«رویای یک اسب» را به مادرم تقدیم می‌کنم/ غم شهناز غم من است | پایگاه خبری صبا
امروز ۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۵۴
مرجان خسروی در گفتگو با صبا:

«رویای یک اسب» را به مادرم تقدیم می‌کنم/ غم شهناز غم من است

مرجان خسروی با اعلام اینکه داستان این مستند بازتاب زندگی مادرش است٬ از جزئیات ساخت مستند «رویای یک اسب» گفت.

 

مرجان خسروی کارگردان مستند «رویای یک اسب» در گفتگو با خبرنگار سینمایی صبا از انگیزه خود برای ساخت این مستند و پرداختن به داستان رویای یک دختر  ۱۵ ساله عشایری گفت: من هر سال برای فیلمبرداری به روستای زیبای سرآقاسید سفر می‌کنم و میان این رفت‌‌وآمدها هنگامی که برای کار به این روستا سفر کرده بودیم به صورت اتفاقی با یک دختر ۱۵ ساله عشایری به نام شهناز آشنا شدم که این دختر به من گفت که علاقه و آرزو دارد روزی مشغول به درس خواندن شود اما پدرش این اجازه را به او نمی‌دهد چراکه اینجا رسم نیست که دخترها تحصیل کنند و یا به دانشگاه بروند و این رویارویی من با شهناز باعث شد تا با اجازه تیمی که به همراهشان در آن زمان در حال فیلمبرداری کار دیگری بودیم٬ به خانه شهناز بروم و با پدر او صحبت کنم تا بلکه به شهناز اجازه درس خواندن را بدهد. اما با این وجود دلیل اصلی و به بیان دیگر ایده اولیه که منجر شد تا من پس از آشنایی با شهناز به ساخت این مستند بپردازم٬ این بود که مادرم همانند شهناز از کودکی آرزوی درس خواندن داشت اما به سبب شرایطی که در روستاهای مناطق بختیاری وجود داشت٬ هرگز موفق به درس خواندن نشد و تحصیلاتش از مقطع ابتدایی بالاتر نرفت و از سوی دیگر به سبب پیوند عاطفی بسیار قوی که میان من و مادرم وجود دارد٬ دیدار با شهناز این انگیزه را به من داد تا مستند «رویای یک اسب» را تولید کنم و این فیلم را به عنوان ادای دِینی به مادرم تقدیم کنم تا بشود به سبب این اتفاق٬ شهناز را به آرزویش که درس خواندن بود٬ برسانیم.

این مستندساز تاکید کرد: شهناز خاطرات کودکی من و مادرم است و از این روست که می‌گویند هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند.

او درباره چالش‌ها و دشواری‌های فیلمبرداری این مستند در مناطق کوهستانی توضیح داد: فیلمبرداری این فیلم درواقع پشت ۲ کوه در روستای سرآقاسید یعنی آخرین روستای استان چهارمحال بختیاری انجام شد. مردم در روستای سرآقاسید در فصل تابستان برای موقعیت دام‌هایشن از این روستا به کوه‌های اطراف کوچ می‌کنند و شهناز نیز چون پدرش دامدار است٬ برای کار و دام‌هایشان به کوه‌های اطراف رفته بودن؛ جایی که هیچ ماشینی نمی‌تواند از آنجا رد شود و حتما برای سفر به آنجا٬ باید با پای پیاده از کوه گذر کرد و به همین دلیل اگر کسی بخواهد وارد این منطقه شود باید حدود ۸ ساعت پیاده‌روی کند.

اینفیلمساز جوان اشاره کرد: من به همراه عوامل پشت‌صحنه وسایل‌های مورد نیازمان را سوار چهارپایان کردیم و به همراه دو نیروی محلی روانه راه شدیم که پس از رسیدن به منطقه مورد نظر٬ حدود ۶ الی ۷ روز در چادرهایی کنار چادر خانوده شهناز که در آنجا اقامت داشتند٬ ساکن شدیم و در تمام این مدت نه اینترنتی در دسترس بود و نه برقی بنابراین لپ‌تاپ و وسایل برقیمان را به نیروهای محلی امینمان می سپاردیم تا برای شارژ کردن به روستایی که از انرژی و برق برخوردار است٬ ببرند.

خسروی افزود: شرایط فیلمبرداری و به طور کلی فرآیند فیلمسازی در این منطقه بسیار سخت و دشوار بود و از سخت‌ترین پروژه‌هایی بود که بنده تا به حال روی آن کار کرده‌ام. دیدار و زندگی با عشایر بسیار شیرین و جذاب است اما وقتی دائمی شود به ویژه برای فردی که به فضای مدرن شهری عادت دارد٬ بسیار سخت است که البته من نیز اهل روستا و از عشایر بختیاری هستم اما به دلیل اینکه سال‌هاست که در شهر زندگی می‌کنم و از محیط روستایی دور شده‌ام٬ تحمل این شرایط کمی برایم دشوار بود زیرا نه تنها برق نداشتیم بلکه حمامی هم برای پاکیزه‌ کردن خود وجود نداشت. اما با این وجود به دلیل اینکه اعضای تیم ما بسیار همدل و فعال بودند و همچنین همگی آنان از بهترین عوامل مستندسازی هستند٬ توانستیم مراحل ساخت این فیلم را با موفقیت پشت سر بگذاریم.

وی با بیان اینکه این مستند برای جشنواره «سینما حقیقت» ارسال شده است٬ تشریح کرد: اگر این فیلم در جشنواره مورد تایید قرار گیرد٬ می‌توان گفت که این اولین اکران مستند «رویای یک اسب» در ایران خواهد بود و درباره اکران این مستند در خارج از کشور٬ گفتنی است که «رویای یک اسب» در جشنواره مستند کراکوف لهستان نامزد دریافت بهترین مستند کوتاه شد که بنده نیز در این جشنواره حضور داشتم و شاهد واکنش‌ها و استقبال بسیار خوبی از سمت مخاطبان بودیم زیرا برای افراد خارجی٬ دیدن دختری که تلاش می‌کند با وجود تمامی شرایط سخت و زندگی در پشت‌ کوه‌های استان چهارمحال بختیاری به آرزوهایش برسد٬ بسیار جالب و شگفت‌انگیز بود. همچنین در ماه آینده نیز این فیلم به پنج فستیوال معتبر دنیا می رود که اگر شرایط فراهم شود٬ حتما به صورت حضوری در این جشنواره‌ها شرکت خواهم کرد.

این کارگردان و مستندساز در مورد نتایج و تجربه هایی که در راه ساخت این اثر کسب کرده است٬ اظهار کرد: عقیده‌ و تحولی که در من پس از ساخت این مستند٬ به وجود آمد این بود که ممکن است سوژه‌ای که برای ساخت مستند در نظر می‌گیریم٬ یکی از اعضای خانواده خودمان باشد! غم شهناز غم من است٬ خوشحالی او نیز خوشحالی من است. هر اتفاقی که برای شهناز رخ دهد٬ برای من نیز شرایط به همان صورت خواهد بود. بنده بسیار خوشحالم که به واسطه دیده شدن این فیلم در دنیا و  واکنش‌ها و بازخوردهایی که صورت گرفت٬ باعث شد تا پدر شهناز رضایت دهد تا شهناز مجدد به درس خواندن خود ادامه دهد و به همین سبب این اتفاق باعث شد که او یک الگویی برای باقی دختران روستا باشد تا به سمت آرزوهایشان قدم بردارند. همچنین اتفاق بزرگتری که رخ داد این است که شهناز قصه ما یک کتاب داستان با نام «لباس پولکی برای گلنار» با همراهی و کمک‌های خیرین و معلم او٬ آقای سیداسماعیل رضوی که از ایشان تشکر ویژه می‌کنم٬ به نگارش درآورد و با حمایت‌های این افراد بود که شهناز توانست مقام هم کسب کند.

سازنده فیلم «برف می‌نامد» ادامه داد: قصه این کتاب٬ یک داستان مینیمال است که محوریت داستان آن را درباره یک دختر عشایری است و به همین علت بنده فکر می‌کنم که برای من و همچنین برای این فیلم بزرگ‌ترین دستاورد این است که یک روزی شهناز بتواند به عنوان اولین دختر روستای سرآقاسید وارد دانشگاه شود. آرزومندم که روزی فرا رسد تا هیچ دختر عشایری مانند مادر من٬ زندگی‌اش را با آرزوی تحصیل نگذراند و بتواند در بهترین شرایط ممکن٬ آموزش و تحصیلات عالی را تجربه کند.

مرجان خسروی در پایان درباره کارها و آثار جدید خود تصریح کرد: مستندی را که درباره چالش زنان و کودکان عشایر بختیاری است به تازگی به پایان رسانده‌ایم و اکنون نیز در مرحله تدوین به سر می‌برد و همچنین مستندی دیگری را با نام «مسیرهای زنانه» در دست دارم که بزرگ‌ترین پروژه من و از تولیدات مشترک میان ایران و اسپانیا است که سال گذشته موفق به دریافت بزرگ‌ترین فاند جشنواره هات داکس شد و در حال حاضر نیز در مرحله تدوین است و به علاوه یک مستند کوتاهی هم هست که تقریبا آماده شده است.

پریسا مقیلان

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰