از فیلم «چرک‌نویس»
شروع کنیم؛ با وجود نقش کوتاه از نتیجه راضی بودید؟

این فیلم را شرکت
فیلمسازی خود ما تهیه و تولید کرد و درواقع اصلا قرار نبود من همین نقش کوتاه را هم
بازی کنم ولی از آن‌جایی که گروه جوان در کنار همدیگر قرار گرفتند تا آن فیلم را بسازند
و آقای علی جناب بعد از سال‌ها دستیار کارگردانی،
این اولین فیلمشان بود که فیلم خیلی خوبی هم شد و خروجی خیلی خوبی هم داشت، من در مراحل
تولید و تهیه‌کنندگی و کارهای پشت‌صحنه کمک می‌کردم و وقتی که صحبت کردیم و پیشنهاد
دادند برای این نقش، فکر کردم که شاید نقش مختصر است ولی می‌تواند تجربه‌ خوبی باشد.

همبازی شدن با
حامد بهداد بدون داشتن پلان مشترک چگونه بود؟

پلان مشترک نداشتیم
ولی آقای بهداد جزو بهترین بازیگران سینمای ما هستند، او نسبت به حرفه‌ای که دارد خیلی
آگاه است، در این فیلم هم حالا درست است که پلان مشترک نداشتیم ولی چون کلا فیلم خوبی
بود و بازی ایشان هم بسیار خوب بود به نظر من واقعا خوب بود، من اصولا به او خیلی احترام
می‌گذارم و خسته نباشید می‌گویم به خاطر فعالیت‌هایشان در این سال‌ها.

و بعد از آن فیلم
«نقطه کور» را بازی کردید؟

کارگردان آن آقای
مهدی گلستانه بود که عوامل پشت دوربین بسیار حرفه‌ای و هرکدام با یک سابقه درخشان از
مدیر فیلمبرداری تا طراح صحنه و لباس، گریم، یعنی از پیش‌تولید تا پس تولید همه و همه
یک گروه خیلی خوب در پشت دوربین بودند، فیلم خیلی تامل‌برانگیز بود و می‌توانستید به
آن فکر کنید و «پیام» داشت، بازیگرانی هم که در آن بازی می‌کردند آقای محمدرضا فروتن،
هانیه توسلی، شقایق فراهانی، محسن کیایی و دیگر دوستان که هر کدام باز از همکارانی
بودند بسیار خوب و حرفه‌ای با کارنامه و سابقه‌ای بسیار درخشان که باعث خوشی و خوبی
و افتخار من بود که در کنار این عزیزان باشم، من در این فیلم نقش دختری را که جزو این
خانواده است بازی می‌کردم که پارتنر من آقای محسن کیایی بودند، ما یک خانواده داشتیم
که یک شب اتفاقی در این خانواده می‌افتد که هر کدام از آن‌ها باتوجه به خصوصیت، موقعیت
و نوع جایگاه اجتماعی با آن مسئله برخورد می‌کردند، نکته دیگری هم که داشت پرداختن
به کودکان بود که به نظر من این فیلم پیام خیلی خوبی دارد؛ اولین اکران آن هم در جشنواره
فیلم فجر بود که اکران عموم آن هم به‌تازگی تمام شده و این روزا در مراحلی قرار دارد
که به شبکه نمایش خانگی بیاید.

فعالیت هایتان
در تئاتر پررنگ‌تر است؛ از اجراهایتان صحبت می‌کنید؟

من از لحظه‌ای
که تصمیم گرفتم در حوزه هنری و صرفا متمرکز در بازیگریفعالیت کنم از تئاتر شروع کردم،
با آقای هادی مرزبان در سالن ایرانشهر، تئاتر «شب روی سنگفرش‌های خیس» اثر مرحوم اکبر
رادی را اجرا بردیم و بلافاصله من «رویاهای رام نشده» را با ایوب آقاخانی کار کردم
و در دو اجرا افتخار این را داشتم که در خدمت آقای حسین پاکدل باشم؛ درواقع در چهار
سال اخیر که من در رشته بازیگری خیلی فعال هستم، هر سال تقریبا دو تا اجرا روی صحنه
داشته‌ام که آخرین کارم هم اردیبهشت و خردادماه امسال بود که در سالن ایرانشهر نمایشی
به نام «نماینده ملت» را اجرا کردیم که کارگردان آن پدرم بود و نویسنده هم آقای سجاد
افشاریان.

تئاتر کجای زندگی
شما قرار دارد؟

من بازیگر هستم
و دغدغه‌ام بازیگری است؛ می‌توانم این‌گونه سوالتان را جواب بدهم که تئاتر، سینما و
تلویزیون مدیوم‌های مختلفی هستند که دغدغه من هستند و هر کدام از آن‌ها به طبع می‌تواند
در جایگاه خودش برای من لذت‌بخش باشد، من تجربه‌هایی را کسب می‌کنم که خیلی می‌تواند
مفید باشد و تئاتر هم جدا از آن‌ها نیست.

چهره زیبا چقدر
در پیشنهاد نقش به بازیگرها تاثیر دارد؟

اول باید ببینیم
در آن کاراکتری که در فیلمنامه است آیا این صورت زیبا را برای آن شخص لحاظ کرده‌اند؛
من تهیه‌کننده، کارگردان یا فیلمنامه‌نویس نیستم که بخواهم این چیزها را ملاک قرار
بدهم برای انتخاب یک بازیگر، نظر شخصی من این است که باید فیلمنامه‌نویس یا کارگردان
باشم که چنین سوالی را پاسخ بدهم، من بازیگر هستم و کارم بازیگری است، شما در حیطه
بازیگری اگر سوالی داشته باشید من در خدمتم!

فکر می‌کنید بین
بازیگران امروز «مخصوصا جوان‌ها» کسی را داریم که ماندگار شود؟

سوال‌های شما واقعا
کارشناسانه است! ولی نظر شخصی من این است که من در خودم نمی‌‌بینم که اسم بخصوصی را
بگویم و از الان بتوانم آینده ایشان را در این عرصه پیش‌بینی کنم، این بستگی به آن
کارنامه و تعداد کارهایی دارد که آن آدم انتخاب می‌کند و آن فیلمی که در آن قرار
می‌گیرد ولی من امیدوارم تک‌تک این دوستان و همکاران کارهای خوبی را انجام دهند، از
آن‌ها کارهای خوبی می‌بینیم که مطمئنا آن هنرمندی که درست کارش را انجام می‌دهد ماندگار
می‌شود.

به نظرتان چقدر
باندبازی در سینما و تلویزیون وجود دارد؟

من یک بازیگر هستم
و وقتی می‌دانم یک بازیگر هستم باید متمرکز روی بازیگری باشم، تئاتر کار کنم و فیلم‌هایی
که فیلمنامه‌های خوبی دارند، مشاور و استاد من پدرم است، یعنی قبل از این‌که کاری را
انجام بدهم، فیلمنامه یا نمایشنامه را می‌خوانم، اگر خودم دوست داشته باشم با پدرم
صحبت می‌کنم و به این فکر می‌کنم که این نقش را چگونه می‌شود خلق کرد و به آن پرداخت،
با کارگردان صحبت می‌کنم، یک سریال کار کردم به اسم «بچه‌های نسبتا بد» کار آقای سیروس
مقدم، خیلی صحبت می‌کردیم راجع به نقش‌ها و وقتی من روی آن شخصیت متمرکز شوم و کارم
را آن‌طور که باید انجام بدهم همیشه آن کار خوب می‌شود و وقتی دیده شود، ناخوداگاه
شما پیشنهادها و انتخاب‌هایی دارید که به طبع می‌تواند کمک کند تا کارنامه هنری‌تان
را پر کند و شما را ببرد به سمتی که هدفتان است، بنابراین من نسبت به این سوال‌ها و
مسائل اطلاعی ندارم که بتوانم جوابتان را بدهم، من فکر می‌کنم اگر کارم را تا آن‌جا
که بتوانم از اول تا آخر درست انجام بدهم، همان درست انجام دادن باعث می‌شود که فعالیت
شما دیده شود و پشت هم بتوانید در کارهای خوبی حضور داشته باشید.

غیر از هنرپیشگی
چه فعالیت دیگری دارید؟

دانشجوی طراحی
لباس هستم. البته سال‌هاست کار طراحی‌صحنه و لباس انجام می‌دهم و اگر درگیر کاری نباشم
سعی می‌کنم طرح بزنم و یک سری طرح‌هایی را از لباس برای خودم نگه دارم، خیلی سعی
می‌کنم پیگیر طراحی‌های لباسی باشم که خلاقیت ذهن خودم است، طراحی می‌کنم و قبلا نقاشی
می‌کردم، پس سعی می‌کنم نقاشی کنم و کتاب بخوانم، البته این روزها ما کافه‌ای را در
مجموعه «بام لند» افتتاح کرده‌ایم که بعضی وقت‌ها سری هم به آن‌جا می‌زنم!

دوست دارید در
کنار چه بازیگرها و با چه کارگردانی کار کنید؟

این سوال خوبی
بود! در میان حرف‌هایم به شما گفتم که مشاور و استاد من پدرم هستند، ایشان همیشه به
من جمله‌ای می‌گویند که این ملکه ذهن من شده و خیلی سعی می‌کنم به این حرف پدرم عمل
کنم، این حرف برای من حرف بسیار بزرگی است که می‌گویند، همیشه به‌عنوان بازیگر در یک
جایگاهی قرار بگیر که کارگردان‌ها دوست داشته باشند با تو کار کنند، این‌که شما بنشینید
و بگویید من دوست دارم با فلان کارگردان کار کنم را شما باید آنقدر از خودتان نشان
بدهید و آنقدر فعالیتت را جدی و متمرکز روی بازیگری انجام بدهید که بتوانید یک روزی
کاندیدای یک نقش بازیگر فیلم آن کارگردان باشید، من جواب سوال شما را با همین جمله
می‌دهم.

بازیگران و کارگردان‌های
محبوب خارجی شما کیستند؟

احساس می‌کنم هر
فیلمی و هر بازیگری که در یک فیلم بازی می‌کند ارزش این را دارد که آدم ببیند، این
خیلی شخصی است و من هم سعی می‌کنم که این‌طوری فیلم ببینم یا بازیگرها را دنبال کنم،
بنابراین تقریبا همه فیلم‌ها را می‌بینم و بازیگرها را هم باتوجه به آن نقشی که در
فیلم دارند می‌بینم.

پس فیلم برای تماشا
کردن پیشنهاد نمی‌‌دهید؟

چرا یک فیلم پیشنهاد
می‌دهم، «نقطه کور» را حتما ببینید.

ازدواج کردن برای
هنرپیشه‌ها سخت‌تر است؟

نه! چرا سخت باشد؟
هر کسی برای ازدواج کردن ایده‌آل‌هایی در ذهن دارد، شرایط، موقعیت، خانواده آن آدم،
به یک شکل و نحوی حالا پیش می‌آید، به این مسائل فکر نمی‌‌کنم، برای من پیش نیامده
که بگویم اینگ‌ونه هست یا نیست ولی به نظر من برای بازیگر سخت‌تر نیست اما بالاخره
یک عمر زندگی است و آدم خیلی مسائل مهم‌تری دارد که به آن فکر کند.

لحظه‌ای بوده که
دوست نداشته باشید چهره‌ای شناخته شده باشید؟

نه، فکر نمی‌‌کنم!
چون من از زمانی که یادم می‌آید چون پدرم بازیگر بوده است و زندگی ما به‌شکلی بوده
که من در یک خانواده فرهنگی بزرگ شده‌ام خیلی با این فضا غریبه نبوده‌ام، بنابراین
شاید خیلی به این چیزها فکر نکنم یا خیلی اتفاقی پیش نیاید که به این سوال شما فکر
کنم، یعنی الان که شما پرسیدید اولین‌بار بود به این موضوع فکر کردم.

در سینما دوست
صمیمی دارید؟

من تقریبا با همه
دوست هستم، به تک‌تک همکارانم خیلی احترام می‌گذارم و برای من قابل ارزش هستند،
اما دوست صمیمی‌ام در زندگی‌ام پدرم است.

سوال آخر این‌که،
اگر خبرنگار بودید برای این گفت‌وگو چه تیتری انتخاب می‌کردید؟

واقعا نمی‌‌دانم!
بزنید دوست صمیمی‌ام پدرم است.

عباسعلی اسکتی