مستندسازی در حاشیه‌ترین بخش سینمای ایران است/ سکوت برابر سرزمین فراموش‌شده | پایگاه خبری صبا
امروز ۲ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۹
هادی آفریده در گفتگو با صبا:

مستندسازی در حاشیه‌ترین بخش سینمای ایران است/ سکوت برابر سرزمین فراموش‌شده

هادی آفریده با شرح وضعیتی که مستندسازان ایرانی در آن به سر می‌برند٬ چالش‌های موجود برای ساخت مستند «کامیون آبی» را تشریح کرد.

هادی آفریده کارگردان و سازنده مستند «کامیون آبی» که به تازگی موفق به راه‌یابی به بخش بین‌الملل چهاردهمین دوره از جشنواره فیلم‌های مستند و کوتاه کرالا در کشور هندوستان شده است در گفتگو با خبرنگار سینمایی صبا، با بیان اینکه بسیاری از قنات‌های ایران به دلیل نبود توجه، مدیریت و برنامه‌ریزی درست در آستانه خشک شدن هستند، توضیح داد: موضوع تنش‌ها و بحران‌های در ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است و گفتی است که بنده قبل از ساخت مستند «کامیون آبی» که تنش‌های آبی سیستان و بلوچستان را به تصویر می‌کشد، چند مستند دیگر در این باره ساخته بودم که در آن به بحران‌های آبی پرداخته شده است، مانند مستند «رگ‌های آبی زمین» با محوریت قنات‌های ایرانی ثبت شده در سازمان یونسکو که به دلیل فقدان رسیدگی درست٬ این قنات‌ها در حال حرکت به سمت نابودی و خشک شدن هستند و این اتفاق به معنی خشک شدن و از بین رفتن ده‌ها و یا حتی صدها آبادی و آوارگی تعداد زیادی از هموطنان ما در سراسر کشور است. همچنین بنده تمام تلاشم را همواره بر این گذاشته بودم که همچنان در مستندهای مختلف به تنش‌های آبی موجود در ایران و باغ‌ها و کویرهای ایرانی که تمامی این‌ها در ارتباط با آب هستند، بپردازم.

او ادامه داد: پس از ساخت مستندهای مختلف و پرداختن به تنش‌های آبی در نقاط مختلف ایران کم کم تصمیم گرفتم که برای شناخت و پژوهش به منطقه بلوچستان سفر کنم و به عنوان یک مستندساز و کسی که سال‌ها به صورت حرفه‌ای مستند‌های دیگر را دنبال می‌کند باید بگویم که برخلاف تصور اکثریت مردم که فکر می‌کنند مستندهای زیادی درباره استان سیستان و بلوچستان ساخته می‌شود، تعداد فیلم‌هایی که سالانه در این مورد تولید می‌شود به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد.

آفریده با اشاره به اینکه وضعیت مردم در منطقه بلوچستان بسیار بحرانی است، توضیح داد: از این رو سعی کردم تا دو فیلم مستند درباره مشکلات این منطقه بسازم که اولی با نام «کامیون آبی» روایتگر داستان یک راننده کامیون آب‌رسان است که به روستاهای آنجا آب می‌رساند و در این مستند با معضلات آبی هر کدام از این مناطق رو به رو می‌شویم و واکنش‌های مردم با آن طبیعت خشک و سهمگین را مشاهده می‌کنیم. قربانیان تنش‌های آبی فقط مردم و انسا‌ن‌ها نیستند بلکه حیوانات نیز ناخواسته به این رنج مبتلا می‌شوند و من سعی کردم تا در این مستند این جدالی را که بین به دست آوردن منابع محدود آبی بین انسان و حیوان وجود دارد، به همگان نشان بدهم. فیلم دومی که مجددا در این منطقه ساختم «باغ بلوچی» نام دارد که  راجع به یک مرد بلوچ خردمندی است که با اندیشه‌ورزی خود و امکانات محدودی که در اختیار دارد تمام توان خود را به کار می‌گیرد تا سیلاب‌های فصلی را مهار کند و برای بیشتر نگه داشتن آب یک دریاچه مصنوعی کوچکی را درست می‌کند که رفته رفته پیرامون آن منطقه یک باغ جدید شکل می‌گیرد.

سینمای مستند ایران همیشه در حاشیه قرار دارد

وی در پاسخ به این پرسش که برای ساخت مستند «کامیون آبی» چه مقدار زمان و انرژی صرف شده است و در راه ساخت این فیلم چه دشواری‌هایی را از سر گذرانده است٬ اظهار کرد: این سوال در طول تاریخ سینمای مستند همواره از مستندسازان پرسیده می‌شود و کارگردانان نیز همیشه پاسخ‌های متفاوتی را ارائه دادند اما به صورت کلی این پرسش برای ما مستندسازان یک فضای کلی و یکسانی را تداعی می‌کند. ساخت یک مستند یعنی آغاز یک مشکل به‌ویژه در کشور ما که مستندسازی در حاشیه‌ترین بخش سینمای ایران است و با توجه به تجربیاتی که در تمام این سال‌هایی که مشغول به تولید و ساخت فیلم‌های مستند بودم٬ کسب کردم٬ دولت‌ها٬ مدیران و سیاست‌های متفاوتی که برای سینمای مستند در ایران در ادوار مختلف لحاظ شده است٬ نشانگر آن است که سینمای مستند ایران همیشه در حاشیه قرار دارد و همیشه در حد شعار به ما پرداخته شده است و بنده از این رو بسیار متاسف هستم که مستندسازان در بدترین شرایط ممکن کار می‌کنند٬ متاسفم که می‌بینم مستندسازان از کم‌ترین دستمزدها برخوردار هستند حتی دربرابر بسیاری از کارگران زحمت‌کشی که کارهای خدماتی ارائه می‌دهند. ما از خیلی از طبقه‌ها و گروه‌های اجتماعی دستمزد کم‌تری دریافت می‌کنیم و وجود چنین چیزی اولین مشکل و مانع ما در راه ساخت یک مستند خوب و با کیفیت است. ما همیشه نگرانیم و دغدغه آن را داریم که آیا این بودجه و سرمایه محدود می‌تواند ما را تا پایان پروژه همراهی کند؟ و اکثر اوقات این اتفاق نمی‌افتد و تولیدکنندگان مجددا به مشکل کمبود بودجه برخورد می‌کنند.

این مستندساز اضافه کرد: با وجود موانع و دشواری‌هایی بر سر راه ما بودند در نهایت تولید این فیلم حدود یک سال و نیم زمان برد و هنگامی که ما به سراغ یک موقعیتی می‌رویم مانند سیستان و بلوچستان که مردم شریفش از یاد رفته‌اند و از کم‌ترین امکانات بهداشت٬ درمان و موارد این چنینی برخوردار هستند٬ با انبوهی از مشکلات و بحران روبه‌رو می‌شویم و مطالباتی که مردم از دارند٬ خیلی وقت‌ها در چارچوب داستان فیلم ما نیست که در قدم اول باید تلاش کنیم تا به این مردم آرامش بدهیم و اعتماد آن‌ها را جلب کنیم و به نوعی با آن‌ها هم‌نفس و همراه شویم و اما مساله دیگری که در زمینه فیلم مستند و نیز بخش داکیومنتی و مدارک نوشتاری وجود دارد٬ مساله فقر منابع اطلاعاتی درباره سیستان و بلوچستان است که از این رو کار ما را برای تحقیق و پژوهش سخت‌تر خواهد کرد و به همین دلیل پژوهش این فیلم کار بسیار سختی برای ما بود و اگر دوستان عزیزم٬ آقای مازیار مشتاق‌گوهری و آقای حسین ریگی در این راه کنار من نبودند٬ قطعا راه بسیار سخت‌تری را در پیش داشتم همچنین وجود آقای رضا تیموری فیلمبردار این پروژه به دلیل دارا بودن تجربه و سابقه‌ در زمینه ساخت مستند و فیلمبرداری در این منطقه٬ بسیار موثر بود و کمک‌های بسیاری از سوی ایشان برای از بین بردن بحران‌های موجود٬ صورت گرفت. با این وجود همچنان موانعی که بر سر راه ما قرار داشتند٬ کم نبودند یکی از این موانع مساله برقراری ارتباط با مردم است زیرا بسیاری از تولیدکنندگان فقط برای اینکه به هدف اصلی خود برسند به مردم دروغ می‌گویند و صادقانه با مردم رفتار نمی‌کنند پس در نتیجه مردم نیز خیلی سخت‌تر به مستندسازان دیگر اعتماد می‌کنند و این یکی دیگر از عواملی است که کار ما را برای تولید سخت‌تر و طولانی‌تر می‌کند.

سازنده مستند «رگ‌های آبی زمین» با تاکید بر اینکه آشنایی با فردی به نام بامه تاثیرگذارترین اتفاق در طی ضبط این مستند بود٬ گفت: آشنایی من با این فرد در طول ساخت مستند «کامیون آبی» منجر به ساخت مستند «باغ بلوچی» شد و همانطور که قبل‌تر گفتم اقدام آقای بامه برای ساخت دریاچه مصنوعی در روستای نوبندیان که خاک بسیار خشکی دارد و حتی ذره‌ای منابع آبی در عمق زمین این منطقه وجود ندارد٬ موجب تولد باغی در آن منطقه شد که تمامی میو‌ه‌های آن منطقه را تامین می‌کند.

چرا این مردم از یاد رفته‌اند؟

او پیش‌بینی خود را درباره بازخورد مخاطبان این چنین بیان کرد: هر بیننده با توجه به نگاه و جهان‌بینی خود می‌تواند دیدگاه و نتایج متفاوتی را از این مستند دریافت کند ولی با این حال من فکر می‌کنم که مهم‌ترین مساله‌ای که وجدان هر انسانی را بیدار می‌کند و منجر به این خواهد شد که این بحران را به فراموشی نسپارد٬ این است که چرا این مردم از یاد رفته‌اند؟ چرا مردم سیستان و بلوچستان که در داستان‌های اساطیری ما از آن‌ها نام برده شده٬ فراموش شده‌اند؟ چرا بخش بزرگی از این استان کشور ما که خود نیز به نوعی از بزرگ‌ترین استان‌های ایران است٬ با وجود این حجم از منابع و نیروی کار جوان در یاد ما نیستند؟ چرا از حقوق انسانی و اجتماعی برخوردار نیستند؟ و …  باید تمامی این سوال‌ها برای مخاطب در طول تماشای این فیلم ایجاد شود و اذهان را به گونه‌ای درگیر خود کند و مطالبه‌ای صورت بگیرد تا وضعیت این مردم تغییر پیدا کند و رو به بهبودی برود. این مردم شریف هیچ تفاوتی با دیگر مردم سرزمین ما ندارند و بسیار سخت‌کوش هستند و همچنین به شدت نیازمند توجه هموطنان برای باور به توانمندی‌های خود هستند.

هادی آفریده ادامه داد: مساله دیگری که امیدوارم تاثیرگذار باشد این است که نمایندگان مجلس ما چندان علاقه‌مند به تماشای فیلم به‌ویژه فیلم مستند نیستند و با این جور مسائل آشنا نیستند و نسبت به فیلم مستند و نیز هنر و سینما بیگانه هستند٬ از این رو امیدوار هستم که با دیدن این فیلم به مردم سیستان و بلوچستان و دیگر استان‌های کشور توجه و رسیدگی کنند.

او در پایان درباره مستند جدید خود با نام «هولاین در ایران» خاطرنشان کرد: اکنون نزدیک به یک و سال‌ونیم است که درگیر ساخت مستندی با عنوان «هولاین در ایران» با محوریت معماری‌ داخلی موزه آبگینه و معمار اتریشی آن هستم که متاسفانه در این مدت با تورم شدیدی مواجه شدیم و روند تولید این فیلم به دلیل کمبود منابع مالی ما تقریبا متوقف شده است که من مدام دنبال راهکار هستم تا این فیلم برای نمایش آماده کنم اما متاسفانه منابع مالی که برای مستندسازان در نظر گرفته می‌شود به گونه‌ای است از پس تولید یک هم بر‌نمی‌آید و شرایط برای ما روز به روز سخت‌تر می‌شود. امیدوارم که یک عدالت فرهنگی برای سینمای مستند و سینمای ایران برقرار شود و این منابع به صورت عادلانه تقسیم شود.

پریسا مقیلان

انتهای پیام/

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۶۹/۶۹۳/۰۲۰/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۳/۶۲۰/۱۵۶/۵۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۷/۸۶۸/۱۴۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۴/۳۷۶/۴۱۳/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۳/۴۹۵/۱۴۱/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۵/۸۴۱/۳۳۹/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۹۹۳/۸۸۰/۰۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۷۶/۰۳۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۲/۰۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۷۹/۹۶۰/۰۰۰