مسعود میرطاهری
بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، این روزها با استفاده از تجربههای آموزشی خود، در تلاش است تا دانش
تئاتری خود و همچنین اصول طلایی متداکتینگ را به علاقهمندان بازیگری آموزش دهد.
در همین راستا مصاحبهای با میرطاهری صورت گرفته که در ادامه میخوانید:
در ابتدا باید بدانیم متداکتینگ که همان متد لی استراسبرگ است، چیست؟
این متد شیوهای برای بازیگری است که در دنیا بسیار مشهور بوده و بازیگران
بزرگی آن را آموخته و بهکار گرفتهاند. به زبان ساده بازیگری به شیوه متد، یعنی
بازیگری «واقعی»، در این شیوه بازیگر با استفاده از خاطرات و تجربیات حسی و احساسی
برگرفته از زندگی و تجربیات حقیقیاش، تجربیات حسی و احساسی کاملا موازی و واقعی
را برای کاراکتر روی صحنه خلق میکند. برجستهترین ویژگی یک بازیگر متد، باورپذیر
بودن اوست. او بازیگر نیست، بازی نمیکند، او کاملا «واقعی» است.
هدف و کلید اصلی متد چیست؟
کلید اصلی متداکتینگ توجه به این نکته است که «تماشاگر بسیار باهوش و
محترم است». او تفاوت «نمایش» با «واقعیت» را کاملا میفهمد. او از اینکه بازی
داده شود لذت نخواهد برد و از تماشای «دروغ و تظاهر» منزجر خواهد شد. بههمین دلیل
برای بازیگر، متد اولین قدم بستن این عهد است: «من به تماشاگرم دروغ نمیگویم! و
برای اینکه مجبور به دروغگویی نشوم، باید او را بهطور کامل نادیده بگیرم و روی
صحنه بهطور کاملا واقعی زندگی کنم!» بدینصورت است که تماشاگر درست در لحظهای که
متوجه شود هیچ دروغی در کار نیست، با قرار گرفتن در جایگاه یک شاهد عینی برای یک
زندگی واقعی، لذت بیاندازهای خواهد برد.
فکر میکنید دلیل جذابیت این متد در چیست؟
متداکتینگ به شما بهعنوان یک بازیگر، ابزار بازیگریتان، یعنی بدن و
احساس و تماشاگر بستگی دارد که هر سه به سمت یک هدف، یعنی خلق واقعیت صریح و بیپرده
و درک و دریافت صحیح آن نشانه رفته است. پس کار شما بهعنوان بازیگر فقط این نیست
که تجربیاتی که کاراکتر شما روی صحنه تجربه میکند را درک کنید یا آنها را «بازی»
کنید، شما باید آنها را مجددا «تجربه» کنید، مجددا «خلق» کنید. در این صورت نمایش
شما برای تماشاگر، نه فقط یک نمایش، بلکه برشی واقعی از یک زندگی واقعی است. دلیل
اینکه ما از تماشای بازی بازیگرانی چون رابرت دنیرو، داستین هافمن، آلپاچینو، مریلین
مونرو، اسکارلت جوهانسون و… لذت میبریم این است که این بازیگران متد کار، بههیچوجه
بازی نمیکنند، آنها در همان حالی که ما مشغول تماشایشان هستیم، درحال زندگی
کردن لحظه هستند. آنها باورپذیرند، چون واقعیاند. آنها دوستداشتنی و فراموشنشدنی
هستند، چون دروغ نمیگویند و سعی در فریب دادن ما ندارند.
روش شما برای تدریس این متد چیست؟
من از سال ۹۴ بهصورت
مداوم این دورهها را برگزار میکنم، بهصورت شیوهمند، حدود ۳۰ بازیای که در
آکادمیهای بازیگری معتبر دنیا برای آموزش اصول متداکتینگ، با هنرجویان کار میشود
را تمرین میکنم و تکنیکهای اولیه – ریلکسکردن،
مهارت استفاده از حافظه حسی، تمرکز، تخیل و تصویرسازی- و تکنیکهای ثانویه متد را
که برگرفته از سرفصلهای آموزشی آکادمی گروپ تئاتر آمریکاست را آموزش میدهم. «متداکتینگ»
باید اصولی تدریس شود زیرا نیاز بازیگری این روزهای ما، تجهیز بازیگران به شیوه
علمی و عملی است که در جهان به ثبت رسیده است.
شما ۲۶ سال تجربه تدریس دارید. این تجربیات چه تاثیری بر روند تدریس
این کلاسها گذاشته است؟
من از کلمه اولین نفر زیاد خوشم نمیآید اما من و همسرم پوپک رحیمی
که محقق و مترجم است و بخش تحقیق و پژوهش پیرامون تکنیکهای این شیوه را به عهدهدارد،
با هم طرح درس و روند آموزش را پیریزی میکنیم. برای اولینبار است که کلاس
بازیگری را به این شکل مدون و شیوهمند پیش میبریم، تفاوت ما در این است که برای
هر جلسه طرح درس داریم و کاملا براساس سرفصلهای متد کار میکنیم، اکتفای من تنها
به انتقال دانستهها و تجربیاتم به دانشجویانم نیست، خاطره تعریف نمیکنم یا تجربه
کاری خود را آموزش نمیدهم، من هر روز منابع جدید متد را مطالعه کرده و دانشجویانم
را در جریان آخرین تکنیکها و جدیدترین بازیها قرار میدهم. من ندیدم و نشنیدم که
کسی به این صورت متد درس بدهد، به هر حال ۲۶
سال هست که کار آموزشی انجام میدهم و میدانم تدریس و آموزش صرفا عملی، با آموزش تئوری
که بسیاری جاها انجام میدهند دو مقوله جدا از هم است. البته باید متذکر شوم که من در دورههایم آموزههای
استلا آدلر که یکی از بزرگترین معلمهای متد است را تدریس میکنم، هرچند نگاه
استلا آدلر با لی استرابرگ که هر دو در این زمینه روشهای بینظیری را ارائه دادهاند
مقداری اختلاف دارد، اما شهرت استلا آدلر در این است که او تمرینات خاص و بسیار
کاربردی برای آموزش تکنیکهای متد ارائه کرده و بازیگران بزرگی
کلاسهای او را راهگشای خود در عالم سینما بیان کردهاند.
الهه حاجیزاده
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است