به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، در هفتههای اخیر بحث بر سر حق پخش مسابقات فوتبال در تلویزیون و پلتفرمهای اینترنتی بالا گرفته است و باشگاههای فوتبال و سازمان لیگ فوتبال ایران در مقابل سازمان صداوسیما قرار گرفتهاند. خروج اجباری دوربینهای تلویزیونی از نشست خبری سرمربی استقلال و برگزار نشدن نشست خبری مربی پرسپولیس، بیانیهها و اظهارنظرهای فراوان در این باره و… از جمله حواشی ناشی از این اختلاف است.
در همین باره میثم توانا فعال رسانهای یادداشتی در اختیار صبا قرار داد که به اختلاف فوتبالیها و رسانهایها میپردازد.
متن این یادداشت بدین شرح است: «موضوع بودجه سازمان صداوسیما، در سالهای اخیر و در کشاکش نظرهای سیاسیون و اصحاب فرهنگ و هنر، موضوع فعالی بوده است و همچنان به دستاویزهای متفاوت، ارقام آن به صورت کلی یا جزئی، دستمایه انتقاد و خرده گیری و جریان سازی می شود. به هر حال، سازمان صداوسیما به عنوان یک ساختار حاکمیتی، ارقام مالی اش باید در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد و ارقام مرتبط با آن، متناسب با ساختار و عملکرد و انتظارات و پیش بینی ها، تعریف می شود و صد البته، بر جریان مالی حاکم بر این سازمان، نظارت های قانونی نیز وجود دارد، حتی اگر اعلام نشود. در این موضوع چند مطلب دیده می شود.
نخست، سازمان صداوسیما، ساختاری با شمولیت کشوری و با جزییات استانی، ساختاری حاکمیتی و واجد شاخه های برون مرزی، ساختاری فعال در همه حوزه های چاپی و مجازی و نمایشی، ساختاری فراگیر از نظر موضوعات خبری و داستانی و سیاسی و… و مواردی اینچنین است. در این کلیت، قیاس ساختار و نیروی انسانی آن بعضا با ساختارهایی چون شبکه الجزیره یا BBC، قیاسی مع الفارق است. مثلا شبکه الجزیره یا همان BBC، فعالیتی در حوزه چاپی ندارند یا ساختار استانی در آنها دیده نمی شود. آنها حضور در حوزه مستند یا داستانی و از نظر زبانی در تنوع کمتری، به سر می برند. بنابراین قیاس از این جهت و ارزشگذاری میزان بودجه مورد نیاز، بی معنی است. گستره انگلستان همانند گستره ایران نیست. محدودیت خبری الجزیره با محدوده کار صداوسیما در همه موضوعات و نه صرفا خبری، مشخصا قابل ارزشگذاری یکسان نیست.
دوم، بودجه سازمان صداوسیما، علاوه بر ردیف های خزانه به تصویب مجلس، از ردیف های درآمدی به میزانی که در مجلس تأیید می شود، شکل می گیرد. این درآمدها هم باید به خزانه کل وارد و سپس در مسیر مالی سازمان، به چرخش درآید. یعنی محدوده هر دو زیرمجموعه، مرز روشنی دارد. درآمدهای حاصل از آگهی و مانند آن، بخشی از این مبالغ را شکل می دهد. در این ردیف درآمدها، همه چیز روشن است از حجم زمانی اختصاص یافته به آگهی و نوع آگهی و البته میزانی که از درآمد آن، می توان به دست آورد. در این مسیر هم خیلی ابهام وجود ندارد.
سوم، امکانات سازمان صداوسیما و شمولیت آن در کل کشور و حتی از طریق شبکه های برون مرزی اش، به شدت خاص و بدون رقیب است. بنابراین ورود از درون این گستره و رساندن پیام به مخاطب، ارزش بسیار بیشتری نسبت به سایر مسیرهای ارتباط با مخاطب حتی در قاموس فضای مجازی دارد. نمی توان برای نمونه کمیت دریافت کننده پیام بازرگانی از طریق این سازمان را با کمیت دریافت کننده پیام از طریق فضای مجازی یا حتی شبکه ماهواره ای یکی دانست. برای همین است که هنوز که هنوز است، صاحبان آثار سینمایی بر روی پرده، اصرار به پخش تیزر از طریق مجاری این سازمان دارند. حتی باشگاه های ورزشی با ساختار پذیرش تبلیغات از مسیر خود نیز، به حضور در این ساختار فکر کرده اند که ارقام تبلیغ شان، متفاوت است. وگرنه اگر قرار بود برای یک بازی بدون دوربین سیما، آگهی گرفته شود و آن هم در ورزشگاهی که نهایت ۱۰۰ هزار تماشاگر می بینند که کیفیت دیدنشان فرق دارد و گاه متوجه پیام نمی شوند، برای چنین روالی ارقام مالی تعریف شود، قطعا ارقام بسیار پایین می بود و بدون صرفه اقتصادی. بنابراین، این امکانات گسترده، طبیعی است که هزینه ساخت، نگهداری و بهروزرسانی خود را دارد و تعاریف مالی اش، روشن است.
چهارم، اکنون به حق پخش بازی های ورزشی و به طور مشخص فوتبال برسیم. موضوعی که بخشی از آن در سطور قبلی، بررسی شد. طبق مصوبه مجلس، بخشی از هزینه های این سازمان، به تادیه حق پخش اختصاص دارد که سازمان صداوسیما، موظف است طبق قانون بپردازد. این قانون که عنوان می شود، طبیعی است که ناظرانی برای کنترل دارد؛ از دیوان محاسبات گرفته تا قوه قضاییه و البته مجراهای دیگر، که حقوقدانان هر مجموعه ای باید بدان واقف باشند. بنابراین برای بررسی ادعاها یا خواسته ها، مدعیان باید ابتدا به سراغ مجاری نظارتی موجود در حوزه ارقام مالی بروند. اینجا رقم ها باید مستند باشد و به سادگی نمی توان مخفی کاری کرد. بنابراین وقتی اعلام می شود حق پخش پرداخت شده، متقاضی بررسی ارقام پرداختی، باید قدم به قدم جلو برود. مسیر مصوبه بودجه را ببیند و به ناظران مصرف ارقام، توجه کند. اگر از این روال، اقدامی انجام شود، کمتر به هیاهوی رسانه ای خواهیم رسید.
پنجم و نهایت بحث، خیلی قرار نیست بابت توافق یک باشگاه با صاحبان و سفارش دهندگان آگهی، سازمان صداوسیما هم پول بدهد. باشگاهی که مدعی شده، باید بداند که اتفاقا سازمان صداوسیما از میزان قرارداد آنها با ساختار آگهیدهنده، باید منتفع شود. هیچ باشگاهی بدون موافقت سازمان، نمی تواند بر روی امکانات این سازمان برنامه ریزی کند.
نمی شود که پول را باشگاه از متولی دریافت آگهی بگیرد، به سازمان چیزی ندهد و بعد نسبت به رقمی که طبق قانون از سازمان به آنها می رسد؛ اما و اگر بیاورد. برای همین اگر در بازی اخیر یک باشگاه، قاب دوربین بسته تر شد و پیام های داخل باشگاه نشان داده نشد، کاری خلاف نبوده است. باشگاه ها مطمئن باشند که اگر دوربین این سازمان نباشد، ارقام آگهی های شان بسیار پایین تر خواهد رفت و انتفاع اقتصادی نخواهند برد. حتی اگر مدعی شوند که در سایت خود یا در شبکه ای که در ماهواره تامین کرده اند، بازی خود را پخش خواهند کرد. قطعا، انتفاع اقتصادی کمتری خواهند برد چون در واقعیت می دانیم که شمول سازمان صداوسیما به جمعیت کشور، قابل چالش کشیدن از این مسیرها نیست. حالا که ارقام پرداختی این سازمان مورد اعتراض است، به نهادهای ناظر رجوع کنید. هیاهو راه نیندازید. استفاده از امکانات این سازمان، هزینه دارد. سازمان به صورت طبیعی بابت آگهی هایی که خودش در هامش یا به صورت زیرنویس یا در ابتدا و بین دو نیمه و انتها پخش می کند، درآمدی دارد که سهم باشگاه ها از این درآمد را در مسیر قانونی می دهد. اما اجباری ندارد آگهی هایی که در ورزشگاه نصب شده و پولی بابتش به سازمان نرسیده، از تلویزیون پخش شود. می بینید که سازمان هم می تواند مدعی شود. پس از مسیر هیاهو خارج شویم و به مسیر روشن قانون برویم.»
انتهای پیام/
There are no comments yet