محمدعلی سجادی، فیلمنامهنویس
کارگردان و تهیهکننده سینمای ایران درباره این مسئله که آیا فیلمنامه و کمبود فیلمنامه
مشکل سینمای ایران است یا خیر گفت: بیشک فیلمنامه عنصر بسیار مهمی در زمینه تولید
فیلم است و هر فیلمی بدون فیلمنامه خوب محلی از اعراب ندارد. این حرفی است که تمام
بزرگان سینما آن را گفتند و مصادیق آن را در عمل هم مشاهده میکنیم که فیلمسازان بزرگ
ما هر وقت با فیلمنامه خوبی فیلم میسازند اثر قابلقبولی ارائه میدهند اما همان بزرگان
با فیلمنامههای ضعیف فیلمهای ضعیفی را روانه پرده سینما میکنند. فیلمنامه پایه فیلم
است آن کسی که به زعم خود بدون فیلمنامه میخواهد بهشکل تجربی کاری را انجام دهد بدون
یک متن فکر شده که خط اصلی داستان را در خود داشته باشد نمیتواند این کار را بکنند
و این اصلی است که در تمام جهان رعایت میشود.
او در ادامه
افزود: اینجا دو بحث مطرح میشود. در بعضی کشورها که صنعت سینما وجود دارد این صنعت
صاحب صنف و تشکیلات مربوط به خود است و فعالیتهای سینمایی بهشکل حرفهای و متمرکز
دنبال میشود، فیلمنامهنویس میداند که جایگاه خودش کجاست و از این راه ارتزاق میکنند
در جایگاه خود به فعالیت ادامه میدهد. اما آنچه که در کشور ما مطرح است، این است که
ما فیلم داریم اما صنعت سینما بهشکل حرفهای نداریم و از آن سو فیلمنامهنویس امنیت
شغلی مورد نیاز خود برای این حرفه را هم ندارد، به تعداد انگشتان دست فیلمنامهنویسان
حرفهای داریم که در حد صلاحیت و توانایی خود فعالیت میکنند اما هیچ پشتوانه واقعی
برای آنها وجود ندارد. مثلا من بهعنوان یک کارگردان اگر به فیلمنامهنویس اثری را
سفارش بد همچون نوشتن فیلمنامه نیاز به مقدماتی ازجمله تحقیق و پژوهش دارد که مستلزم
هزینه است و مهمتر از همه اینکه هیچ تضمینی برای ساخته شدن این فیلمنامه وجود ندارد
و روند نگارش کار سخت میشود.حتی اگر فیلمنامه هم آماده باشد، ساخت آن به دو عامل سرمایه
فیلم و ممیزی بازمیگردد و تمام این عوامل دستبهدست هم میدهند و بهنوعی چرخهای
صنعت سینما را پنجر میکنند برای همین است که ما فیلمنامهنویسی به مفهوم حرفهای آن
در سینما نداریم یا بسیار کم داریم و این یک وجه از ماجرای فیلمنامه است.
سجادی در مورد
اینکه آیا سفارش فیلمنامه توسط ارگانها میتواند به رشد روند فیلمنامهنویسی کمک
کند یا راهحل دیگری برای تقویت بخش فیلمنامه در سینمای ایران هست،گفت: متاسفانه ارگانها
به ساخت فیلمهای سفارشی علاقه دارند که نمونه آن را در سالهای اخیر در سینمای ایران
بسیار دیدهایم. البته باید در این زمینه تمام ارگانهای فرهنگی و غیرفرهنگی به سینما
کمک کنند و اگر این کار را نمیکنند کوتاهی خودشان است اما مشکل بزرگتر این است وقتی
سفارشدهندهای سفارش کاری را میدهد نگاهش نگاهی استثماری است و انتظار دارد صددرصد
مطابق سلیقه او کار کنند. البته تولید فیلم توسط ارگانها از این جهت که چرخه تولید
را در سینمای ایران به حرکت میاندازد باعث خوشحالی است اما بعضی از نگاههای خشک باعث
کم شدن کیفیت آثار تولیدی میشود و تولید به سمتی میرود که نه مخاطب از فیلم راضی
است و نه حتی ارگان سفارشدهنده آن فیلم از محصول نهایی رضایت دارند؛ مهمترین نکته
این است که باید صنعتی شدن سینما اتفاق بیفتد و تبدیل شدن سینمای ما به صنعت در گرو
تغییرات اقتصادی و اجتماعی در کشور ما هم هست و بدون این تغییرات اتفاق خاصی هم در
هیچ زمینهای نمیافتد چون هنوز در کشور ما کسانی هستند که میخواهند اصلا سینما نباشد
و ما در بعضی از مسائل سینما که به دوران صامت برمیگردد هنوز دچار مشکلیم که این مسائل
را نمیتوان به سادگی مداوا کرد طبیعی است که راهحلهای کوتاه مدت گاهی جواب میدهد
اما تمام اینها تا صنعتی نشدن سینما عملی نشود راهکاری جدی نیست و ما در چرخهای گرفتاریم
که هرکسی در آن باید کلاه خود را در این معرکه به در ببرد.
علی ظهوریراد
There are no comments yet