کاوه صباغزاده
با اولین فیلم خود، «ایتالیا ایتالیا» این روزها مهمان سینماهای ایران شده است. فیلمی
که پس از اولین نمایشهای خود در جشنواره فیلم فجر با تحسین زیادی از سوی منتقدان
و سینمادوستان روبهرو شد. حالا اکران این فیلم، بهانه گپ کوتاه ما با این
کارگردان جوان است.
ظاهرا ابتدا قرار بود فیلم دیگری
بسازید که آن پروژه با مشکل روبهرو شد و پس از آن سراغ ساخت «ایتالیا ایتالیا» رفتید.کمی
در این مورد برای ما بگویید.
قرار بود فیلمی بسازم به نام «دیو باید
بمیرد» اما بودجه فیلم با وجود قولی که بنیاد سینمایی فارابی برای تامین آن به من داده
بود تامین نشود و طولانی شدن این پروسه باعث شده در نهایت فارابی کار را کنار بگذارد.
جالب اینجاست که دوستان فارابی حتی فیلمنامه دارای پروانه ساخت از ارشاد را نیز قبول
نداشتند و خواستار نسخه جدیدی از فیلمنامه بودند که من زیر بار نرفتم و در نهایت کار
متوقف شد. پس از آنکه متنی اعتراضی در این مورد نوشتم و در رسانهها منتشر کردم، دنبال
راهی بودم تا اتفاقی که در این دوسال بر من گذشته را بیان کنم و دیدم بهترین راه این
است که فیلمی ساخته شود تا جریان ساخته نشدن اولین فیلمم جزئی از داستان آن باشد. از
هفت تا هشت سال پیش که اولینبار داستان جومپا لاهیری را خواندم، این داستان در ذهنم
بود و میدانستم روزی براساس آن فیلم خواهم ساخت. چون میخواستم بودجه فیلم کم باشد،
حس کردم میتوان این داستان را با بودجه کمی
تولید کرد. داستان لاهیری را با کمی تخیلات فانتزی و اتفاقاتی که برای خودم افتاده
بود ترکیب کردم و نتیجه آن «ایتالیا ایتالیا» شد.
برخلاف بسیاری از فیلمها، شکل روابط
دوستانه بین جوانان در«ایتالیا ایتالیا» مصنوعی و بیروح در نیامده و یکدستی و
واقعی بودن خاصی در آن نهفته است.چه مقدار با بازیگران تمرین داشتید و تا چه
اندازهای به آنها اجازه بداههکاری دادید؟
تعدادی از کاراکترها که به اسم حقیقی خود
در فیلم ظاهر شدند افراد واقعی هستند و موقعی که میخواستم نام آنها را در فیلمنامه
بیاورم از داستان اطلاع داشتند و از آنها اجازه گرفتم. بههمین خاطر نقشها را از
ابتدا شبیه به خودشان نوشتم و حتی از تکیهکلامهای خودشان در دیالوگنویسیها بهره
جستم. سر صحنه هم با همین افراد حقیقی هیچ تمرینی نکردیم و گذاشتیم کاملا بهشکل بداهه
و شخصیت واقعی خود را اجرا کنند. ضمن اینکه از آنها در یک برداشت یا با حداقلِ برداشت
بازی گرفتیم تا طراوت شخصیت واقعی آنها تبدیل به بازیگری نشود. در مورد بازیگران فیلم
هم سر صحنه سعی میکردم دستشان را باز بگذارم تا حتی تپق بزنند یا جملهبندیشان با
فیلمنامه فرق کند تا همه اینها باعث شود داستان به شخصیت طبیعی انسانها نزدیکتر
شود و این احساس در میان نباشد که گویی فیلمی را میبینیم و این شخص، بازیگری در یک
فیلم است در مخاطب به وجود نیاید.
تفاوت اصلی فیلم شما با داستان جومپا
لاهیری در کجاست؟
در مورد تفاوت «ایتالیا ایتالیا» با داستان
اصلی جومپا لاهیری باید بگویم، داستان او داستان تلخی است و نسخه اولیه فیلمنامه من
با آن داستان شباهت زیادی داشت و فیلمنامه تلخی از آب درآمد. خط اصلی داستان را از
کار لاهیری اقتباس کردم که شامل خانهنشینی شخصیت مرد و انجام کارها از داخل خانه است
اما بخش فانتزی فیلم از آنجا آمد که حس کردم باید لحن «ایتالیا ایتالیا» را به لحن
طنازانه فیلمهای ایتالیایی مثل کمدیهای ماستوریانی یا بعضی کارهای توتو نزدیک کنم
تا از تلخی داستان اصلی کمتر شود.
فیلم شما سرشار از ارجاعات سینمایی به
سینمای ایران و بهخصوص«هامون» ساخته ماندگار داریوش مهرجویی است؛ این ارجاعات تا
چه حد برای کمکردن از تلخی فضای فیلم بود و چه مقداری از آن در راه پیشبرد سیر
دراماتیک داستان استفاده شد؟
بخشی از آن ارجاعات سینمایی به این
خاطر بود که میخواستم یک همزادپنداری بین اهالی فرهنگ و هنر و سینما با این فیلم بهوجود
بیاورم چون به نظرم مخاطب اصلی این فیلم طبقه متوسط جامعه و قشر فرهنگی هستند. بخشی
از آن هم به علاقه خودم از سینما برمیگردد که از کودکی در این فضا بوده و بزرگ شدهام.
اگر بخواهم بهصورت خاص درباره ارجاعات سینمایی به «هامون» صحبت کنم باید بگویم که
روایت فیلم هم بهنوعی شبیه «هامون» است و این ارجاع در ساختار فیلم هم بهشکل فلاشبکهای
متعدد تا حدی وجود دارد. البته قطعا این فیلم بههیچوجه قصد ندارد خود را با«هامون»
که اثری کلاسیک در سینمای ایران است مقایسه کند و بیشک میزان تاثیرگذاری این دو فیلم
نیز یکسان نیست. این کار صرفا ادای دینی است که میخواستم انجام دهم چون «هامون» زندگی
من را تغییر داد.
«هامون»چه تغییری در زندگی شما ایجاد
کرد؟
قرار بود روزگاری زیستشناس شوم و دیدن
فیلم «هامون» علاقهام به هنر، فلسفه، موسیقی و سینما را در من زنده کرد و اگر این
فیلم نبود من امروز زیستشناس بودم. «هامون» مسیر زندگی مرا تغییر داد و مهمترین فیلم
زندگی من است. چون خودم هامونباز هستم، سعی کردم بعضی از صحنههای معروف فیلم را با
آنچه که در ذهنم وجود دارد مثل صحنه راهپله یا رد و بدل کردن هدیهها را به مدل فیلم
خودمان و نه با تقلید پلان به پلان از فیلم اصلی در«ایتالیا ایتالیا» بگنجانم؛ انگار
که دو نفر در زمان حال در همان شرایط وجود دارند. این کاری بود که کردم تا این ارجاعات
بهشکل عادی در فیلم قرار بگیرند و با اینکه اصرار داشتم بازیگرانم حتمن «هامون» را
ببینند ولی از سویی اصرار داشتم مقلد فیلم نباشند بلکه به روش خودشان این صحنهها را
بازی کند و سعی کردیم کارمان تقلیدی نباشد.
حامد کمیلی و سارا بهرامی خیلی خوب در قالب
شخصیتها فرو رفته بودند؛ چه پروسهای با این دو بازیگر طی شد تا بازی آنها به
نقطه مطلوب شما رسید؟
با سارا بهرامی یکماه هر روز جلسه داشتیم،
گپ میزدیم و تمرین میکردیم و او تلاش زیادی کرد که یک دستیار کارگردان واقعی شود
و او بسیار تلاش کرد در نحوه پوشش، گفتار و رفتارش و کارهایی که دستیاران کارگردان
انجام میدهند دقت کند تا با شخصیت آنها آشنا شود. حتی هر روز در دفتر پروژه حضور
پیدا میکرد و بعضی از کارهای دستیار کارگردان را انجام میداد تا بهتر در قالب شخصیت
خود فرو بروند چون کاراکتر او یک کاراکتر مدیر بود و مدیریت میکرد و جنبههای آن در
زندگی شخصی خودش هم وارد میشود، خیلی تمرین و تلاش کرد تا بتواند به شخصیت نزدیک شود
ضمن اینکه تمام داستانها و کتابهای جومپا لاهیری را هم خواند و در کل او بسیار متمرکز
بود و وقت زیادی هم روی این فیلم گذاشت. حامد کمیلی پنج روز قبل از کلید خوردن به پروژه اضافه شد و در آن چند روز تماموقت در
اختیار پروژه بود. تست گریم و لباس تمرین ایتالیایی و تمرینهای مختلف دیگری را که
برای فیلم نیاز داشت در ضمن تمرینهایش با بازیگر مقابل خود، بهشکل فشرده انجام داد
و تلاش کرد خودش را به گروه برساند. به نظر من زحمت زیادی کشید مخصوصا سر صحنه و در
زمان اجرا انرژی زیادی را صرف کار کرد. چون او و البته سایر گروه نگران کار بودند و
نمیدانستم قرار است با چه فیلمی روبهرو باشند اما حامد کمیلی نگرانی بیشتری داشت
چون قبلا در یک سریال با خانم بهرامی با هم همبازی بودند و اینجا تلاش بسیاری
کردند که بازی متفاوتی از خود ارائه دهند تا شبیه به کارهای قبلی خود نباشند و به تکرار
نیفتند. و من در کل، از نظر من یافتن بازیگر خیلی شانس آوردم و با آنها راحت کار کردم.
از کار بعدی خود بگویید؟
درحال نوشتن فیلمنامه جدیدی هستم اما
منتظر بازخوردهای اکران «ایتالیا ایتالیا» نیز هستم تا با اطمینان بیشتری قدمهایم
را در مسیر حرفهایام بردارم.
علی ظهوریراد