در ابتدا این نشست ظهوری به
کارگردان این فیلم گفت:در تمام دنیا فیلم ترسناک جزو ژانرهای جذاب است و مردم خیلی
به سراغ آن میروند اما در ایران اصولاً فیلم ترسناک زیاد ساخته نمیشود. چرا شما تصمیم
گرفتیدکه در کارنامه خود یک فیلم ترسناک داشته باشید ضمن اینکه میخواهم کمی هم در
مورد روند نگارش فیلمنامه برای ما توضیح دهید
فراهی در پاسخ به این سوال گفت: فیلمنامه کار را خودم نوشتم و نوشتن
آن حدود ۸ماه زمان برد.البته
این فیلمنامه بر پایه یک ماجرای واقعی نوشته شده بود اما تغییرات زیادی در آن دادیم
تا درنهایت فیلم به شکلی که امروز میبینیم درآمد. در مورد ژانر وحشت باید بگویم که
متاسفانه در سینمای ایران با فقر ژانر روبهرو هستیم و چیزی که نداریم گونههای متنوع
سینمایی است. من هم به عنوان کار اول برایم مهم بود فیلمی بسازم که متفاوت باشد و دیده
شود و به خاطر حرمتی که برای هشت سال دفاع مقدس و سینمای جنگ قائلم نمیخواستم این
گونه سینمایی را دستاویزی برای ورود خودم به سینما کنم.چون به نظرم آن سینما حرمت دارد
که باید اهلفن و کسانی که جنگ را از نزدیک دیدند به آن ورود کنند.نکتهای که باید
متذکر شوم این است که فیلمنامه اولیه من چندان هم ترسناک نبود و قرار بود به شکل دیگری
باشد اما پس از اتفاقاتی که افتاد و مشورتهایی که با چند تن از دوستانم داشتم این
ژانر را برای ساخت فیلم انتخاب کردیم شاید یک دلیلش هم این باشد که ما به سینما خودمان
عرق و علاقه داریم و دلمان میخواهد اگر میتوانیم برای سینما قدمی برداریم باید این
کار را انجام دهیم از سوی دیگر من خودم به عنوان یک مخاطب سینما فیلم ترسناک را دوست
دارم و دوست داشتم یک فیلم ترسناک در سینمای ایران تولید شود این عوامل همه دست به
دست هم دادند و باعث شد «زار» را تولید کنیم
ظهوری در ادامه نشست گفت تولید فیلم اول همیشه سخت است و وقتی که فیلم
را در جشنواره دیدم متوجه شدم تولید آن از لحاظ فنی بسیار سختتر ازآثار آپارتمانی
معمولی بوده است چه سختیهایی در زمان تهیه این فیلم هم از نظر فنی و هم از نظر کار
با بازیگران و درآوردن اتمسفر مناسب برای کار داشتید؟
فراهی در پاسخ به این سوال گفت: اگر بخواهم مشخصا در مورد ژانر وحشت صحبت
کنم از آنجایی که این ژانر برای ترساندن مخاطب به یک فضاسازی مناسب نیاز دارد شاید
بیشتر از بقیه ژانرها نیاز به کار جمعی دارد و حتی برای مثال دوربین خودش یکی از کاراکترهای
مهم در فیلم ترسناک است و باید هماهنگی و همدلی خاصی بین تمامی عوامل گروه چه بازیگران
و چه عوامل فنی باشد برهمین اساس حدود سهماه با بازیگران خود معاشرت میکردم چون باید
در فیلم فضای دوستی بین شخصیتها شکل میگرفت و به همین خاطر بود که در این سهماه
مرتب با بچه های بازیگر و عوامل فیلم جاهایی کنار هم جمع میشدیم و حرف میزدیم تا
این فضای دوستانه بین عوامل به وجود بیاید.
او افزود: در مورد سختیهای کار باید بگویم که فیلم اول در هر حال استرس
خاص خود را برای من به عنوان فیلمساز به همراه داشت از طرف دیگر «زار» کاری بود که
هر جا میگفتم میخواهم این فیلم را کار کنم همه با حرفهایشان برایم دلهره ایجاد
میکردندو نگران این بودند که کار خراب شود. در واقع گروه اولیهای که برای اینکار
دور هم جمع شده بودیم این ژانر را به خوبی نمیشناختند بعداً که شاهین یارمحمدی و بازیگران
به گروه اضافه شدند مقداری اعتماد به نفس من هم بالا رفت. در کل پروسه تولید، سختی
کار گذشته از مرحله فیلمنامه ایجاد اعتماد بین بچهها به خصوص بازیگران بود چون اگر
فیلم ترسناک با کیفیت و خوب تولید نشود آنها بیش از هرکسی در معرض خطر تمسخر بیننده
قرار میگیرند زمان درازی طول کشید تا من اطمینان آنها را جمع کنم بعد از آن هیچ سختی
در طول کار نداشتیم تا مرحله مجوز گرفتن و در تمام مراحل فنی فیلم به واقع میگویم
که هیچ سختی را هنگام کار حس نکردم.
در این بخش ظهوری با اشاره به نمایش این فیلم در جشنواره جهانی فجر در
مورد غیبت فیلم«زار» در جشنواره ملی پرسید و فراهی در پاسخ به او گفت:در جشنواره ملی
فجر ترافیک فیلمها خیلی زیاد است و من میتوانم این را درک کنم که اساتید ما آنجا
حضور دارند و شاید لازم است فیلمهای آنها بیشتر دیده شود. ژانر وحشت هم در ایران
به شکلی نیست که قابل مقایسه با سایر آثار باشد چون فیلم ترسناک در سینمای ما نیست
چیزی هم برای سنجیدن و مقایسه در سینمایمان در مورد آن نداریم و اشخاصی که از فیلم
تعریف میکنند هم همین جواب را از من میشنوند. اما در جشنواره بین المللی فجر آقای
میرکریمی و تیمشان محبت و لطف بسیاری کردند و در بخش ترسناک جشنواره جایی را برای
نمایش فیلم ما اختصاص دادند و من اینرا میگویم که سینمای ما زمان زیادی به خاطر این
قضیه مدیون آقای میرکریمی است. گذشته از آن فیلم ما در یک فستیوال بین المللی شرکت
کرد که در آن جزو ۱۰فیلم برتر ژانر
وحشت در سطح جهان شد اما در ایران متاسفانه با تمام رعایتهایی که یک فیلمساز ممکن
است در مورد خطوط قرمز انجام دهد و پایش را فراتر از این خط های قرمز نگذارد باز هم
به مشکل میخورد.
فراهی در ادامه گفت:وقتی فیلمنامه فیلم را برای گرفتن مجوز به ارشاد
دادم چند مورد خیلی کوچک را به من تذکر دادند و من هم فیلمنامه را با توجه به همان
تذکرات ساختم و الان بیش از یکسال است که به دنبال پروانه نمایش فیلم میگردم.خوشبختانه
گروه جدیدی که در شورای پروانه ساخت و نمایش مستقر شدهاند با طبع بلندتر و ارفاق
بیشتری با ما همکاری میکنند اما مسئله این است که ایکاش یک سینماگر مورد قبول
همه جناحها یا یکی از مدیران ارشاد، یکروز گروهی را جمع کنند و چهارچوب مشخصی را
برای خطوط قرمز سینما ما روشن کنند متاسفانه چنین مسئلهای وجود ندارد و خط قرمزها
کاملا سلیقهای است ما هم داریم تلاش خود را برای گرفتن پروانه نمایش میکنیم تا بتوانیم
فیلم را زودتر به تهران برسانیم.نکته مهم این است که تشکر ویژهای از سیدضیاء هاشمی
و آقای منوچهر شاهسواری دارم که بسیار برای فیلم ما زحمت کشیدند تا بتوانند مجوز آن
را بگیرند و از تلاشهایی که برای گرفتن پروانه نمایش این فیلم انجام میشود خبر دارم،
امیدوارم این فضا را نه تنها به من بلکه به ژانر وحشت اختصاص دهند چون سینمای ما محتاج
تنوع ژانر به خصوص ژانر وحشت است و اگر قرار است حیات سینما ادامه پیدا بکند تنوع ژانر
در آن بسیار مهم است
در ادامه این نشست مجری از میثاق زارع بازیگر فیلم پرسید با توجه به تجربیاتی
که در کارنامه هنری خود دارید، وقتی این پیشنهاد بازی در فیلم«زار» را دریافت کردید
شاید برایتان مسئله کمی تعجب برانگیز بود چگونه با فیلمنامه برخورد کردید؟ دید اولیه
شما چه بود و چه پروسهای را طی کردید که بتوانید با شخصیتتان در داستان ارتباط برقرار
کنید
میثاق زارع در ادامه گفت: انتخاب من توسط آقای فراهی اتفاقی نبود قبلاً
قرار بود در فیلم کوتاهی ساخته ایشان بازی کنم که آن فیلم ساخته نشد و ایشان مشغول
پروژه«زار» شدند پس از تماس تلفنی که با من گرفتند آمدم و فیلمنامه را خواندم و از
آن خیلی ترسیدم چون بازی در چنین فیلمی ریسک بسیار بسیار بالایی است نکتهای که در
همان جلسه اولیه، خود آقای فراهی هم قبول داشتند این بودکه اگر فیلم در نیاید بسیار
خندهدار میشود ولی ایشان به من اطمینان دادند و بهواسطه آن اطمینان حضور در
فیلم را قبول کردم ،نقشی که برایم در نظر گرفته شده بود ویژگیهای یک نقش خوب را داشت
که ترغیب شوم در آن بازی کنم. فعالیت های تلویزیونی من بسیار کم بوده و بیشتر در تئاتر
و گاهی در سینما کار کردم و همیشه تلاشم بر این بوده که با حجم کم و کیفیت بالا کار
کنم.این وسواس همیشه در کارم بود و اینجا در فیلم «زار» نقشم قابلیتهای جذاب زیادی
برای من داشت و به همان اندازه هم ریسک و ترس زیادی در دل من از نتیجه نهایی کار وجود
داشت که شکر خدا به نظرم نگرانیها از بین رفت و واکنش مردم هم به فیلم نشان میداد
که از آن خوششان آمده فقط میماند مسئله اکران امیدوارم این اتفاق زودتر بیفتد و نتیجه
زحمت همه ما دیده شود مطمئنم اکران فیلم در سینمای ایران تاثیر خود را خواهد گذاشت.نمیدانم
چرا این فیلم تا به حال اکران نشده به خاطر اینکه ما در فرهنگ و دین خود مفاهیمی مانند اجنه و شیاطین را داریم و نمیدانم
چرا فیلمی که چنین مضامینی دارد نباید اکران شود. در مورد تجربه بازی در این فیلم هم باید بگویم
که برای خودم خیلی تجربه جذابی بود کار کردن با کارگردان جوانی مثل آقای فراهی و اصولاً
نسل جدیدی که در حال ورود به سینما هستند مثل او یا خود من تعامل بیشتری با هم دارند
که این تعامل به درک متقابل منجر میشود و به نوعی بیشتر حرف همدیگر را میفهمند از
کار با او لذت بردم چون در مورد همه سکانسها با هم صحبت میکردیم و به یک نتیجه نهایی
میرسیدیم کمکهای آقای یارمحمدی در این کار هم بسیار خوب بود ایشان سر صحنه این کار
حضور داشتند و
حضورشان کارم را راحت تر میکرد چون او به عنوان تدوینگر از همان زمان
بعد از فیلمبرداری را میدید جایی که ما نمی دانستیم آنجا قرار است چه اتفاقی بیفتد
در ادامه این نشست مجری از شاهین یارمحمدی مجری طرح و تدوینگر«زار» که
سابقه همکاری با کیانوش عیاری را در سریال روزگارقریب داشته پرسید که از چه زمانی
در جریان تولید فیلم قرار گرفته و بهجز کمکهای سر صحنه چه تکنیکی برای تدوین فیلم
به کار بردید که تاثیر فیلم بیشتر باشد چون فیلم ترسناک اتمسفر خاصی را طلب میکند
و تدوین میتواند بسیار به این مسئله کمک کند
یارمحمدی در ابتدای کلام خود با اشاره به حضورش در سریال روزگار قریب
گفت: من در سریال روزگارقریب افتخار شاگردی کیانوش عیاری را داشتم و آنجا شاید برای
من جرقهای بود که وارد مسیری شوم که به شکل دیگری به سینما نگاه کنم در آن فیلم سمت
صداگذار را داشتم و شاید در تمام مدتی که پس از آن کار کردم تمام این تجربهها به کمکم
آمد و فیلم «زار» تجلی تمام آن تجربهها بود زمانی که نیما فراهی فیلمنامه«زار» را
به من داد که آن را بخوانم، از کار خیلی خوشم آمد و این تنها به خاطر فیلمنامه نبود
بلکه من از فیلمهای ترسناک خوشم میآمد اما خیلی طول کشید تا فیلمنامه را خواندم و
مدام این فکر در سر من بود که فیلم پس از تولید مسخره میشود که دلیل آنرا هم نمیدانستم
اما فکر میکردم او یک کارگردان فیلم اولی است که با فیلمش مردم را میخنداند اما در
پایان نه تنها از فیلمنامه بلکه از خود شخصیت آقای فراهی خوشم آمد چون توانایی زیادی
در توضیح دادن ایدهها و قانع کردن افراد داشت و فکر میکنم اولین کاری که کارگردان
به عنوان سرپرست گروه باید انجام دهد این است که بتواند عوامل خود را مجاب کند تا با
آنها همکاری خوبی داشته باشد چون اگر کسی نتواند با عوامل خود ارتباط خوبی برقرار
کند مسلماً سر صحنه نمیتواند تاثیر گذار باشد روز اولی که فیلمنامه را با هم خواندیم
بیش از ۱۵ ایراد
از آن گرفتم که آقای فراهی از من پرسید تو کدام نسخه فیلمنامه را خواندی و من گفتم
نمیدانم یک نسخه به من دادید و خواندم بعد مشخص شد من نسخهای از فیلمنامه را خواندم
که تمام آن ایرادهایی که خودم به کارگردان گفتهام در نسخه جدید بازنویسی و اصلاح شده
بود برای من خیلی این کار خوب بود چون دوست دارم سر صحنه فیلمها باشم و در فیلمهای
قبلی هم یکی از ادیتورهایی بودم که حضور سرصحنه برایم جذاب بود، وقتی کارگردان به
من پیشنهاد داد که آیا موافقی سرصحنه حاضر باشی بسیار از این کار خوشم آمد چون اصولاً
کارگردانها میترسند که ادیتورشان سرصحنه بیاید اما او خودش این پیشنهاد را داد
خیلی گروه خوبی داشتیم و آنجا مثلثی تشکیل شده بود از من، کارگردان و بازیگران و آنقدر
بازیگران و سایر عوامل فیلم اعتماد خوبی به من و کارگردان در آن مقطع داشتند که در
لحظات آخر وقتی دکوپاژ آماده بود و همه در مورد موفق بودن یا نبودن صحنه فیلم تردید
داشتند من می گفتم بچهها به ما اعتماد کنید امکان نداشت قبلا ،نه کار جو صحنه خراب
شود نه اینکه کسی در کار کارگردان دخالت کند برای من فیلم «زار» تجربه خوبی بود و
کار کردن در فیلم ترسناک را دوست دارم اما کار کردن با شخصی که این کار را مثل آقای
فراهی بلد باشد؛ چون بعد از جشنواره جهانی فجر چند پیشنهاد ترسناک به من شد اما به
هیچ عنوان نمیشد در آن فیلمها قدم گذاشت چون پایه اولیه مورد نیاز برای یک فیلم ترسناک
را نداشتند
او در مورد تدوین این فیلم گفت:تدوین کار پروسه سختی برای من و کارگردان
بود نکته ای که در مورد تدوین فیلم ترسناک داریم این است که وقتی داریم کار درامی را
میسازیم سیستمی در سینمای ایران داریم که آدمها به کار هم کاری ندارند و تدوینگر
و صداگذار و مسئول تصحیح رنگ هر کدام به ترتیب کار خود را انجام میدهند و ارتباطی
هم با هم ندارند چیزی که من در ژانر ترسناک بر آن تاکید دارم این است که فیلم ترسناک
باید یک مدیر پس از تولید در کنار کارگردان داشته باشد کسی که باید در مورد خط سیری
که سکانس قرار است به آن برسد در تدوین صداگذاری رنگ بندی و همه عوامل فیلم نظارت
کند تا همه آنها در راستای رسیدن به هدف نهایی آن سکانس باشند و این خیلی مهم است
زمانی که یک فیلم ترسناک کار میکنید در همان مقطع که در حال تدوین هستیم هم، صدای
آن طراحی شود و هم سایر عوامل فنی همزمان باهم کار کنند چون غیر ممکن است کسی بیاید
فیلم ترسناکی کار کند و صدا بعدا طراحی شود و بخشی از سختی پروژه ما به همین خاطر بود.
من قبلا سابقه کار در صداگذاری و جلوههای ویژه رایانهای و تصحیح رنگ فیلم را به صورت
حرفهای را داشتهام سر کار آقای فراهی ما دو نفری ساعتها در استودیوی خودم مینشستیم
و هر سکانسی را به شکل نهایی آماده میکردیم یعنی هر سکانس به شکل همزمان ادیت، صداگذاری
و تصحیح رنگ میشد و همزمان موسیقی انتخابی تاثیرگذار مورد نظرمان برای آنرا هم انتخاب
میکردیم و در واقع ماکتی که برای صداگذاری و آهنگسازی دادیم حاوی خط فکری بود که روی
آن به نتیجه رسیده بودیم و صداگذار و آهنگساز ما حق نداشتند پای خود را از آن خطها
فراتر بگذارند چون ماهیت فیلم بههم میریخت بنابراین میتوانم بگویم پروسه پس از تولید
این فیلم از لحاظ زمانی که برد بسیار سخت بود. از لحاظ اجرایی که پروژه طاقت فرسا اما
جذابی بود چون امروز که همهچیز تمام شده و ما از آن ماجرا فاصله گرفتهایم وقتی
به ایده اولیه شکلگیری این فیلم با تمام نواقصی که دارد میپردازیم شاید من و نیما
فراهی اگر امروز بخواهیم دوباره«زار» را بسازیم خیلی چیزها را در آن تغییر میدهیم
اما با بضاعتی که ما و سینمای ما دارد کار خوبی کردیم. سر صحنه با مشکلات زیادی دست
به گریبان بودیم مشکلات مالی و چیزهایی که شاید بهتر است به زبان نیاورم ولی با این
بضاعت یک بنیانی را پایهگذاری کردیم که شاکله اصلی آن درست بود یعنی اگر حرکتی در
زمینه تدوین میکردم مواد خام خوبی در دست داشتم.
یارمحمدی در ادامه گفت: همانطور که گفتم بعد از جشنواره پیشنهاد
حضور در فیلمهای ترسناک زیادی به دستم رسید اما تدوینگر معجزهگر نیست و از آقای فراهی
ممنونم که این بستر را در مقام کارگردان و سرمایهگذار تهیه کرد تا بتوانم دست به چنین
تجربهای بزنم
در پایان این نشست مجری با اشاره به فیلمهای ترسناک مثل «شب بیستونهم»
که در سینمای ایران مورد توجه قرار گرفت از او پرسید با توجه به اینکه طرفداران فیلم
ترسناک کم نیست فکر میکنید اکران فیلم در حدی که در نظر دارید بازگشت مالی داشته
باشد یا این ژانر در حال باز کردن راه برای فیلمهای دیگر است که بتوانند کار را ادامه
دهند
فراهی در ادامه گفت: مرحوم رخشانی با «شب بیستونهم» سنگبنای فیلم ترسناک
را گذاشتند و فیلم خوبی هم بود این حرف بزرگی برای من است که بگویم من سنگبنایی را
گذاشتم اما به هر حال این یک تجربه است که باید انجام میشد«شب بیستونهم» هم فیلم
ترسناک است اما در حوزه ژانر قرار نمیگیرد چیزی که همیشه به دوستانم میگویم و کارم
را راحت میکند این است که ما داریم بهترین فیلم های روز دنیا را همزمان میبینیم که
این خودش برای ما یک کلاس آموزشی است و یاد گرفتن کار سختی نیست ژانر وحشت در سطح دنیا دومین ژانر پرطرفدار سینما پس از کمدی است و قطعا مردم
آن را دوست دارند قطعا فیلم فروش خواهد داشت و اگر اندکی همدلی مسئولان بیشتر باشد
و هوای ما را داشته باشند در صورتی که سینما برای همه باشد ژانر وحشت می تواند به
وضعیتی برسد که رونق به فروش سینما بدهد
ستون
نگاهی به فیلمهای ترسناک در سینمای ایران بعد از انقلاب
فیلم سینمایی «زار» ساخته نیما فراهی جزو معدود فیلمهای ترسناک ایرانی
است که در جشنواره جهانی فجر سال گذشته اکران شد؛ اما آثار ترسناک ایرانی سالهای اخیر
کدامها هستند.
باید پذیرفت که سینمای دلهره در ایران هرگز ژانری جدی نبوده است اما با
اینحال برخی از فیلمسازان به این مقوله نگاهی جدی داشتهاند و گاه آثار قابل قبولی
ساختهاند. همچنین کارگردانهایی چون ساموئل خاچیکیان و حمید رخشانی. البته آثار ساموئل
خاچیکیان بیشتر در ژانر جنایی میگنجد اما میتوان برخی از آنها را جزو آثار ترسناک
برشمرد. «دلهره»، «فریاد نیمهشب» دوفیلم از این کارگردان است.
اما در سالهای اخیر چه فیلمهایی در این ژانر ساخته شده است؟
آثار شاخص ایرانی ژانر وحشت پس از انقلاب
«طلسم» سال تولید ۶۵، کارگردان
داریوش فرهنگ
جمشید مشایخی، سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی و آتیلا پسیانی در آن ایفای
نقش کردهاند. این فیلم همچنین در چهار رشته
نامزد دریافت سیمرغبلورین از پنجمین و هشتمین دوره جشنواره بینالمللی فیلمفجر بوده
است.
پس از مراسم عروسی، عروس و داماد همراه خویشاوندان داماد راهی روستای
محل سکونت خود میشوند. طوفان سختی درمیگیرد ،عروس و داماد راه را گم میکنند و به
قصری پناه میبرند، شازده و مباشرش، اجازه میدهند که آنها دو شب را در قصر سرکنند.
همسرشازده، پنجسال پیش، در شب عروسی وقتی که به تالار آیینه قدم گذاشته بوده گم میشود.
در زیرزمینی متروک عروس با همسر شازده روبهرو میشود، که میگوید از شب عروسی با
حیله مباشر در سیاهچال حبس شده است.
«شب بیستونهم» ،سال تولید۶۸، به کارگردانی حمید رخشانی
با بازی حسین گیل، رضا رخشانی، رضا رویگری، ژیلا شاهانی، مرجانه گلچین،
حمیده خیرآبادی، حسین شهاب
محترم و اسماعیل مطابق یک سنت خانوادگی، از کودکی برای یکدیگر در نظر
گرفته میشوند تا در جوانی با هم ازدواج کنند. والدین محترم هنگام بهدنیا آمدن محترم
و خاک کردن جفت او، با دیدن شبحی نگران آینده هستند.
در تابستان ۴۲، شایعهای
سر زبانها میافتد راجع به زلزله تهران. شهر تخلیه میشود. محترم در راه بازگشت به
خانه، میان خیال و واقعیت شبحی را بر بام خانهشان میبیند و دقایقی بعد در چند متری
خود در آشپزخانه با شبح روبهرو میشود که باصدای وحشتناک بسوی او میآید و قصه با
دلهرههای بیشتر ادامه پیدا میکند.
«اثیری» سال تولید۸۰،کارگردان
محمدعلی سجادی
با بازی خسرو شکیبایی، امین حیایی، هانیه توسلی و…
خورشید که به تازگی با سمندر ازدواج کرده است حوادث عجیبی را در خانه
میبیند درها مدام باز و بسته میشوند و وسایل خانه نابهنگام حرکت میکنند و…
«خوابگاه دختران» سال تولید۸۳، کارگردان
محمدرضا لطیفی
با بازی باران کوثری، مجید صالحی، صادق صفایی، نگار جواهریان، اسماعیل
پوررضا و…
شیرین و رویا در دانشگاه یکی از شهرستانها قبول شده اند اما خوابگاه
دانشگاه جایی برای آنها ندارد. دخترها در خانه سرایدار خوابگاه زندگی میکنند که رو
به روی یک ساختمان مخروبه قرار دارد که اهالی معتقدند جن زده است.
«پستچی ۳بار در میزند»، سال تولید ۸۷، کارگردان حسن فتحی
با بازی محمدرضا فروتن، باران کوثری، امیر جعفری، پانتهآ بهرام، علی
نصیریان، رویا تیموریان، لیلا زارع
قصه از یک گروگانگیری شروع میشود. محمدرضا فروتن کارگر یک کارخانه است
و دختر صاحب کارخانه را گروگان میگیرد تا با او تسویه حساب کند. از جایی که معلوم
نیست کجاست صدای ترسناک خنده یک بچه میآید؛ تابلوهای روی دیوار خانه جا به جا میشوند
و صداهای عجیب و غریب ادامه پیدا میکند. در دو طبقه دیگر ساختمان آدمهایی از زمان
گذشته زندگی میکنند که با باران کوثری و محمدرضا فروتن درگیر میشوند…
«آل»، سال
تولید۸۸، کارگردان بهرام بهرامیان
با بازی مصطفی زمانی، آنا نعمتی، همایون ارشادی، هنگامه حمیدزاده، کیتوش
آرزویان، سونیا کاتوزیان، لیزا عزیزیان، نارینه خاچاطوریان
مهندسی جوان به دستور مدیر شرکتی که در آن کار میکند باید به مأموریتی
در ارمنستان برود. زن مهندس باردار است. آنها با هم راهی این سفر میشوند و در ارمنستان
اتفاقهای عجیب و غریبی برایشان میافتد که همه زندگیشان را تحت تاثیر قرار میدهد.
«زار»، سال تولید۹۵، کارگردان نیما فراهی
با بازی محمدرضا غفاری، حدیث میرامینی، سانازصفایی، میثاق زارع، سیناسهیلی،
سمانه کاوندی و انا همتی
این فیلم تابستان سال پیش براساس یک تجربهی واقعی ساخته شده و داستان
زوج جوانی است که در دوران ماه عسل میزبان دوستانشان در شمال کشور میشوند، ویلای
محل سکونتشان، گذشته خوفناکی دارد و آنها، ناخودآگاه درگیر ماجراهای هولناکی میشوند.
علی ظهوریراد
There are no comments yet