‌ها نباید رفت
چرا‌که این‌ها به‌یکباره در مرکز توجه قرار گرفته‌اند؛ توهم دارند و قیمت پرت می‌دهند.
متاسفانه به این علت‌هاست که کمتر سراغ برگزیدگان تلنت‌شوها می‌روند.

این ظرفیت گسترده‌ای ایجاد می‌کند اما از آن
استفاده‌ای نمی‌شود.

بله، متاسفانه همین‌طور است، اما استثناهایی هم وجود دارد؛
مثلا محسن رجب‌پور این کار را انجام می‌دهد و اصلا مکانی دارند برای استعدادیابی.
به‌نظر من شرکت‌های دیگر هم باید شوراهایی برای استعدادیابی داشته باشند؛ باید
صداهای تازه‌نفس و جنس‌های جدیدتر به بازار موسیقی وارد شوند و مورد‌توجه مردم
قرار بگیرند. اما باور‌کنید که بخشی از این محو شدن علتش کم‌کاری خود آن برگزیدگان
هم بوده است.

همانطور که همه می‌دانند پلتفورم برنامه شب‌کوک
از یک برنامه‌ استعدادمحور به یک برنامه گفت‌و‌گومحور تغییر کرد. خود شما قصد
ندارید یک تلنت‌شوی جدید در زمینه موسیقی برگزار کنید؟

اگر یادتان باشد بعد از برنامه شب‌کوک ما اپلیکیشن ساختیم و
مردم برای ما ویدئو فرستادند. شاید باورتان نشود، ۵۸‌هزار ویدئو برای ما فرستاده
شد. بلای بزرگی سرِ‌‌ما آمد تا همه ویدئوها را ببینیم و از میان آن‌ها تعدادی را
انتخاب کنیم. اعلام کردیم که نام برنامه تغییر خواهد کرد و قرار شد با نام «آوانو»
به کار ادامه دهیم اما به علت سیاست‌گذاری‌هایی که اصلا از آن‌ها خبر ندارم این
برنامه به‌تولید نرسید. اما صحبت‌هایی که با باربد بابایی و مجید دمیرچی انجام
داده‌ایم، گمانه‌زنی‌هایی شده و به‌زودی قرار است اتفاق‌هایی در این‌زمینه بیفتد.
این‌که نام این برنامه چه خواهد بود را نمی‌دانم اما اگر اتفاق بیفتد فرمتش همین
استعدادیابی است. باز‌هم باید این‌جا بگویم در همه دنیا این برنامه‌های
استعدادیابی وجود دارد. در ترکیه، هلند، آلمان، انگلستان و حتی افغانستان این
برنامه را دارند و این نشان می‌دهد که این یک نیاز است. امروز تلویزیون ما به چنین
برنامه‌هایی برای جذب مخاطب نیاز دارد چرا‌که نمونه‌ این‌چنینی نداریم که یک
برنامه با حداقل بودجه بتواند مخاطب آن‌چنان میلیونی را با خود همراه کند و خیابان‌ها
را خلوت کند. نوروز سال‌۹۵ ما حتی از خندوانه هم در جذب مخاطب سبقت گرفتیم. نمی‌گویم
ما کار عجیب و غریبی کردیم؛ می‌خواهم ظرفیت‌های چنین برنامه‌هایی را به شما نشان
دهم. ممکن است هر تیم دیگری هم بیاورند پاسخ خوبی بدهد؛ البته مردم با تیم «شب‌کوک»
خو گرفتند و اگر دوباره ساخته شود مردم دوباره جذبش می‌شوند. اصل حرف این است که
چنین برنامه‌ای در سیمای ایران باید پخش شود، چرا؟ چون‌که فرض کنید یک جوان ما می‌خواهد
بخواند. کجا باید دیده شود؟ تا کی ویدئو سلفی از خودشان بگیرند در اینستاگرام
بگذارند تا چندبار دیده شوند؟ تاکی باید پول‌های هنگفت به پیج‌های مختلف بدهند تا
فیلمشان را قرار دهند. اگر پخش این برنامه از‌سر گرفته‌شود چهار تا جوان ایرانی
مجبور نمی‌شوند شال‌و‌کلاه کنند، هزینه‌ کنند، هتل بگیرند و تا لندن یا دبی بروند
سر آخر هم حقشان خورده شود و تازه ممکن است هزار بلا هم سر آن‌ها بیاید. واقعا چرا
این اتفاق نباید در کشور ما بیفتد که همه از شرایط اخلاقی آن آگاه هستیم. آیا
اتفاقی افتاده است؟ مردم دوستش نداشته‌اند؟ مردم که حمایتش کرده‌اند و دوستش داشته‌اند.


سهند آدم‌عارف

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰