شبکههای سراسری تلویزیون، سالهاست که با پخش مجموعههای تلویزیونی مختلف یکی از
بخشهای پرمخاطب و پرطرفدار سیما هستند. فارغ از بحث ریزش مخاطب تلویزیون در سالهای
اخیر، هنوز هم میبینیم که با تولید و پخش یک اثر درخور و مناسب بینندگان تلویزیون
کارها را دنبال میکنند. در میان سریالهایی که این شبها و بهصورت روتین روی آنتن
سیما هستند، مجموعه تلویزیونی «در جستوجوی آرامش» با کارگردانی سعید سلطانی، آخر
هفته یعنی پنجشنبه و جمعه شبها از شبکه پنج پخش میشود. این
سریال یک اثر ملودرام اجتماعی خانوادگی است که در فضای زمینه آن به مباحث دانشگاهی
و دارویی پرداخته میشود. ازجمله بازیگرانی که در
این سریال ایفای نقش کردهاند میتوان به مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ، پژمان بازغی،
حدیث میرامینی و کمند امیرسلیمانی اشاره کرد. «صبا» در این شماره با داریوش فرهنگ
بازیگر نقش فرزاد در سریال «در جستوجوی آرامش» به گفتوگو نشسته است. فرهنگ یکی
از دلایل بازی در سریال را، حضور مهدی هاشمی عنوان میکند که از دوستان قدیمی
اوست. صحبتهای داریوش فرهنگ پیرامون نقشش در این سریال و موضوعات دیگر را مشاهده
میکنید.
مدت زیادی است که پخش سریالها در تلویزیون بهصورت هرشبی باب شده است، اما سریال
«در جستوجوی آرامش» طبق این قاعده پیش نرفته و بهصورت هفتهای روی آنتن میرود، تاکنون
بازخوردها نسبت به این سریال چطور بوده است؟
در برخوردهایی که با
مخاطبان در فضای بیرونی داشتهام، میبینم که از این سریال راضی بودهاند؛ آن هم
به یک دلیل خیلی شفاف، این مجموعه به موضوعی میپردازد که مردم با آن دست و پنجه
نرم کردهاند. معضل دارو یک معضل اساسی در جامعه بوده و پشت پردههایی که دارد،
برای مخاطبان بسیار جذابیتهای است. تا به الان ۲۸ قسمت از این کار پخش شده است و
در طی ۴۰ قسمتی که قرار است پخش شود، مخاطبان داستان جذابی را دنبال میکنند.
دلیل جذابیت این سریال برای مخاطب را در چه مواردی میدانید؟
در این سریال سه
داستان درهم تنیده شده است. یک داستان، مربوط به دوستی و رفاقت دیرینه بهروز و
فرزاد، درواقع بین من و مهدی هاشمی است که تشباهات زیادی با خودمان و دوستی طولانی
مدت بینمان دارد. یکی از دلایل بازی من در این کار همین دوستی من و مهدی هاشمی و
کار کردن با هم بعد از سالها بود. داستان دوم که مخاطبان با آن روبهرو میشوند،
دختری است که با نامزدش به مشکل برمیخوردند و گرفتارییهایی پیدا میکند. آخرین
داستان هم زندگی دختر فرزاد است، به این شکل که دخترش در زندگی با شوهرش به مشکل
برخورده است و درنهایت فرزاد مصلحت را دراین میبیند، که از هم جدا شوند. موضوعات
مورد بررسی در این سریال فی نفسه جذاب هستند.
برای نخستین بار که فیلمنامه را خواندید و در جریان داستان قرار گرفتید، چه قالبی
از این کاراکتر در ذهنتان نقش بست؟
روز اول که در جریال
فیلمنامه این کار قرار گرفتم، با شخصیتی یک خطی روبهرو شدم. هیچ وقت دوست ندارم چه
در سریال یک خطی و چه در قالب شخصیت یک خطی بازی کنم. یک انسان با تمام زیروبم و
خوبیهایش یک ویژگی مشترک همگانی دارد. علتی که باعث شد من نقش این کاراکتر را
ایفا کنم، این بود که نقش، رنگآمیزی داشت، بهطوری که از اول سریال تا انتهای آن،
مخاطب یک نوع دیالوگ و رفتار را از نقش شاهد نبود. در این شخصیت فداکاری، مدیریت، مهربانی
و بدخلقی را با هم میبینیم. این رنگآمیزی را مخاطبان دوست دارند. این رفلکسهای مختلف
نشانه واقعی بودن یک مجموعه نمایشی است. اگر در یک سریال شاهد این نخهای ارتباط
باشیم، خود کار مخاطب را جذب میکند. برای سریال، یک رنگی شخصیتها مناسب نیست.
شاید یکی از نکتههای بارز در فیلمنامههای امروز، عدم تقابل درست داستانها و
شخصیتها است که نویسنگان جوان دچار آن هستند؛ چه علتهایی را میتوان در این
مقوله موثر دانست؟
به نظر من بعضی وقتها همزمانی داستانها باهم
خیلی خوب جا میافتند، اما خیلی وقتها هم درست و به جا نیستند و دیرهنگام این
تقابل داستانها روی میدهد. این دیر هنگامی را میتوان ناشی از کم تجربگی نویسندههای
جوانی که اتفاقا ایدههای خوبی دارند، قلمداد کرد که اگر یک مقدار تجربه در نوشتن
سناریو داشته باشند، شاهد این اتفاقها نخواهیم بود. نویسنده جوان نمیتواند، زیر
وبم یک مرد ۶۰ ساله رابه تصویر بکشد و اگرهم به تصویر بکشد نمیتواند، همه جزئیات
را ریز به ریز نمایان کند.
چه مواردی باعث شدند که حضور در این سریال را انتخاب کردید و بازی در این نقش
را پذیرفتید؟
در مورد نقشم در این
سریال باید بگویم، ما به اتفاق کارگردان و نویسندگان جوان کار، نقش را از حالت یک
خطی خارج کردیم. تهیهکننده و کارگردان فکر نمیکردند که من این نقش را قبول کنم،
چراکه من کم و گزیده کار میکنم. اما حضور مهدی هاشمی در این کار باعث شد که بازی
در سریال «در جستوجوی آرامش» را قبول کنم. نکات بعدی که جزو دلایل حضورم در این
سریال هستند، حضور کارگردانی که خوشاخلاق ، تهیهکنندهای که خوشرفتار و تصویربرداری
بود که کمالاتش زبانزد است. یک گروه خیلی خوب که میخواستند کاری متفاوت با سریالهایی
که مرسوم و جاری است، در این سالهای اخیر را انجام بدهند نیز یک ویژگی مثبت محسوب
میشد و برای همین دراین مجموعه بازی کردم.
به عقیده شما که جزو بازیگران با تجربه سینما و تلویزیون هستید، معضل و مشکل
سریالسازی این روزها در تلویزیون چیست؟
اساسا باید اتاق فکر
تلویزیون در همه زمینهها یک تجدید نظر اساسی داشته باشد. به همین دلیل است که
مخاطب تلویزیون ریزش دارد. مردم گرایششان به سمت ماهواره و شبکههای دیگر است، زیرا
چیز دیگری را میخواهند. تلویزیون ما عقبتر از مردم است. مردم برنامهها و سریالهای
تازهتری میخواهند. به همین دلیل به سمت شبکههای ماهوارهای میروند. عمدتا شبکههای
ماهوارهای خوراک خوبی برای تماشا ندارند؛ در سریالها دیالوگهایی بین شخصیتها ردو
بدل میشوند که مخاطب با این دیالوگها روبهرو میشود اما هیچ نخ و رشته ارتباطی
بین آنها و فیلم برقرار نمیشود. بسیاری از سریالها آینه خوبی برای اجتماع و
مردم نیستند.
خنثی بودن سریالها را ناشی از چه عواملی میدانید؟
خنثی بودن سریالهای
تلویزیونی را میشود از دو منظر بررسی کرد، نکته مهم و اساسی این است که یک سری
محدودیتها و باید و نبایدها باعث میشود، سریالی خنثی باشد. منشا بعدی این معضل
را میتوان یک سری مدیریتهایی دانست که نمیخواهند ساخت سریال دردسرساز شود و
درصددند پست مدیریتشان حفظ شود، درنتیجه سریالهایی ساخته میشود که ماهیتشان پر
کردن کنداکتور شبکههاست.
سیاستهایی که بهتازگی در تلویزیون ایجاد شده، چقدر در ساخت سریالهای خوب
تاثیرگذارند؟
یک سالی است که فکر
تازهای وارد عرصه سریالسازی سیمای ما شده است. دیگر شاهد ساخت سریالهایی با
بودجههای بزرگ و نتیجه و بازخورد کم و بد نخواهیم بود. این که تعداد سریالهای در
حال تولید را بالا بردهاند خیلی خوب است، اما درعین حال با یک خطر بزرگ و جدی
روبهرو هستیم، باید مواظب باشیم مثل دوران آقای ضرغامی که دستور ساخت تله فیلمها
را پخش هفتگی دادند و ما مشکل محتوایی و فیمنامهای داشتیم، در ساخت مجموعههای نمایشی
به این مشکلات برنخوریم. سوال اساسی که در این جا بهوجود میآید این است که چقدر
این سریالهای تولیدی در سیما قابل تامل و تدبر هستن. ما به یک خانه تکانی اساسی
در همه زمینهها احتیاج داریم. همین برنامههای تلویزیونی که همه در یک فضای
تکراری ساخته میشوند، افتتاح شبکههای بیحاصل، که بیفکر دارند به تقلید از هم
برنامه روی آنتن میبرند و تفاوت شبکهها را برای مخاطب تعریف نمیکنند، خودش یک
معضل اساسی است که باید بررسی شود.
بهعنوان سوال پایانی هماکنون مشغول چه کاری هستید؟
چهارسال است درگیر
ساخت یک سریال هستم. مشکلات بودجه باعث شده تا ساخت آن به تعویق بیفتد. درحال حاضر
مشغول فکر کردن برای دستیابی به راه حلی هستیم تا این مشکل و معضل برای ساخت سریال
رفع شود. قصد داریم در این کار، از فضای تکراری مجموعههای نمایشی دور شویم.
فائزه علیمردانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است