تجربه اولین سریال تاریخیاش را با بهرنگ توفیقی و سعیدنعمتاله
در تلویزیون تجربه کرد. آرا که پیش از این هم با توفیقی کار کرده است، سریال
«عقیق» و کاراکتر احدشیرو را نقشی سخت و پر چالش میداند. متن کامل گفتوگو با این
هنرمند پیش روی شماست.
در سریال «عقیق» با بازیگرانی همبازی شدید که عمدتا در زمینه تئاتر
جزو افراد با تجربه هستند. باتوجه به اینکه خودتان هم جزو فعالان عرصه تئاتر
هستید، این موضوع تا چه حدی برایتان خوشایند و ثمربخش بود؟
خیلی خوشحالم که بازیگران تئاتر در حال نزدیک شدن و رسیدن به جایگاه
اصلی و واقعی خودشان هستند؛ مایلم در ابتدای گفتوگو توضیحی را عنوان کنم، آن هم
این که بازیگر تئاتر لزوما به کسی گفته نمیشود که دورههای تئاتر را دیده اما
تجربه روی صحنه رفتن را نداشته باشد یا کسانی که تازه فعالیت خود در عرصه تئاتر را
شروع کردهاند و بهعنوان مثال تجربه یک یا دو اجرای نمایش دارند؛ دلیل حرفی که میزنم
شاید این باشد که در سالهای گذشته بیشتر یک نوع بازی غلو شده و اغراق آمیز در سینما
و تئاتر وجود داشت که به اشتباه همه آن را بازی تئاتری تلقی میکردند، علت چنین
اتفاقی این بود که شاید یکسری افراد کمتجربه در عرصه تئاتر یا کسانی که دوره
بازیگری دیده بودند اما تجربه بازیگری نداشتند، در پروژههای سینمایی و تلویزیونی
ظاهر میشدند و به دلیل عدم تجربه کافی در عرصه تصویر موفق نبودند و این باعث میشد
کارگردانان و عوامل پروژههای تصویری احساس کنند که آنها کیفیت لازم را ندارند.
این موضوع در بسیاری مواقع به اسم همه بازیگران تئاتر تمام شد، اما خوشبختانه چند
سالی است در سینما و البته تلویزیون، بازیگران تئاتر به جایگاه خوبی دست پیدا کردهاند،
چراکه در این عرصه(تئاتر) استخوان خرد کرده و تجربه کامل و کافی به دست آوردهاند
و این تجربیات الان در سینما و تلویزیون به کمک آنها آمده است. در جشنواره فجر میبینم
بیشترین سیمرغها را تئاتریها دریافت میکنند؛ این به معنی آن نیست که دوستان
فعال در سینما و تلویزیون که سابقه تئاتری ندارند کارشان ضعیف و بیکیفیت است، نه؛
در پروژه «عقیق» اتفاق بسیار خوبی افتاد، آقای توفیقی و نعمتاله همنظر با یکدیگر
در این کار از تئاتریها استفاده کرده و به آنها برای پیش بردن کار اطمینان
کردند؛ فکر میکنم این اعتماد جواب داد و «عقیق» با تعداد زیادی از بازیگران تئاتر
موفق شد دل مخاطبان را به دست آورد؛ من بهعنوان یکی از بازیگران این کار خوشحالم
که با همکاران تئاتریام همبازی بودم، طبیعتا ما زبان یکدیگر را راحتتر میفهمیم
و ارتباط راحتتری با هم میگیریم، خصوصا بازیگرانی که در سریال کنار من بودند
خانم شبنم مقدمی و ادبی، آقای فلاح، هاشمی، رحمتی، شاهحسینی وگودرزی، همگی تقریبا
بازیگران تئاتر هستند و من قبلا با آنها کار کردهام و این به منِ بازیگر کمک میکند
آسانتر ایفای نقش کنم چراکه روحیات و جنس بازی پارتنرم را از قبل میشناسم و بده
بستان بازیگری ما راحتتر اتفاق میافتد. ضمن اینکه این افراد از دوستان من هستند
و بودن در این پروژه کنار آنها برای من افتخار است.
بهرنگ توفیقی تا به حال در زمینه ساخت مجموعه تاریخی تجربهای نداشت
و «عقیق» اولین سریال تاریخی-مذهبی اوست؛ از اینکه در اولین تجربه او حضور پیدا
کردید، چه احساسی داشتید؟
در هر ژانری کارگردانها یک اولین بار دارند؛اما بالاخره کار باید از
جایی شروع شود. آقای توفیقی اولین بار بود که کار تاریخی میساختند اما من فکر میکنم
در اولین تجربه بسیار موفق بودند و ثابت کردند که تواناییهایشان بهعنوان
کارگردان آن قدری هست که تفاوت ژانر و نوع سریال خیلی مهم نباشد و از پس سریال
تاریخی هم برآیند؛ کمااینکه از پس ملودرامهای خانوادگی که پیش از این ساخته
بودند هم بهخوبی برآمدند؛ من معتقدم آقای توفیقی بهعنوان یک کارگردان آنقدر
سواد، انگیزه و خلاقیت دارد که تفاوت ژانر در مورد او مطرح نیست؛ آنقدر با انگیزه
و تحقیق درست سراغ این سریال تاریخی رفت که من از ابتدا مطمئن بودم از عهده انجام
آن برمیآید. این نظر من است و حتم دارم تمام کسانی که سریال «عقیق» را دیدهاند
با یک نظر منصفانه، حرف من را تایید میکنند. آقای توفیقی چهارچوب تصویر و مدیوم
تلویزیون را بهخوبی میشناسد، بسیار خوش سلیقه و خلاق است؛ بهعنوان یک
کارگردان، کارمندی کار نمیکند بلکه بهعنوان یک آرتیست کارگردانی میکند و نگاهش
کاملا هنری است نه تک بعدی، او به همه چیز دقت دارد، رنگ، نور وکمپوزیسیون را میشناسد،
ترکیببندی و قاببندیها را بهخوبی رعایت میکند؛ میدانم به شدت تحقیق میکند،
میخواند وتجربه کافی را در این عرصه دارد، بنابراین از پس سریال تاریخی حتی برای
اولین بار هم بهخوبی برمیآید. الان باتوجه به گسترده شدن امکانات رسانهای و
مجازی، تحقیق و پژوهش در هر امری خیلی کار سختی نیست؛ ازجمله درباره مقدمات ساخت
یک کار تاریخی؛ ضمن اینکه هماکنون در پروژههای تاریخی دنیا، حتی درمورد
کارگردانهایی که تجربه زیادی در عرصه تلویزیون و سینما دارند، مشاور پژوهش و
تاریخی در کنار عوامل حضور دارد و در حقیقت این شخص تاریخ شناس است و به پروژه
مشاوره میدهد. در سریال «عقیق» هم آقای سعدوندیان این کار را بر عهده داشتند.
باتوجه به سوال قبلی، این انتخاب ریسک نبود؟
نه؛ من آقای توفیقی را از قبل میشناختم و با کار او آشنا بودم.
«عقیق» سومین تجربه متوالی همکاری من با او بود. بنابراین با کمال میل و افتخار در
این پروژه حاضر شدم. اصلا برای من ریسک نبود و شاید بتوان گفت برای آقای توفیقی و
نعمتاله ریسک بود که نقش اصلی سریال را به من بسپارند و اعتماد کنند. مهم این است
که ماحصل و خروجی کارمان بسیار خوب بوده و مخاطبان راضی بودند. البته باید تاکید
کنم که «عقیق» اولین تجربه تلویزیونی تاریخی من هم محسوب میشود.
همیشه سریالهای تاریخی مخاطبان و طرفدارن زیادی را به خود اختصاص
دادهاند؛ بازی در چنین مجموعهای چه جایگاهی برایتان داشت؟
من در تئاتر کارهای تاریخی بسیاری را انجام دادهام؛ کارهای مربوط به
دوره مشروطه، قاجار و یا حتی قبلتر؛ اما در تلویزیون اولین بار بود که در کار
تاریخی حضور داشتم. مخاطبان تلویزیون علاقه زیادی به سریالهای تاریخی دارند، این
کاملا ثابت شده است اما برای خودم تجربه جذاب و ویژهای بود که خیلی دوستش داشتم.
شخصا علاقه زیادی به تاریخ دارم، با دیدن سریالهای تاریخی حس نوستالژیکی در آدم
به وجود میآید که با بازی کردن در آن، این حس دوچندان میشود؛ لباس، فضا، دکور و
اتمسفری که قدمت دارند و بوی تاریخ میدهند برای من خیلی جذابند؛ همان طور که بهعنوان
یک توریست از دیدن یک مکان تاریخی لذت میبرید، ایفای نقش یک کاراکتر در دوره خاص هم
لذت بخش است. اینکه میتوانم خود را در قاب و قالب یک کاراکتر قدیمی ببینم که من
آن را در زندگی تجربه نکردهام و همچنین دیالوگهایی که دردل تاریخ هستند را ادا
کنم، خیلی جذاب است.
برقراری ارتباط با دیالوگها و متن قصه «عقیق» با قلم سعید نعمتاله
سخت نبود؟ یا بهتر بگوییم چطور به روانی بیانی که باید درخروجی کار مشاهده شود،
رسیدید؟
برقراری ارتباط با دیالوگها و جملاتی که سعید نعمتاله مینویسد
خصوصا در سریال «عقیق»، بسیار لذتبخش و آسان بود. همیشه گفتهام سعید نعمتاله
ادبیات مختص به خود را دارد؛ فیلمنامههای او شناسنامهدار هستند؛ ادبیات او فاخر،
وزین و جذاب است. همانطور که شما با داشتن هر چیز گرانبها که در چشمتان میدرخشد،
از هر چیز سطحی دوری میکنید، در مواجهه با زبان و ادبیات در کارهای نعمتاله نیز
همین اتفاق میافتد. خیلی مایلم جدای از زبان روزمره که در بین ما جاری است بتوانم
از یک ادبیات وزینتر استفاده کنم. سریال یک اثر نمایشی است و نباید در یک اثر
نمایشی به زبان کوچه و خیابان حرف بزنیم، نه اینکه بهطور کل نباید در یک اثر این
چنین حرف زد، بسیاری از کارها هستند که مدل خودشان را دارند. اما آقای نعمت اله جملات
را اصلاح و زیبا میکند و برای من بهعنوان بازیگر بسیار لذتبخش است. ممکن است
مواقعی سخت باشد اما من که چند کار را با او تجربه کردهام، این ادبیات و زبان را
خوب میشناسم و ادا کردن آن را طبق چیزی که او میخواهد یاد گرفتهام و سعی میکنم طوری جملات را بیان کنم که حق مطلب
ادا شود و لطمهای به این ادبیات زیبا نزنم. هریک از کاراکترهای آقای نعمتاله
دارای زبان مختص به خود هستند و همگی درست حرف میزنند.
تا چه اندازه فضاسازی، دکور، طراحی لباس و گریم، در به اصطلاح درآمدن
نقش احد شیرو به شما کمک کرده است؟
طبیعتا عوامل و عناصری مثل صحنه، دکور، لباس، آکسسوار و… اگر درست
طراحی وتعبیه شوند، به کمک بازیگر آمده و او را در ایفای نقشش یاری میکنند. در
سریال «عقیق» هم همینطور بود، فضاسازیهایی که وجود داشت من را در قالب آن شخصیت،
در یک فضا، دکور و لوکیشن تاریخی قرار میداد، بنابراین بازی برای من راحتتر بود.
لباس هم به این صورت است، وقتی من آکسسوار درست آن دوره خاص را در اختیار دارم، در
ایفای نقش راحتترم. در «عقیق» این اجزا خیلی به من کمک کردند، خصوصا لباسها که
به نظرم طراحی خیلی خوب و درستی در آن اعمال شده بود.
باتوجه به اینکه سریال«عقیق» دارای گرهها و لایههای مختلفی است
(در بطن داستان)؛ بهعنوان یک بازیگر تا چه حدی از داستانهای تک بعدی استقبال میکنید؟
داستان بیگره و بیلایه، یک بعدی و سطحی برای هیچ بازیگری جذاب
نیست. این فیلمنامهها را کمتر بازیگری میپسندد و اگر بازیگری هم در چنین کاری
بازی کند، شاید بنابه دلایل فراوان ازجمله دلیل مالی باشد؛ اما قصههایی که دارای
لایههای مختلف هستند و گره دارند، طبیعتا هم برای بازیگر و هم برای مخاطب جذابند.
به هرحال بخش عمدهای از جذابیت فیلمنامه در پیچیدگیها، لایههای متعدد و عدم
سادهانگاری آنهاست؛ در سریال «عقیق» و تمام کارهای سعید نعمتاله همین گونه است.
او هیچگاه داستانی ساده و به اصطلاح دم دستی را طرح نمیکند؛ تمام فیلمنامههای او
دارای لایههای مختلف و جذابیتها و گرههای فیلمنامهای درست است. برای منِ
بازیگر، بازی در چنین سریال وکار با چنین نویسندهای خیلی جذاب است، چراکه به من
فرصت میدهد در لابهلای قصه غرق شوم تا هم خودم لذت ببرم و هم بازیگری خود را
ثابت کنم. داستان آقای نعمتاله برخلاف بسیاری از فیلمنامهنویسان، پیش میرود، درواقع
قصه روند پرسرعت و جذابی دارد و درجا نمیزند. در قصههای آقای نعمتاله
به وفور گره دیده میشود اما برای باز کردن آن گره مخاطب را جان به لب نمیکند، آنقدر
قصهاش خوب پیش میرود که هر گره را هر کجا که لازم است و در جای درست قصه باز میکند؛
به همین علت است که مخاطب با قصههای او پیش میرود و از کار لذت میبرد.
تا چه اندازه سریال «عقیق» شما را در بازیگری به چالش کشاند، چقدر
سعید نعمتاله و بهرنگ توفیقی تواناییهایتان را در این مجموعه بیش از پیش نمایان
کردند؟
سریال «عقیق» و کاراکتر احد شیرویی که من بازی کردم، مصداق بارز به
چالش کشیدن یک بازیگر بود. بعید میدانم در طول زندگی حرفهای یک بازیگر، کاراکتری
با این چالش پیش پایش قرار بگیرد. وقتی روی کاغذ و فیلمنامه نگاه میکنید، میبینید
این شخصیت سیر تحول بسیار شگفتانگیزی دارد؛ از سپیدی به سمت سیاهی میرود و
برعکس؛ درواقع یک روند ثابت و خطی را طی نمیکند، اوج و فرودهای بسیار زیادی در
این آدم وجود دارد؛ خیلی اوقات منفی است و گاهی از سیاه و سپیدی خارج میشود؛ درکل
احدشیرو کاراکتری خاکستری است که در انتها سیر تحولی مثبت را از او شاهد هستیم.
این اوج و فرود و استحالهای که در این شخصیت رخ میدهد به بازیگر کمک میکند از
توانایی خودش بهشکلی درست استفاده کند و او را به چالش میکشد تا بتواند از
ابزارهای مختلف بازیگری خود بهره ببرد. هر بازیگری این نوع کاراکترها را دوست دارد؛
جدا از فراز و فرودهایی که این نقش روی کاغذ داشت، جلوی دوربین هم من کلی سختی و
چالش داشتم. ضمن اینکه بهعنوان بازیگر مجبور بودم صحنههای اکشن را نیز بازی
کنم، یعنی بهلحاظ حرکتی و اکت بازیگری هم بسیار چالش برانگیز بود؛ فارغ از تسلط
روی نقش و روحیات کاراکتر باید از قدرت بدنی، فیزیک آماده وتسلط کافی روی رفتار هم
برخوردار بودم؛ به علاوه، لوکیشن، سوارکاری و از این دست موارد که در سریال
مشاهده کردید برای بازیگر چالش برانگیزند؛ تمام اینها سختیهایی بود که من باید
پشت سر میگذاشتم اما در مجموع هر بازیگری این چالشها را دوست دارد چون میتواند
از اندوخته خود استفاده کند واین چالشها برای نمایشِ قدرتِ یک بازیگر به کار او میآید.
این نقش از اول برای شما نوشته شده بود یا بعد از انتخابتان طراحی
شد؟
باعث افتخار من است که به شما بگویم نقش احد شیرو در سریال «عقیق»
برای من نوشته شد. البته این طرح سالها در ذهن آقای نعمتاله وجود داشته است اما
از زمانی که روی کاغذ جاری و تبدیل به فیلمنامه شد قرار بود که من آن را بازی کنم؛
این فرصت و افتخار را داشتم که آقای نعمتاله به من اطمینان کند و ایفای این
کاراکتر جذاب و سخت را به من بسپارد.
«عقیق» چه بازخوردهایی را برای شما در برداشت؟
«عقیق» برای من بازخوردهای خیلی خوبی داشته است. خیلی خوشحالم که
اکثر مخاطبان و کسانی که راجع به سریال با من حرف زدهاند بسیار از این کار راضی
بودند؛ خیلی تشویق کردند و عکسالعملهای خوبی نسبت به کار داشتند و از
بازخوردهایی که سریال برایم داشت راضیام؛ غیر از این هم پیشبینی نمیکردم، شاید بازخوردها
کمی فراتر از حدس من خوب و مثبت بودند اما از ابتدا مطمئن بودم که با این انگیزه و
کیفیتی که گروه سازنده کار میکند، سریال، ماحصلی جذاب و مخاطب پسند خواهد داشت.
در قصههای سعید نعمتاله زنان و مردان در جایگاهی قرار میگیرند که
حضور هریک تاثیرگذار و الزامی است؛ درواقع قهرمانان داستان ترکیبی از زنان و
مردانند. چقدر مسیر داستان و این ویژگیها برای شما حائز اهمیت هستند.
در قصههای آقای نعمت اله زنان و مردان همپا و هم قدرت هستند،
لزوما فیلمنامههای او زنانه یا مردانه نیست، طوری که به یکی از این دو جنسیت توجه
ویژهای داشته باشد؛ هر کاراکتر بسته به ضرورت قصه چه زن و چه مرد درست نوشته میشود
و پیشبرنده قصه است. شخصیتهای داستانهای نعمت اله همگی رنگ دارند، منفعل نیستند
و شناسنامه دارند، بنابراین کاراکتر زائد یا اضافی نیستند و فقط به صرف این که نوشته
شوند و کسی آنها را بازی کند، خلق نشدهاند بلکه هرکدام حتی کاراکترهای کوچکتر
هم حضورشان در قصه الزامی است وقابل حذف نیستند. ممکن است در برخی از قسمتهای قصههای
او زنان، قهرمان قصه اما در بعضی دیگر هم مردان پیشبرنده قصه باشند اما در مجموع
مهم این است که همپا در طول قصه پیش میروند وآن را به سرانجام میرسانند. برای
من بهعنوان بازیگر این ویژگی و خصیصه فیلمنامه بسیار جذاب است، همین که شما
بدانید قرار نیست یک کاراکتر بیهویت را بازی کنید بلکه ایفاگر نقشی هستید که
پیشینه و شناسنامه دارد.
صحبت پایانی خود را بفرمایید.
سریال تاریخی خوب ساختن نیاز به حمایت و همت همه جانبه دارد؛ برای کارسختی
مثل «عقیق» بهنوعی با دست خالی و با مشقت فراوان کار را به پایان رساندیم؛ آقای
توفیقی و نعمتاله با زحمت بسیار، دقت ویژه وخون دل این سریال را ساختند و به
پایان بردند. چراکه اساسا سریال کار سختی بود. گروه با یک همدلی فوقالعاده کار
را به انجام رساندند و بسیاری از کمبودها را با همت خود جبران کردند. امیدوارم از
این پس برای ساختن سریالهای با کیفیت و کارهای سختی مانند «عقیق» امکانات، وسایل
و راه درستتر و هموارتری فراهم شود. بهعنوان یک بازیگر تئاتر از حسن توجه آقای
نعمتاله و توفیقی به بازیگران این عرصه ممنونم. سریال «عقیق»
و کاراکتر احد شیرو نقطه عطفی در کارنامه کاری من بود و بسیار این شخصیت را دوست
داشتم. با وجود این که تجربه بسیار سختی بود اما بازی در این کار خاطرهانگیز بود
وتا آخر عمر فراموشش نمیکنم. بازی در نقش احد شیرو را مدیون نگاه و اعتماد سعید نعمتاله
هستم.
لیلاسلمانی
There are no comments yet