زمانی به یاد هنر تعزیه میافتیم که یا در
آستانه جشنواره نمایشهای آیینیوسنتی باشیم یا در ایام سوگواری امام علی(ع) و یا
در ایام محرم و صفر. پس ما هم به عادت مالوف، در این ایام بهسراغ داوود فتحعلیبیگی؛
رئیس هیاتمدیره انجمن نمایش تعزیهخوانان و رئیس کانون نمایشهای آیینیوسنتی
رفته و با او درباره چالشها و آسیبهای این هنر ریشهدار و اصیل گفتوگو کردهایم.
برخی از هنرمندان تعزیه میگویند در هر روزی از
ماههای محرم و صفر و بخصوص در دهه اول محرم، هر روز نسخه تعزیه خاصی دارد؛ آیا
این روزها و نسخههای مختص به آنها مشخص هستند؟
الزامی مبنی بر اینکه در روزهای مشخص باید نسخههای خاصی خوانده
شوند، وجود ندارد. از سالهای دور و بعد از اینکه تعزیه روز عاشورا تفصیل پیدا
کرد و برای هر یک از شهدای واقعه کربلا یک مجلس تعزیه جداگانه ساختند، رسم بر این
شد که در دهه اول محرم از تعزیه «حجهالوداع» که درباره حرکت امامحسین(ع) از
مدینه به مکه و سپس کوفه و درنهایت شهادت است، آغاز شود. از دیگر تعزیههای دهه
اول محرم، تعزیه حضرت مسلم و تعزیه دو طفلان مسلم است که در قدیم دو تعزیه حضرت
مسلم و دو طفلان مسلم را با هم میخواندند اما این دو تعزیه از نظر تاریخی با هم
همزمان نیستند. تعزیه لشکرکشی حر که به آن «چهار سرباز» هم میگویند. ممکن است
این تعزیه را از کوفه آغاز کنند و تا زمان شهادت حر، آن را در دو روز روایت کنند.
سپس به شهادت دیگر شهدای واقعه کربلا همچون حضرت علیاکبر(ع)، حضرت قاسم(ع)، حضرت
عباس(ع)، طفلان زینب و… میرسیم. در پایان دهه محرم تعزیه امامحسین(ع) خوانده
میشود و میرسیم به مجالس تعزیه «غارت خیمه»، «بازار شام» و… برخی توالی تاریخی
را به اینگونه رعایت میکنند و برخی دیگر روز اول محرم، تعزیه امام موسیابنجعفر(ع)
را میخوانند چون این حضرت را بابالحوائج میدانند و به این حضرت متوسل میشوند.
همچنین زمینههای پیدایش نسخ هم متفاوت است. در مناطق مختلف شعرای مختلفی زندگی میکردند
که نسخ تعزیه برخی از آنها معروف میشد و تعزیهخوانهای حرفهای از آنها استفاده
میکنند. در این زمینه کاشان، قزوین، تهران قدیم، تفرش و اراک و… داریم.
هر منطقهای تعزیه خاص خود را دارد که باتوجه
به ادبیات و موسیقی آن منطقه تنظیم شده بود. بعد از اینکه برخی از تعزیهها بهعنوانمثال
از سوی انتشارات سروش منتشر شدند، ممکن است نسل جوان تعزیهخوان به این منابع رجوع
کنند و از آیین تعزیه منطقه خود دور شوند. این همسانی به تعزیه ضربه نمیزند؟
از منظر هنر موسیقی، تعزیههایی که در مناطق مختلف شکلگرفتهاند
تا پیش از اینکه با هم تلفیق شوند، تعزیهسراها از موسیقی بومی خود برای تعزیه
استفاده میکردند. بهمرور رفتوآمد تعزیهخوانها به مناطق مختلف باعث هجرت نسخهها
شد. بهعنوانمثال در دورهای میرزا غضنفر کاشی در گیلان ساکن میشود و نسخههای
کاشان را میخواند. برخی از تعزیهخوانهای امروز گیلان تصور میکنند این نسخهها،
زمینه گیلان است درحالیکه اینگونه نیست. یا تعزیههای زمینه کاشان که اغلب
سرودههای میرعزاکاشانی است، بهمرور بهجای تعزیههای قدیم تکیهدولت در تهران
خوانده میشود اما درباره بحث همسان شدن تعزیه، من با شما مخالف هستم چون بهعنوانمثال
حسن صالحیراد که نسخ تعزیه را برای سروش آماده کردهاست، به دربندسر تعلق دارد که
این نسخ هم تحتتاثیر نقاط مختلف هستند. حتی ممکن است تعزیهخوانی گوشهای را
بشنود و از آن خوشش بیاید و در تعزیه خود از آن استفاده کند و تعزیهخوان دیگری هم
بشنود و باز در تعزیه خود از آن استفاده کند. عمدهترین زمینههایی که خوانده میشود،
کاشان، بخشی از تعزیه زمینه قزوین و تهران قدیم هستند. البته برخی هم بر تعزیههای
زمینه محل سکونت خود تسلط دارند و آنها را میخوانند. افرادی که میخواهند تعزیهخوان
شوند، به برخی از نسخ دسترسی ندارند و یا پیشکسوت و میرزای محل سکونت آنها فوت
کرده است و یا خانهنشین شده است و نمیتواند تعزیه بخواند درنتیجه تعزیه در منطقه
آنها افول کرده است و الان تصمیم گرفتهاند دوباره آن را احیا کنند و از این فیلمها
نسخهها را استخراج و تمرین کردهاند. از دید من این اقدام سروش؛ یکی از عوامل
ترویج نسخه تعزیه بوده است.
به اجرای تعزیه در تالار محراب و تکیه دولت
اشاره کردید که تکیه دولت دیگر وجود ندارد و در تالار محراب هم تعزیه برگزار نمیشود!
در محوطه مجموعه تئاترشهر و فرهنگسراها معمولا تعزیه برگزار میشود؛ چقدر نیاز به
یک تکیه در تهران احساس میشود؟
یکی از بانیان دولتی برگزاری تعزیه ادارهکل هنرهای نمایشی
است که برنامههایی را در محوطه تئاترشهر برگزار میکند. تعزیه همیشه در حلقه
میانی تماشاگران انجام میشود و این قابلیت را دارد تا در هر مکانی آن را اجرا
کنیم. از آنجاکه مکان خاصی برای تعزیه تعریف نشده است، در محوطه بیرونی تئاترشهر
این مراسم برگزار میشود اما لازم است برای این هنر دیرینه و بسیار ارزشمند که چند
قرن است بهعنوان رسانه، مبلغ فرهنگ ملی و مذهبی ما بوده است، جایگاه ویژهای در
نظر بگیریم. این مکان باید با الهام از تکایای قدیم ساخته شود. میتوان تماشاخانه چندمنظورهای
را ساخت و در آن تعزیه هم اجرا کرد.
سالهاست کانون نمایشهای آیینیوسنتی همراه
شدهاند تا مکانی را به این نوع نمایشها اختصاص دهند و همواره قول داده میشود
اما به این قولها هیچگاه عمل نمیشود؛ چه نهادی باید این مکان را در اختیار
کانون قرار دهد؟
لازمه رخ دادن این اتفاق این است که یک مرکز حفظ و اشاعه نمایشهای
آیینی دایر شود. هم بخش پژوهش داشته باشد، هم آموزش و هم اجرا. اگر چنین مرکزی راهاندازی
شود، در شرح وظایفش اجرای تعزیه در مکان خاص خود هم در نظر گرفته میشود. برای این
مجموعه مکانی شبیه به تکیه هم در نظر گرفته میشود تا در آن تعزیه برگزار شود. تا زمانی
که این امکان فراهم نشده است، میتوان از منازل قدیمی که قابلیت برپا کردن تکیه
دارند استفاده کرد. البته برای رسیدن به این منظور هم شهرداری و هم سازمان میراث
فرهنگی باید ورود کنند تا اقدام بایستهای در این زمینه انجام شود. میتوان در چند
نقطه از شهر، تکایایی را در نظر گرفت که در آنها در طول سال تعزیه اجرا شود. ما بالغبر
پانصد مجلس تعزیه داریم! بهعنوانمثال تعزیه شهادت امامحسین(ع) که در دوره
زندیه نوشته شده است، با نسخهای که در دوران قاجار نوشته شده است، فرق دارد و
ما وقتی میگوییم پانصد نسخه تعزیه داریم یعنی نسخ مختلف از یک تعزیه را حساب
نکردهایم. برای اینکه بتوانیم این پانصد تعزیه را به مخاطبان ارائه دهیم، هم به
یک مکان مشخص نیاز داریم و هم باید تعزیهخوانهایی وارد، ماهر و برجسته جذب کنیم
و تعدادی را تربیت کنیم تا تعزیه را ماندگار کنیم. پنج شب در جشنواره تئاتر
آوینیون تعزیه اجرا کردیم. در هر پنج شب، جمعیتی کثیری آمدند و بلیت آن اجراها همه
به فروش رفته بودند. برای آنها تعزیه بسیار جالب بود. یکی از مخاطبان، میگفت که
برایش بسیار جالب است نمایشی را میبیند که سیصدسال پیش هم به همین صورت اجرا میشد!
نمیتوان ارزشهای تعزیه را نادیده گرفت اما متولیان امر فرهنگ و هنر در سطوح
مختلف نسبت به این هنر، بیتوجه هستند. اگر جشنواره نمایشهای آیینیوسنتی نبود،
بسیاری از گونههای نمایش ایرانی فراموش میشد. در بسیاری از شهرستانها، تنها در
صورتی هنرمندان میتوانند مکانی برای تمرین داشته باشند که بخواهند در جشنواره
شرکت کنند.
معمولا در ماههای محرم و صفر ناگهان تعزیه اهمیت
پیدا میکند و مسئولان به آن توجه نشان میدهند. تعزیه ما ثبت جهانی شده است؛ آیا
این اتفاق تغییری در شرایط ارائه این هنر و امکانات مورد نیاز هنرمندان این گونه به
وجود آورده است؟
هیچ تغییری را به وجود نیاورد! تنها اتفاق خوبی که در این
زمینه افتاده، این است که دیگر کشور دیگری نمیتواند مدعی شود این هنر به آنها تعلق
دارد! سازمان میراث فرهنگی تنها پیگیری کرد که این هنر ثبت شود اما متاسفانه بعد از
آن، هیچ اقدامی انجام نداد. جالب اینجاست که سازمان میراث فرهنگی دانشکدهای دارد
که در آن، هنرهای مختلف سنتی را آموزش میدهند اما هیچ رشتهای درباره نمایش سنتی
راهاندازی نکردهاند. نمایش سنتی بخشی از فرهنگ ما است اما نادیده گرفته میشود. باید
تشکیلاتی راهاندازی شود. لازم نیست این تشکیلات عریض و طویل باشد؛ همین اندازه که
در سازمان میراث فرهنگی در بحث فرهنگ عامه و فرهنگ مردم زمینههایی را فراهم کنند
یا در کنار دانشکدهای که هنرهای سنتی را آموزش میدهد، هم پژوهشکدهای دایر کنند
و هم برای رشته نمایشهای آیینیوسنتی دانشجو جذب کنند. این دانشکده وجود دارد،
تنها کافی است از وزارت علوم درخواست کنند تا این رشته را در نظر بگیرند. البته
این ضرورت باید از سوی دولت هم احساس شود تا وزارت علوم و دانشکدههای تئاتر هم
باید به این بخش ورود کنند. الان مردم هستند که تعزیه را زنده نگاه داشتهاند.
بسیاری هنوز اعتقاد دارند پدیدههای آیینی فاقد ارزش هستند و باید آنها را رها
کرد. درصورتیکه هنوز این هنر کارآیی دارد. بهعنوانمثال در خود تعزیه مضامینی
وجود دارد که جزء مضامین جاودانه تاریخ تئاتر دنیا هستند.
چقدر در صداوسیما به تعزیه پرداخته میشود؟
پخش کردن تعزیه از صداوسیما ممنوع است. ممکن است برنامهای
پژوهشی پخش شود و درقالب آن به تعزیه هم اشارهای شود یا در برخی مجموعهها همچون
«شب دهم» ادای دینی به تعزیه صورت گیرد اما این مسئله که تعزیهخوانی ثبت و ضبط
شود و از تلویزیون پخش شود، نبوده است. حتی چندی پیش به سفارش یکی از شبکههای
تلویزیونی تعزیه «مسلم» را توسط دفتر ادبیات و هنر هلال فیلمبرداری کردیم. حدود ششماه
آمادهسازی این تعزیه طول کشید. خطبهخط نسخه را خواندیم چون تلاش داشتیم هم به
اصالت این تعزیه وفادار باشیم و هم تحریفاتی که در این مدت شده است را حذف کنیم.
حتی بخشهایی را بازنویسی کردیم. برای آماده کردن این تعزیه گروهی متشکل از مشاور
تاریخ، مشاور موسیقی، مشاور تعزیه، روحانی، شعرای مرثیهپرداز و… جمع شده بودند.
نسخه قابلتوجهی شده بود اما شبکهای که قرار بود این تعزیه را پخش کند، اعلام
کرد باید بخشهایی از این تعزیه را حذف کنیم. صداوسیما میتواند در شناساندن نمایشهای
آیینیوسنتی به مخاطبان بسیار تاثیرگذار است. به یاد دارم سالها پیش در عید نوروز
از صداوسیما سیاهبازی پخش میشد. مردم بهقدری به این آثار علاقهمند شده بودند که
بعد از تمام شدن این برنامه دیدوبازدیدهای خود را انجام میدادند. همچنین در گذشتههای
دور، نقالی هم از صداوسیما پخش میشد اما دیگر توجهی به نمایشهای ایرانی نشان نمیدهد.
زوم:
تعزیه غریب چیست؟
منظور از تعزیه غریب، تعزیهای است که برای اغلب تعزیهخوانها
ناآشنا باشد یا به تعبیر دیگر آن را نخوانده باشند. هر تعزیهای که بهندرت خوانده
شود، به آن تعزیه غریب میگویند. تعزیههایی که زیاد خوانده شده باشند و موسیقی و
شیوه اجرایی آن را تعزیهخوانها بدانند، تعزیه خودی نامیده میشود. برای خواندن
تعزیههای غریب، نیاز به معینالبکایی داریم که ردیف آوازی تعزیه را بداند،
قراردادها و سازوکارهای اجرایی آن را بداند و آنها را به تعزیهخوانها منتقل
کند. مرحوم هاشم فیاض حدود دویست مجلس تعزیه را بلد بود. مرحوم فیاض در تالار
محراب تعزیهگردانی میکرد. نسخههای او فهرست نداشتند و از حفظ ترتیب و توالی
تعزیه را میدانست. یک تعزیهخوان باسابقه اگر این نسخهها را خوانده باشد، میتواند
آنها را اجرا کند اما تنها با داشتن نسخه تعزیه، نمیتوان آن را درست اجرا کرد و
باید شیوههای اجرایی و موسیقی آن را دانست. البته اگر معینالبکا علم موسیقی
بالایی داشته باشد و بداند از منظر موسیقی توصیفی در چه موقعیت دراماتیک، کدام
گوشه آوازی باید خوانده شود که حس بهدرستی منتقل شود.
مینا صفار
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است